«ژئوپارک قشم به تخصصهای آنچنانی نیاز ندارد. لازم است این ژئوپارک منحصربهفرد از فضای تئوریپردازی و جنجالسازی به فضای اجرایی وارد شود. توسعهی «اکوتوریسم» بهترین راهبرد برای مقابله با چالشهای کنونی تنها ژئوپارک ایران است و جایگاه جهانی را بار دیگر به آن بازمیگرداند.»
مینو حسنی اصفهانی - مدرس، کارشناس و پژوهشگر حوزهی گردشگری - در یادداشتی که با موضوع «توسعهی اکوتوریسم، کلید حل مشکلات ژئوپارک قشم» نوشته و بهشکل اختصاصی در اختیار خبرنگار سرویس گردشگری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) قرار داده، با داشتن نگاهی دیگر به وضعیت واقعی این ژئوپارک، بر ضرورت دوری از تئوریپردازیها و لزوم تدوین و اجرای برنامههای کوتاهمدت و توسعهی اکوتوریسم در ژئوپارک قشم بهعنوان راهکاری برای ارتقا جایگاه آن تأکید کرده است.
او در این مطلب نوشته است: تا به حال فقط یک پهنهی طبیعی در خاورمیانه، ویژگیها و شرایط لازم بینالمللی را برخوردار بوده تا بهعنوان یک ژئوپارک جهانی به ثبت برسد. این منطقه که به نام «ژئوپارک قشم» نام گرفته، بخشهایی از جزیرهی قشم را شامل میشود. ژئوپارکی که زمزمهی حذف آن از لیست شبکهی ژئوپارکهای جهانی در طی ماه گذشته، تیتر چالشبرانگیز بسیاری از خبرهای زیستمحیطی و گردشگری در ایران و حتا خارج از ایران بوده است.
جدا از بودن یا نبودن در لیست جهانی، مطرح شدن چنین اخبار و مباحثی بهنوعی نشاندهندهی مجموعه مشکلاتی است که ژئوپارک قشم از گذشته تا به امروز با آنها روبهرو بوده، مشکلاتی که ممکن است هر پارک تحت حفاظت طبیعی دیگری در طی 130 سال گذشته از زمان ثبت اولین پارک ملی و در هر کجای جهان در ابتدای کار با آن روبهرو شده باشد. گرچه ژئوپارک قشم پس از گذشت بیش شش سال، دیگر در ابتدای مسیر نیست؛ اما الگوبرداری از کشورهای دیگر و بهره بردن از تجربیات موفق و ناموفق آنها بیشک روشی مناسب در کاهش مشکلات این پارک در آیندهی نزدیک و البته تغییر مثبت جایگاه آن خواهد بود. یکی از راهکارهای پیشبینیشده برای حل مشکلات معمول پارکها، فعالیتهای اکوتوریستی و توسعهی گردشگری طبیعتمدار پایدار است.
در تمام پارکهای تحت حفاظت، مانند پارکهای ملی یا ژئوپارکها، با تعیین مرز و تعریف مربوطه، راهاندازی و توسعهی اکوتوریسم در مجموعهی اهداف مدیریتی قرار داده شده است. اکوتوریسم در ژئوپارکها غالبا با ژئوتوریسم (گردشگری زمینشناختی مبتنی بر طبیعت بیجان) همراه میشود که هدف هر دو، بهرهبرداری صحیح و توسعه در کنار حفاظت، آموزش و توجه به جامعهی محلی است.
با توجه به آنچه گفته شد، توسعهی اکوتوریسم به شکلی زیرساختی و کاربردی، بهترین راهبرد در مقابله با چالشهای کنونی تنها ژئوپارک ایرانی در قشم بهحساب میآید که حداقل میتواند عاملی موثر در جهت کاهش مشکلات گردشگری کنونی ژئوپارک باشد. اکوتوریسم در واقع نوعی راهبرد توسعهی پایدار اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی برای ژئوپارک قشم خواهد بود که هیچ منافات یا تناقضی با اهداف مدیریتی ژئوپارک ندارد. بنابراین میتواند بهعنوان بهترین و تأثیرگذارترین راهکار در جهت کاهش چالشهای موجود و ارتقای دوبارهی جایگاه ژئوپارک قشم از سطح منطقهیی به جهانی مورد توجه مدیران قرار گیرد.
توسعهی اکوتوریسم چرخهای است که اساسا حتا بهشکل ابتدایی و نه ناقص، سبب ایجاد تغییرات محسوس و نامحسوس بسیاری در ژئوسایتها خواهد شد. بررسی این چرخه را باید از خود مردم ساکن در منطقه آغاز کرد که با شروع پروژههای زیرساختی توسعهی اکوتوریسم مستقیما با برنامههای آموزشی و همچنین ساختوساز و ایجاد حداقل خدمات مورد نیاز گردشگران درگیر میشوند. مرحلهی بعد، ورود گردشگر به ژئوسایتهاست؛ اما اینبار بهشکلی متفاوت با قبل.
تفسیر و اطلاعرسانی، اعمال محدودیتهای رفتاری و همچنین توجه به ظرفیت تحمل سایتها و البته دریافت ورودی هرچند ناچیز، سبب ارتقای آگاهی عموم گردشگران در برخورد با ژئوپارک و در نتیجه، آسیب کمتر و حفاظت بیشتر خواهد شد. یکی از اهداف اقتصادی توسعهی اکوتوریسم تبدیل سایتهای گردشگری از هزینهبر بودن صرف، به درآمدزا بودن است. بدیهی است که سهم عمدهای از درآمد حاصل به نفع جامعهی بومی و خود ژئوپارک هزینه خواهد شد. میبینیم که چرخهی اکوتوریسم از جامعهی بومی میزبان آغاز و به خود آنها دوباره ختم میشود. همچنین این چرخه دو بحث مهم آموزش به مهمان و میزبان و مدیران و حفاظت را نیز در دل خود دارد.
گرچه با تأمل در آنچه در بسیاری از پارکهای دنیا اتفاق افتاده است، شاید توسعهی اکوتوریسم اتفاقی هزینهبر، زمانبر و تخصصی بهنظر برسد که از عهدهی ما آن هم در زمان کوتاه خارج باشد؛ اما باید به این نکته توجه کرد که بسیاری از کشورها در جهت جذب بازارهای هدف گردشگری جهان، برنامههای جامع و کلان بلندمدت گردشگری در دست دارند که دستیابی به اهداف آن، سرمایهگذاری کلان در سایت را میطلبد. از آنجا که ما برای تنها ژئوپارکمان هنوز چنین برنامهای نداریم، بنابراین به زمان یا تخصصهای آنچنانی نیز نیازی نداریم. لازم است که ژئوپارک منحصربهفرد قشم از فضای تئوریپردازی و جنجالسازی به فضای اجرایی وارد شود. در این شرایط، تدوین برنامههای کوتاهمدت و اجرایی توسعهی اکوتوریسم در ژئوپارک بسیار ضروری و تأثیرگذار خواهد بود. از آنجا که این برنامهریزی در سطح محلی تهیه میشود، طراحی راهبردها و دستیابی به اهداف آن سریعتر نیز است.
نتیجه اینکه در شرایط کنونی بهنظر نمیرسد راهکار دیگری بهتر از راهاندازی محدودهی اکوتوریسم برای ژئوپارک قشم وجود داشته باشد که همزمان، اصلیترین اهداف مدیریتی ژئوپارک را که شامل آموزش، حفاظت و توانمندسازی جامعهی محلی است، عملی کند و در عین حال، ضامن بقای این پارک در عرصهی بینالملل باشد.
انتهای پیام