مديركل بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاعمقدس استان گيلان گفت: امسال بنا داریم چند جلد کتاب تاریخ شفاهی استان را منتشر کنیم.
به گزارش سرويس فرهنگ حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) سرهنگ رسول جلايي در گفتوگويي با بيان مطلب فوق افزود: در بحث جمعآوري تاريخ شفاهي باید کارگاههای آموزشی را رونق داده و تقويت كنيم چون نگاهمان انجام مصاحبه توسط تدوينكنندگان قوي در اين بحث است.
وي يادآور شد: بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاعمقدس گیلان از سال 1386 بحث جمعآوري و تدوين تاریخ شفاهی را با رویکرد مصاحبه آغاز كرده و اولین کار مدون ما در اين زمينه مصاحبه با «حاج حسن جوشن» پیر بسیجیان گیلان به عنوان رزمنده و پیشکسوت دفاع مقدس بود كه ایستگاه صلواتیاش در لشکر 25 کربلا زبانزد بود و کتابش هم با عنوان"حاج جوشن" منتشر شده است.
سرهنگ جلايي همچنين اظهار كرد: طي سالهاي 86 تا 90 بيش از 372 ساعت مصاحبه با موضوع تاريخ شفاهي انجام دادهايم و براي انجام اين كار بيشتر از جوانان و افراد داراي انگيزه و علاقه و توانا استفاده كردهايم.
وي ادامه داد: همه افراد حاضر در دفاعمقدس موضوع تاریخ شفاهی ما هستند اما در فاز اول بیشتر به دنبال فرماندهان،مدیران و رزمندگانی داراي سابقه مسئولیت بیشتری در جبهه بوديم که البته این موضوع فقط معطوف به نیروهای نظامی از قبيل پاسداران، بسیجیان و ارتشیان نبود بلكه با بعضی از مدیران دستگاههایی که كار پشتیبانی جنگ را بر عهده داشتند از جمله هلال احمر،کمیته امداد،پرسنل جهاد و یا بانوان فعال در امر پشتیباني و یا حاضر در مناطق جنگی نيز مصاحبههايي انجام شده و البته استقبال بانوان از اين مصاحبهها مطلوب بوده است.
وي همچنين اظهار كرد: فرصت کمی برای جمعآوری تاریخ شفاهی باقی مانده است چون هر اندازه از دوران دفاع مقدس فاصله بگیریم دسترسی به شواهد کمتر میشود . بسیاری از مصاحبهشوندهها هم نمیتوانند وقایع و حوادث را به یاد بیاورند و بعضاً در بيان تاریخ،مکان و زمان،نام همسنگرانشان و شرح رویدادها دچار فراموشی میشوند و برخي صحبتهايشان با واقعيت فاصله دارد بنابراين بايد ابهامات را برطرف کنیم.
سرهنگ جلايي در بخشي ديگر از اين گفتوگو يادآور شد: در بحث تاریخ شفاهی بايد مصاحبهکننده و مصاحبه شونده و زمینههای آموزشی را فراهم كنيم و به کارگاههای تاریخ شفاهی برای پرورش مصاحبهکنندهها توجه جدی داشته باشیم. این آموزش لازمه کار ماست. اگر نتوانیم مصاحبهکنندگان خوبی را پرورش دهیم در کاری که آغاز کردهایم با مشكل مواجه خواهيم شد؛ ضمن اینکه باید به این نکته توجه کنیم آنجا که مصاحبهکننده، تدوین کننده نیز بوده است موفقیت بیشتری داشتهایم؛ بنابراين باید تلاش کنیم از کسانی که قابلیتهای تدوین و تالیف دارند در انجام مصاحبه بهره بگيريم.
وي ادامه داد: تاریخ شفاهی بحثي جدید در استان است و شاید خیلیها متوجه همین کلمه "تاریخ شفاهی" هم نشوند و این بحث نه برایشان موضوعیت داشته باشد و نه حساسیت ایجاد کند. ما تا حدامكان خروجی کار را زود ارائه دادهایم، فاصله بین جمعآوری و انتشار را کم کردیم و این امر بازتاب خوبی داشته است.
مخاطب وقتی نتايج این مصاحبهها را چه در دوماهنامه «روایت هشتم» و كتب منتشره مطالعه كند معلوم میشود که مورد اقبال عمومی قرار گرفته است.
سرهنگ جلايي گفت: ما یک راه بسیار طولانی را در بحث تاریخ شفاهی پيشبيني كردهايم. شاید اين كار تا پايان مصاحبهها و با تمامی افراد حاضر در جنگ يا پشتیبانان جنگ و يا هر کسی که درکی از موضوع دفاع مقدس داشته باشد ادامه يابد. در بنیاد گیلان همه فعالیتهایمان را با تکیه بر تاریخ شفاهی ترسیم کردهایم و به همه اسناد، تبلیغات، ادبیات و هنر و فیلم نگاه تاریخ شفاهی دادهایم چرا که اگر بتوانیم تاریخ شفاهی خوب و مرجعی را جمعآوری کنیم آن زمان در همه این بخشها و حوزههاي ياد شده قابل استفاده خواهد بود.
وي همچنين اعلام كرد: 372 ساعت مصاحبه انجام شده در مورد تاريخ شفاهي جنگ استان گيلان را به مرحله تدوین رساندهایم. البته بخشی از این مطالب تدوین شده در نشریه تخصصی بنیاد حفظ آثار گیلان با عنوان"روایت هشتم" که هر دو ماه یکبار منتشر ميشود چاپ شده است و بخشی نیز در دو کتاب به نامهای "حاج جوشن" و " کمپرسی 2" چاپ شدهاند.
سرهنگ جلايي در مورد بحث آموزش نيز گفت: بيش از 50 نفري كه در کارگاههاي برگزار شده حضور داشتهاند کارهای مربوط به تاریخ شفاهی را به دست ميگيرند بنابراين هم برگزاری این کارگاهها و هم استمرارش خیلی مهم است و موفقیت ما در حوزه تاریخ شفاهی به موفقیت آموزشها بستگی دارد و اگر از بحث آموزش غفلت کنیم زحماتی را که تاکنون کشیدهایم بر باد خواهد رفت.
سرهنگ جلايي در مورد نحوه تعامل با ساير ارگانها نيز گفت: برای جمعآوري زودتر تاریخ شفاهی طرحی را سال گذشته به عنوان "گیل مردان و دفاع مقدس" در استان ارائه دادیم و در فاز اول، اولویت کار را برای 30 دستگاه استانی با سقف مصاحبه مشخص،تعیین کردیم. آنها فقط قرار بود در فاز اول کار وارد بحث مصاحبه با رزمندگان دستگاههای خودشان بشوند. توجیه ما این بود که این کار کمک میکند تا عملکرد دستگاههای مربوطه در پشتیبانی از جنگ هم بدست بیاید. این طرح که به امضاي استاندار رسیده بود را به ادارات ارسال و یک کارگاه توجیهی هم برگزار كرديم. فرمهایش را هم توزیع کرده و روند کار را هم پیگیری کردیم ولی متاسفانه به رغم اینکه کار را شش ماهه یعنی تا پایان سال 90 بسته بودیم، انتظاری که داشتیم به طور مطلق برآورده نشد و دستگاهها با توجه به پیگیریهای مکرر بنیاد، کار را خیلی جدی نگرفتند در صورتی که گفته بودیم اگر مصاحبهکننده هم نداشته باشید بنیاد حاضر است این افراد را به شما معرفی کند. در کل سازمانها و ارگانها نمره خوبی از این برنامه و همکاری نگرفتند.
وي در بخشي ديگر از صحبتهايش يادآور شد: مرکز ملی اسناد و كتابخانه دفاع مقدس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس موتور محرکه پروژه تاریخ شفاهی در کشور است چون انگیزههای ما را تقویت کرده و جهتگیریها را به سمت و سوی تاریخ شفاهی برد. دستورالعملهاي خیلی خوبی را برای هدایت ما صادر کرد که در بحث مصاحبهها چه قابلیتهایی را باید مصاحبه کننده داشته باشد و چه قابلیتهایی را مصاحبه شونده. کارها را در یک بازه زمانی بسیار خوب طراحی کرد. در یک ضربالعجل در بسیاری از استانها کارگاههای تاریخ شفاهی برگزار کرد. استادان خوبی را از مرکز کشور به استانها آورد و مسئله خیلی مهم و موثر اینکه زمینههای بسترسازی فراهم کرد.
وي گفت: تاریخ شفاهی و انتشار دستاوردهای آن میتواند انگیزههای خوبی را برای کسانی که در دفاع مقدس حضور داشتند و تاکنون صحبت نکردهاند، به جهات مختلف ایجاد کند. اما از سوي ديگر بايد گفت كه تاریخ شفاهی امروز در ردیف فعالیتهای اساسی بعضی از دستگاههایی که متولی بحث ایثارگری در استان هستند قرار ندارد، لذا ما احساس میکنیم این یک کار بر زمین مانده است که باید به آن توجه کنیم و تجربه میگوید وقتی این کار،دستگاههای زیادی را متوجه خودش نمیکند پس کاری که ما داریم انجام می دهیم نه تکرار است و نه موازی کاری. این طور هم نیست که یک دستگاهی از کسی مصاحبهای گرفته باشد و ما هم دوباره دنبال همان اشخاص برویم. موردی که قبلا اشاره کردم و الان هم بر آن تاکید دارم این است که ما باید فاصله بین جمعآوری و انتشار مطالب را به حداقل برسانیم. البته یک ایده میگوید چون فرصت کم است پس اول برویم تا هر اندازه که میتوانیم مصاحبهها را جمعآوری کنیم و تدوینش بماند تا در یک بازه زمانی دیگر به فکرش باشیم. هر چند نمیگویم که این یک نظر صددرصد غلط و یا درستی است اما معتقدم اگر ما این طور کار کنیم انگیزه برای کسانی که قرار است با آنها مصاحبه شود، کم میشود. با این توجیه هم نمیشود آنها را مجاب کرد که در آینده، مطالبتان منتشر میشود.
سرهنگ جلايي در همين راستا توضيح داد: کسی که مصاحبه میکند میخواهد نتبیجه و خروجی کارش را ببیند. لذا یکی از کارهایی خوبی که ما در دو ماهنامه روایت هشتم به آن پرداختیم این بود که بلافاصله با انجام هر مصاحبهای سعی کردیم در کوتاهترین فرصت در نشریه منتشر کنیم. این طوری، افراد، بیشتر به ما اعتماد ميکنند، ضمن اینکه اگر بخواهیم فرهنگ دفاع مقدس را ترویج کنیم راهی جز اجراي پروژه تاریخ شفاهی و انتشار این مصاحبهها نداریم. یعنی اگر امروز این کار را نکنیم دستمان خالی میماند. قبل از این در بحث تاریخ شفاهی خیلیها ورود جدی نکردهاند ولی دیگر امروز، خیلیها حرفهای آنچنانی برای گفتن ندارند، لذا همزمان باید به این کار توجه شود و این تجاربی است که ما در بحث تاریخ شفاهی بدست آورديم.
سرهنگ جلايي يادآور شد: اگرچه ما از تاریخ شفاهی صحبت میکنیم ولی هنوز نظرات متفاوتی در مورد تاریخ شفاهی ارائه میشود. هنوز نظریهپردازان یک وحدت نظر واحد در خصوص اینکه تاریخ شفاهی چیست و چطور باید به آن پرداخت، ندارند. لذا بعضی از فعالیتهاي قبلي انجام شده در کشور در ردیف تاریخ شفاهی قرار میگیرد و تعدادی دیگر قرار نمیگیرد.
وي در مورد آثار ارائه شده ناشي از جمعآوري تاريخ شفاهي نيز گفت: چند سال پیش کتابی به عنوان "ده متری چشمان کمین" دیدم که بر اساس ساختار تاریخ شفاهی نوشته شده بود. بعضی از کارهای سپاه و ارتش که به صورت کتابهایي در قطع پالتویی منتشر شده هم خوب هستند چون مطالب به صورت واقعی بیان میشوند و تحریف انجام نشده است.
انتهاي پيام