همسر فرهاد در گفتگو با ايسنا:

خانه فرهاد، شمعي در باد است

طنين آواز شب‌شكاف فرهاد را اينجا رساتر مي‌شود، شنيد. اينجا خانه فرهاد است؛ جايي كه بوي عيدي و بوي كاغذ‌ رنگي بهتر از هر جاي ديگري استشمام مي‌شود.

طنين آواز شب‌شكاف فرهاد را اينجا رساتر مي‌شود، شنيد. اينجا خانه فرهاد است؛ جايي كه بوي عيدي و بوي كاغذ‌ رنگي بهتر از هر جاي ديگري استشمام مي‌شود.

به گزارش خبرنگار بخش موسيقي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، دوستداران فرهاد مهراد، شامگاه 4 شهريورماه در «موزه سينما» جايي كه كنجي از آن را به يادگارهاي خانه فرهاد اختصاص داده‌اند، دور يكديگر جمع شدند.

وارد باغ فردوس كه مي‌شويد، سالن شماره 3، پشت غرفه عزت‌الله انتظامي، به خانه كوچك و كم نوري مي‌رسيد كه متعلق به فرهاد و يادگارهايش است.

عصاي فرهاد، تسبيح، عبا و عينكش كه هنوز روي پيانوي آگوستيك كوچك در گوشه اتاق چيده شده است و حياط كوچكي مزين به يك حوض وكاشي‌كاري‌هاي فيروزه‌اي و شمعداني هاي تازه. جايي كه براي پيمودن بوي اطلسي كافي است.

اين اتاق ساده و كوچك نشان مي‌دهد كه فرهاد راست مي‌گفت. او فقط «تو فكر يه سقف بي روزن، سقفي براي عشق، براي تو با من» بود.

اتاق آنقدر بزرگ نيست كه بخواهيم كمي در آن قدم بزنيم و جاي ساير بازديدكنندگان را هم تنگ كنيم. مجال آنقدر بود كه قطعه «والا پيامدار محمد» را با صدايي دلاويز كه در اتاق مي‌پيچيد به گوش سپاريم و اين فرصت را به دوستداران فرهاد بدهيم.

خانه فرهاد در موزه سينما

اما حيف بود به دست‌نوشته هاي فرهاد نگاه نيندازيم.يادداشت‌هايي كه همه با عنوان «هوالغفور الشكور» آغاز شده بودند و جمله‌اي كوتاه كه در هر دوره فكر فرهاد رامشغول كرده بود در صفحه كاغذ نقش بسته بود: «با ضبط آهنگ‌ها موافقت نشد»، « به لطف خدا سيگار را ترك كردم، پس از 30 و چند سال» و جمله‌هايي كه براي گفتگو با خداوند نوشته شده بودند.

همسر فرهاد مهراد كه مراسمي را در «كافه‌سينما» براي همسرش تدارك ديده بود، به ايسنا گفت: امسال به بهانه دهمين سالگرد درگذشت فرهاد دوست داشتم مردم ايران اگر 10 نفر يا 100 نفر هستند كه فرهاد را دوست دارند سيراب شوند و بنابراين چنين مراسمي را به طور خصوصي برگزار كردم.

او درباره به يادگار گذاشتن خانه فرهاد در موزه سينما اظهار كرد: خانه فرهاد مثل شمعي در باد بود و با يك فوت خاموش مي‌شد، اما اينجا خانه واقعي فرهاد است. اينجا فرهاد را احساس مي‌كنم و اميدوارم روزي چه باشم و چه نباشم اينجا خانه فرهاد باقي بماند و دوستداران او به اينجا بيايند و خاطراتشان را تجديد كنند.

پوران گلفام همچنين گفت: موزه سينما خيلي براي ترتيب دادن خانه فرهاد در اين مكان به ما لطف كرد از طرفي خجالت مي‌كشم كه همه بزرگان سينما در اين موزه يك غرفه دارند اما به فرهاد لطف كردند و اتاقي به آن اختصاص دادند، در عين حال بنده هم كم نگذاشتم و هرچه را كه متعلق به فرهاد بود به اينجا آوردم.

همسر فرهاد درباره طراحي فضاي اين خانه بيان كرد: از بهروز غريب‌پور خواهش كردم كه اينجا را بسازد، چرا كه او يكي از بهترين هنرمنداني است كه مي‌تواند احساسات فرهاد را به بهترين نحو روي اين خانه پياد كند او در اين كار به دنبال اصالت بود كه اين روزها كمتر شده است.

خانه فرهاد در موزه سينما

او ادامه داد: موزه سينما يك اتاق را به فرهاد اختصاص داده بود اما غريب‌پور توانست از اين فضاي كم براي ساختن يك حياط نيز استفاده كند كه ديدنش خيلي برايم غيرمنتظره بود كه نماد ايراني بودن است. براي ساخت اين خانه خيلي خوشحال هستم و اميدوارم همه چيز همين گونه بماند.

به گزارش ايسنا‌، بخش ديگري از اين مراسم به اجراي موسيقي اختصاص داشت كه با نواختن ساز گيتار و موسيقي آرام همراه بود.

انتهاي پيام

  • یکشنبه/ ۵ شهریور ۱۳۹۱ / ۱۰:۳۹
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 91060502377
  • خبرنگار : 71410