" شاید نوشتن بیوگرافی برای کسی که خودش مطبوعاتی است و چهره آشنایی برای مطبوعات دارد کار چندان معمولی نباشد. اما «منصور ضابطیان» از زمانی معروف شد که پایش به تلویزیون رسید، از سال 78. البته آوازهاش قبل از آن در مطبوعات هم زیاد به گوش میرسید. از مصاحبههایش در مجلههای «چلچراغ» و «گزارش فیلم» گرفته تا گزارشهایش در روزنامههای مختلف. اما شاید کمتر کسی باشد که بداند ضابطیان سال 1369 کاردانی خود را در رشته علوم آزمایشگاهی از دانشگاه علوم پزشکی گیلان گرفت و پس از چند سال رشته تحصیلی خود را عوض کرد و پس از موفقیت در کنکور سراسری هنر رشته سینما را در دانشگاه برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. او دو سال مداوم جایزه قلم بلورین بهترین گفتوگوی سال و یک سال هم جایزه قلم بلورین بهترین گزارش سال را در جشنواره مطبوعات کسب کرده است.
«مردم ایران سلام»، «جغرافیای فریاد»، «فرش واژه» و همین آخری «رادیو 7» از معروفترین کارهای او در تلویزیون است. او یکی از ماجراجوترین خبرنگاران این دوران است؛ به طوری که حتی کتابی با عنوان «مارک و پلو» منتشر کرد که در آن شرح سفرهایش در قالب مصاحبه و گزارش به کشورهای فرانسه، اسپانیا، لبنان، هندوستان، ایتالیا، اتریش، ارمنستان، کره جنوبی و آمریکاست.
ضابطیان تنها خبرنگار ایرانیست که به کره رفت و با بازیگر «جواهری در قصر» (یونگ لی) که آن روزها، یکی از پرمخاطبترین سریالهای تلویزیون بود، مصاحبه کرد. او در جدیدترین کارش در برنامهسازی تلویزیون برنامه «سبد» را برای شبکه بازار آماده کرده که یک برنامه کاملا اقتصادیست؛ برنامهای که شاید مثل «رادیو هفت» که برای شبکه آموزش به تهیهکنندگی ضابطیان ساخته شد حسابی گل کند.
به گزارش ایسنا آنچه در پی میآید گفتوگوی روزنامه تهران امروز با او درباره ساخت برنامه برای یک شبکه نوپا و اقتصادیست.
شبکه بازار یک شبکه نوپاست و مدتی طول میکشد تا بتواند مخاطبانش را به دست بیاورد. در این میان به نظر میرسد برای کسانی که در این شبکه کار اجرا یا برنامهسازی را به عهده میگیرند این کار در کارنامه کاریشان یک ریسک محسوب شود. شما اینطور فکر نمیکنید؟
خب چه اشکالی دارد که افراد در زندگی حرفهایشان ریسک کنند؟ وقتی تو کسی هستی که به کارت ایمان داری و فکر میکنی که میتوانی تاثیرگذار باشی چرا نباید ریسک کنی؟ اتفاقا این سوال شما را، دو سال و نیم پیش یک از خبرنگاران درباره برنامهسازیام در شبکه آموزش از من پرسید. زمانی که «رادیو 7» تازه شروع به کار کرده بود و هنوز مردم آن را به خوبی نمیشناختند. در آن زمان هم خبرنگاران فکر میکردند این کار یک ریسک در کارنامه کاریام است. ولی مسئله اینجاست که وقتی من برای شبکه آموزش رادیو 7 را ساختم به کارم ایمان داشتم و میدانستم که کار خوبی از آب در میآید. این ایمانی که به کارم داشتم آنقدر زیاد بود که برنامه رادیو 7 عنوان پرمخاطبترین برنامه شبکه آموزش را گرفت. اتفاقا به نظر من خیلی خوب است افرادی که چهره و کارشان برای مردم آشناست بتوانند در به بار نشستن شبکهای نوپا کمک کنند. اتفاقا مدیران این شبکههای تازهتاسیس سراغ کسانی میآیند که اعتبار زیادی پیش مردم داشته باشند و از نظر حرفهای نیز کارشان را خوب بلد باشند. این دقیقا روشی است برای افزایش بیننده و جذب اعتماد مردم به این شبکهها.
پس شاید یکی از ماموریتهای کاری شما این است که شبکههای تازه تاسیس را پررونق کنید!
(با خنده) البته نمیشود گفت ماموریت من این است ولی به نظر من این کار، یک کار حرفهایست. در طول دورانی که در تلویزیون کار میکنم در جاهای مختلف کار کردهام و حوزههای مختلف را تجربه کردهام. ولی چه عیبی دارد که آدم در طول دوران کار حرفهایاش به جریانی کمک کند که میخواهد خودش را تثبیت کند؟ برای من این کارها، نوعی کمک محسوب میشود.
شما تا به حال برنامه اقتصادی کار نکرده بودید. چهرهای که از شما پیش مخاطبان وجود دارد بیشتر در برنامههای فان و اجتماعی بوده. ساخت برنامه اقتصادی برای شما سخت نبود؟
مسئله این است که ساخت برنامه در تلویزیون فرمولهای مشخص شدهای دارد. تنها چیزی که برای برنامهسازی در تلویزیون نیاز داری این است که این فرمولها را بلد باشی. به این فرمولها، خلاقیت تیمی را هم اضافه کنید و در کنارش امید و ایمان به کار هم وجود داشته باشد، حتما در ساخت برنامه موفق میشوی. نمیخواهم شعار دهم ولی امیدوارم موفق شوم. وقتی همه فرمولها و ملزومات در کنار هم قرار میگیرد پس میتوانی به موفقیت امیدوار باشی.
تا الان که برنامه پیش رفته چقدر از رضایت شما را در مورد جذب مخاطب توانسته به دست بیاورد؟ بالاخره شما برای استقبال از برنامه پیشبینیای کرده بودید. تا الان چقدر از آن پیشبینیها درست از آب در آمده؟
رضایت حتی تا آخرین قسمت برنامه هم به دست نمیآید. همانطور که درباره رادیو هفت هنوز نتوانستهام رضایت کامل داشته باشم. اگر قرار باشد از کاری که انجام میدهیم رضایت کامل داشته باشیم که اصلا نمیشود! این باعث میشود که فکر کنی برنامه بیعیب و نقصی ساختهای و کلا جلوی برنامهسازیات را میگیرد. من تا اینجای برنامه، رضایت نسبی از میزان استقبال دارم. همانطور هم که شما گفتید، این شبکه یک شبکه تازهوارد است و بیننده زیادی ندارد. به همین دلیل هم بینندههای این برنامه در ابتدا کم هستند. ولی الان دارد کمی راه میافتد و بینندههایش بیشتر میشوند.
پیشنهاد خودتان بود که برای این شبکه برنامه بسازید یا از طرف مدیران شبکه دعوت به همکاری شدید؟
پیشنهاد از طرف مدیریت شبکه بود و ما هم بعد از جلسات متعددی که داشتیم پذیرفتیم که برنامه «سبد» را بسازیم.
به نظر میرسد آقای رجبی معمار، مدیر شبکه بازار، برای اینکه بتواند برای این شبکه مخاطب جمع کند از برنامهسازان و مجریان محبوب تلویزیون دعوت به همکاری کرده. این را قبول دارید؟
البته این را باید از خود ایشان پرسید. ولی خیلی طبیعی است که این اتفاق بیفتد. چون آن چهرهها، مخاطبان پایهای دارند که با خودشان به این شبکه میآورند. این افراد اغلب کارشان را خوب بلدند و توانستهاند اعتماد مدیران شبکهها را به دست بیاورند و خیال سفارشدهنده را راحت کنند. مثلا همین شما که با من گفتوگو میکنید به این دلیل است که در شبکههای دیگر زیاد بودهام و برای این شبکه تازه تاسیس هم برنامه ساختهام. مطمئنا اگر شخص دیگری بود که خیلی چهره شناختهشدهای نداشت این سوال هم پیش نمیآمد؛ در واقع مدیران هم برای همین از برنامهسازان معروف استفاده میکنند.
اگر اشتباه نکنم قرارداد شما با این شبکه یک ساله است. برای بعدش تصمیمی گرفتهاید؟ اینکه بخواهید برنامه دیگری بسازید یا نه؟
فعلا که درگیر این برنامه هستیم و «سبد» تازه شروع شده. باید ببینیم مدیر شبکه از کار ما راضی هست یا نه، ما هم از کار کردن در این شبکه راضی هستیم یا نه و در ادامه باید ببینیم مردم هم از برنامه ما در این شکبه راضی هستند یا نه. اگر این رضایتها کسب شد احتمالا به همکاری ادامه میدهیم.
انتهای پیام