يك دوستدار ميراث فرهنگي از محو شدن نقش سنگنگارهي «انسان بالدار» در محوطهي جهاني پاسارگاد اظهار نگراني كرد.
سياوش آريا در گفتوگو با خبرنگار سرويس ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به اينكه هفتهي گذشته از محوطهي پاسارگاد و نقشبرجستهي انسان بالدار ديدن كرده است، بيان كرد: متأسفانه نقشبرجستهي انسان بالدار بهتدريج در حال از بين رفتن و محو شدن است بهطوري كه حتا از نزديك هم نميتوان اجزاي آن را بهدرستي ديد و توصيف كرد. همچنين در سمت چپ تصوير و كنار بالها، سوارخهايي كه از قبل وجود داشت، بزرگتر و نمايانتر شدهاند و در فصل زمستان و زمان بارندگي با يخزدگي، فشار و ترك بيشتري در آن ايجاد ميشود.
او اظهار كرد: چند سال پيش نيز اعلام شده بود، تنديسي مشابه اين اثر ساخته و نقشبرجستهي اصلي به موزهي ملي ايران منتقل ميشود تا به اين ترتيب در برابر باد، باران و سرما و نيز دخالت انسان در امان بماند.
وي گفت: برخي دوستداران ميراث فرهنگي ميخواهند كه دور اين نقشبرجسته، شيشه نصب شود. البته شيشهاي كه استانداردهاي لازم را براي اين كار داشته باشد، زيرا شيشهي معمولي بهدليل بازتاب خورشيد، سبب جذب نور و پوسيدگي زودتر اثر ميشود، بويژه اينكه كارشناسان حتا فلاش دوربين عكاسي را هم براي بازماندههاي آثار سنگي زيانآور ميدانند.
در اينباره، يك كارشناس مرمت آثار سنگي نيز توضيح داد: فرآيند تخريب آثار سنگي در 70 - 60 سال گذشته بهدليل صنعتي شدن جهان و افزايش گازهاي ناشي از سوختهاي فسيلي در جو زمين تسريع شده است. امروزه اگر عكسهاي وضعيت فعلي تعداد زيادي از آثار سنگي را با عكسهاي 50 سال قبل مقايسه كنيم متوجه ميشويم فرآيند تخريب بسيار سريع شده است.
عليرضا بهرهمان گفت: حتا اگر آثاري را كه يك يا دو هزار سال قدمت دارند، بررسي كنيم مشخص است كه روند فرسايش و تخريب در اين آثار از دوران اوليه تا 50 سال پيش، خيلي كمتر از 60 - 50 سال اخير است، يعني روند تخريب در 50 سال اخير نسبت به دو هزار سال پيش از آن، خيلي بيشتر شده است.
او ادامه داد: دربارهي نقشبرجستهي انسان بالدار نيز مقايسهي عكسها و طرحهايي كه از آن موجود است، نشان ميدهد اين اثر فرآيند فرسايشي بالايي دارد. يكي از روشها براي متوقف كردن اين فرآيند و نجات اثر، حفاظت از آن در محل فعلي با انجام روشهاي مختلف حفاظتي است، ولي تجربه نشان داده است كه اين راهكار خيلي مطمئن نيست، زيرا مواد استحكامبخشي كه استفاده ميشوند راهكار قطعي نيستند. به همين دليل شايد يكي از راههاي قابل قبول اين باشد كه مولاژي از اثر تهيه شود و آن را در محوطه قرار دهيم. سپس اصل اثر را به موزه يا يك مكان امن انتقال دهيم تا شرايط حفاظتي بهتري داشته باشد .
به گفتهي بهرهمان، اين كار (تهيهي مولاژ) در بسياري از كشورهاي اروپايي، بويژه ايتاليا انجام شده است و مجسمههاي شهري به مكانهاي امن منتقل شدهاند.
اين كارشناس با اشاره به اينكه ليزر اسكني كه از نقشبرجستهي انسان بالدار انجام شده است به معني حفاظت نيست، اظهار كرد: ايجاد شرايط ايمن براي يك اثر در محل سايت به اين كار منجر ميشود كه اثر را با امكان فني بالا در يك پوشش حفاظتي شيشهيي قرار دهند. بنابراين شايد يكي از راهكارهاي منطقيتر و آسانتر اين باشد كه انسان بالدار را جابهجا كنيم، آن هم پس از ساخت مولاژ با روشهاي مدرني كه براي ساخت آن وجود دارد.
او با تأكيد بر منحصربهفرد بودن نقشبرجستهي انسان بالدار كه به كوروش بزرگ منسوب است و با ديگر نقشهاي پاسارگاد و تخت جمشيد تفاوت دارد، اضافه كرد: حفظ شرايط موجود، تثبيت اثر بهطور قطعي و در سايت، به دشواري ممكن است و نگهداري از آن نيز با هزينهي كم امكانپذير نيست.
به گزارش ايسنا، نقشبرجستهي انسان بالدار يكي از آسيبپذيرترين بخشهاي مجموعهي پاسارگاد است كه بهدليل فرسايش، به مراقبت بيشتري نياز دارد. از حدود هفت سال پيش، كارشناسان تصميم گرفتند اين اثر را به موزه منتقل كنند و به جاي آن، مولاژي قرار دهند، اما اين اقدام تا كنون عملي نشده است. همچنين سال 1389 رييس وقت پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري از ساخت مجسمهي سهبعدي انسان بالدار خبر داد.
انتهاي پيام