سیدعبدالله انوار مطرح کرد:

هرچه عرب دارد، از فرهنگ ایرانی است

سیدعبدالله انوار معتقد است: هر چه عرب دارد، از فرهنگ ایرانی است، فرهنگ اسلامی به اتکای فرهنگ ایرانی حضور دارد و هرچه تفسیر از قرآن مجید هست، از سر مفسران ایرانی است.

سیدعبدالله انوار معتقد است: هر چه عرب دارد، از فرهنگ ایرانی است، فرهنگ اسلامی به اتکای فرهنگ ایرانی حضور دارد و هرچه تفسیر از قرآن مجید هست، از سر مفسران ایرانی است.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، علی دهباشی، سردبیر مجله‌ی بخارا، روز دوشنبه، هفدهم تیرماه، در صدوبیست‌وچهارمین شب بخارا، پس از تبریک‌گویی به مناسبت جشن 90سالگی سیدعبدالله انوار، گفت: ایشان فهرست‌نگار نسخ خطی و استاد یگانه‌ی شناسایی نسخ خطی هستند.

او افزود: نام استاد انوار در ذهن هر اهل کتابی مترادف است با یک سری عناوینی که هر کدامش برای استادی کامل و شایسته است. در طول حداقل پنج دهه و تا به امروز که یک مورد از کارهای ایشان از سال 43 تا 58 در 10 مجلد منتشر شد که شامل معرفی 3082 نسخه‌ی فارسی و 1975 جلد نسخه عربی و چندین کتاب دیگر است که هر کدام نیازمند بررسی جداگانه هستند.

حضور عمیق سیدعبدالله انوار در ضمیر محمود دولت‌آبادی

در بخش دیگری از این شب، علی دهباشی، پیام محمود دولت آبادی خطاب به سیدعبدالله انوار را خواند که در آن آمده بود: «جناب آدم، آقای عبدالله انوار، امیدوارم مراتب ارادت خاموش مرا بپذیرید. فرصتی است تا بگویم چه عمیق و آرام در ضمیر من حضور همیشه داشته‎اید، و این که چه میزان از شأن انسانی شما تأثیر پذیرفته‎ام. شما را کم دیده‎ام و بسیار دریافته‎ام از سکوتِ شما، از منشِ شما. خواستم همین را گفته باشم، جناب آدم. زائر کم‌اقبال شما، محمود دولت‌آبادی. تیرماه 92 تهران»

تألیفاتی که باید در زمان حیات مؤلف چاپ شوند

در این شب همچنین کامران فانی، پژوهشگر و استاد کتابداری، گفت: انسان‎هایی هستند که ارجشان آن گونه که شایسته است در نزد همگان شناخته نشده و تنها کسانی که از نزدیک با این افراد آشنا بوده و محضر آنها را درک کرده‎اند، اهمیت و برجستگی آن‌ها را می‎دانند. استاد انوار در زمر‌ه‌ی این افرادند.

او افزود: در واقع بیشتر آثار آقای انوار هنوز وجود چاپی پیدا نکرده است و اگر زمانی چنین چیزی به وقوع بپیوندد، آن وقت دامنه و وسعت تألیفات و نوشته‎های ایشان را به وضوح می‎توان دید.

یادداشت‌ها و کتاب‌هایی بلندتر از قد یک نفر

در ادامه‌ی این شب، مهدی محقق، نویسنده و ادیب، گفت: دوست دیرین، ‌دانشمند مفضال، ادیب و ریاضی‌دان و فیلسوف را متجاوز از 50 سال است که می‌شناسم و با او در ارتباط علمی هستم.

او افزود: انوار در طی تحصیلات منظم حوزوی خود به زبان عربی مسلط شد و در زمان‌هایی که من و امیرحسین آریان‌پور برای دورةه دکتری زبان و ادبیات فارسی و متون نظم و نثر فارسی همچون شاهنامه و مثنوی و سنایی و عطار و تاریخ بیهقی و جوینی و سیاست‌نامه و قابوسنامه را می‌خواندیم، پا به پای ما این کتاب‌ها را می‌خواند و کتاب‌های خوانده‌شده و یادداشت‌برداری‌شده را روی هم می‌نهاد که در زمانی از قد یک نفر بلندقد بالاتر رفته بود.

کدام‌ها را بگویم؟

در بخش دیگری از «شب سیدعبدالله انوار»، توفیق سبحانی، نویسنده و پژوهشگر، گفت: 51 سال از تاریخی که استاد عبدالله انوار را زیارت کرده‎ام، می‎گذرد. طبیعی است که استاد آن دیدار را به خاطر نداشته باشند. دانشجو بودم. نام استاد را در اکثر مجلات علمی و ادبی می‎دیدم و چند بار در سخنرانی‎های ایشان شرکت کردم.

او افزود: درک محضر استاد انوار، عالمی دیگر دارد. اگر عصبانی باشند، کلمات تند و فلفل‌زده است و اگر شادمان باشند در توصیف مطلبی تمام عضلات صورتشان خندان می‎شود. استاد انوار واقعا ذوفنون‎اند: در موسیقی، منطق، تاریخ، لغت و ... آخر کدام‌ها را بگویم که هیچ‎کدام را بلد نیستم.

زینت خانه‌ی انوار، تبرزین و کشکول است

در ادامه علی دهباشی، متن ابراهیم تیموری را خواند که خود به علت جراحی و بستری بودن در بیمارستان نتوانسته بود در جمع حاضر شود.

در بخش‌هایی از این متن آمده بود: یکی از ذخایر علمی این کشور به واقع استاد سیدعبدالله انوار است که قدرش آن طور که باید و شاید هنوز شناخته نشده است. علت این امر را باید در خوی و خصلت استاد دانست که نه اهل تظاهر است و نه اهل تکلف و خودنمایی. از مشخصات بارز استاد انوار که در اولین دیدار هر کس با او به سهولت متوجه می‌شود، ساده زیستن اوست.

تیموری همچنین نوشته بود: زندگی استاد انوار در نهایت سادگی است و با وجود تمکن مالی به واسطه ارثی که از مرحوم سیدیعقوب انوار به او رسیده، هر کس که وارد منزل او می‌شود از سادگی زندگی او تعجب می‌کند. زینت خانه او تبرزین و کشکول و پوست تختی است که به دیوار آویزان شده است و شیئی باارزش از نظر خود او یک لنگه مبل کهنه و مندرسی است که از پدر مرحومش به او به ارث رسیده است. هم‌اکنون خانه‌ای که در تهران و شمیران به ارث به او رسیده محل سکونت اشخاصی است که سال‌های سال بدون اجاره در آن سکونت دارند که او شاید سالی یک بار هم به سراغ آن‌ها نمی‌رود.

دوری از محافل سیاسی و تجملی

در ادامه فریبا افکاری، گفت: در سال 1382 برای نخستین بار با همت دکتر نورالله مرادی ریاست وقت کتابخانه در وزارت امور خارجه و مدیر مرکز اسناد بزرگداشتی برای استاد انوار برگزار شد، اما استاد از حضور امتناع ورزیدند و فرمودند من اهل جشن و بزرگداشت و هیاهو نیستم و شرکت نمی‎کنم. اما وقتی عرض کردم محفل علمی و متشکل از دوستان و استادان نسخه‎شناس هستند، با گشاده‎رویی پذیرفتند.

او افزود: استاد از شرکت در محافلی که رنگ و بوی سیاسی داشت، یا به تجمل می‎گرایید دوری می‎جست و با شور و شوق در مجالس علمی و دوستانه حضور می‎یافت که این مجلس باشکوه یکی از آن‌هاست.

هرچه عرب دارد از فرهنگ ایرانی است

سیدعبدالله انوار نیز پس از سخنرانی حاضران، گفت: بحثی در منطق داریم که می‎گوید چطور می‎شود محمولاتی را به یک موضوع تطبیق دهیم و می‎گویند یکی از کارهای صحیح این است که تطبیق خیلی دقیق باشد. امروز این قدر به من لطف فرمودند و چیزهایی درباره‌ی من گفتند که خودم نیز نمی‎دانستم.

او افزود: خدا شاهد است و من هم نمی‎دانم چطور تشکر کنم. فقط به یک نکته فضلا این جا اشاره کردند و آن گوشه‎نشینی من است و این که خودم را در همه امور داخل نکرده‎‎ام که درست است و یکی از کارهایم بوده و هیچ‌گاه نمی‎خواستم این‌ها را عرضه کنم و اگر هم کارهایی درباره کتاب و کتابداری کردم، به این دلیل بود که کار دیگری از من ساخته نبود. نه اهل مقام بودم و نه اهل ثروت‌اندوزی. کارم این بود که بنشینم و کتاب بخوانم.

انوار همچنین عنوان کرد: چیزی که می‎خواهم بگویم، این است که فرهنگ اسلامی اگر وجود دارد، فرهنگ ایرانی است. هر چه عرب دارد، از فرهنگ ایرانی است. این را هم من نمی‎گویم، ابن خلدون در چند صد سال پیش می‎گوید. عرب دو مکتب در گرامر دارد؛ یکی مکتب بصری و دیگری مکتب کوفی. رییس مکتب بصری، سیبویه ایرانی است و رییس مکتب کوفی، کسایی است و این چقدر مایه‌ی افتخار است که ملتی زبانی را درست کند.

او اضافه کرد: قرآن مجیدی که این قدر عزیز و محترم است، هر چه از تفسیر دارد، از سر مفسران ایرانی است. می‎گویند فلسفه کار ابن رشد است، اما اگر ابن سینا نبود، ابن رشد سر سوزنی هم نمی‎توانست کاری بکند و کسی که خادم این فرهنگ باشد، به نظر من بهترین خدمت را به خودش کرده و من اگر توانسته باشم در این زمینه کاری کرده باشم، خدمتی است که به خودم کردم و از محبت‏های شما هم بی حد تشکر می‎کنم. من کوچک‌تر از این توصیفات هستم.

درپایان صدوبیست‌وچهارمین شب بخارا که با حضور داریوش شایگان و داوود رشیدی و نمایش بخشی از فیلم مستند بهرام غضنفری درباره‌ی سیدعبدالله انوار برگزار شد، یک لوح تقدیر و یک جام نقره‎ به انوار اهدا شد.

انتهای پیام

  • سه‌شنبه/ ۱۸ تیر ۱۳۹۲ / ۱۴:۱۲
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 92041811360
  • خبرنگار :