تهیهکننده فیلم سینمایی «استرداد» گفت: پولگرفتن از احمد میرعلایی رییس بنیاد سینمایی فارابی سختتر از فرصتگرفتن از حضرت عزرائیل است و برخلاف آنچه نقلقول میشود و هزینهی تولید فیلم را بسیار بالا عنوان میکنند، بودجهی این فیلم چهار میلیارد و 750 میلیون تومان بوده است.
به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نشست پرسش و پاسخ فیلم «استرداد» شامگاه 19 بهمنماه در مرکز همایشهای برج میلاد برگزار شد، در این نشست علی غفاری کارگردان ، محسن آقا علیاکبری تهیهکننده ، ایرج رامینفر طراح صحنه و لباس ، ستار اورکی آهنگساز ، حمید فرخنژاد بازیگر ، محسن بابایی چهرهپرداز حضور داشتند.
در ابتدای این نشست محسن علیاکبری با بیان اینکه روند تولید فیلم سینمایی «استرداد» بسیار سخت بوده است، توضیح داد: تحقیق و نگارش این فیلم حدودا یکسال طول کشید و 12 نفر از نویسندگان خوب در نوشتن فیلم «استرداد» نقش داشتند.
او یادآور شد: در ابتدای بهمنماه سال گذشته برای فیلمبرداری بخشی از فیلم به مسکو رفتیم و پانزدهم بهمنماه کار را کلید زدیم. با توجه به اینکه مسکو یکی از گرانترین شهرهای دنیاست و فیلمبرداری در کاخ کرملین (کاخ حکومتی روسیه) و میدان سرخ بسیار دشوار بود و فصل حضور ما در مسکو زمستان بود که دمای منفی 30 درجه در فضا حاکم بود، لذا فیلمبرداری این پروژه بسیار سخت بود و تاکنون فقط ما و تام کروز در کاخ کرملین فیلمبرداری کردیم.
فرخنژاد هم به شوخی گفت: فقط و من تام کروز وارد کاخ کرملین شدیم!
تهیهکننده «استرداد» در خصوص مکان لوکیشنهای فیلم توضیح داد: علاوه بر یک ماه فیلمبرداری در مسکو در بندر ترکمن، بندر انزلی، فیروزکوه و پل ورسک و تهران نیز فیلمبرداری داشتیم.
علی غفاری کارگردان فیلم در خصوص پروسهی انتخاب فیلمنامه برای تولید یادآور شد: در پاییز 89 قصد داشتیم مجموعهی تلویزیونی «بیگانه» را کلید بزنیم که به موضوع اشغال قزوین توسط روسها در جنگ جهانی دوم بر میگشت. بعد از برآورد هزینهی این فیلم به این نتیجه رسیدیم که این پروژه بسیار سنگین است بنابراین به دلیل کمبود اعتبارات این پروژه معلق ماند.
وی اضافه کرد: در جریان تحقیقات برای همین مجموعهی تلویزیونی بود که ما به موضوع مختلف دیگری از جمله «استرداد» ایران از نیروهای روسیه رسیدیم و وقتی مطالعه کردیم متوجه شدیم که پیش از این فیلمنامهای با نام «استرداد» توسط مهدی رضازاده نوشته شده است.لذا بستر کار فراهم بود و ما تا یکسال فیلمنامه را بازنگری کرده و آنرا برای تولید آماده کردیم.
حمید فرخنژاد دربارهی شخصیت «سرهنگ» که او در فیلم سینمایی «استرداد» به ایفای نقش آن پرداخته است، توضیح داد: شخصیت سرهنگ این فیلم فردی بود که خارج از حیطهی سیاسیگری است و وطنپرستی و منافع ملی برایش اهمیت بیشتری دارد.
محسن بابایی چهرهپرداز نیز در توضیح همکاریاش در فیلم سینمایی «استرداد» گفت: من در پروسهی تولید این فیلم تلاش کردم در کنار دوستان به یک جمعبندی دربارهی طرح اولیه برسیم و فکر میکنم که همکاریمان با گروه عوامل این فیلم نیز در نهایت به موفقیت رسید.
ستار اورکی نیز دربارهی موسیقی فیلم سینمایی «استرداد» تصریح کرد: با توجه به منحلشدن ارکسترسمفونیک تهران با بضاعت موجود جمعآوری 50 نفر نوازنده و گروه کر و هدایت آنها بسیار دشوار است، لذا من حدود شش کار سینمایی را برای ساختن موسیقی این فیلم رد کردم.
او ادامه داد: من تلاش کردم یک موسیقی فرنگی برای فیلم بسازم که بیانگر تاریخ حوادث موجود در فیلم باشد و حتیالامکان نیز نتها را کپی نکردم.
در ادامه علی غفاری در پاسخ به این سوال که چقدر فیلم با واقعیت منطبق است، گفت: موضوع اصلی این فیلم کنفرانس تهران است و اسناد آن نیز موجود است. اگر میخواستیم این فیلم را به صورت سهگانه بسازیم میتوانستیم به پرداخت خسارت انگلیس و آمریکا نیز بپردازیم، لذا اصل موضوع فیلم حقیقت دارد و بازگشت طلاها به ایران و رفتن آنها از مرز جلفا به بانکهای سوییس نیز واقعیت است و اکنون بعد از 50 سال افراد مختلف با گرایشهای سیاسی متفاوت در این باره نظرهای مختلفی میدهند ولی ما از طریق اسناد موجود در مجلس شورای اسلامی به این نتیجه رسیدیم که این طلاها هرگز به خزانهی کشور نرسیدند.
کارگردان «استرداد» در پاسخ به این سوال که چرا همه گرههای داستان در نیمهی دوم آن باز میشود، تصریح کرد: در فیلمنامهی اولیه گرههای بیشتری در پایان فیلم باز میشود. ما خود نیز از این مساله نگران بودیم و با بازنویسیهای متعدد سعی کردیم حجم سنگین کار را به نیمهی دوم فیلم نسپاریم ولی قطعا اشکالاتی در فیلم وجود دارد که برای اکران اصلاح خواهد شد.
ایرج رامینفر طراح صحنه و لباس نیز در پاسخ به این سوال که چرا در روسیه از المانهای کمتری استفاده کرده است، گفت: به دلیل حجم زیاد لوکیشن، دکور و صحنه و همچنین پیچیدگی داستان و سرعت بالای فیلمبرداری در روسیه نتوانستیم از المانهای زیادی استفاده کنیم.
او ادامه داد: من در میدان «سرخ» تصمیم داشتم که از عکس «استالین» با آرم داس و چکش که بیانگر تاریخ آن دوران بود استفاده کنم ولی روسها اجازه ندادند.
در ادامهی این نشست محسن علیاکبری در پاسخ به سوالی مبنی بر ضرورت پرداختن به چنین موضوعاتی در زمان حاضر توضیح داد: من فکر میکنم باید از وقایع تاریخی مختلف کشورمان فیلم بسازیم. من امروز میدانم که در ازبکستان از حافظ و سعدی و غیره فیلم ساخته میشود و این افراد جزو تاریخ آنها معرفی میشود اما متاسفانه از این امر غافلیم در حالیکه تاکید مسوولانمان بر ساخت چنین فیلمهایی هست.
او دربارهی بودجهی فیلم سینمایی «استرداد» توضیح داد: گرفتن بودجه از احمد میرعلایی از فرصتگرفتن از حضرت عزرائیل سختتر است، ولی هزینهی صرف شده برای فیلم از آنچه نقلقول شده است بسیار کمتر است و آن دقیقا چهار میلیارد و 750 میلیون است.
فرخنژاد هم با اشاره به موضوع «استرداد» گفت: علیرغم فیلمهایی که دربارهی تاریخ معاصر ساخته میشود، این فیلم به کلیشههای موجود که مدام به انسانهای تاریخ آن دوران بدگویی میکنند و آنها را شیطان نشان میدهند، نمیپردازد و برخلاف آن فیلمها نشان میدهد که در آن دورهی تاریخی نیز انسانهای وطنپرست وجود دارد، لذا شعار اصلی فیلم «وطنپرستی» است.
محسن علیاکبری نیز با اشاره به اینکه کادر تولید این فیلم بسیار خبره بودند، توضیح داد: با محاسبه متوجه شدیم که 38 سیمرغ در جمع ما موجود است، یعنی کادر تولید فیلم در جمع 38 سیمرغ داشتند که از میان آنها پنج یا شش سیمرغ متعلق به ابراهیم حاتمیکیا بود که یک ماه در تهران و یک ماه در مسکو در مشاورهفیلم به ما یاری رساند.
در پایان این نشست علی غفاری در پاسخ به این سوال که چرا در تاریخ دست برده است، تصریح کرد: من تاکنون نمونهی فیلم تاریخی حتی در فیلمهای خارجی ندیدم که تاریخ را عینا موبهمو تکرار کرده باشد. به هر حال باید برای کشش مخاطب و اینکه فیلم برایش جذاب باشد باید فرازونشیبهایی را در فیلم ایجاد میکردیم.
انتهای پیام