هنرمندان تئاتر، دانشجويان و هنرجويان آموزشگاه حميد سمندريان غروب 22 تير ماه گردهم آمدند و در حركتي خودجوش ياد استادشان را گرامي داشتند.
به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سالن «انتظار» تالار اصلي تئاترشهر ميزبان هنرمنداني گوناگون بود از پير و جوان كه براي گرامي داشت ياد حميد سمندريان گرد هم آمدند و تنهاييشان را با يكديگر قسمت كردند.
رضا گوران كارگران تئاتر و يكي از شاگردان حميد سمندريان اجراي اين برنامه را برعهده گرفت.
اين كارگردان گفت: جرات نميكنم حرفي بزنم اما علت جمع شدن ما در اينجا اين است كه دور هم باشيم. مراسمي غير رسمي ميخواستيم تا از پراكندگي جلوگيري كنيم و همه باهم باشيم.
در ادامه ايرج راد هنرمند تئاتر و مدير عامل خانه تئاتر گفت: نيازي به گفتن نيست كه بگوييم تئاتر ما يكي از بزرگترين استادان خود را از دست داد. او هم كارگرداني بسيار خوب بود و كارهايي جريان ساز اجرا كرد و هم در تدريس دانشجويان و هنرجويان همت گمارد و شاگردانش قطعا راه او را دنبال خواهند كرد.
ايرج راد اضافه كرد: حميد سمندريان جز از تئاتر نگفت. هميشه از تئاتر ميگفت و همهي عشقش به اين هنر بود. حتي در شرايط بيماري از تئاتر سخن ميگفت. ميگفت اميدوارم است حالش خوب شود و دوباره كار كند. از آرزوهايش ميگفت و آنچه دوست داشت اجرا كند، او هميشه زنده است.
سپس رضا گوران با اشاره به تعطيلي سالنهاي نمايش گفت: اين تعطيلي به خواستهي صنف است. اولين بار است كه يك شب سكوت ميكنيم و تئاتر را تعطيل نميكنيم چون هميشه حميد سمندريان خواهان اجراي تئاتر در هر جايي بود اما بچههاي تئاتري امشب اصلا نميتوانستند به اجرا بروند.
در ادامه اسماعيل شنگله ديگر هنرمند باسابقهي تئاتر در سخناني با اشاره به آشنايياش با حميد سمندريان اضافه كرد: سمندريان هميشه ميگفت از شاگردانم آموختهام. او جزو كساني بود كه ما را با تئاتر آن سوي دنيا آشنا كرد. گذشته از همهي اينها حميد سمندريان انسان بود. انساني كه قابل ستايش است و هميشه خواهد بود.
شنگله گفت: تا زماني كه چراغ تئاتر روشن است، ممكن نيست فراموش كنيم فردي مانند حميد سمندريان در تئاتر ما چه كرد.
به گزارش ايسنا، محمدرضا خاكي ديگر كارگردان تئاتر و دانشجويي حميد سمندريان هم با تسليتگويي به حاضران گفت: در مقام يك شاگرد به استادم اداي احترام ميكنم كه در زمان حياتش حضوري اثرگذار داشت و همچنان هم راهش ادامه خواهد داشت. ما شاگردان او همه در اين غم شريكيم،جامعهي تئاتري انسان بزرگي را از دست داد اما كساني كه ارزشمندند راهشان ادامه دارد.
خاكي از اجراي نشدن نمايش زندگي گاليله كه حميد سمندريان هميشه آرزو داشت آن را به صحنه ببرد اظهار تاسف كرد و ادامه داد: اي كاش شرايطي فراهم ميشد كه نمايش زندگي «گاليله» را اجرا ميكرد . اين حق را داشت و اي كاش امكاناتي برايش فراهم ميكرديم كه به آرزوي او جامه عمل بپوشانيم.
ايوب آقاخاني ديگر هنرمند تئاتر بود كه دربارهي حميد سمندريان سخن گفت.
وي گفت: عامدانه با لباس سفيد اينجا آمدهام با وجود احترامي كه براي سنتهايمان قائلم اعتقاد راسخ دارم امروز بايد خوشحال باشيم. در اين تئاتر رنجور با اين همه سليقه پرنوسان آدمي داريم به نام حميد سمندريان كه ميتوانيم به بهانهي او با هم همكلام شويم، اين داشتهي كمي نيست.
اين نمايش نامهنويس اضافه كرد: مفتخرم با پيراهني سفيد آمدهام. در حالي كه اين سوگ را تسليت ميگويم شادباش ميگويم كه اسطورهاي داريم در تئاتر، مردي كه زير هيچ بيرقي نرفت و مثل خيلي از ما با هيچ مديري سازشكاري نكرد و فقط حميد سمندريان ماند.
آقاخاني ادامه داد: اين چشمهاي خيس نشان ميدهد هنوز حرفها و دغدغههاي مشتركي داريم. خيلي خوشحالم كه ما حميد سمندريان داريم. اميدوارم آنقدر داشته باشيم كه امروز از نبود يكي از اين چهرهها اينگونه اندوهگين نشويم. اما داشتن هنرمندي مانند او شوق دارد. حس مشتركي در جمع ما هست كه هيچ مديري نميتواند خدشهدارش كند.
در اين مراسم افشين هاشمي در نامهاي از تعطيلي تئاتر براي درگذشت سمندريان گلايه كرد و گفت: خوب بود به خاطر استاد سمندريان به جاي اينكه يك روز تعطيل كنيم، يك روز به تئاتر اضافه كنيم. (يعني شنبه هم نمايش اجرا كنيم).
سپس حسين كياني ديگر نمايشنامه نويس و كارگردان تئاتر گفت: ما تئاتر را تعطيل نكرديم افتخار ميكنيم براي نخستين بار تئاتر ايران به خاطر حميد سمندريان امشب اجرا نميشود. تئاتر ايران تعطيل نشد بلكه در سوگ او نشسته است. حميد سمندريان فقط نمايشنامههاي خارجي را براي ما ترجمه نكرد. او همهي تئاتر را براي ما ترجمه كرد. ما به جاي يك دقيقه، يك شب سكوت كردهايم به احترام حميد سمندريان.
به گزارش ايسنا، پرويز پورحسيني ديگر هنرمند تئاتر در حالي كه به دليل تاثر فراوان نميتوانست صحبت كند، اينگونه سخنانش را مطرح كرد: نميتوانم حرف بزنم ولي بايد بزنم. حميد سمندريان جايگزين ندارد در طول بيش از 50 سال با جديت تئاتر را دنبال كرد. با همان جديتي كه از آغاز داشت آن را ادامه داد. او تئاتر نوين ايران را كه نوشين آغازگر آن بود پي گرفت.
وي اذعان داشت: ميگويند گاه در دنيا آنقدر غمت سنگين است كه هاج و واج ميماني و نميتواني حرف بزني و ما امروز چنين حالي داريم.
اسماعيل خلج ديگر نمايشنامه نويس بزرگ ايران هم با اظهار تاسف از درگذشت حميد سمندريان گفت: به خاطر لبخند هميشگي استاد به اينجا آمدهام. هرگز او را بدون لبخند نديدهام و هرگز نشنيدم جز دربارهي تئاتر صحبت كند.
وي با اشاره به اجراي آثار مختلف با كارگرداني حميد سمندريان گفت: نمايشهاي او نمونههاي بسيار زيبايي از تئاتر در ايران بودهاند. به قدري زيبا و حرفهاي و زنده بودند كه مني كه هرگز از نزديك شاگرد سمندريان نبودهام، اعتراف ميكنم ايشان از دور هميشه استادم بودهاند.
شكر خدا گودرزي ديگر كارگردان تئاتر هم گفت: دريغم ميآيد از آرزو به دلي، استاد نگويم.
او با اظهار تاسف از اين كه حميد سمندريان هميشه در حسرت اجراي نمايشنامهي زندگي «گاليله» ماند، ياد آورشد: روزي استاد را بسيار غمگين ديدم. ميگفت نميگذارند زندگي گاليله اجرا شود.
گودرزي ادامه داد: تئاتر ما هنرمندان بسيار بزرگي داشته اما بيادعا بايد بگويم بزرگترين معلم تئاتر ما حميد سمندريان است. معلمي بود كه زندگي را به ما نشان داد و زندگي روي صحنه را.
اصغر همت بازيگر تئاتر هم كه با قطعهي شعري سخنانش را آغاز كرد،گفت: اگر شرايط درستي در سياستگذاري فرهنگيمان داشتيم، هنرمندان اين گونه حسرت به دل نميماندند.
وي ادامه داد: حميد سمندريان هميشه با سياستبازي مخالف بود ، تئاتر را امري انساني مي دانست كه همه چيز را با خود دارد. او منتقد بود. معترض بود اما اهل سياست نبود. جزء تئاتر زير هيچ پرچمي نرفت.
همت اضافه كرد: اگر وضعيت تئاتر ما به سامان بود و اگر مديران دلسوزي داشتيم هنر ما اين گونه لطمه نميخورد و هنرمندان متخصص ما آرزو به دل نميرفتند. اگر فرهنگ و هنر به ساماني داشتيم روز درگذشت حميد سمندريان را عزاي ملي اعلام ميكرديم.
به گزارش ايسنا، حامد بهداد بازيگر سينما و تئاتر و يكي از شاگردان حميد سمندريان گفت: بيشك انسانيت در اين لحظه ما را دور هم جمع كرده ، جمع شدن ما از قلب و عشق ماست. من هم مثل شما شاگردياش را كردهام و احساس بزرگش را درك ميكنم. ميفهم چگونه اين پلهها را بالا و پايين رفت . خانم روستا ميگفت كه آقاي سمندريان گفته؛ «حالا كه خوب فكر ميكنم ميبينم همه را دوست دارم.» او همه را دوست داشت و همه دوستش داشتند.
بهداد اضافه كرد: امروز درك ميكنم كلمه چقدر از بيان احساس قاصر است. به ياد ميآورم استاد از الف و ب به ما گفت، خاطرهها و عشقهايمان با او آنقدر زياد است كه احساساتمان جا ميماند از بيان آن.
وي يادآور شد: آقاي سمندريان ميگفت: «اگر گاليله را اجرا نكنم دستم از قبر بالا ميآيد.». حالا همه دستهايمان را بالا ببريم.
به خواستهي بهداد حاضران دستشان را بالا بردند.
محمد يعقوبي ديگر نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر هم در سخنان كوتاهي گفت: آقاي سمندريان به ما ياد داد، زندگي تئاتر است و تئاتر زندگي است همه ما بازيگران تئاتري هستيم كه كارگردانش حميد سمندريان است، به خاطر كارگردانش دست بزنيد.
با اين سخن يعقوبي همهي حاضران به مدت چند دقيقه به احترام سمندريان دست زدند.
سعيد ذهني آهنگساز تئاتر هم اظهار تاسف كرد: دلم براي استادي تنگ ميشود كه هرگز غرور ، شخصيت و استعداد ما را ناديده نگرفت. به ياد ميآورم او چقدر منتظر بود تا بالاخره توانست نمايشي را اجرا كند. به ياد دارم با چه ذوقي صحنه را نگاه ميكرد. اين سكوت بزرگ را حس ميكنم و آرزو دارم روزي بزرگمردي دنبالرو او «گاليله» را اجرا كند و همهي ما قول بدهيم سركار ديگري نباشيم.
برزو ارجمند ديگر بازيگر تئاتر و سينما هم در سخنان كوتاهي يادآور شد: بچه كه بودم به پدرم ميگفتم استادت كيست ميگفت حميد سمندريان ، اين نام را از 4 – 5 سالگي شنيدهام. ناراحتم مثل خود استاد ديدن اجراي «گاليله» را ما هم به گور ميبريم.
مهشاد مخبري بازيگر تئاتر و تلويزيون در سخناني كوتاهي گفت: اين داغ را به جامعهي هنري ايران تسليت ميگويم. به تمام پدربزرگها و نوجوانهايي كه اين اواخر شاگرد استاد سمندريان بودند تسليت ميگويم.
اين هنرمند كه دچار تاثر بسيار شده بود با صدايي لرزان ادامه داد: تن همهي مان لرزيد. از دستش دادهايم. داغ گاليلهاش به دل خودش ماند. هنوز خيلي سمندريان در تئاتر داريم. خطاب به مسئولان ميگويم دو روز ديگر پشت اين تريبونها نايستيد و نگوييد چه حيف شد كه بهرام بيضايي، دكتر رفيعي و .... آرزوي فلان نمايشنامهها را به گور بردند.
محمودرضا رحيمي كارگردان تئاتر و مدرس دانشگاه در سخناني اظهار داشت: تئاتر ايران با نبودن حميد سمندريان دوباره يتيم شد. او در سه جبههي شرافت ، خانواده و آموزش بسيار زحمت كشيد.
وي با اشاره به وسواس بسيار حميد سمندريان در اجراي نمايشهايش ادامه داد: جاي تك تك تماشاگران روي صندليهاي سالن مينشست و به جاي همهي ما تئاتر را ميديد. او اين ازدحام تماشاگران را دوست ميداشت.
در مدتي كه در كنارش بودم همواره ميگفت ارزش تئاتر به انديشه است و بايد بتوانيم در شرايط خودش انديشه را به منصه ظهور برسانيم.
به گزارش ايسنا، در اين برنامه ژوبين قاضياني ديگر شاگرد حميد سمندريان ، يكي از شاگردان آموزشگاه حميد سمندريان مطلب كوتاهي را مطرح كرد.
در پايان اين برنامه، رضا گوران كه اجراي برنامه را بر عهده داشت، خطاب به حاضران گفت: تئاتر جاي تخيل است ، تخيل كنيم كه اجراي نمايش «گاليله» تمام شده است. آقاي سمندريان روي صحنه آمده و ما ميخواهيم تشويقش كنيم. استادمان را چگونه تشويق مي كنيم؟ با اين سخن بود كه هنرمندان، دانشجويان و هنرجويان آموزشگاه كف زدند. دست زدند، سوت زدند، هورا كشيدند، براي حميد سمندريان كه «گاليله» را اجرا نكرد. عكس استاد بود در دست شاگردانش كه از حاضران تشكر ميكرد و پاسخگوي احساسات تماشاگراني بود كه هرگز نمايش «گاليله» را نديدند.
حاضران، دانشجويان، هنرمندان دست ميزدند اما شانههايشان از گريه ميلرزيد، هورا ميكشيدند اما همهي صورتشان خيس اشك بود .....
اذان موذنزادهي اردبيلي كه پخش شد صداي دست كه بلند شد ديگر مراسم تمام شده بود، مراسمي كه محمد چرمشير، عبدالحي شماسي، هدايت هاشمي، الهام پاوهنژاد، زهرا صبري، هنگامه قاضياني، رويا ميرعلمي، آرش دادگر، همايون غني زاده، شيرين يزدان بخش، حميد پورآذري، نگار عابدي، محمد عاقبتي، عظيم موسوي، آيدا كيخايي، شهرام حقيقت دوست، محمد نوريزاد، اميرجعفري، احمد مهرانفر، فرزين محدث، جلالالدين معيريان، سينا رازاني، عليرضا ناصحي، هادي عامل، مسعود دلخواه و ... جزء حاضرانش بودند.
انتهاي پيام