رامین آذربهرام:

کتاب‌های پلیسی ما اغلب تقلیدی سطحی است

رامین آذربهرام با بیان این‌که کتاب‌های پلیسی ما اغلب تقلیدی سطحی است، گفت:‌ مؤلفه‌هایی که ادبیات پلیسی از آن‌ها استفاده می‌کند، برای جامعه غربی آشناست، در حالی‌که در فرهنگ ما جایگاهی ندارد.

رامین آذربهرام با بیان این‌که کتاب‌های پلیسی ما اغلب تقلیدی سطحی است، گفت:‌ مؤلفه‌هایی که ادبیات پلیسی از آن‌ها استفاده می‌کند، برای جامعه غربی آشناست، در حالی‌که در فرهنگ ما جایگاهی ندارد.

این مترجم رمان‌های پلیسی در گفت‌وگو با خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره ادبیات پلیسی اظهار کرد: اصولا ادبیات پلیسی - جنایی به دلیل جاذبه‌هایش در همه کشورها مخاطبان زیادی از همه گروه‌های سنی دارد، به طوری‌که در کشورهای غربی درصد قابل توجهی از کتاب‌های پرفروش هر سال در این ژانر قرار دارند.

او افزود: آثار پرفروش در کشور ما اغلب تألیف هستند و نه ترجمه؛ در عین حال تعریفی که ما از کتاب پرفروش داریم، چند چاپ با تیراژ حداکثر 2000 نسخه است که در مقایسه با کشورهای غربی به حساب نمی‌آید. در زمینه ادبیات پلیسی هم تألیف جدی و شاخصی نداریم، چون مؤلفه‌های این ژانر در الگوی غربی با فرهنگ جامعه ما هم‌خوانی ندارد.

آذربهرام ادامه داد: تنها مورد موفقی که در زمینه آثار تألیفی در زمینه ادبیات پلیسی داریم، «فیل در تاریکی» قاسم هاشمی‌نژاد است که متأسفانه در زمان چاپش با استقبال مواجه نشد.

این مترجم درباره استقبال از ادبیات پلیسی در کشور گفت: با این حال، آثار ترجمه‌شده ژانر پلیسی در کشور ما مخاطبان خود را دارد و این آثار کم‌فروش نیستند. خوشبختانه بیش‌تر آثار ادبیات پلیسی که بخصوص در سال‌های پیش از انقلاب به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند، آثار برجسته و فاخر این ژانر هستند‌ که اکثریت قریب به اتفاق این آثار معمایی‌ - جنایی هستند؛ نه تریلر، یعنی هدف از نگارش آن‌ها صرفا ایجاد هیجان در خواننده نیست؛ بلکه هدف طرح معمایی جذاب است که ذهن مخاطب را درگیر می‌کند.

آذربهرام افزود: این قبیل آثار از حیث انتشار در شرایط فعلی مشکلی ندارد، اما تاریخ چاپ آن‌ها در زبان اصلی اغلب بسیار قدیمی است. ژانر پلیسی نیز مثل همه انواع دیگر ادبی با گذشت زمان تکامل یافته و با به‌کارگیری مؤلفه‌های دیگر ژانرهای ادبی جذاب‌تر شده است، اما چون در میان آثار ترجمه‌شده نمونه‌های شاخص و جدید این ژانر انگشت‌شمارند، خواننده فارسی‌زبان چندان از این تحولات آگاه نیست.

او با اشاره به این‌که بسیاری از آثار ترجمه‌شده در حوزه ادبیات پلیسی ترجمه خوبی ندارند، گفت: متأسفانه بسیاری از آثار ترجمه‌شده ادبیات پلیسی مغلوط‌، ناشیانه و به اصطلاح بازاری است، مثل برخی ترجمه‌های آثار آگاتا کریستی یا سر آرتور کانن دویل که نمی‌تواند مخاطبان قدیمی و مشکل‌پسند را راضی کند. خوانندگانی هم که به تازگی به این ژانر علاقه‌مند شده‌اند، با این ترجمه‌های بد ارتباطی برقرار نمی‌کنند.

آذربهرام همچنین درباره ترجمه‌های خوب آثار پلیسی و استقبال مخاطبان از آن‌ها گفت: استقبال مخاطبان از آثار پلیسی همواره وجود داشته است و حتا ترجمه‌های خوب رمان‌های پیچیده جنایی مثل آثار گیلبرت کیت چسترتون، دوروتی سایرز و پی.دی. جیمز با استقبال خوانندگان مواجه شدند. نکته مهم این است که نباید آثار پلیسی را دست دوم و کم‌ارزش تصور کرد. در کشور ما در سال‌های اخیر استقبال از آثار شاخص ادبیات پلیسی بیش‌تر شده است و به اعتقاد من، اهتمام مترجمان خوب کشور مثل فرهیختگانی چون دکتر عزت‌الله فولادوند (با ترجمه فردریش دورنمات)، مرحوم احمد میراعلایی (با ترجمه ریموند چندلر و آثار پلیسی - جاسوسی گراهام گرین) و کاوه میرعباسی (با ترجمه آثار چسترتون، چندلر و سیمنون) باعث این امر شده است.

این مترجم درباره جایگاه ادبیات پلیسی در غرب اظهار کرد: ادبیات پلیسی درغرب جایگاه ویژه و مهمی دارد، بخصوص در سال‌های اخیر که رویکردهای رمان نو و پست‌مدرن باب تازه‌ای را در نگارش آثار ادبی باز کرده است. اما باید بپذیریم مؤلفه‌هایی که ادبیات پلیسی از آن‌ها استفاده می‌کند، برای جامعه غربی کاملا آشنا و ملموس‌اند، در حالی‌که در فرهنگ ما جایگاهی ندارند.

او افزود: در جامعه ما کارآگاه خصوصی وجود ندارد و فعالیت‌های باندهای مافیایی ذی‌نفوذ و تبهکار به صورتی که در ادبیات پلیسی توصیف می‌شود، برای خواننده ایرانی متصور نیست، به همین دلیل کتاب‌های پلیسی نوشته‌شده به زبان فارسی و بر مبنای مؤلفه‌های غربی اغلب تقلیدی سطحی و بی‌ریشه از آثار خارجی است، مثل آثار پرویز قاضی‌سعید و امیر عشیری.

آذربهرام درباره این‌که نویسندگان ایرانی چگونه می‌توانند آثار پلیسی بومی خلق کنند، تصریح کرد: در سابقه ادبی ما حتا در متون کهن‌، داستان‌هایی که جنبه معمایی و پررمز و راز دارند، کم نیستند. این داستان‌ها برای مخاطب باورپذیرند، چرا که با خصوصیات جامعه و ویژگی‌های فرهنگ ایرانی سازگاری دارند. اگر نویسندگان ما بتوانند بین پی‌رنگ‌، ساختار و ویژگی‌های تئوریک نگارش داستان پلیسی و خصوصیات جامعه و فرهنگ ایرانی سازگاری برقرار کنند، این امکان وجود دارد که آثار پلیسی بومی و قابل اعتنایی خلق شود.

این مترجم با اظهار امیدواری از آینده ژانر پلیسی گفت: امیدوارم مترجمان خبره و مسلط بیش‌تر به این ژانر توجه کنند و شاهکارهای ژانر پلیسی - جنایی با ترجمه‌های خوب در بازار ایران منتشر شوند.

انتهای پیام

  • یکشنبه/ ۱۴ آبان ۱۳۹۱ / ۰۹:۰۱
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 91081408083
  • خبرنگار : 71473