یک کارشناس موزهداری گفت: اگر قیمت بلیت موزهها و بناهای تاریخی را افزایش میدهیم، باید در کنار آن، خدمات بهتری به بازدیدکنندگان و گردشگران بدهیم.
علیرضا دبیرینژاد در گفتوگو با خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: اگر موزه بهعنوان یک میراث ملی حق همهی ایرانیان است، باید استفاده از آن را بهگونهای برنامهریزی کرد تا همه بتوانند از آن استفاده کنند.
او موزهها را نهادهایی دانست که درآمدشان علاوه بر فروش بلیت، از محل فروش و عرضهی محصولات فرهنگی هم بهدست میآید و ادامه داد: موزه، موسسهای غیرانتفاعی است که درِ آن روی همه باز است. هرچند قیمت ورودی آن در سالهای گذشته ناچیز بوده است، ولی اکنون اگر میخواهیم قیمت بلیت را افزایش دهیم، باید با قیمت بلیت بقیهی نهادهای فرهنگی متناسب باشد.
برای همهی موزهها نباید یک حکم داد
وی با تأکید بر لزوم رتبهبندی و شناسایی مخاطب موزهها و دستهبندی مخاطب موزهها براساس مناطق بومی و غیربومی، اظهار کرد: بعد از بررسی این وضعیت، یک قیمت برای بلیت هر موزه باید تعیین شود و نمیتوان یک حکم را برای همهی موزهها داد.
او ادامه داد: اگر میخواهیم قیمت بلیت موزهها را افزایش دهیم، نخست باید تعریف مشخصی برای افزایش تعداد بازدیدکنندگان موزهها ارائه کنیم، سپس این قضیه را مورد بررسی قرار دهیم که در کنار افزایش قیمت بلیت، خدمات به بازدیدکنندگان چقدر افزایش مییابد. در واقع، باید تفاوت بازدیدکنندگان حضوری یک موزه و بازدیدکنندگانی که بهصورت اینترنتی یا با استفاده از کتاب از موزه دیدن میکنند بررسی شود، سپس به بحث چگونگی افزایش قیمت ورودی موزهها پرداخت.
به ازای افزایش قیمت بلیت چه خدماتی به بازدیدکنندگان از موزهها میدهیم؟
دبیرینژاد گفت: در کنار افزایش قیمت بلیت موزهها باید میزان خدماتی که به گردشگران و بازدیدکنندگان داده میشود، بررسی شود که آیا خدماتدهی موزه، ارزش خریدن بلیت را دارد یا خیر. در واقع، مخاطب در مقابل افزایش قیمت بلیت چه چیز بیشتری دریافت میکند؟ همچنین باید بستههایی که رغبت و علاقهی گردشگر را برای دیدن دیگر موزهها و بناهای تاریخی کشور افزایش میدهد، به بازدیدکنندگان داده شوند.
این کارشناس موزهداری تأکید کرد: اگر یک نگاه کلان نسبت به موزه وجود داشته باشد و سرمایهگذاری مناسبی برای افزایش سطح آگاهی فرهنگی در کشور انجام شود، بهطور قطع، نگاه به موزه نیز در میان مخاطبان و حتا دولتمردان تغییر میکند.
او با طرح این پرسشها که آیا اشباع درونی در زمینهی موزه و موزهداری رسیدهایم و آیا سطح آگاهی عمومی ما نسبت به بحث موزه به بلوغ رسیده است که فکر میکنیم نوبت به نرخگذاری در این زمینه رسیده باشد؟ گفت: هنوز موزهها به حداقل استانداردها در وضعیت خود نرسیدهاند، بسیاری از موزهها برخورد خوبی با مخاطب و حتا راهنمای آشنا به موضوع آن موزه ندارند و هنوز به اولویتهای اولیه در بحث استانداردسازی نرسیدهاند. با این وجود، نخست به بالا بردن قیمت ورودی موزهها فکر میکنیم.
موزههای ایران از جنس موزههای دیگر نقاط دنیا نیستند
او بیان کرد: اگر در کشور به جایی برسیم که یک منشور ملی از موزهداری داشته باشیم و در طرح جامع کشوری نوع نگاه به موزه را تغییر دهیم و با یک واقعبینی مخاطبشناسانه به بحث موزه و موزهداری بپردازیم، آن زمان شاید بتوان به افزایش قیمت بلیت موزهها فکر کرد.
دبیرینژاد ادامه داد: متأسفانه ما این اشکال را داریم که بدون ظرفیتشناسی، هر اتفاقی را با کشورهای دیگر تطبیق میدهیم، در حالی که شرایط فرهنگی ما نسبت به موزههای کشورهای دیگر متفاوت است. موزههای ایران از جنس موزههای دیگر نقاط دنیا نیستند که برخوردمان از یک جنس باشد.
موزهها به توسعهی همهجانبه نیاز دارند
وی تأکید کرد: ما هنوز به توسعهی همهجانبه در موزهها نرسیدهایم که به بلوغ فکری مخاطبهای مختلف فکر کنیم. نخست باید به یک توسعهی هماهنگ در این زمینه برسیم، سپس با افزایش خدماترسانی و اطلاعرسانی دربارهی موزه و ایجاد انگیزه در مخاطب، میتوانیم به افزایش قیمت بلیت موزهها فکر کنیم.
او معتقد است: موزههای ما ظرفیت خدماتدهی ندارند و دارای حداقلهای نیروی انسانی و بودجه هستند. با این وجود، چگونه توقع داریم موزههایی که زیر سطح استاندارد قرار دارند از نظر نیروی انسانی بتوانند خدمات مطلوب و مناسبی ارائه کنند تا بعد قیمت بلیتها را افزایش دهیم؟!
انتهای پیام