سرپرست هیأت گمانهزنی تعیین عرصه و حریم مجموعهي باستانی شوش نسبت به آنچه دربارهي ثبت عرصه و حريم شوش در نشست حرايم مطرح شد، اظهار نگراني كرد.
به گزارش خبرنگار سرويس ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محمدتقي عطايي در متني كه در اختيار ايسنا قرار داده، مطالبي را دربارهي عرصه و حريم شهر باستاني شوش آورده كرده است.
وي با اشاره به خبری که 15 / 7 / 91 در ایسنا منتشر شد، بيان كرده است: «مديركل دفتر ثبت آثار تاريخي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اعلام کرده است بهزودی حریم مجموعهي باستانی شوش مصوب خواهد شد. با وجود عنوانِ مسرتبخش این خبر که بالاخره بعد از پنج سال، دفتر ثبت آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تصمیم به تصویب عرصه و حریم مجموعهي باستانی شوش گرفته است، در این خبر ابهامهایی نگرانکننده وجود دارد.»
او گفته است: «مديركل دفتر ثبت سازمان میراث فرهنگی و گردشگري - خانم آتوسا مؤمنی- در پاسخ به پرسش ایسنا که «آیا عرصهي 400 هكتاري شوش مصوب خواهد شد يا عرصهي 1200 هكتاري آن؟» گفته است كه «آن عرصه و حريمي كه براي ثبت جهاني در نظر گرفته شده است، مصوب خواهد شد»! نظر به ابهامی که در این پاسخ وجود دارد، لازم است چند نکته دربارهي پروندهي تعیین حریم مجموعهي باستانی شوش و برای تنویر افکار عمومی بیان شود:
1 - محدودهي 400 هکتاری شهر شوش در اواخر سالهای جنگ تحمیلی و از سر اضطرار، توسط استاد مهدی رهبر، از کارشناسان و پیشکسوتان باستانشناسی کشور، تعیین شد. چندی بعد خود ايشان کشفیات جدیدی در بیرون از این محدودهي 400 هکتاری بهست آورد که منجر به تجدید نظر در آرای پیشین شد.
2 - در سال 1387 گروهي از باستانشناسان از سوی پژوهشکدهي باستانشناسی کشور برای تعیین عرصه و پیشنهاد حریم مجموعهي باستانی شوش از تهران به خوزستان اعزام شدند. نتیجهي کار این هیأت که مستند به دادههای باستانشناختی بهدست آمده از گمانهزنی در مجموعهي باستانی شوش بود، نشان میدهد که محدودهي عرصهي مجموعهي باستانی شوش بسی گستردهتر از محدودهای است که به عنوان «محدودهي 400 هکتاری» معروف شده است.
3 - در حدود پنج سال گذشته، هیأت باستانشناسی تعیین عرصه و حریم مجموعهي باستانی شوش در تمام جلساتی که در تهران و اهواز برای رسیدگی به این مسأله تشکیل شد، شرکت كرد و ضمن ارائه و تشریح دستاوردهای علمی این برنامه، کوشید از هویت و موجودیت میراث باستانی شوش و حقوق باستانشناختی مترتب بر آن دفاع کند. این هیأت همچنان آمادگی خود را برای دفاع از این مستندات علمی در هر محفل واجد صلاحیتی اعلام میکند.
4 - در همین جلسات، جمعی از عالیترین و باصلاحیتترین متخصصان باستانشناسی و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کشور حضور داشتند و نظرات خود را ارائه كردند. در این نشستها به تمام جوانب باستانشناختی، حقوقی و مسائل کلان مدیریت شهری پرداخته شده و همهي مشکلات و ایرادها مورد بحث و بررسی قرار گرفته و برای آنها چارهاندیشی شده است. در این سالها، چندبار پروندهي عرصه و حریم مجموعهي باستانی شوش تا مرحلهي تصویب نهایی پیش رفت، ولی هر بار بهدلیل کارشکنیهای صورتگرفته ناکام ماند.»
عطايي ادامه داده است: «بنابراین با وجود همهي هزینههایی که تا کنون سازمان میراث فرهنگی متقبل شده و با وجود همهي نشستهای تخصصی که برای رسیدگی به جوانب مختلف این پرونده و بهمنظور نهایی و فراهم شدن بستری برای تصویب عرصه و حریم مجموعهي باستانی شوش براساس دستاوردهای مبتنی بر دادههای جدید باستانشناختی انجام شده، سخنان مدیرکل محترم ثبت این سازمان، ابهامآمیز و نگرانکننده است. اینکه ایشان گفتهاند: «آن عرصه و حريمي كه براي ثبت جهاني در نظر گرفته شده، مصوب خواهد شد» به نوعی در آینده، سازمان ميراث فرهنگي ميتواند براي شانه خالی کردن از وظایف ملياش راه را هموار کند.»
اين باستانشناس توضيح داده است: «هرچند در این مورد هنوز بهطور دقیق بیان نشده است که منظور از تصویب حریم جهانی شوش شامل چه جزییاتی خواهد بود، اما تصویب عرصه و حرایم سهگانهي مجموعهي باستانی شوش، در سطح ملی، اولویتی بهمراتب بیشتر از ثبت جهاني شهر باستانی شوش دارد. نکته این است که حدود پنج سال پيش بهدلیل تصویب نشدن و عدم ابلاغ عرصه و حرایم شوش، تخریبها و آسیبهای جبرانناپذیر بسیاری متوجه این شهر و مجموعهي مهم باستانی شده است. باید پرسید کرد كه چرا همچنان نسبت به تصویب حرایم شوش اهمال ميشود و چرا تصویب آن بايد تا هنگام ثبت جهانی آن به تعویق بیفتد؟ در چنین شرایطی، تکلیف بقیهي آثار مهمی که بیرون از آن محدودهي 400 هکتاری هستند شامل صدها هکتار بسترهای باستانشناختی (مانند گورستان هخامنشی حسینآباد یا تپهي عیلامی موسوم به پمپ بنزین) چه خواهد شد و چه نهادی مسئولیت حقوقی و قانونی حفاظت از آن را عهدهدار است؟»
عطايي اضافه كرده است: «ثبت شهر و مجموعهي کهن شوش در فهرست میراث جهانی البته امر میمون و مبارکی است، ولی پروندههای ثبت جهانی الزاما کمنقص نیستند و نمیتوانند جای همهي کارکردهای قوانین و ضوابط ملی یک کشور را بگیرند. برای مثال، در پروندهي ثبت جهانی «تخت جمشید» فقط تختگاه که شامل صفه و کاخهای فراز آن است، به ثبت رسیده و سایر آثار منحصربهفرد (همچون کاخ و آرامگاه ناتمام تخت گوهر، محوطهي مهم موسوم به فیروزی با داشتن بیش از 10 کاخ در درون خود، کاخ موجود در شهرک زراعی و آثار فراوان و ارزشمندی که در پیرامون صفهي تخت جمشید و نیز بر فراز کوههای پیرامون آن شناسایی شده و جزو منظر فرهنگی آن محسوب میشود) در این پرونده جایی ندارند. حفاظت و صیانت از این محوطهها در چه چارچوبی صورت میگیرد؟ آیا جز این است که چون محدودهي عرصه و حرایم پیشنهادی تخت جمشید که شامل این آثار نیز میشود و در «فهرست آثار ملی» به ثبت رسیده، امکان حفاظت از آثار يادشده را فراهم کرده است؟
شهر و مجموعهي باستانی شوش نیز از این وضع مستثنی نیست. بنابراین انتظار میرود قدر، منزلت و اهمیت مجموعهي سترگی مانند شوش بیش از این دانسته شود و بررسی و تصویب پروندهي عرصه و حرایم آن در اولویت قرار گیرد.»
انتهاي پيام