نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سخنانی در نشست شورای حکام، با طرح پنجاه پرسش و پاسخ به آنها، بار دیگر به بررسی ابعاد موضوع و فعالیتهای صلحآمیز هستهیی کشورمان پرداخت.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، علیاصغر سلطانیه نماینده دائم ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی عصر روز جمعه به وقت محلی در نشست فصلی شورای حکام در آذرماه (نوامبر) سخنرانی کرد.
نماینده دائم ایران در آژانس با قدردانی از حمایت دائمی و اساسی جنبش عدم تعهد در دهه اخیر درباره دفاع از حق مسلم ایران برای استفاده صلح آمیز انرژی هسته ای اظهار کرد: تلاش این جنبش برای صلح و خلع سلاح و ایجاد عدالت از طریق مساعدت با ارزشش به سازمانهای بینالمللی، همان طور که در گذشته متذکر شدم، یک رکورد بیسابقه و فصلی طلایی را در تاریخ این جنبش به ثبت رسانده است.
سلطانیه در ادامه خاطرنشان کرد: بیش از پنجاه سوال که بیشترین ارتباط را با سیاست و فعالیتهای هسته ای ایران دارد و معمولا مورد نظر برخی کشورهای عضو یا عموم مردم هستند، جمعآوری و تلاش کردهام بر اساس اسناد حقوقی، بیش از 30 گزارش مدیرکل و واقعیتهای در صحنه به این سوالات پاسخ دهم.
وی اضافه کرد که "بر اساس اطلاعات واقعگرایانه که در پاسخ به این پنجاه سوال به دست آمده است، تردیدی باقی نیست که پرونده (هستهیی ایران) باید فورا بسته شود و اجرای پادمان عادی شود."
سلطانیه همچنین تاکید کرد که "این تنها راهی است که ایران را تشویق میکند انعطاف بیشتری در اتخاذ گامهای داوطلبانه بردارد."
این دیپلمات ارشد کشورمان در وین به چند سوال از میان پنجاه سوال مذکور اشاره و در ادامه، چندین سوال اساسی و روشن را طرح کرد و به آنها پاسخ داد:
1 (با یادآوری ادعاهای بیاساس آمریکا در مورد عراق)، آیا آژانس پس از 7500 نفر روز بازرسی در ایران که در تاریخ این نهاد بیسابقه است، سلاح هستهیی یا نشانهای از انحراف حتی یک گرم اورانیوم به سمت مقاصد نظامی یافته است؟
پاسخ این سوال منفی است.
2 چرا پرونده هنوز باز است؟
زیرا برخی کشورهای غربی بویژه آمریکا به بهانه موضوع هستهیی ایران و ادعاهای ابعاد نظامی احتمالی برنامه ایران، میخواهند وظایف و اختیارات آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از نظام پادمان فنی مبتنی بر مواد هستهیی به نظام پادمان مبتنی بر اطلاعات سرویسهای اطلاعاتی تغییر دهند تا بدین ترتیب بتوانند به قلمرو امنیت ملی کشورهای عضو، به ویژه کشورهای در حال توسعه، بدون هیچ محدودیتی وارد شوند. باید توجه داشت که کشورهای اصلی که در پی این دستور کار پنهانی هستند، خود از چنین مداخلات امنیتی تاثیر نمی پذیرند زیرا آنها تحت پوشش پادمان جامع آژانس قرار ندارند.
3 آیا دخالت شورای امنیت سازمان ملل در امور فنی آژانس، تصویب قطعنامه و اعمال تحریمها علیه ایران موثر بوده است؟
پاسخ منفی است. تحریمها، تهدید به حمله علیه تاسیسات هستهیی و ترور وحشیانه دانشمندان هستهیی فقط عزم ایران را برای دنبال کردن فعالیتهای هستهیی شامل غنی سازی، راسخ تر کردهاست و ملت شریف ایران را در حفاظت از حق انکار ناپذیر خود بر اساس پیمان عدم اشاعه هستهای و اساسنامه آژانس متحدتر ساخته است. گزارشهای مدیرکل شامل آخرین گزارش وی این موضوع را اثبات میکند.
4 آثار و عواقب فوری ادامه چنین روندی که انگیزه های سیاسی دارد، چیست؟
الف) لطمه به مشروعیت شورای امنیت سازمان ملل و قطعنامههای آن، زیرا ایران قطعنامههای مربوط به خود را به دلیل فقدان مبنای حقوقی آنها به مرحله اجرا در نخواهد آورد؛
ب) قطببندی و سیاسی شدن بیشتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و به ویژه شورای حکام آژانس؛
پ) آسیب جدی به پیمان عدم اشاعه هستهیی و جهانشمولی آن، زیرا ایران هزینه فراوانی برای عضویت در این معاهده می پردازد در حالی که کشورهای غیر عضو از نظارت آژانس مستثنی شده و با هیچ تحریم یا فشار سیاسی نیز مواجه نیستند؛
ت) دلسرد کردن کشورهای در حال توسعه برای پیوستن یا تصویب معاهدههای مشابه نظیر معاهده منع جامع آزمایشهای هستهیی.
5 چرا مذاکرات میان آژانس و ایران برای توافق در مورد رویکرد ساختاری تاکنون به نتیجه نرسیده است؟
الف) خودداری مدیرکل از اشاره به ساز و کار قبلی در مورد حل و فصل مسایل باقیمانده از جمله مطالعات ادعایی، سند INFCIRC/711 که از سوی مدیرکل قبلی با ایران مذاکره و توافق شده و به تصویب شورای حکام نیز رسیده بود.
ب) مدیر کل با قرار دادن متن مورد موافقت تیمهای مذاکراتی در مورد موضوع مهم تحویل اسناد ادعایی به ایران در براکت، مانع توافق شده است تا بدین ترتیب برای آینده کارت چانه زنی داشته باشد.
پ) در بحبوحه مذاکرات طرفین در تهران برای نهایی کردن متن، مدیر کل با درخواست همزمان از ایران برای فراهم ساختن دسترسی به سایت نظامی پارچین، همه را شگفت زده کرد. ایران به تیم آژانس اطلاع داد که پس از نهایی شدن موافقت نامه مربوط به رویکرد ساختاری، دسترسی به سایت مذکور را فراهم ساخته و بازرسی از پارچین حتی به فاصله یک هفته میتوانست انجام شود. اما مدیر کل موافقت نکرد و بیانیهای نیز منتشر کرد که ایران مانع از دسترسی به سایت پارچین شده است و بدین ترتیب موضوعی که به طور حرفهای از سوی تیم آژانس و ایران در حال بررسی و توافق بود، به مطبوعات کشیده شد و تبدیل به مسالهای سیاسی گردید که در کوچه و خیابان به بحث گذاشته شد و فضای مثبت گفتوگوها را به مخاطره انداخت.
ت) ایران تیم آژانس را برای دور بعدی گفتوگوها در روز 15 اکتبر 2012 به تهران دعوت کرد. آژانس از این امر استقبال کرد و انتظار میرفت که مدیر کل، شورای حکام را در نشست ماه سپتامبر و در جریان سخنرانی افتتاحیه خود از این موضوع مطلع سازد، اما وی از این کار خودداری کرد. در مقابل گام مثبت ایران، قطعنامه دیگری علیه آن به تصویب رسید.
ث) بلافاصله پس از آنکه من مجدداً آمادگی ایران برای پذیرش تیم آژانس را در 13 دسامبر 2012 اعلام کردم، مدیرکل آژانس در بغداد مصاحبهای در خصوص پارچین کرد. این امر مشکلات سیاسی جدی برای کسانی که به دنبال رویکرد همکاری با آژانس بودند، ایجاد کرد که این امر شامل تیم ایرانی مسئول مذاکرات نیز شد.
ج) قطعاً سخنرانی افتتاحیه امروز مدیرکل، اقدامی مفید برای گام مشترک بعدی میان دو طرف نبود. همان طور که من در مواقع و مناسبتهای مختلف گفتهام دبیرخانه باید پس از پایان راستیآزمایی حرفهای، گزارش خود را منتشر سازد. گمانهزنیهای مبتنی بر اطلاعات ارائه شده از سوی سرویس های جاسوسی و تصاویر ماهوارهای، در موارد گوناگون به اعتبار حرفهای آژانس آسیب زده است.
چ) مدیرکل در گزارش امروز خود پیرامون فعالیتهای ادعایی در مجاورت سایت پارچین مطالبی را بیان کرد. او مدعی شد "این فعالیتها توانایی آژانس در راستیآزمایی موثر سایت مذکور را به طور جدی تضعیف خواهد کرد" این اظهارات تردید جدی در مورد قصد و ضرورت بازدید از پارچین ایجاد میکند. بی شک، چنین اظهارات متناقضی منجر به تنش سیاسی شده و مانعی جدی برای نهایی کردن فرآیند مذاکرات در مورد اتخاذ رویکردی ساختاری خواهد بود.
6 آیا هیچ راه حلی برای بن بست کنونی وجود دارد؟
پاسخ مثبت است. طرفهای ذیربط باید این واقعیت را بپذیرند که ایران بر فنآوری غنیسازی تسلط یافته و هزینههای سنگینی از لحاظ سیاسی، اقتصادی و امنیتی پرداخته است و بنابراین با توجه به آنکه فعالیتهای هستهیی صلحآمیزش کاملا تحت پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد، هرگز مجدداً این فعالیتها را تعلیق نخواهد کرد.
آقای رییس!
من به دلیل کمبود وقت فقط تعدادی از پرسش و پاسخها را میخوانم، با این فرض که متن حاوی سایر سوالات و جوابها در اسناد مربوط به نشست شورای حکام قرار گیرند. بقیه پرسش و پاسخ ها در خصوص فعالیتها و سیاست هستهیی ایران به شرح زیر است:
پرسش 1 چرا ایران به دنبال سلاح هستهیی نیست؟
پاسخ: موارد ذیل برجستهترین دلایل هستند:
بر اساس فتوای رهبر معظم ایران، همانطور که به روشنی در سخنرانی افتتاحیه شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیرمتعهد در تهران در تاریخ 30 اوت 2012 منعکس شد، ایشان اعلام داشته: "اینجانب تأکید میکنم که جمهوری اسلامی هرگز در پی تسلیحات هستهیی نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهیی چشمپوشی نخواهد کرد. شعار ما «انرژی هستهیی برای همه، و سلاح هستهیی برای هیچکس» است. ما بر این هر دو سخن پای خواهیم فشرد و میدانیم که شکستن انحصار چند کشور غربی در تولید انرژی هستهیی در چهارچوب معاهدهی منع اشاعه، به سود همه کشورهای مستقل و از جمله کشورهای عضو جنبش غیرمتعهد است." همچنین اعلام شده: "جمهوری اسلامی ایران استفاده از سلاح هستهیی و شیمیائی و نظیر آن را گناهی بزرگ و نابخشودنی میداند. ما شعار «خاورمیانه عاری از سلاح هستهیی» را مطرح کردهایم و به آن پایبندیم. این به معنی چشمپوشی از حق بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهیی و تولید سوخت هستهیی نیست. استفادهی صلحآمیز از این انرژی، بر اساس قوانین بینالمللی، حق همهی کشورها است. همه باید بتوانند از این انرژی سالم در مصارف گوناگونِ حیاتی کشور و ملتشان استفاده کنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند کشور غربی که خود دارندهی سلاح هستهیی و مرتکب این کار غیرقانونیاند، مایلند توان تولید سوخت هستهیی را نیز در انحصار خود نگه دارند. حرکتی مرموز در حال شکلگیری است تا انحصار تولید و فروش سوخت هستهیی را در مراکزی با نام بینالمللی ولی در واقع در پنجهی چند کشور معدود غربی، تثبیت و دائمی کنند."
با وجود برخورداری از توانایی فنی و علی رغم داشتن یکصد هزار قربانی به دلیل حملات صدام که با استفاده از عوامل شیمیایی مرگبار، ایران به دلیل تعهدات مذهبی و اخلاقی، از هیچ عامل شیمیایی استفاده نکرد. ایران بر اساس احترام متقابل و برابری، مشغول مذاکره با کشورهای 1+5 است که مشتمل بر 5 کشور دارنده سلاح هستهیی است. اگر به فرض، ایران تصمیم به تولید سلاح هستهیی بگیرد، قادر نخواهد بود با کشورهای هستهیی که بالغ بر 200 هزار کلاهک هستهیی در اختیار دارند، رقابت کند. لذا از لحاظ تعداد سلاح هستهیی، ایران در تعاملش با 5 قدرت هستهیی، در موضعی پایین تر و ضعیفتر خواهد بود و بر خلاف وضعیت فعلی، دیگر در موقعیت برابری قرار نخواهد داشت لذا رفتن به دنبال سلاح هستهیی، یک اشتباه راهبردی برای ایران خواهد بود.
تجربیات دهههای گذشته ثابت کرده که سلاح هستهای، استفادهای ندارد و حتی موجب آسیب پذیری خواهد شد.
پرسش 2: چرا ایران به دنبال فنآوری هستهیی است؟
پاسخ: فنآوری هستهیی نقطه تلاقی شاخههای مختلف علوم پیشرفته و با معیار بالا است. کار در عرصه نیروگاههای هستهیی یا سار کاربریهای هستهیی، مستلزم کارشناسانی با مهارتهای بالاست لذا با توجه به حساسیت به کارگیری انرژی هستهیی به ویژه از حیث ایمنی و امنیت، دانشگاهها باید نسل جدیدی با استانداردهای بالا را آموزش دهند. به این ترتیب فنآوری هستهیی، کشور را به سوی یک کشور پیشرفته سوق میدهد.
پرسش 3: آیا آژانس هیچ فعالیت و مواد هستهیی، که ادعا میشود توسط ایران اعلام نشده، یافته که به سوی فعالیتهای نظامی منحرف شده باشد؟
پاسخ: خیر. همان طور که در گزارشات مدیران کل آژانس به شورای حکام از سال 2003 تا کنون منعکس شده، همه موارد به دنبال اعلام ایران، مورد حسابرسی قرار گرفتهاند.
پرسش 4: آیا بعد از بالغ بر 7500 نفر روز از شدیدترین بازرسیها در ایران، آژانس حتی یک گرم اورانیوم یافته که به سوی مقاصد نظامی منحرف شده باشد؟
پاسخ: خیر. مراجعه شود به همه گزارشات ارائه شده به شورای حکام از سوی مدیر کل قبلی و فعلی آژانس و نیز به گزارشات سالانه اجرای پادمان (SIR).
پرسش 5: آیا ایران هیچ الزام حقوقی برای اعلام سایت کارخانه غنیسازی نطنز قبل از سال 2003 داشت؟
پاسخ: خیر. از آنجا که هیچ مواد هستهیی تا سال 2003 به کارخانه غنیسازی نطنز وارد نشده لذا با در نظر داشتن اینکه ایران تا سال 2003 کد اصلاحی 3.1 ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان جامع را امضاء نکرده بود، الزامی به اعلام این سایت نداشت.
پرسش 6: آیا ایران هیچ الزام حقوقی به اعلام راکتور تحقیقاتی آب سنگین در اراک (IR40) قبل از سال 2003 داشته است؟
پاسخ: خیر. هنوز مواد هستهیی به IR40 وارد نشده بود لذا با در نظر داشتن اینکه ایران تا سال 2003 کد اصلاحی 3.1 ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان جامع را امضاء نکرده بود، الزامی به اعلام آن نداشت.پ
رسش 7: آیا ایران ذیل موافقتنامه پادمان جامع خود الزامی داشت راجع به کارخانه تولید آب سنگین خود، به آژانس گزارش دهد؟
پاسخ: خیر. آب سنگین و کارخانه تولیدش، تحت پوشش موافقتنامه پادمان جامع قرار ندارند، لذا ایران الزامی به انجام این کار نداشت.
پرسش 8: آیا ایران تا سال 2003 هیچ الزام حقوقی به اعلام تاسیسات تبدیل اورانیوم (UCF) داشت؟
پاسخ: خیر، از آنجا که مواد هستهیی تا سال 2003 به UCF وارد نشده بود لذا با در نظر داشتن اینکه ایران تا سال 2003 کد اصلاحی 1/3 ترتیبات فرعی موافقتنامه پادمان جامع را امضاء نکرده بود، الزامی به اعلام آن نداشت.
پرسش 9: آیا ایران قبل از سال 2003 هیچ الزام حقوقی به اعلام معادن اورانیوم از جمله گچین و ساغند داشت؟
پاسخ: خیر زیرا تا سال 2003 ایران پروتکل الحاقی را امضاء و اجرا نکرده بود.
پرسش 10: آیا آژانس دسترسی به سایتهای نظامی ایران داشته است؟
پاسخ: آری. ایران به سایتهای نظامی مورد درخواست آژانس دسترسی داده است و آژانس در جریان بالغ بر 30 بازدیدش، نمونهبرداریهایی را از این سایتها انجام داده است. نتایج تجزیه و تحلیلها هم ثابت کرد که هیچ نشانهای از مواد و فعالیتهای هستهیی در این سایتها وجود نداشته است. (بند 49 سند GOV/2005/67، بند 16 سند GOV/2005/87 و بندهای 32 و 52 سند GOV/2006/15).
پرسش 11: نتیجه بازرسیها از سایتهای نظامی چه بود؟
پاسخ: مدیرکل سابق گزارش داد که هیچ نشانهای از مواد و فعالیت هستهیی یافت نشد. (بندهای 41 و 49 سند GOV/2005/67، بند 16 سند GOV/2005/87، بندهای 32 و 55 سند GOV/2006/15). بنا بر این معاون سابق مدیرکل در موضوع پادمان اعلام داشت: "پارچین بخشی از تاریخ است."
پرسش 12: آیا اجازه دسترسی آژانس به پارچین داده شده است؟
پاسخ: آری، دو بار در سالهای 2004 و 2005. هر بار بازرسان محلهایی را انتخاب کردند و ایران همکاری کرده و به آنها اجازه داد از محل مورد درخواستشان بازدید کنند. (بند 41 سند GOV/2005/67).
پرسش 13: آیا آژانس بعد از بازرسیهای فشرده و شدید از جمله نمونهبرداری و تجزیه و تحلیل، هیچ مواد و فعالیت هستهیی از جمله غنیسازی در سایتهای نظامی از جمله پارچین و لویزان شیان، که ادعا میشد در فعالیتهای سلاح هستهیی دخیل هستند، یافت؟
پاسخ: خیر. در بیانیه مطبوعاتی مورخ 6 مارس 2006 مدیر کل در مورد ایران، آمده: ".... در مورد شفافیت، فکر میکنم در گزارشم، دسترسی به سایتهای نظامی را متذکر شدم. دسترسی ما به شماری از سایتهای نظامی و اخیرا به پاچین، لویزان، شیان، به تجهیزات دارای کاربرد دوگانه و مصاحبه با افراد فراهم شد. اینها همه فرای پروتکل الحاقی هستند اما برای ما به جهت بازسازی تاریخ برنامه ضروری است". روز 15 نوامبر مدیر کل گزارش کرد که امکان بازدید آژانس از مجتمع نظامی لویزان شیان فراهم شد و آژانس نمونهبرداریهای محیطی انجام داد. بالاخره در بند 102 گزارش مدیرکل (GOV/2004/83) اظهار شده: "نمونهبرداریهای خاک و سبزیجات از سایت لویزان شیان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و روشن شد هیچ نشانهای از مواد هستهیی وجود ندارد". اطلاعات بیشتر در سندهای ذیل یافت میشوند: بند 49 سند GOV/2005/67، بند 16 سند GOV/2005/87، بندهای 32 و 55 سند GOV/2006/15، بند 54 سند GOV/2008/4 و بند 28 سند GOV/2008/15.
پرسش 14: آیا محل جدید مورد درخواست آژانس به فعالیت ادعایی بعد از سال 2005 مربوط میشود؟
پاسخ: خیر. آژانس ادعا میکند که این در ارتباط با فعالیتهایی است که ادعا میشود به 12 سال پیش باز میگردد (سال 2000) لیکن آنها اطلاعات را بعدها به دست آوردند. (بند 50 سند GOV/2011/65).
پرسش 15: آیا محل ادعایی در پارچین در ارتباط با وجود سلاح هستهیی است؟
پاسخ: خیر. چنین ادعایی از سوی آژانس نشده است.
پرسش 16: آیا محل ادعایی در پارچین جهت آزمایش سلاح هستهیی مورد استفاده واقع شده است؟
پاسخ: خیر. به گزارش مدیر کل GOV/2011/65 مراجعه شود.
پرسش 17: آیا آژانس مطابق با پادمان معاهده منع اشاعه هستهیی، دستورالعملی برای ورود به تحقیق در مورد فعالیتهای نظامی متعارف دارد؟
پاسخ: خیر. پادمان معاهده منع اشاعه هستهیی (INFCIRC/153 corr.) بر اساس نظام مبتنی بر مواد هستهیی قرار دارد و ارتباطی با فعالیتهای نظامی متعارف ندارد.
پرسش 18: آیا بر اساس معاهده منع اشاعه هستهیی، آژانس هیچ مبنای حقوقی برای درخواست اطلاعات مربوط به موشک را دارد؟
پاسخ: خیر. این فرای دستورالعمل و توانائیهای بازرسی آژانس همان گونه که در اساسنامه آژانس و پادمان معاهده منع اشاعه هستهیی آمده، است. همچنین باید متذکر شد که هیچ معاهده بینالمللی در مور منع تولید موشک برای مقاصد دفاعی متعارف وجود ندارد.
پرسش19: آیا کارشناسان رایگان (از کشور خودشان حقوق دریافت میکنند) آژانس که در بخش پادمان آژانس کار میکنند در امور اطلاعات محرمانه دخیل هستند؟ ملیت آنها چیست؟
پاسخ: بله. اکثراً از ایالات متحده آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی هستند.
پرسش20: آیا آژانس در برنامه کار مورد توافق مشترک (INFCIRC/711) اعلام کرده است که اضافه بر مسائلی که در سال 2007 فهرست شده هیچ مسأله دیگری باقی نمانده است؟
پاسخ: بله. بند چهارم برنامه کار (INFCIRC/711) میگوید: «این مدالیته همه مسایل باقیمانده را میپوشاند و آژانس تایید کرد که هیچ مسأله باقیمانده دیگر و هیچ ابهامی درباره فعالیتها و برنامه هستهیی گذشته ایران باقی نمانده است.
پرسش21: آیا آژانس طبق برنامه کار موظف به تحویل اسناد مربوط به «مطالعات ادعایی» به ایران هست؟
پاسخ: بله. بند سوم برنامه کار می نویسد: «آژانس دسترسی به اسناد تحت اختیار خود در خصوص پروژه نمک سبز، آزمایشهای مواد منفجره قوی و موشکهای با قابلیت برگشت را در اختیار ایران قرار خواهد داد.»
پرسش22: آیا آژانس اسناد مربوط به فعالیتهایی که ادعا شده در ایران انجام شده است به ایران تحویل داده است؟
پاسخ: خیر (تا تاریخ 27 نوامبر 2012). با وجود درخواستهای ایران و بیانیههای غیرمتعهد و انتقاد مدیرکل سابق آژانس (بند 23 سند GOV/2009/35 و بند 19 سند GOV/2009/55) مبنی بر اینکه ممانعت برخی کشورها از تحویل اسناد ادعایی توسط دبیر خانه آژانس به ایران برای دفاع از خود، موجب به خطر افتادن روند راستی آزمایی میشود، هیچ سندی به ایران تحویل داده نشد.
پرسش23: آیا مدیر کل با داخل کردن عبارتی در رویکرد ساختاری در خصوص تحویل اسناد ایران مربوط به فعالیتهایی که ادعا شده در ایران صورت گرفته موافقت کرده است؟
پاسخ: خیر (تا تاریخ 27 نوامبر 2012)
پرسش24: آیا آژانس اعتبار اطلاعات مربوط به «مطالعات ادعایی» را تایید کرده است؟
پاسخ: خیر. لطفا گزارش مدیر کل سابق را به شورای حکام که مسأله اعتبار را مطرح کرده (بند 19 سند GOV/2009/55) قرائت کنید. مدیرکل نیز به روشنی ذکر کرده است که هیچ گونه مواد و فعالیت هستهیی در «مطالعات ادعایی» دخیل نیست.
پرسش25: مطابق سند INFCIRC/711 درباره «مطالعات ادعایی» وظیفه ایران چه بود؟
پاسخ: بند سوم برنامه کار (INFCIRC/711) که بین ایران و آژانس مذاکره و توافق شد و بعداً از سوی شورای حکام مورد تایید قرار گرفت میگوید: «به نشانه حسن نیت و همکاری با آژانس، ایران به محض تحویل همه اسناد مربوطه آنها را مورد بازبینی قرار می دهد و آژانس را از ارزیابی خود مطلع می سازد.»
پرسش26: آیا ایران طبق برنامه کار (INFCIRC/711) تعهدی در قبال جلسات، مصاحبه، بازرسی یا نمونه برداری در خصوص مطالعات ادعایی داشت؟
پاسخ: خیر. ایران طبق برنامه کار تنها موظف بود ارزیابی خود را به اطلاع برساند. ایران ارزیابی 117 صفحهای خود را در سال 2008 ارائه کرد. پس از حدود 100 ساعت جلسه مشترک (که ایران موظف به آن نبود) آژانس تعهد خود را برای بستن برنامه کار هنوز اجرا نکرده است. در حالی که طبق بند 4 برنامه کار: «آژانس و ایران موافقت کردند که پس از اجرای برنامه کار فوق و مدالیته توافق شده برای حل مسایل باقیمانده، اجرای پادمان در ایران به صورت عادی انجام خواهد شد.» لازم به ذکر است که آژانس به جای خاتمه دادن به برنامه کار، ادعاهای جدیدی که همان به اصطلاح «ابعاد نظامی احتمالی» است را مطرح کرد، در حالی که در بند چهارم برنامه کار تایید نموده بود که «هیچ مسأله باقیمانده دیگر و هیچ ابهامی درباره فعالیتها و برنامه هستهیی گذشته ایران باقی نمانده است.»
پرسش27: آیا ایران پروتکل الحاقی را اجرا کرده است؟
پاسخ: بله. همان گونه که قبل از سال 2006 در گزارشهای مدیر کل سابق منعکس شده است ایران داوطلبانه مواد پروتکل الحاقی را برای مدت دو سال و نیم اجرا کرده است.
پرسش28: آیا ایران کد اصلاحی 3.1 ترتیبات فرعی موافقتنامه جامع پادمان را اجرا کرده است؟
پاسخ: بله. همانگونه که در گزارش مدیر کل سابق منعکس شده است ایران کد اصلاحی 3.1 ترتیبات فرعی را تا سال 2006 اجرا کرده است.
پرسش29: از چه زمانی ایران اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و کد اصلاح 3.1 را تعلیق کرده است و چرا؟
پاسخ: مجلس ایران به دلیل ارجاع غیرقانونی و غیرقابل توجیه مساله هستهیی فنی ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2006 تعلیق کد اصلاحی 3.1 و پروتکل الحاقی داوطلبانه را (پس از دو سال و نیم اجرای آن) به تصویب رساند. باید توجه داشت که پروتکل الحاقی یک سند الزامآور حقوقی نیست و کد اصلاحی 3.1 صرفاً توصیهای از سوی شورای حکام است و نه بخش حقوقی جداییناپذیر از موافقتنامه پادمان جامع.
پرسش30: آیا شورای حکام به نحوی بی طرفانه با مساله هستهیی کشورهای مختلف برخورد میکند؟
پاسخ: خیر. شورای حکام استاندارد دوگانه اجرا میکند. یک نمونه مهم پرونده کره جنوبی است که مخفیانه تا 70 درصد غنیسازی و فرآوری تولید پلوتونیوم میکند. مدیرکل سابق آن را به عنوان موضوعی که موجب نگرانی جدی است اعلام کرد. اما این پرونده به دنبال اعلام کره جنوبی مبنی بر اینکه فعالیتهای اعلام نشده بدون اطلاع حکومت انجام شده بود بسته شد.
پرسش31: آیا مدیر کل مجاز است اطلاعات فعالیتهای هستهیی صنعتی و تجاری محرمانه یک کشور را به تفصیل به شورای حکام گزارش کند؟
پاسخ: خیر. طبق پادمان معاهده منع اشاعه هستهیی (INFCIRC/153 corr.) مجاز نیست.
پرسش32: آیا اساسنامه آژانس مانع از آن میشود که یک کشور در موضوعات ایمنی هستهیی از جمله در نشستها، سمینارها، مباحث کارشناسی، دورههای آموزشی و غیره مشارکت نماید؟
پاسخ: قطعاً خیر. باعث تاسف است که مدیرکل فعلی جانب این قضیه را گرفته و از مشارکت کارشناسان ایرانی در فعالیتهای مربوط به ایمنی که آژانس یا کشورهای عضو میزبان آن هستند جلوگیری میکند.
پرسش33: وضعیت اجرای پادمان در تاسیسات هستهیی ایران چیست؟
پاسخ: در گزارش اجرای پادمان آژانس در سال 2011 آمدهاست که: «... دبیرخانه به این نتیجه رسیده است که برای سال 2011 مواد هستهیی اعلام شده در ایران در حیطه فعالیتهای صلحآمیز باقی مانده است. ...» و ذکر شده که تنها در سال 2011، 167 بازرسی از 16 مورد تاسیسات با 882 روز/ نفر در محل انجام گرفته است. علاوه بر آن 1602 گزارش حسابرسی بدون تاخیر به آژانس ارسال شده است. (بازگشت به سند (GOV/2012/18,2 May 2012).
پرسش34: چرا ایران قطعنامههای شورای حکام و شورای امنیت سازمان ملل متحد را غیر قانونی میداند؟
پاسخ: لااقل 5 دلیل حقوقی وجود دارد که این قطعنامهها غیر قانونی هستند:
الف طبق ماده 12C اساسنامه آژانس: اگر بازرسان «عدم پایبندی» را تشخیص دهند باید به مدیرکل گزارش دهند سپس مدیرکل باید آن را به شورای حکام گزارش کند. سپس شورا آن را به کشورهای عضو و شورای امنیت سازمان ملل متحد گزارش میکند. در مورد ایران هرگز چنین رویهای دنبال نشد. تعدادی از اعضای شورای حکام پس از گذشت حدود سه سال از طرح این مساله در شورا از سال 2003 ادعا کردند که «عدم پایبندی» قبل از سال 2003 وجود داشته است. اما مدیر کل عبارت حقوقی «عدم پایبندی» را به کار نبرد بلکه از کلمه قصور استفاده کرد، چنانکه در مورد سایر کشورهایی که موافقتنامه پادمان جامع را اجرا میکنند به کار میرود. طبق این موافقتنامه پس از اقدامات اصلاحی مسایل بسته خواهد شد. مدیر کل سابق به وضوح همه اقدامات اصلاحی ایران را گزارش کرد.
ب ماده 12C که قطعنامههای شورای حکام به آن اشاره میکنند درباره «کشورهای عضو پذیرنده» که از مواد هستهیی دریافت شده از آژانس سوء استفاده کردهاند صحبت میکند. ایران هرگز مواد هستهیی که در مواد مربوطه اساسنامه به آن اشاره شده دریافت نکرده است.
ج مطابق اساسنامه و موافقتنامه پادمان جامع: اگر آژانس دریابد که مواد هستهیی برای اهداف نظامی انحراف پیدا کردهاند باید شورای امنیت را از آن مطلع سازد. همه گزارشهای مدیر کل سابق و فعلی اعلام کردهاند که هیچ مدرکی دال بر انحراف مواد هستهیی وجود ندارد.
د طبق موافقتنامه پادمان جامع: اگر یک کشور عضو مانع ورود بازرسان به کشور شود و بر این اساس آژانس نتواند فعالیتهای راستیآزمایی خود را انجام دهد آنگاه شورای امنیت را باید از آن مطلع سازد. همه گزارشهای مدیر کل از سال 2003 بروشنی اعلام میکنند که آژانس قادر به ادامه راستیآزمایی در ایران است.
ه قطعنامههای سه کشور اتحادیه اروپا از سال 2003 تا سال 2006 تعلیق غنیسازی از سوی ایران را به عنوان یک اقدام غیرالزامآور حقوقی، داوطلبانه و اعتماد ساز به رسیمت شناختند. بنابراین قطعنامه شورای حکام برای ارجاع مساله هستهیی ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد بعد از اینکه ایران تصمیم گرفت تعلیق داوطلبانه فعالیتهای UCF را متوقف سازد صد در صد مغایر با قطعنامه قبلی خود آن بود. شایان ذکر است که وقتی سه کشور اتحادیه اروپا با انگیزههای سیاسی قطعنامههایی را در سال 2006 در شورای حکام علیه ایران پیشنهاد دادند تا شورای امنیت را در مساله فنی متعلق به آژانس دخیل کنند فعالیتهای غنیسازی در نطنز داوطلبانه تعلیق شده بود.
پرسش35: از سال 2003 چند نفر/ روز بازرسی در ایران انجام شد؟
پاسخ: تاکنون (نوامبر 2012) حدود 7500 نفر/ روز بازرسی انجام شدهاست.
پرسش36: آیا آژانس قادر است بازرسیهای اعلام نشده در ایران اجرا نماید؟
پاسخ: بله. ایران با مقررات اجرای بازرسیهای اعلام نشده آاژانس از تاسیسات هستهیی خود موافقت کرده است. تاکنون (نوامبر 2012) آژانس بیش از 100 بار بازرسیهای اعلام نشده که 2 ساعت قبل از بازرسی آن را اطلاع داده اجرا کرده است.
پرسش37: آیا حمله یا تهدید به حمله به تاسیسات هستهیی ممنوع است؟
پاسخ: بله. طبق قطعنامه 533 سال 1990 کنفرانس عمومی، هر گونه حمله یا تهدید به حمله علیه تاسیسات هستهیی در طول عملیات یا ساخت، نقض منشور سازمان ملل متحد، اساسنامه آژآنس و حقوق بینالملل شمرده میشود و شورای امنیت سازمان ملل باید فوراً در این مورد وارد عمل شود. کنفرانس عمومی در سال 2009 به اتفاق قطعنامه مزبور را تصویب کرد.
پرسش38: آیا آژانس، شورای حکام یا شورای امنیت سازمان ملل تهدید دائم به حمله از سوی رژیم اسرائیل علیه تاسیسات صلحآمیز هستهیی ایران را محکوم کردند؟
پاسخ: خیر. متاسفانه هیچیک از آنها به قطعنامه 533 سال 1990 پایبند نبودند.
پرسش39: آیا حمله نظامی میتواند غنیسازی اورانیوم را متوقف سازد؟
پاسخ: خیر. ایران در فنآوری غنیسازی که همه اجزاء ماشینهای سانتریفیوژ را تولید میکند مستقل است. بنابراین به راحتی میتواند تاسیسات خسارت دیده را جایگزین کند.
پرسش40: حمله نظامی علیه تاسیسات هستهیی ایران چه عواقب قابل پیشبینی دارد؟
پاسخ: غیر از واکنش قوی علیه متجاوز در مورد فعالیتهای هستهیی باید بگوییم که توقع معمول این است که دولت با فشار شدیدی برای نصب سانتریفیوژها در مناطق امنتر مواجه خواهد شد. از سوی دیگر امکان دارد مجلس، دولت را مجبور کند که بازرسیهای آژانس را متوقف سازد و یا حتی در یک سناریوی بدتر از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهیی (NPT) خارج شود.
پرسش41: هدف استفاده از اورانیوم 20 درصد غنی سازی شده چیست؟
پاسخ: برای سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران و نیز برای رآکتورهای تحقیقاتی آب سبک دیگر در آینده.
پرسش42: چرا ایران تصمیم گرفت اورانیوم را تا 20 درصد غنیسازی کند و چه وقت این کار شروع شد؟
پاسخ: از آنجا که سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران برای تولید ایزوتوپهای رادیودارویی رو به اتمام است، ایران در سال 2008 از آژانس درخواست کرد تا برای دریافت این سوخت از طریق عرضهکنندگان احتمالی کمک کند. پس از مذاکرات بیحاصل و طولانی و از آنجا که بیماران نمیتوانند برای تصمیمات سیاسی منتظر بمانند ایران تصمیم گرفت، خود به طور بومی سوخت رآکتور تحقیقاتی را در فوریه 2010 تولید نماید که تحت نظارت پادمان آژانس قرار دارد.
پرسش43: آیا ایران تلاش کرده است سوخت 20 درصد غنیسازی شده برای رآکتور تحقیقاتی تهران را از عرضهکنندگان بالقوه تهیه کند؟
پاسخ: بله. ایران در ماه ژوئن 2008 درخواست خود را از طریق آژانس به کشورهای عرضهکننده ارسال کرد ولی هیچ پاسخ مثبتی دریافت نکرد.
پرسش44: آیا ایران در سال 2009 با درخواست سایر طرفهای مذاکره موافقت کرد مبنی بر اینکه اورانیوم با غنای پایین (تقریباً 3/5 درصد) را با سوخت 20 درصدی که توسط روسیه از طریق فرانسه به ایران داده شود مبادله کند؟
پاسخ: بله.
پرسش45: آیا ایران بر اساس بیانیه تهران (ابتکار برزیل و ترکیه) رسما آمادگی خود را برای معاوضه 1200 کیلوگرم اورانیم 5/3 درصد غنی سازی شده جهت انتقال به ترکیه و دریافت سوخت 20 درصد غنیسازی شده به آژانس اعلام کردهاست؟ واکنش کشورهای غربی به چنین مصالحهای چه بود؟
پاسخ: بله. یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد (به شماره 1111) در این مورد تصویب شد (که برزیل و ترکیه علیه آان رای دادند.)
پرسش46: چرا ایران تولید غنیسازی 20 درصد را ادامه میدهد؟
پاسخ: برای اینکه سوخت لازم را برای رآکتور تحقیقاتی تهران برای حد اقل یک دهه تامین کند.
پرسش47: ابراز نگرانی شده است که پس از تبدیل اورانیوم 20 درصد غنیسازی شده به اکسید، ایران ممکن است آن را به شکل گاز تبدیل کند و غنیسازی را افزایش دهد. آیا این نگرانی از لحاظ فنی قابل توجه است؟
پاسخ: خیر. فرآیند لازم شیمیایی از لحاظ فنی خیلی پیچیدهتر است و با توجه به توانمندیهای موجود غنیسازی 20 درصدی، بازتولید UF6 با غنای 20 درصد از لحاظ اقتصادی نیز قابل توجیه نیست.
پرسش48: آیا تحریمهای غرب در توقف یا کاهش فعالیتهای غنیسازی در ایران موثر بوده است؟
پاسخ: خیر. گزارشهای مدیرکل ثابت میکند که در فعالیتهای غنیسازی از جمله تعداد نصب ماشینهای سانتریفیوژ پیوسته پیشرفت وجود داشته است. بنابراین تحریمهای غرب هیچ تاثیری بر فعالیتهای غنیسازی نداشته است. اما تحریمهای غرب بیماران ایرانی را که اکثراً با سرطان دست به گریبان هستند هدف گرفته است.
پرسش49: آیا اکثریت شورای حکام رویکرد سیاسی دارند؟
پاسخ: بله. آنها رویکرد متفاوت خود را در خصوص کشوری مانند ایران که عضو معاهده منع اشاعه هستهیی است و پادمان جامع در مورد تمام تاسیسات هستهیی آن که تحت نظارت دائم است اجرا میشود نشان دادهاند در حالی که رژیم اسرائیل عضو معاهده منع گسترش سلاحهای هستهیی نیست و سلاح هستهیی هم دارد و اجازه نمیدهد بازرسان آژانس به بازرسی اقدام کنند و تاسیسات هستهیی ایران را تهدید به حمله میکند و در واقع قبلا نیز به تاسیسات عراق حمله کرده است. متاسفانه این موضوع به دلیل اختیارات و ساختار نا متوازن و غیر عادلانه شورای حکام است.
پرسش50: سوال از مردم صلح دوست: بر اساس واقعیات فوق آیا ما باید به آژانس که تنها سازمان بینالمللی فنی موظف به ارتقای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهیی برای صلح و سعادت همه در جهان است اجازه دهیم که باز هم ابزار دست تعدادی از کشورهایی قرار بگیرد که هدفشان تبدیل آن به یک سازمان نگهبان سازمان ملل همچون یک ارگان فرعی شورای امنیت سازمان ملل متحد است و کشورهای در حال توسعه را از «حق مسلم» استفاده صلحآمیز از انرژی هستهیی چنانکه در اسانامه آژانس درج شدهاست محروم کنند؟
انتهای پیام