در نشست نقد و بررسي سريال «راز پنهان» كه هشتم مرداد ماه با حضور بازيگران و عوامل اين سريال برگزار شد، فلورا سام (نويسنده و كارگردان) بر علاقهي خود بر تم فراموشي و قصههاي معنوي كه از فطرت انسان برميآيد، تاكيد كرد.
عدم ترويج سادهانگاري، پرداختن به مسائل اجتماعي، بودجهي كم سريال و مميزيهاي كاراكتر «ستاره» از مسائلي بود كه در نشست سريال «راز پنهان» مورد بحث قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سام دربارهي چگونگي رسيدن به داستان «راز پنهان» توضيح داد: سالها پيش زماني كه دانشجو بودم نمايشنامهاي را از جان آنوي خواندم كه نشان ميداد فردي كه فراموشي گرفته چطور يك زندگي جديد را شروع كرده و وقتي كه ميفهمد زندگي قبلياش تا چه حد متفاوت بوده، سير جالبي در داستان ايجاد ميكرد. به اعتقاد من، محيط، اجتماع، خانواده و خود افراد در كنار يكديگر موجوديت يك فرد را تشكيل ميدهند؛ به همين دليل هم در قصهي «راز پنهان» سعي شده اين مساله نشان داده شود كه فرامرز فرد پاكي بوده و در كنار خانواده، دوستان و اجتماع به شرايطي رسيده كه روي او تاثير گذاشته است.
*** «راز پنهان»، قصه فترت انسانهاست
سام ادامه داد: من دوست داشتم به بحث گناه هم در داستان پرداخته شود؛ چرا كه هر چيزي كه ما انجام ميدهيم نه فقط روي ما بلكه روي خانواده، اجتماع و دنياي اطراف ما تاثير ميگذارد. پس ما نميتوانيم بگوييم انجام يك گناه فقط مربوط به خودمان است. به علاوه اين نكته هم برايم مهم بود كه نشان دهم هر جا خطايي در جامعه صورت ميگيرد در كنار آن با يك مساله مواجه خواهيم شد؛ مثلا اگر اختلاس يا رشوهخواري در نظام مالي وجود دارد، در كنار آن شخصيتهايي مثل ستاره (با بازي ليلا بلوكات) هستند كه او را مجبور به چنين كاري ميكنند.
كارگردان و نويسنده «راز پنهان» همچنين دربارهي تعدد شخصيتهاي سريالش توضيح داد: اين تعدد لازم بود. چون ما بايد فرامرز را ميديديم كه در مواجهه با تمام اتفاقات چه كار ميكند. او وقتي در بيمارستان به هوش ميآيد يك بچه 35 ساله است با اين تفاوت كه هيچ گذشتهاي ندارد. من نميتوانستم شخصيتهاي فرعي را از قصه جدا كنم اما اين شخصيتها به نشان دادن گذشته فرامرز بسيار كمك ميكردند.
او ادامه داد: من ميخواستم سريالم نمونهاي از اجتماع ما باشد كه همه نوع آدمي در آن وجود داشته باشد. يعني اين طور نباشد كه همهي آدمها از قشر پايين يا بالا باشند. سعي كردم از تمام چيزهايي كه ميشود در قصه استفاده كنم. به علاوه برايم خيلي مهم بود كه همراه با فرامرز زندگي جديدي را شروع ميكند اطرافيانش هم تغيير ميكنند.
فلورا سام همچنين تاكيد كرد: قصه «راز پنهان» قصه آدمها و قصه فطرت آدمهاست. هيچ آدمي به تنهايي خوب يا بد نميشود به همين دليل هم همهي آدمهاي دور و بر فرامرز خاكستري هستند. خاكستري بودن شخصيتهاي جامعه يك واقعيت است كه آن را در قصه نيز ميبينيم.براي يك تغيير مثبت در زندگي همه بايد تغيير كنند. مثلا ماهرخ و پدر و مادر فرامرز همه در كنار هم هستند اين طور نيست كه گناه مختص يك نفر باشد اگر مردي مقصر است قطعا همسر او هم مقصر است. نه اينكه چون من يك نويسنده زن هستم همه گناه را به گردن مرد بيندازم. ماهرخ هم شخصيتي است كه بايد بفهمد اشتباه كرده است.
او تم فراموشي را تم مورد علاقهاش در داستانها خواند و افزود: اين تم را دوست دارم اما مهم اين است كه چه حاصلي براي من در داستان دارد اگر فراموشي در «تا رهايي» 10 روز طول ميكشد در اينجا يك فراموشي دايم است يعني مغز از نظر خاطرات صفر است و بدترين چيزي كه ممكن است براي يك آدم وجود داشته باشد اين است كه گذشتهاش تاريك و سياه باشد.
فلورا سام در بخش ديگري از سخنانش به شغل شخصيتهاي داستان «راز پنهان» اشاره كرد و گفت: شغل بعضيها مربوط به قصه است مثلا اميرعلي بايد پليس ميبود. اما شغل داريوش ارجمند كه بازنشسته ارتش بوده، نشان ميدهد مسايل زيادي وجود دارد كه آدمهايي كه هشت سال جنگيدهاند را اذيت ميكند. هر چند خيلي به اين مساله نپرداختهام ولي اين دل شكستگي در كاراكتر داريوش ارجمند در قصه وجود دارد.
*** بودجه «راز پنهان» بودجهي دو سال قبل بود!
به گزارش ايسنا، در بخش ديگري از اين نشست مجيد اوجي ـ تهيهكننده سريال «راز پنهان» ـ دربارهي مراحل توليد اين سريال و اينكه قرار نبوده سريالش ماه رمضاني باشد، گفت: سال گذشته بعد از سريال «ناز و نياز» كه در شبهاي قدر پخش شد و مورد استقبال قرار گرفت، باعث شد اين سريال پيشنهاد شود. مبنا هم اين بود كه يك سريال 20 قسمتي براي كنداكتور پاييز شبكه يك باشد. اما وقتي كه به ماه رمضان رسيديم دو گزينه اصلي وجود داشت يكي «راه طولاني خانه» و ديگري «راستش را بگو» اما مجموع اتفاقاتي كه در سازمان افتاد به اين جمعبندي رسيد كه موضوع سريال «راز پنهان» براي اين ايام مناسبتر است و باعث شد كه «راه طولاني» قبل از ماه رمضان و «راستش را بگو» بعد از اين ماه پخش شود.
او دربارهي كارگرداني فلورا سام نيز توضيح داد: پيشنهادي كه سازمان به من داد اين بود كه فلورا سام اين كار را كارگرداني كند. در حقيقت اين پيشنهاد از سوي سازمان صداوسيما داده شد نه من.
مجيد اوجي بودجهي سريالشان را بودجه دو سال قبل عنوان كرد و افزود: 95 درصد بازيگراني كه انتخاب كرديم به سريال آمدند اما همهي آنها نيمي از دستمزدشان را گرفتند زيرا بودجه سريال ما دقيقا بودجهاي است كه دو سال پيش با آن «توطئه فاميلي» را ساختم و حتي يك ريال هم بيشتر نبود. همهي بچههايي كه با ما همكاري كردند نهايت لطف را داشتند و بازيگران و عوامل تنها نيمي از دستمزدشان را گرفتند.
*** «راز پنهان»، سكوت را به ما ياد ميدهد
در ادامهي اين نشست كامران تفتي ـ بازيگر نقش اميرعلي ـ نيز از تجربهي همكارياش با فلورا سام، گفت: سريال «ناز و نياز» به قدري تجربه خوبي بود كه باعث شد من در اين سريال نيز بازي كنم. اين شخصيت يك كاراكتر خاكستري است كه دلم ميخواست نقش آن را بازي كنم. فلورا سام هم قلم خوبي دارد و مجيد اوجي نيز جزو پرچمداران سريالهاي درست از تلويزيون است. من با افتخار سر اين كار آمدم و تك تك ما به خاطر درست بودن تمام فاكتورها به «راز پنهان» آمديم.
او ادامه داد: با نويسندهاي سروكار داريم كه تم فراموشي را به خوبي ميشناسد و همين قدر با اين تم آشناست كه من با شخصيت بورخس و لوركا آشنا هستم. شرايط كار با مجيد اوجي و فلورا سام به قدري حرفهيي و آرمانگرايانه است كه هر كسي جز من هم اين كار را انجام ميدهد از بزرگترها مثل داريوش ارجمند و پروانه معصومي گرفته تا بازيگران تازه نفستر مثل حميدرضا محمدي.
كامران تفتي تاكيد كرد: من اين سريال را خيلي دوست دارم. اولين سريالي بود كه من خواندم كه خيلي ساده از تكرار روزمرگيها به سمت مسايل معنوي ميرود. هيچ شعاري در اين سريال نميشنويم و به نظرم تمثيلهايي مثل درخت گناه كه در سريال به كار رفته، جزو خلاقيتهايي است كه در آن ميبينيم.
اين بازيگر همچنين اذعان كرد: چون ما در ايران همديگر را قبول نداريم روي نظرمان بر كارهاي ديگران تاثير ميگذارد و به اين مطلب دقت نميكنيم كه مثلا يك افسر بازنشسته ارتش گل ميكارد اين ريزنشانههايي هستند كه وقتي در داستان جلوتر برويم خيلي عيانتر نشان داده ميشود من اين سريال را خيلي دوست داشتم چون در يك روايت ساده تمام آسيبهاي اجتماعي را كه در آن هستيم را نشان ميدهد و در عين واقعگرايي به ما نشان مي دهد كه بايد به هم گوش كنيم. همه ما دوست داريم يك سريال تند و پراتفاق باشد و دنبال گاف و اشتباه هستيم اما يكي از مهمترين اتفاقات اين سريال اين است كه سكوت را به ما ياد ميدهد. تلاش راز پنهان اين است كه به آينه نگاه كنيم و ببينيم چقدر خودمان هستيم.
او درباره شخصيت اميرعلي نيز گفت: اميرعلي مثل خوانندهاي است كه قرار است اوج بگيرد و در اوج فرياد بزند كه كسي باور نكند. او بايد پليس باشد و اين مساله به درستي در سريال نشان داده شده است او خيلي دقيق شخصيتپردازي شده و پيچيدگي دارد. لازم نيست حتما پليس بيعيبي باشد. او مثل بقيه آدمها عيب هم دارد. او نقش پيچيده و واقعي است كه در آوردن آن كار سختي بود.
*** شروع و پيشرفت قصه، منطقي بود
عليرضا جلالي تبار بازيگر نقش فرامرز نيز ديگر بازيگري بود كه در نشست روز گذشته حضور داشت. او درباره فعاليتش در «راز پنهان» توضيح داد: فيلمنامه اين سريال در پرداخت، شرايط متنوعي لازم دارد كه اين اتفاق فراموشي به ثمر بنشيند. در ابتدا من چند سوال كليدي درباره اينكه حافظه فرد چطور از بين ميرود و آيا مهارتها همچنان حفظ ميشود از فلورا سام پرسيدم. كه او نيز توضيح داد با يك پزشك مشورت كرده و ممكن است چنين فرآيندي اتفاق بيفتد. اين چنين شد كه فرآيند بازسازي فرامرز كاملا منطقي شد. به علاوه تيم خوبي كه جمع شده بود باعث شد با خيال راحت كار را شروع كنيم و قبل از اينكه بعد از يك پروژه سخت استراحتي انجام دهم، به «راز پنهان» پيوستم.
او ادامه داد: تقابلي كه در زندگي فرامرز وجود دارد تقابل فرامرز با زندگي گذشتهاش است و وقتي كه او به گذشتهاش پي ميبرد زجر ميكشد اتفاقات جديدي نيز در اين روند رخ ميدهد كه باعث پررمز و راز شدن فرامرز قصه است.
جلالي تبار تاكيد كرد: در ژانري كه با حادثه شروع مي شود خيلي سريع از حادثه به سراغ قصه اصلي برويم و گرنه اگر قرار بود اين اتفاق نيفتد بايد چندين قسمت ديگر را طي ميكرديم و بعد از همه قسمتها بود كه فرامرز به جايي ميرسد كه الان در آن حضور دارد. او در ابتدا فكر نميكند چه آدم بدي بوده و عمق قصه را نميداند. شروع و پيشرفت او در قصه به نظر من كاملا منطقي بود.
در ادامه اين بحث فلورا سام مثالي از يك نمونه واقعي يك مورد فراموشي زد كه به كما رفته حافظهاش را از دست داده اما مهارتهاي شغلش را از دست نداده است.
*** فلورا سام به دنبال كوبيدن مردسالاري نيست
به گزارش ايسنا، داريوش ارجمند نيز كه در نشست روز گذشته حاضر بود، گفت: در بخش نويسندگي و كارگرداني جامعهي ما بانويي پيدا شده كه متفاوت از ديگران كار ميكند. او منطقي، درست و با اعتقاد كار ميكند. به دنبال كوبيدن مردسالاري و نمايش بحثهاي فمنيستي نيست. كماينكه در كار قبلياش هم ارزشهاي زيادي متبلور بود. در اين كار هم همين طور است.
او ادامه داد: اگر براي ما قيامتي غير از قيامت وعده داده شده مطرح بود، به جايي ميرسيديم كه فرامرز رسيد. در عرفان ما هم زنده شدن در مردن است. اين مردن در بسياري از چيزهايي است كه در فطرت ما نيست. عرفان ما اين را خيلي خوب ميداند. آنچه كه ما در اين مردن ميميرانيم براي كشتن بخشهاي شيطاني وجودمان است. درست مثل رمل كه حاجيها در حج شيطان را از خودشان دور ميكنند.
ارجمند خاطرنشان كرد: قصهاي كه سام به من داد قصه من است. براي همين آن را خيلي دوست دارم. يعني قصه آدمهايي كه گذشته دارند. شايد نمونه موفق جهاني آن لاست است كه كساني با كولهباري از گناهان گذشته خود در جايي افتادند. سام هم همين مساله را در ارتباط با فرامرز به وجود آورد. به اعتقاد من خدا فرامرز را خيلي دوست داشته كه يك روز او را ميميراند تا در حيات بعدياش متوجه فرصتي كه به او داده شده شود. همه ما بايد فرصت مردن را به خودمان بدهيم و رمضان فرصت ميراندن است.
وي افزود: شناخت دوباره حرفي است كه مختص رمضان است شايد انتخاب اين سريال براي رمضان تلويزيون هم دليلش همين بوده است. فرامرز فكر ميكرده همه چيز سر جايش بوده ولي او ميميرد و برميگردد. كساني هم كه از نظر پزشكي مردهاند و زنده شدهاند همگي آدمهاي ديگري شدهاند و اين باعث تولد دوبارهشان شده است.
*** شخصيت ستاره، پرخطرترين بخش كار است
ليلا بلوكات ـ بازيگر نقش ستاره ـ نيز در صحبتهاي كوتاه به نقشش اشاره كرد. او درباره مميزيهايي كه به كاراكتر ستاره خورده است توضيح داد: كاراكتر من بيشترين مميزي را خورد و در چند قسمتي هم كه پخش شده بسياري از ديالوگهايم حذف شد. اين بخش پرخطرترين بخش كار است. نخستين بار است كه فلورا سام چنين ريسكي كرده اميدوارم مردم فكر نكرده باشند كه كاراكتر ستاره شخصيت منفور و خيلي بدي است؛ اميدوارم در آينده با او همذاتپنداري شود.
در ادامهي اين بحث داريوش ارجمند گفت: كاراكتر ستاره ريسك نبوده بلكه ضرورت قصه بوده و اگر آن را از قصه برداريم قصه پايين ميريزد. به همين دليل ستاره ضرورت قصه است و تنها جايي كه در قصه نگاه اجتماعي خوبي دارد زندگي ستاره است كه ما را متوجه يك واقعيت دردناك در جامعه ميكند. به علاوه چون فلورا سام نويسندهي خانم است، نخواسته ننه من غريبم بازي در بياورد. چنين شخصيتهايي در جامعه ما هست ولي ستاره با نزاكتترينشان است. قبلا در سينماي ما چنين كاراكترهايي بودند كه وقتي با خانواده به سينما مي رفتيم بايد در سينما سرمان را پايين ميانداختيم.
ارجمند تاكيد كرد: به اين دليل ميگويم كه ستاره با مهارت نوشته شده كه اداي بد بودن را درميآورد ولي دختر بدي نيست. او در بخشي از داستان آرزويش را به مادرش ميگويد كه تمام كليد قصه همين است. او معضلاتش را در داستان ميگويد. دختر بدي نيست ولي به دليل اينكه جامعهي ما كاري ميكند كه اداي بد بودن را دربياورد او هم همين كار را ميكند.
بلوكات نيز با تاييد اين حرف گفت: همين مساله بود كه باعث شد نقش ستاره را قبول كنم. اگر شناخت فلورا سام براي كار در كاراكتر ستاره نبود، بازي كردنش براي من نوعي ريسك بود ولي او طوري نقش را نوشت كه باعث شد كه دل بيننده براي او بسوزد.
*** سادهانگاري و باورهاي قرون وسطايي در «راز پنهان» وجود نداشت
به گزارش ايسنا، نشست سريال «راز پنهان» با محوريت شخصيت فرامرز و سريالهاي ماه رمضاني ادامه پيدا كرد. فلورا سام درباره فرامرز توضيح داد: آدمهاي اطراف فرامرز نميدانند كه او فراموشي دارد بلكه فكر ميكنند اخلاقش عوض شده است و فرامرز به خاطر حفظ خودش مجبور است كه نگويد فراموشي گرفته است.
عليرضا جلالي تبار نيز توضيح داد: فرامرز برخلاف جامعه اطرافش شنا ميكند و ميتواند قصه را پيش ببرد. او نياز حياتي دارد كه نياز به دانستن است و به قدري دنبال اين نياز ميرود كه ذره ذره خودش را از بين ميبرد و پختهخوري نميكند. غير پختهخوري باعث شده اين سريال شبيه هيچ يك از مجموعههاي ديگر رمضاني نباشد. در جايي ريشهايتر برخورد كرده كه لزوم سكوت است. فرامرز نوعي مردن را تجربه ميكند و لازم دارد به خودش نمره قبولي بدهد. اما در طول داستان با مسايل زيادي مواجه ميشود. نوع داستان طوري بوده كه اگر خارج ماه رمضان هم پخش مي شد پيام عيد فطر را داشت.
سام نيز خاطرنشان كرد: موقعي كه نوشتن سريال را شروع كردم قصدي براي ماه رمضان نداشتم بلكه يك نگاه كلي به انسان، فطرت و بازگشت به خويش داشتم؛ معتقد نيستم كه اين مضمونها فقط در ماه رمضان باشد و در غير از ماه رمضان نباشد. هر كاري كه انجام ميدهم دوست دارم در ذهن بيننده چيزي به جز سرگرمي بماند. در نتيجه نگفتم به جاي فطرت به مثلثهاي عشقي كه اين روزها باب شده بپردازم. اين روزها به دليل هجوم مسايل فرهنگي بينندههاي ما كمي سطحينگر شدهاند اما وقتي كه يك اپيزود از «راز پنهان» تمام ميشود بيننده مجبور است چند دقيقهاي فكر كند برخلاف ماهواره كه هجمه فرهنگي است و مخاطب فقط ميخواهد ببيند چه اتفاقي در قصه ميافتد. به اعتقاد من اينكه آدمها بتوانند خودشان را در درام پيدا كنند از ويژگيهاي يك درام است.
داريوش ارجمند هم تاكيد كرد: اينكه كار ارزشي فقط در ماه رمضان باشد و بقيهاش لودگي و مضحكه باشد، غلط است. ما چگونه ميتوانيم يازده ماه كارهاي غيراعتقادي را با يك ماه تمام كنيم. درست است كه تماشاچي كه در ماه رمضان و بعد از افطار آن را نگاه ميكند ممكن است چنين مسايل اعتقادي بيشتري به دلش بچسبد؛ اينجا فصل بهتري است اما بايد در همه سال مبلغ اين چيزها باشيم نه اينكه 20 روز مانده به ماه رمضان شروع كنيم و به كار بپردازيم. به اعتقاد من اين مجموعه ميتوانست در غير ماه رمضان هم پخش شود.
عليرضا جلالي تبار در پايان اين بحث تاكيد كرد: يكي از وظايف تلويزيون پرورش دادن مخاطب حرفهيي است. اينكه يك سريال براي كشور همسايه كه 90 درصد مردم آن كشاورز است ساخته ميشود و در جامعه ما كه بيشتر جمعيت آن دانشجويان و تحصيلكردگان هستند مخاطب جذب ميكند چندان جالب نيست و نشان ميدهد ما تعلل كردهايم. وقتي من راز پنهان را ميخواندم هر چند صفحه بايد به عقب برميگشتم تا روابط را مرور ميكردم اين باور قرون وسطايي كه بهشت و جهنم را نشان دهيم در سريال ما وجود نداشت و سادهانگاري ديني نداشتيم. تيمي دور هم جمع شده بود كه مخاطب برايش مهم بود.
انتهاي پيام