در ادامه دومین روز مناظره نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی دیدگاههای خود درباره مسایل فرهنگی و اجتماعی را بیان کرد و دیگر نامزدها به نقد دیدگاههای وی پرداختند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، صحبتهای روحانی و نقدهای دیگر نامزدها بدین شرح است:
حسن روحانی: مساله فرهنگ و آسیبهای اجتماعی یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و ملی ماست. اساسا انقلاب ما انقلاب فرهنگی بود اما متاسفانه امروز پس از 35 سال در زمینه فرهنگ آنچه باید مردم ما شاهد باشند، نیستند. انقلاب ما انقلاب نور و اخلاق بود، اما امروز در جامعه ما چه اخلاقی وجود دارد؟
بزرگانی در جامعه ما بودند و هستند که مروج اخلاق بودند. من در حیطه دولت صحبت میکنم؛ وقتی در رسانهها از سوی برخی مسئولان صحبتهای پخش میشود که اقرار و مبالغه است، اگر آمار غیر دقیق و نادرست پخش میشود، وقتی مسئولان افترا و تهمت میزنند بدون آنکه حکم قضایی صادر شده باشد... کسانی که مسئولیت سنگینی دارند اما اخلاق را زیر پا میگذارند چه میماند؟ اخلاق که رفت، اعتماد عمومی هم از بین میرود و ما چکهای بیمحلی میبینیم که هر روز بر تعداد آنها اضافه میشود. اعتیاد را میبینیم که افزایش مییابد. حاشیهنشینها را میبینیم که هر روز بیشتر و بیشتر میشود و طلاقها که در سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. همه آسیبها تقریبا در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است چون مبنای فرهنگ صدمه دیده است اما راهکار چیست و چه باید بکنیم؟ من مهمترین راهکار را تمرکززدایی میدانم تا زمانی که فرهنگ ما دولتی است مسائل ما حل و فصل نخواهد شد تا زمانی که به جای تعمیق به ترویج بپردازیم مسائل حل نمیشود تا زمانی که به جای توجه به کیفیت هر روز آمار دهیم آمار تولید کنیم یا نه حتی آمارهای دقیق بدهیم و دنبال اثربخشی نباشیم مسائل حل نمیشود.
چرا فرهنگ باید دست دولت باشد؟ درست است دولت باید سیاستگذار باشد و حمایت کند و اولین حمایتش در ایجاد قوانین شفاف و فضای امن باید باشد اما فرهنگ باید به صاحبان اصلی یعنی از اصحاب هنر خود واگذار شود و از آنان حمایت شود.
نقدهای دیگر نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری به دیدگاههای عارف:
قالیباف: نکتهای که جناب آقای روحانی در این قضیه اشاره کردند بحث درستی است و این که آثار مسوولین میتواند تاثیرگذار فرهنگی نسبت به مردم باشد؛ چرا که مردم قطعا نگاه می کنند مسوولین در مدیریت، صداقت،گفتار و وعدههایی که می دهند چگونه رفتار می کنند و ما منکر این بحث نیستیم. اما سوال ما از دکتر روحانی این است که دولت به معنای انتقادی که ایشان به دولت وارد کردند میخواهند با چه رویکرد فرهنگی به این موضوع نگاه کنند و اگر ما تمرکز را از فرهنگ برداریم تمام این رویکردهایی که ایشان فرمودند اصلاح میشود و اگر این گونه است بفرمایند چطور می شود در غیر این صورت باید با نگاهی نو به موضوع نگاه کرد و این جور نباشد خدای ناکرده رفتاری دو گانه بین دولت و ملت بوجود آید. اما آیا این میتواند به تنهایی سایر موضوعات را حل کند؟
رضایی: دکتر روحانی یکی از عواملی را که من عرض کردم که رفتار دولتمردان بر روی فرهنگ را توضیح دادند، البته دامنه این رفتار غلط در دولتمردان خیلی وسیعتر از آن چیزی است که جناب آقای دکتر روحانی اشاره کردند و شاید وقتشان کم بود. به هر حال ما باید رابطه دولت و مردم را به نحوی بازسازی کنیم که یک تحول فرهنگی بوجود بیاید و اتفاق فرهنگی بیفتد که من در صحبت های بعدی به آنها اشاره خواهم کرد.
غرضی: سوالم از آقای روحانی این است که آیا فرهنگ یک جامعه اکتسابی است یا تزریقی و آیا دولتها موفق میشوند با حرکت فرهنگی خود، فرهنگ جامعه را تغییر دهند؟
عارف: آقای روحانی نکته جدی را مورد اشاره قرار دادند و آن بحث تمرکززدایی بود اما آیا با این کار نگاه قیممابانهای که دولت به مسائل فرهنگی دارد حل میشود یا خیر؟ آیا فعالیت در بخشهای هنری را حق میدانید یا امتیاز؟ متاسفانه تا الان برخوردی که شده اینگونه بوده که این به عنوان یک امتیاز مطرح بوده بنابراین دولت به راحتی به خود اجازه میداد که این امتیاز را سلب کند. مثلا با یک روزنامه به دلیل چاپ یک مقاله و اختلاف سلیقه برخورد میشود و روزنامه تعطیل میشود، یا در مساله خانه سینما اختلاف سلیقهای بین وزارت ارشاد و خانه سینما ایجاد میشود که باعث تعطیلی خانه سینما میشود. چه کار میکنید که بعد از تمرکززدایی این نهادهای مردمی بتوانند فعالیتیشان را در چارچوب قانون ادامه دهند؟
جلیلی: نگاه به فرهنگ باید دو گونه باشد؛ یکی تهدیدمحور و دیگری فرصتمحور. شما سعی کردید به تهدیدهایش اشاره کنید اما فرصتهایی زیادی هست که اگر به آن توجه نکنیم و برایش برنامهریزی نکنیم طبیعتا همان تهدیدها را هم نمیتوانیم رفع کنیم. بحثی که در موضوع فرهنگ اهمیت دارد این است که نباید گزینشی و صرفا سیاسی به آن نگاه کرد. زمانی فرهنگ اشرافیگری داشت در این کشور نزج میگرفت، این طبیعتا روی همان آسیبهای اجتماعی که شما به آن اشاره کردید تاثیر دارد. فرهنگ اسراف و دوری از سادهزیستی داشت شکل میگرفت و تبعیض در مقابل عدالتخواهی داشت به عنوان فرهنگ موجه جلوه داده میشد. ما نباید اینها را فراموش کنیم. اگر مجموعه آسیبها بخصوص در عرصه حکومت و دولت بتواند آثار سنگین فرهنگی داشته باشد و بخواهد فراگیر شود حتما تاثیرات مخرب خواهد داشت. ما باید به مجموعه اینها نگاه کنیم و مانع آنها شویم مخصوصا دولت چون خودش در مسئولیت این کار است. دولت باید خودش جلوی اشرافیگری، تبعیض، فساد، اسراف و ریخت و پاش را بگیرد اگر اینطور باشد طبیعتا میتواند آثار مثبت را روی وضع اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
ولایتی: آقای روحانی به بخشی از آسیبشناسی فرهنگی اشاره کردند ولی توقع این بود که بعد از آسیبشناسی راه حلهای خود را ارائه کنند. شاید در سه دقیقه آخر این فرصت باشد؛ البته دامنه فرهنگ بسیار وسیع است و سخت است همه مقاصد را در چند دقیقه جمع کنیم در هر حال ما منتظر هستیم راهحلهای آقای دکتر روحانی را هم بشنویم.
حداد عادل: آقای روحانی که هم اسما روحانی و هم در کسوت روحانی هستند اشاره کردند که نگران باورها و اعتقادات فرهنگی هستند و همچنین در مورد سانسور و این مسائل خیلی اظهار نگرانی میکردند، من هم مدافع سانسور نیستم، ولی من از آقای دکتر روحانی سوال میکنم که اگر در یک اثر هنری مثل کتاب یا فیلم به باورهای دینی و مقدسات جامعه اهانت شود و یا ریشهها و پایههای اخلاقی جامعه مورد هجوم قرار گیرد، شما به عنوان دولت اجازه میدهید که آنها وارد خانواده ها شود و فساد ایجاد کرده و مانع ورود آن نمیشوید و سانسوری انجام نمیدهید، به عقیده من این مسئله بسیار مهمی است.
مساله بعدی این است که ایشان میفرمایند آیا امروز در جامعه ما اخلاقی وجود دارد؟ این یک استفهام انکاری است که گویی دیگر هیچ اخلاقی وجود ندارد. گیرم آن طور که ایشان میفرمایند به یک نفر یا چند نفر در عالم اداره کشور انتقاد داشته باشند خود من میخواهم بدانم آیا همه شخصیتهای اثرگذار این کشور، همه الگوها منحصر به همان یکی دو نفر است که مورد انتقاد ایشان هستند یعنی جامعه ما دیگر هیچ کس را ندارد که گفتار و کردارش اخلاقی و معنوی باشد. رهبری این نظام علما و مراجع که تا این اندازه تبلیغ می کنند چه؟ و میفرمایند که فرهنگ ما باید به دست مردم باشد آیا فرهنگ مذهبی مردم به دست خودشان نیست؟ مساجد را دولت اداره می کند و یا برنامههای مذهبی و بسیاری کارهای دیگر را مردم اداره نمیکنند؟ دوست دارم توضیحی در رابطه با این مسائل بدهید.
حسن روحانی در دفاع از خود: راه حل این است که بسیاری از امور را بوسیله قانون شفاف کنیم و به انجمنهای حرفهای و نظامهای صنفی استفاده کنیم. پیشکسوتان هر بخش میتوانند آن بخش را بهتر کنترل کنند. مگر فرهنگ چیزی است که دولت به تنهایی بتواند آن را کنترل کند؟ اخلاق مطلوب کمال اخلاق مورد نظر انقلاب اسلامی امروز مشاهده نمیشود. مردم ما مسلمان و اخلاقی هستند. آیا انتظار این بود که اخلاق امروز این چنین باشد؟ اینکه باورها و مقدسات مردم باید مورد احترام باشد درست است ولی آیا مقدسات ما را آن کارمندی میشناسد که میخواهد ممیزی کند یا پیشکسوتانی که در این زمینه کار کردهاند آیا نباید این بخش را به آنها واگذار کنیم؟ اینکه گفته میشود فرهنگ اشرافیگری نباید باشد، درست است اما متاسفانه آنها که دم از سادهزیستی زدهاند الان ببینید پایان کارشان به کجا رسیده است و آنها که حرف مقابله با فساد زدهاند اکنون ببینید فساد سه هزار میلیاردی سر از کجا در آورده است؟ باید به رسانهها و مطبوعات آزادی بدهیم وقتی به آنها آزادی دادیم باید جلوی فساد را بگیریم نباید به نهادهای رسمی اکتفا کنیم. اشکال ما این است که فرهنگ را همانند آبشاری میدانیم که باید بر سر مردم باز کنیم. فرهنگ همان چشمههای جوشانی است که در نهاد مردم هست و باید شرایط را آماده کنیم تا همه از فرهنگ درست در جامعه استفاده کنند. شرایط امروز ما بهگونهای است که نگاه قیممآبانه ایجاد شده است ما قیم نمیخواهیم، قوام میخواهیم ما اگر به فرهنگ قوام دهیم موفق شدهایم.
انتهای پیام