كارآگاهان پليس آگاهي تهران بزرگ عمو و برادر زادهاي را كه متهم هستند جواني را در يك نزاع به قتل رساندند را دستگير كردند.
به گزارش سرويس «حوادث» خبرگزاري دانشجويان (ايسنا)، وقوع يک فقره درگيري در خيابان ابراهيمي ـ پارک نارون در 28 تيرماه سالجاري، از طريق مرکز فوریت پلیسی 110 به کلانتري 158 کيانشهر اعلام شد كه با حضور مأموران در محل و بررسيهاي بعمل آمده مشخص شد فردي به نام«مهدي» 22ساله بر اثر ضربات چاقو به قتل رسيده و نیز قاتل از صحنه درگیری متواري شده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی و به دستور بازپرس شعبه سوم ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده براي رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت كه با ارجاع پرونده به اداره دهم، کارآگاهان با مراجعه به محل ارتکاب جنایت و شناسایی تعدادی از شاهدان صحنه اطلاع پیدا کردند که جوانی 26ساله به نام «بهزاد» به همراه عموی خود به نام «فاضل»22 ساله، با مقتول و برادر وی درگیر شده و در حین درگیری بهزاد با استفاده از یک قبضه قمه همراه خود، مقتول را از ناحیه گردن و دست مجروح کرده و به همراه عموی خود از محل درگیری متواری شد.
یکی از شاهدان صحنه درگیری در اظهارات خود به کارآگاهان گفت كه داخل پارک نیاوران، قسمت انتهایی پارک در حال قدمزدن بودم که متوجه شدم چندجوان برای همدیگر قمه و چاقو کشیدهاند؛ ناگهان یکی از آنان با قمه بزرگی که به همراه داشت ضربهای به گردن مقتول وارد کرد که باعث زمین افتادن وی شد و شخص ضارب نیز به سرعت از محل متواری شد.
برادر مقتول پس از حضور در اداره دهم، در مورد درگیری خود و برادرش با متهمان پرونده به کارآگاهان گفت كه چند روز پیش و داخل پارک نارون یک انگشتر پیدا کردم و فاضل (عموی بهزاد) از من خواست تا انگشتر را به او نشان دهم اما زمانی که فاضل متوجه شد که انگشتر از جنس طلا است، دیگر آن را پس نداد و سر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم؛ بهزاد که داخل پارک حضور داشت و متوجه سر و صدای ما شده بود به ما دو نفر نزدیک شد و همزمان با او برادرم که برای بردنم به خانه به داخل پارک آمده بود نیز متوجه درگیریم با فاضل و بهزاد شد؛ ناگهان بهزاد با قمهای که در دست داشت به سمت برادرم حملهور شد و با قمه چند ضربه به گردن و دست او زد و من در یک لحظه دیدم که برادرم روی زمین افتاد و آنان نیز از محل فرار کردند.
مادر مقتول نیز در اظهاراتی به كارآگاهان گفت: پسرم (مقتول) از محل کارش به خانه بازگشته بود که برای خرید نوشابه از خانه خارج و به مغازه رفت اما خبر مرگ او را برای ما آوردند.
با شناسایی هویت متهمان پرونده (بهزاد و فاضل)، دستگیری هر دو متهم در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت، بنابراين کارآگاهان با شناسایی محلهای سکونت و دیگر محلهای احتمالی تردد و اختفای متهمان در کیانشهر ـ کوی آزادی ، آزادگان ـ خیابان فدائیان اسلام، کیانشهر ـ خیابان گردآفرین و کیانشهر ـ شهرک گلستان، به این محلها مراجعه و در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که هر دو متهم از این محلها متواری شده و خانواده متهم اصلی پرونده (بهزاد) نیز در مسافرت خارج از تهران به سر میبرند.
در ادامه رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که متهمان پس از اطلاع از مرگ مقتول، از تهران خارج شده و مدتی را در شهرهای مختلف شمالغرب کشور گذرانده و پس از گذشت مدتی مجددا به تهران بازگشتهاند.
همزمان با اقدامات کاراگاهان براي دستگیری متهمان، آموزشهای لازم به اعضای خانواده متهمان داده شد تا نسبت به معرفی بهزاد و فاضل به پلیس اقدام كنند که نهایتا «بهزاد» با مراجعه به اداره دهم خود را به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ معرفی کرد اما بر خلاف انتظارات منکر هرگونه ارتکاب جنایتی شد و در اظهاراتش مدعی شد كه «به دنبال شنیدن صدای درگیری داخل پارک، به محل درگیری نزدیک شدم و برادر مقتول را مشاهده کردم که در کنار برادرش که روی زمین افتاده، ایستاده و در حال گریه است و به هیچ عنوان در درگیری حضور نداشتم»
با آغاز تحقیقات و در شرایطی که «بهزاد» همچنان مدعی بیگناهی بود، فاضل نیز با حضور در اداره دهم خود را معرفی کرد و به نقش و حضور خود در درگیری اعتراف کرد.
با انجام تحقیقات از هر دو متهم پرونده و در شرایطی که بهزاد تلاش داشت تا خود را بیگناهی معرفی كند، کارآگاهان با بهرهگیری از اطلاعات بدست آمده از شاهدان صحنه درگیری، اعضای خانواده مقتول و همچنین عموی متهم به تحقیق از بهزاد پرداخته و زمانی که وی با دلایل و مدارک غیرقابل انکار ارائه شده از سوی کاراگاهان روبرو شد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت كه چهارشنبه در پارک نارون نشسته بودم که به صدای دعوا و درگیری، به وسط پارک رفتم؛ در آنجا مقتول و برادرش را دیدم که عموی کوچکم (فاضل) درگیر شدهاند که ناگهان مهدی با چوب به من حمله کرد و چند ضربه با چوب به سر و دستم زد و من نيز با قمه چند ضربه به سمت او پرتاب کردم که با جلو آمدن مهدی، ضربه قمه به گردنش برخورد کرد و روی زمین افتاد.
متهم درمورد علت همراه داشتن قمه نیز به کارآگاهان گفت كه قبل از آن در جریان درگیری فاضل و برادر مقتول بر سر موضوع انگشتر قرار گرفته بودم؛ به همین علت پس از اطلاع از درگیری اولیه فاضل و برادر مقتول با مراجعه به منزل، قمهای را که در پارکینگ خانه گذاشته بودم برداشته و پس از درگیری و در حین فرار در حالیکه موتورسیکلت در حال حرکت بود آنرا داخل سطل آشغال کنار خیابان انداختم و پس از اطلاع از مرگ «مهدی»، به همراه عموی خود از تهران خارج شدیم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با اعترافات صریح متهمان درباره انگیزه و نقش و مشارکتشان در درگیری منجر به جنایت و براي انجام تحقیقات تکمیلی، هر دو متهم با قرار بازداشت موقت در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتهاند»
انتهاي پيام