"جایزه علوم اقتصادی بانک مرکزی سوئد به یاد آلفرد نوبل " معروف به "جایزهٔ نوبل اقتصاد " هر ساله در10دسامبر با تامین مالی بانک مرکزی سوئد به پژوهشگران برگزیده علم اقتصاد از سوی آکادمی سلطنتی سوئد اعطا می شود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تصمیم بانک مرکزی سوئد در سال 1969 مبنی بر اعطای جوایز نوبل اقتصاد و اقدام آکادمی سلطنتی سوئد مبنی بر انتخاب برندگان این جایزه، شور و انگیزه تازهای را در میان دانشمندان و محققان علم اقتصاد ایجاد کرد به گونهای که از آن سال تاکنون 71 نفر از خاندان برندگان جوایز نوبل را اسطورههای اقتصاد تشکیل دادهاند.
نوبل اقتصاد در سال ۱۹۶۸ و در سیصدمین سالگرد تأسیس بانک مرکزی سوئد بنیان نهاده شد و برای اولین بار در سال ۱۹۶۹ به دو اقتصاددان آلمانی و نروژی اعطا شد این در حالی است که این جایزه بخشی از جوایز پنجگانهٔ نوبل که توسط آلفرد نوبل(شیمیدان سوئدی) پایهگذاری شد، نیست چرا که طبق آنچه که نوبل در وصیت نامه خود آورده است این جایزه از محل سرمایه عظیم وی به برگزیدگان رشتههای فیزیک، شیمی، پزشکی، ادبیات و صلح اعطا خواهد شد.
اما از آنجایی که آلفرد نوبل نام اقتصاد را در وصیتنامه خود ذکر نکرده، بدیهی است که جوایز نوبل پیش از 1969 علم اقتصاد را در بر نمیگیرد از اینرو اگر بانک مرکزی سوئد در سال 1968 اقدام به تامین مالی جایزه نوبل اقتصاد نمیکرد،علم اقتصاد نیز لااقل در آن زمان در ردیف ریاضیات، علوم اجتماعی، فلسفه، هنر و چندین رشته دیگر هرگز به این جوایز دست نمی یافت، بنابراین اقدام سخاوتمندانه بانک مرکزی سوئد این خلاء علمی را پر کرد.
جوایز نوبل اقتصاد در فاصله سالهای 1969 تا 2012 میلادی در 43 مورد به 71 نفر اعطا شده است که در 24 مورد به صورت انفرادی، 16 مورد مشترک بین دو نفر و در پنج مورد مشترک بین سه نفر تقسیم شده است.
اولین جایزه نوبل اقتصاد را "یان تین برگن" به همراه "راگنار فریش" برای طرح مدل های پویا و کاربرد آن در مطالعات اقتصادی در سال 1969 بدست آوردند.
این در حالی است که آخرین نوبل های اقتصاد را نیز در سال 2012 "آلوین راث" و "لوید شپلی" در زمینه تئوری تخصیصهای پایدار و شیوه طرح بازار به خود اختصاص دادند.
لوگوی نوبل اقتصاد
طبق قوانین بنیاد نوبل که در 29 ژوئن1900 توسط پادشاه تنفیذ شد،هیات های اهداکننده جوایز می بایست به هریک از برندگان چکی معادل مبلغ جایزه ، یک دیپلم و یک مدال طلا که بر روی آن تصویر وصیت کننده و نیز عبارتی مناسب حک شده اهدا کنند.
بر این اساس مدال جایزه نوبل علوم اقتصادی برای یادبود آلفرد نوبل که به سفارش بانک سوئد تصویب شد توسط "گورنو سونسون-لاندکویست "طراحی شده که دارای نشان ستاره شمال است.
طرح یک روی مدالهای فیزیک، شیمی، پزشکی و ادبیات یکسان بوده و روی همه آنها تصویر آلفرد نوبل،تاریخ تولد و مرگ او به زبان لاتین حک شده در حالی که در مدال صلح و اقتصاد تصویر متفاوتی از چهره نوبل وجود دارد.
همچنین در پشت هر سه مدال سوئدی جوایز نوبل عبارت مشابهی نوشته شده ولی تصویر هریک بر اساس نمادهای موسسه های اهدا کننده جایزه تفاوت دارد به طوری که یک روی مدال صلح عبارتی متفاوت با دیگر مدال ها حک شده است در عین حال در پشت مدال اقتصاد هیچ نوشته ای وجود ندارد.
زادگاه نوبلیستهای اقتصاد کجاست؟
واضح است که آمریکا با 36 مورد بیشترین تعداد دانشمند را از میان 67 نفر برنده نوبل اقتصاد دارد البته باید توجه داشت که 48 مورد از نوبلیستها تبعه آمریکا هستند.
در مراحل بعدی نیز کشورهای انگلیس هفت مورد، اسکاتلند و سن لوئیسیا مورد و روسیه 4 مورد، کانادا و نروژ 3 مورد، هلند، سوئد، فرانسه و آلمان هر کدام 2 مورد و سایر کشورها شامل اتریش، ایتالیا، مجارستان، هند، اسرائیل و قبرس هر کدام یک مورد را به خود اختصاص دادهاند.
البته باید در قضاوت در مورد تعداد برندگان این کشورها، جمعیت آنها را نیز در نظر گرفت.
برندگان نوبل اقتصاد از چه دانشگاههایی هستند؟
تصمیمگیری دربارهی انتخاب برندگان جوایز نوبل از دانشگاههای مختلف خصوصا به یک دانشگاه معین امری بسیار مشکل و پیچیده است، اما در بین چندین دانشگاه و یا موسسه آموزش عالی که برندگان جوایز نوبل را میتوان به آنها منتسب کرد، بیشترین تعداد نوبلیستها محدود به چند دانشگاه هستند.
دانشگاه شیکاگو با 10 برنده طی 30 سال جایگاه بینظیری را در میان سایر دانشگاههای جهان از این نظر دارا است.
در میان نوبلیستهای اقتصادی این دانشگاه شخصیتهای برجستهای نظیر فریدمن، شولتز و گری بکر حضور دارند. استیگلر، میلر، رونالدکوز، فوگل، رابرت لوکاس، هگمن و مایرسون نیز از دیگر افتخارآفرینان دانشگاه شیکاگو هستند.
دانشگاه برکلی نیز با به دست آوردن پنج جایزه نوبل اقتصاد توسط استادان خود پس از شیکاگو در بالاترین مرتبه قرار دارد.
دبرو، هارسانی، مک قادن، آکرلف و گرنجه نوبلیستهای برکلی هستند.
کوزنتس، کنث آوو، لئون تیف و مرتون چهار برنده نوبلی هستند که در دانشگاه هاروارد فعالیت داشته و به این مقام دست یافتهاند.
دانشگاه کلمبیا نیز طی 10 سال چهار اقتصاددان برنده نوبل نیز داشته است که از این میان اولین نفر «ویکسری» کلمبیایی است. ماندل کانادایی، استیگلیتز آمریکایی و ادموند فلپس نیز از دیگر نوبلیستهای دانشگاه کلمبیا هستند.
دانشگاه پرسیتون تاکنون چهار برنده نوبل اقتصاد داشته که آرتورلویس معروف اولین آنهاست.
همچنین دانیل کانمن، اریک مایسکن و پل کروگمن در انتصاب و اعطای جایزه نوبل تحت نام پرینستون بودهاند.
از دیگر دانشگاههای چهار نوبلسیتی جهان، دانشگاه کمبریچ است.
جمیزمید، ریچارداستون، میرلیس و آمادیتاتسن هندی الاصل به ترتیب زمان، نوبلیست اقتصاد کمبریج هستند.
اما بابقیه دانشگاهها با تعدادی کمتر بین 1 تا 3 نفر نوبلیست اقتصاد داشته اند.
ماهیت مذهبی نوبلیستهای اقتصاد
در حالی که مذهب برندگان نوبل را مسیحی، کلیمی و مسلمان تشکیل داده است و نزدیک به 640 نفر از بیش از 840برنده نوبل را مسیحی هستند، از بین بیش از 70 برنده جایزه نوبل اقتصاد بیش از 27 درصد آنان را کلیمیان تشکیل می دهند که بیشرین مقدار را در بین سایر مذاهب به خود اختصاص دادهاند.
مبلغ نقدی جوایز نوبل چقدر است؟
مبلغ نقدی جایزه نوبل اقتصاد در فاصله سال های 1969 تا 2012همواره در حال افزایش بوده به طوری که در طی 40 سال بیش از 26برابر شده است.
این درحالی است که میانگین حدافزایش در 10 سال ابتدایی حدود هفت درصد، در 10 سال دوم15درصد، در 12 سال منتهی به سال 2011 نیز مبلغ ثابت 10میلیون کرون سوئد بوده است در حالی که این میزان در سال1969 با 375 هزار کرون سوئد شروع شده است.
اما مبلغ دلاری جایزه نوبل اقتصاد در سال 2011 بر اساس نرخ برابری زمان اعطای جایزه برابر 1.4میلیون دلار بود که آخرین مقدار آن در سال 2012 برابر با 8 میلیون کرون معادل با 1.2 میلیون دلار آمریکا بوده است.
ریاضی دانانی که نوبل اقتصاد گرفتند!
ریاضیات به عنوان مادر تمامی علوم از جمله استثنائاتی است که چون در وصیت نامه نوبل نیامده مشمول اعطای نوبل نبوده است.
گرچه ریاضی دانان به دلیل تئوری ها و مسائل ریاضی طی 94 سال از دریافت نوبل محروم بودند اما چند تنی از آنان در سال های 1994 و 2005 دو بار توانستند جوایز نوبل اقتصاد را برای استفاده علمی از اقتصاد نظریه بازی ها تجربه کنند.
افرادی همچون "جان هارسانی، جان نش و رینهارد ستلن" نیز در سال 1994 به دلیل " تجزیه و تحلیل های پیشگامانه تعدل در نظریه بازی های غیرمشارکتی" نوبل اقتصاد را مشترک دریافت کردند.
همچنین در سال 2005 هم "رابرت اومان و توماس شلینگ" برای بالا بردن فهم انسان از ناسازگاری و یا همکاری از طریق تحلیل نظریه بازی ها، این تجربه را تکرار کردند؛ از این رو کسانی در ردیف برندگاه نوبل اقتصاد قرار گرفتند که به اذعان خودشان آشنایی چندانی با این علم نداشته اند.
اقتصاددانانی که باید نوبلیست می شدند اما.....
با وجود اینکه تا قبل از شروع اعطای جوایز نوبل اقتصاد (1969 )پیشرفت های عظیمی در علم اقتصاد ایجاد شده اما طبق وصیت نامه آلفرد نوبل این جایزه به درگذشتگان تعلق نگرفته است؛از این رو دانشمندان برجسته ای از دریافت این جایزه و انتساب جایزه به آنها محرو مانده اند.
اما از بین کسانی که می توانستند در زمره نوبلیست های اقتصاد قرار گیرند و نگرفتند می توان به این اقتصاددانان اشاره کرد.
"آدام اسمیت" پدر علم اقتصاد، اقتصاددان کلاسیک و مبتکر دست نامرئی در اقتصاد برای تعریف و تحلیل های با ارزش از آزادی اقتصادی،انگیزه، تخصص و رقابت در اقتصاد.
"دیوید ریکاردو" نابغه علم اقتصاد و بنیانگذار اقتصاد سیاسی و معلم معنوی مارکس برای تحلیل دقیق از بهره مالکانه و ارائه نظریه ارزش و نقش آن در اقتصاد.
" آلفرد مارشال" چهره مسلط اقتصاد انگلستان، استاد کینز و ارائه دهنده تحلیل های اقتصادی دقیق برای مطالعه دقیق عرضه و تقاضا بااستفاده از روش مطلوبیت- نقش بازار و عامل زمان.
"لئون والراس"چهره برجسته مکتب ریاضی، موسس مکتب لوزان و از پایه گذاران مکتب نهائیون برای اظهار نظر نوین خود در ارتباط با تعادل، مطلوبیت و تدابیر اصلاح طلبانه در تلفیق سوسیالیسم و آزادی اقتصادی.
"جان مینارد کینز" بزرگترین اقتصاددان قرن بیستم و صاحب تحلیل دینامیک از تعادل اقتصادی با تاکید بر نقش پول و بهره در اشتغال که وی تحلیل دقیقی از بحران بزرگ و راه های مقابله با بحران های اقتصادی ارائه کرده است.
"کارل مارکس" فیلسوف بزرگ اقتصاد، نویسنده کاپیتال و بنیانگذار اندیشه سوسیالیسم علمی برای تحلیل دقیق از سیر تکوین سرمایه دار و تحلیل گذر از سوسیالیسم و کمونیزم.
"جان استوارت میل" فیلسوف بزرگ مکتب فایده گرائی،وارث ریکاردو و نویسنده "اصول اقتصاد سیاسی"به دلیل تحلیل دقیق از نحوه تولید و توزیع ثروت، اضافه ارزش تولیدی و تفاوت های اقتصاد ایستا و اقتصاد پویا.
"یوهان تونن" از نوادر دنیای اقتصاد، نابغه غیر آکادمیک، پدر نظریه مکان بنگاه، صاحب تحلیل دقیق از سطح عمومی دستمزدها و موسس اقتصا کشاورزی برای ارائه تصویری جدید و دقیق از فرمول طبیعی و نظریه مکان بنگاه.
"بوهم باورک" از پایه گذاران مکتب اطریش، صاحب نظریات اقتصادی برجسته در زمینه ارزش سرمایه، بهره و مطلوبیت نهایی که مطالعات دقیقی را در رابطه با سرمایه و بهره و نارسائی های نظام مارکسیستی انجام داده است.
"ویلیام فیلیپس" ارائه دهنده منحنی فیلیپس در رابطه با تورم و بیکاری برای مطالعه نزدیک به یکصد سال تغییرات متقابل تورم و بیکاری در انگلستان و ارائه منحنی فیلیپس.
در عین حال....
اما پل ساموئلسون معتقد است که اقتصاددان بزرگی همچون "رابینسون، روی هارود، نیکلاس کالدور، آبالرنر، مایکل کالکی و ژاکوب مینسر" که در در دوران پس از تعلق نوبل به اقتصاد نیز زیسته اند لایق دریافته این جایزه بوده اما محروم شده اند.
مردگانی که نوبل گرفتند!
تاکنون تنها دوجایزه نوبل به کسانی اعطا شده که در قید حیات نبوده اند. یک مورد به کارل فلد در سال 1931 در جایزه نوبل ادبیات و مورد دیگر در جایزه صلح نوبل به هامر شولد در سال 1961 که در این حالت نیز اقتصاددانان در گذشته نوبلیست نشدند.
پس از سال 1974 اعطای نوبل به کسانی که در قید حیات نیستند لغو شده است.
اقتصاددانی که نوبل صلح گرفت
"محمد یونس" بانکدار و اقتصاددان بنگلادشی همچنین خالق وام خرد (نوعی وام کوچک برای بیکاران و تاجران فقیر) و موسس بانک "گرامین بانک" است.
او تنها اقتصاددانی است که به واسطه پایه گذاری بانکی که به تامین مالی خرد در بنگلادش می پردازد برنده جایزه نوبل صلح در سال 2006شد.
تخصص نوبلیستها در چه زمینهای بوده است؟
نوبلیستهای اقتصاد توانستهاند با ارائهی تصاویری از زندگی مادی بشر در زمینههایی چون تولید و توزیع، مصرف و پسانداز، هزینه و درآمد و ثروت و سرمایه دربارهی شاخصهای مهمی نظیر فقر وغنا، رشد و توسعه، بهبود و رونق، تعادل وعدم تعادل، رکورد و بحران، تورم و بیکاری، بانک و بورس، ارزش و قیمت، شرح و تفسیر نوشته و بر اقتصاد جهانی و سرنوشت کشورها، سازمانها و نهادهای مالی اثرگذار باشند.
اعضای خانواده برندگان نوبل اقتصاد اغلب از تخصصهای وسیعی برخوردارند و هر یک در دورههای معینی در دانشگاههای مختلف درس خواندند به طوری که گاهی برخی از آنها در چندین دانشگاه مشغول به تحصیل و کار بوده اند.
تخصص نوبلیست های اقتصاد در این زمینه هاست:
اقتصاد کلان ؛ فریدمن، توبین، لوکاس، کیدلید، فلپس، هورویچ، ماسکین و مایرسون
اقتصاد سنجی؛ راگنار فریش، تریگوهاولمو، مک فاون، انگل، گرنجر
اقتصاد اطلاعات؛ جیمز میرلیس، ویلیام ویکری، مایکل اسپنس، ژوزف استگلیتز
اقتصاد مالیه؛ مارکوویتس، میلر، شارپ، رابرت مرتون و شولز
نظریه بازی ها؛ جان هارسانی، جان نش، سلتون، روبرت اومان ،شلینگ ، آلوین راث و لوید شپلی
نظریه عمومی تعادل؛ جان هیکس، کنث آرو، ژرارد دوبرو
نظریه عمومی و نسبی تعادل؛ ژل ساموئلسن، موریس آله
اقتصاد سنجی کلان؛ لورنس کلاین و مودیلیانی
اقتصاد کلان و بنگاه های اقتصادی؛ میردال و فون هایک
اقتصاد توسعه؛ تئودور شولتز و آرتور لوئس
اقتصاد کلان و جامعه شناسی اقتصادی؛ گری بکر
اقتصاد کلان بین الملل؛ رابرت ماندل
نظریه رشد اقتصادی؛ رابرت سولو
رشد اقتصادی و تاریخ اقتصاد؛ سیمون کوزنتس
مالیه عمومی؛ جیمز بوکان
جستجوی بازار کار؛ دایموند،مورتنس، پیسارایدز
تخصص بهینه منابع؛ لئوید کانترویج، تجالینگ کوپمنز
اقتصاد بین الملل؛ برتیل اوهلین و جیمز مید
تاریخ اقتصاد؛ رابرت فوگل، دوگلاس نورث
روانشناسی اقتصادی و اقتصاد تجربی؛ دانیل کانمن و ورنون اسمیت
بنگاه های اقتصادی؛ اولیور ویلیامسون و الینور استروم
تحلیل داده ها-ستانده ها؛ واسلی لئون تیف
علم مدیریت؛ هربت سیمون
سازمان های صنعتی؛ جورج استیگلر
حسابداری درآمد های ملی؛ ریچارد استون
نظریه بنگاه های اقتصادی؛ رونالد کوز
اقتصاد رفاه؛ آمارتیاسن
تجارت و مکان بنگاه؛ پل کروگمن
ایرانیها و جایزه نوبل
از سال 1901 میلادی، که نخستین جوایز نوبل اهدا شد تا کنون تنها یک ایرانی توانسته به این جایزه دست یابد که او نیز نوبلیست اقتصاد نشد.
"شیرین عبادی" به دلیل تلاشهایش در راستای دموکراسی و حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و کودکان در ایران و به طور کلی جهان اسلام" در سال 2006به عنوان نخستین زن مسلمان، نوبل صلح را به خود اختصاص داد.
اما با وجود گذشت 112سال از آغاز اهدای نوبل و نزدیک به 45 سال از اهدای نوبل اقتصاد اینکه چرا هیچ ایرانی موفق به دریافت نوبل نشده می تواند سوالها و جوابهای بسیاری را ایجاد کند.
اینکه آیا مسایل سیاسی، عدم نوآوری و ابداع در علوم اقتصادی و یا عدم ارتباط لازم بین اقتصاد ایران و سایر اقتصادهای جهان همچنین نبود ارتباط کافی بین اقتصاددانان ایرانی و بین المللی و دلایلی دیگر مانع از این شده که اقتصاددانان برجسته ایرانی هیچ گاه مورد توجه آکادمی سلطنتی سوئد نباشند؟
و یا اینکه اقتصاددانان ایرانی نیز ایده و نظریه ای نو در اقتصاد داشتند اما برای آنها زمینه لازم و کافی برای ارائه در ایران و جهان وجود نداشت؟
انتهای پیام