يك تحليلگر روس معتقد است: تعامل بین ايران و روسيه در رابطه با افغانستان میتواند روابط روسی ـ ایرانی را زنده کرده و به این روابط تحرک جدیدی بدهد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، آلکساندر کوزنتسوف، در مقالهاي در پايگاه تحليلي خبري" ايران رو" نوشت: "محور افغانی یکی از محورهای کلیدی در سیاست خارجی ایران است که در میان اولویتهای دکترین سیاست خارجی ایران در مقام دوم بعد از عراق و منطقه خلیج فارس قرار دارد. تاریخ روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بین دو کشور از قدمت دو هزار و پانصد ساله برخوردار است. کافی است گفته شود که قسمت قابل ملاحظه سرزمین فعلی افغانستان بخشی از امپراطوریهای ایرانی هخامنشیان و ساسانیان را تشکیل میداد و شهر هرات افغانستان تا سال 1725یعنی زمان سقوط دولت صفویه، به ایران تعلق داشت.
طولاني بودن مرز ایران و افغانستان که پاسداری از آن کار سادهای نیست، اهمیت فوقالعاده محور افغانی برای تأمین امنیت جمهوری اسلامی ایران را تعیین میکند. روی کار آمدن جنبش طالبان در افغانستان در نیمه دوم دهه 1990 برای امنیت ایران خطر جدی به وجود آورد. قتل 9 دیپلمات ایرانی در شهر مزار شریف افغانستان در سال 1998 نزدیک بود به آغاز جنگ تمام عیار بین دو کشور منجر شود. علاوه بر آن، تهران نسبت به تجاوزات طالبان علیه متحدان سیاسی ایران یعنی هزارههای اهل تشیع و اسماعیلخان مالک منطقه هرات، حساسیت زیادی از خود نشان داد. کشتار غدارانه آیت الله مزاری شخصیت سیاسی هزاره در سال 1995 و قتل عام این قوم شیعه در سالهای بعد باعث رویارویی ایران با طالبان شد. اواخر سالهای 1990 ایران همراه با هند و روسیه از ائتلاف شمالی مخالف طالبان پشتیبانی ميكرد.
به همین علت برخورد تهران با اشغال آمریکایی افغانستان اواخر سال 2001 دوپهلو بود. از یک سو، ظهور نیروهای حریف راهبردی در این منطقه برای جناح شرقی ایرانی خطر ایجاد کرد. از سوی دیگر، سقوط رژیم افراطی وهابی در کابل باعث شد که نخبگان سیاسی ایران نفس راحتی بکشند. عدهای از کارشناسان سیاسی آمریکا خاطرنشان میكنند که حمایت ایران از عملیات ضدتروریستی در افغانستان در مرحله اول، میتوانست موجبات همکاری آمریکایی ـ ایرانی در محور افغانی و نزدیکی بعدی مواضع دو کشور در مورد مسایل دیگر را فراهم كند. ولی در سال 2002 دولت جرج بوش ایران را در «محور شرارت» گنجاند و بدین وسیله امیدها به سالمسازی روابط آمریکایی ـ ایرانی را نقشه بر آب کرد.
ایران از همان ابتدا آمادگی برای برقراری روابط دوستی و مشارکت با دولت حامد کرزای در کابل را از خود نشان میداد. در سال 2002 دولت جمهوری اسلامی ایران کمکهای اقتصادی 570 میلیون دلاری را در اختیار افغانستان گذاشت و در سال 2006، 100 میلیون دلار دیگر پرداخت شد. علاوه بر آن در سالهای 2010 ـ 2002 کمکهای انسانی ایران برای افغانستان بالغ بر یک میلیارد دلار شد. دو میلیون کارگر مهاجر افغانی در ایران کار میکنند. حوالههای پولی آنها برای خانوادههای کثیرالاولاد افغانی کمک زیادی محسوب ميشود.
از قرار معلوم، حفظ سه پایگاه نظامی آمریکایی در افغانستان (بگرام، شیندند و قندهار) تا سال 2024، جزو ترکیبی قرارداد آمریکایی ـ افغانی را تشکیل میدهد که در اجلاس ماه می سران ناتو در شیکاگو به کابل جهت ملاحظه و بررسي، تقدیم شد. نخبگان سیاسی ایرانی متوجه هستند که ادامه حضور نظامی آمریکا در کشور همسایه هدف برقراری نظارت راهبردی ایالات متحده بر آسیای مرکزی، چین و ایران را دنبال میکند.
بررسی موافقتنامه درباره شراکت راهبردی با ایالات متحده در جامعه افغانی تفرقه برانگیخت زیرا بخش عمده مردم مخالف حضور نظامی آمریکا در خاک افغانستان هستند. در این شرایط دولت کرزای به عامل غيرت ملي افغانی متوسل شده و آن را علیه ایران متوجه کرد. روز 21 ماه می 2012 در کابل عبدالواحد حکیمی، ريیس دفتر افغانی يك خبرگزاری ايراني توسط سرویسهای ویژه افغانستان بازداشت و به جایی نامعلوم برده شد. کرزای، ابوالفصل ظهروند، سفیر ایران در افغانستان را به اعمال نفوذ در اذهان نمایندگان مجلس افغانستان به منظور ممانعت از تصویب قرارداد آمریکایی ـ افغانی متهم کرد. روز 25 ماه می وزارت امور خارجه ایران در پاسخ به این اقدامات در بیانیهای نظر ایران درباره موافقتنامه درباره شراکت راهبردی بین ایالات متحده و افغانستان را تشریح کرد. رنگین دادفر سپانتا، مشاور امنیت ملی کرزای در هرات به بیانیه وزارت امور خارجه ایران پاسخ داد. وی از جمله اظهار كرد که ایران خطر افراط دینی و ملیگرایی را در منطقه گسترش میدهد که امضای موافقتنامه با ایالات متحده پاسخی به این رفتار شد.
ظهروند، سفیر ایران در کابل در واکنش به حملات لفظی این مقام بلندپایه افغانی، اظهار عقیده کرد که عواقب اجرای این موافقتنامه به افغانستان محدود نشده بلکه تأثير منطقهيی و فرامنطقهيی خواهد داشت. وی از دولت افغانستان خواهش كرد این سند را با دقت بیشتري بررسی کند. به عقیده سفیر، دولت افغانستان باید نگرانیهای ایران را در نظر گرفته و با عنایت به منافع ملت افغانستان و سایر کشورهای منطقه تصمیم خود را بگیرد.
موضع گیری ایران در قبال حل و فصل صلح آمیز و تثبیت اوضاع افغانستان با منافع و اهداف روسیه در این کشور کاملاً هم خوان است که همین امر موجبات همکاری سازنده و ثمربخش روسی ـ ایرانی در مورد مسأله افغانستان را فراهم می کند. به علاوه، تعامل بین دو کشور در رابطه با افغانستان میتواند روابط روسی ـ ایرانی را زنده کرده و به این روابط تحرک جدیدی بدهد."
انتهاي پيام