مجري برنامه «ورزش از نگاه دو» دربارهي لزوم حمايت مديران رسانه و كشور از مجريان و هنرمندان براي ايجاد گفتوگوهاي جذاب تلويزيوني، خاطرنشان كرد: هيچ مجري بدون حمايت مديران خود نميتواند از تركش تير منتقدان و يا افرادي كه ناراحت ميشوند و يا منافعشان به خطر ميافتد، در امان بماند.
پوريا تابان در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: اگر مديران سازمان صداوسيما پشت يك مجري نباشند ديگر مجري آزادي عمل ندارد؛ به عنوان مثال، من پويا تابان ـ به عنوان مجري ورزش از نگاه دو ـ اگر آقاي سجادي به عنوان تهيهكننده، مدير گروه اجتماعي شبكه دو، مدير شبكه دو (آقاي بخشيزاده)، آقاي دكتر دارابي و سپس مهندس ضرغامي پشت من نباشند، اصلا نميتوانم روي آنتن صحبت كنم و مدام بايد ترس و دلهره داشته باشم كه فلاني ناراحت ميشود.
وي ادامه داد: در كنار حمايت مديران، من به عنوان مجري بايد درك كنم كه سازمان صداوسيما هم ميتواند زير فشار انتقادات باشد؛ چرا كه در بيرون سلايق مختلفي داريم كه ميتواند روي سازمان صداوسيما فشار بياورد. مگر مديران ما چقدر ميتوانند فشارهاي بيروني را تحمل كنند؟ بنابراين مجري نبايد بهانهاي دست كسي بدهد. اگر من به عنوان مجري در بخشهايي از يك برنامه صحبتهاي غيرمنطقي كنم و فكر كنم كه اگر چندين انتقاد صحيح انجام دادم پس فرصت دارم و ميتوانم كه ترمز خودم را ببرم و تا آخر راه بروم، پس من هم در چنين شرايطي دست مديران را براي حمايت از خودم ميبندم و نبايد انتظار حمايت داشته باشم.
او با اعتقاد بر اينكه تلويزيون يك مكان عمومي و ملي است و نبايد هر حرفي را زد، خاطرنشان كرد: ما در تلويزيون به عنوان يك مكان عمومي و ملي اين حق را داريم كه انتقاد كنيم، حرف مردم را بزنيم و درددلها را بگوييم و همچنين در مقابل زيادهخواهيهاي يك رشته و بالعكس مظلوميت ساير رشتهها دفاع كنيم اما اين بدين معني نيست كه ما جايگاه و فرهنگسازي آن را فراموش كنيم و از ادبياتي استفاده كنيم كه تاثيرات منفي بر نسل جوان ما داشته باشد.
مجري برنامه «ورزش از نگاه دو» گفت: من مجري نميتوانم در تلويزيون از هر ادبياتي كه دلم خواست استفاده كنم، من قاضي نيستم و نميتوانم فردي را محاكمه كنم، وظيفه من به عنوان يك مجري اين است كه بايد يك برنامهي گفتوگو محور را به گونهاي پيش ببرم كه پرسش و پاسخهاي متعدد همراه با حفظ احترام مصاحبه شونده و همچنين شأن و منزلت تلويزيون و فرهنگ مردم پيش برود؛ قرار نيست من به به و چه چه فردي را بگويم و به اصطلاح عاميانه خودمان براي كسي نوشابه باز كنم، قرار نيست من به عنوان مجري كسي را به دار بكشم و او را به مشت و تير ببندم بلكه قرار است در يك برنامهي زنده گفتوگو محور من به عنوان مجري با حفظ فرهنگ ايراني و مسلمان به گونهاي برنامه را به روي آنتن ببرم كه نه تعريف و تمجيدي باشد و نه انتقاد صرف.
تابان در ادامه در پي صحبتهايش با تاكيد بر اينكه در برنامههاي گفتوگومحور نبايد شخصيت مصاحبه شونده را تخريب كرد، يادآور شد: پيش بردن يك برنامه به هنر مجري بستگي دارد و اگر به عنوان مثال از هر طرف بوم بيفتي ديگر هيچ كس نميتواند از من مجري حمايت كند.
وي با اشاره به چالش برنامههاي ورزشي تلويزيون همچون «90» گفت: غير از اين است كه ما بيشترين انتقادات و چالشها را در برنامه «90» فردوسيپور داشتيم؟ با وجود تمام احترامي كه براي عادل فردوسيپور قائلم، ولي آيا در تمامي اين 10 سال، مديران سازمان صداوسيما برنامه «90»را قطع كردند؟ پس اين حمايت از سوي مديران وجود دارد؛ اما در جاهايي هم منِ مجري بايد ترمز نبرم و پايم را از فرهنگ و ادبيات ايراني خارج نگذارم. من با ساير همكارانم كاري ندارم ولي منِ نوعي به عنوان مجري گاهي اين اشتباه را انجام دادم و معتقدم انتقاد كردن نبايد به معناي تخريب شخصيت باشد، من بايد با احترام فراوان و استفاده از كلمات درست ايرادات مصاحبه شونده را بازگو كنم اما با احترام نه با تخريب شخصيت.
همچنين او با بيان اينكه من خودم هم به عنوان مجري خاطرهي تلخي از برنامه «ورزش از نگاه دو» دارم، توضيح داد: چندي پيش مصاحبهاي كه با آقاي فتحاللهزاده ـ مديرعامل باشگاه استقلال ـ داشتم، بعد از اين گفتوگو در تمام روزنامهها و خبرگزاريها متن كامل مصاحبه من با ايشان منتشر شد اما حالا سوال من اين است كه آيا گفتوگوي بدي با آقاي فتحاللهزاده داشتم كه اتفاقي كه فكر نميكردم افتاد؟ جالب اينجاست كه من بعد از آن گفتوگو توسط يك روزنامه ورزشي متهم شدم به اينكه راه يك برنامهي ديگري را ميروم و قصد دارم به سمت تملق و تمجيد بروم؛ چرا و به چه دليل؟
گفتوگوي من با آقاي فتحاللهزاده غير از اين بود كه چهار سوال انتقادي پرسيدم و گفتم كه شما به اين دلايل در كارتان ناموفق بوديد و حالا به اين دلايل هم موفق عمل كرديد.
وظيفهي من به عنوان يك مجري اين است كه به طرف مقابلم احترام بگذارم. اگر يك نفر را بيادبانه مورد خطاب قرار دهم يعني مجري توانمنديام؟ آيا اگر من فردي را به اسم، با احترام خطاب كنم ولي از وي انتقاد كنم ايرادي دارد؟ آيا ايرادي دارد كه ما خوبيها و بديهاي يك فرد را بگوييم؟ من با هيچ كس تعارف ندارم هميشه در برنامه ورزش از نگاه دو هم نگاه انتقادگونه داشتيم و داريم و هميشه هم خوبيهاي مصاحبه شونده را گفتم و هم بديها و ايرادات او را مطرح كردم و سپس از خودش خواستم تا در مقابل انتقادات از خود دفاع كند.
مجري «ورزش از نگاه دو» در ادامهي گفتوگوي خود با ايسنا در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه آيا مديران رسانهي ملي نبايد در قبال ريسكهاي مجريان و هنرمندان و حتي اشتباهات آنها، سعهي صدر بيشتري نشان دهند، گفت: به فرض مثال من مجري در برخي جاها هستم كه خروجي ما بايد به گونهاي باشد كه ميتوانند سعهي صدر داشته باشند ولي تلويزيون جايي است كه تفاوت دارد. من با هنرمندان تلويزيون كاري ندارم و معتقدم اجراي زنده با برنامههاي توليدي زمين تا آسمان تفاوت دارد؛ در برنامههاي توليدي اگر اشتباهي از سوي مجري سر بزند قابل برطرف شدن است ولي در برنامههاي زنده كه به نظر من جزو سختترين مشاغل ممكن است فرصتي براي برطرف كردن اشتباه نيست. در اينگونه برنامهها فقط كافي است يك واژه در زبان نچرخد و خداي نكرده معني بدي را در جامعه بدهد آن وقت چطور مديران ميتوانند از مجري دفاع كنند؟
وي اضافه كرد: درست است كه مجري قصدي نداشته و مديران هم ميدانند كه مجري قصدي نداشته است اما مديران بازتاب در جامعه 70 ميليوني را چطور ميتوانند جمع كنند؛ بنابراين به همين خاطر مجبورند به ما مجريان متذكر شوند كه اشتباهي نكنيد كه قابل جمع كردن نباشد. من خودم شخصا به عنوان مجري كه سالهاست در تلويزيون حضور دارم گافهاي زيادي در اجراي برنامههاي زنده داشتم حتي ميتوانم قشنگترين گافهايم را بگويم و هيچ ابايي ندارم اما خدا را شكر گافهايم به گونهاي بود كه قابل جمع كردن بود و حتي گاهي پوزش هم طلبيدم اما برخي گافها بازتاب عجيبي در جامعه به راه مياندازد كه هيچ جوري نميتوان آن را جمع كرد.
او ادامه داد: برخي اتفاقات سطح فرهنگي كشور ما را نزول ميدهد و ادبياتي رد و بدل ميشود كه متاسفانه باعث ميشود مردم احساس كنند به سطح فرهنگيشان ضربه وارد شده است؛ مگر حضرت امام (ره) نفرمودند كه تلويزيون دانشگاه است، اين فرمايش بدين معني است كه مردم پاي كلاسهاي دانشگاه نشستهاند، من كاري با بالا و پايين بودن سطح برخي سريالها و برنامههاي تلويزيون ندارم، در حال حاضر به عنوان مثال برنامه «هفت» با يكسري تغييرات روبهرو شد اما آيا پس از اين همه سال كار كردن مديران ما در آن سعه صدر نداشتند؟
تابان با اشارهي مجدد به جنجالي بودن برنامههاي ورزشي تلويزيون خاطرنشان كرد: خيلي از برنامههاي تلويزيون ما جنجالي بودند ولي آيا واقعا همهي آنها در يكي ـ دو روز و يا چندين ماه به پايان رسيدند؟ پس مديران ما سعهي صدر داشتند. آيا شما تاكنون ديديد كه يك مجري روي آنتن بيايد و بعد از 10 بار اجرا يك دفعه از تلويزيون طرد شود؟ اما در برخي جاها من مجري عادت كردم و فكر ميكنم هر مسالهاي را ميتوانم روي آنتن بگويم. در صورتي كه آيا من در خانواده خودم ميتوانم تمام مسايل را با هر ادبياتي بگويم؟ پس نبايد توقع داشته باشم در تلويزيون هر چيزي را ميتوان گفت.
او در ادامه با تاكيد بر اينكه قصد ندارم از مديران و يا مجريان دفاع كنم، خاطرنشان كرد: با حرفهايم قصد حمايت از مديران و مجريان را ندارم. كار مجريان سخت است و از يك طرف به آنها حق مي دهم چرا كه ما وقتي روي آنتن ميرويم آن قدر عشق مردم را ميبينم و آن قدر ديده شدن در ميان مردم برايمان زيباست كه وقتي با اشتباه و يا بدون اشتباه برنامهمان به صورت كامل يا موقت به پايان ميرسد دچار افسردگي ميشويم و با بحران روحي روبهرو ميشويم چرا كه نميتوانيم نباشيم. به همين خاطر است كه بعضي از مجريان نميتوانند از تلويزيون و كار اجرا دل بكنند البته اين بدين معني نيست كه عاشق شهرت و ديده شدن هستند؟ بلكه يك فضايي در اجرا پديد ميآيد كه اگر برنامه به پايان برسد دچار افسردگي ميشويم. من شخصا دلم براي خودم و همكارانم ميسوزد.
وي در پاسخ به پرسشي ديگر مبني بر اينكه يك مجري براي جذابيت برنامههاي گفتوگو محور تا چه حد حق دارد وارد حريم شخصي مصاحبه شونده شود؟ به ايسنا گفت: مجري هيچ حقي ندارد وارد حريم خصوصي افراد شود. من در همين جا ميخواهم به يك نكته اعتراف كنم و فقط هم براي رفع سوء تفاهمات ايجاد شده ميگويم چرا كه برنامه دورخيز در حال حاضر به پايان رسيده است. در اين برنامه ما يكسري حواشي داشتيم كه به حاشيههاي زندگي هنرمندان ميپرداختيم و به نوعي در زندگيشان سرك ميكشيديم، حتي تعداد تجديديهاي آنها را هم مطرح ميكرديم و خيلي از مسايل پنهان زندگيشان را ميگفتيم اما همه آنها با رضايت و اجازه خودشان بود و ما هماهنگي كامل انجام ميشد اما من به شدت با ورود به حريم شخصي هر مسؤول بدون اجازه مخالف صد در صد هستم و اين كار را غير اصولي و غيرانساني ميدانم اما گاهي يك مسؤول و رفتار و مديريت او در جاهايي حريم عمومي محسوب ميشود مثل نوع مديريت، پولهايي كه خرج كارش ميكند و ... اما در كل هيچ مجري اجازه ورود به حريم خصوصي افراد را ندارد.
تابان در ادامه با اشاره به اتفاق اخيري كه براي مجري برنامه «ورزش از نگاه پنج» افتاد يادآور شد: من نميدانم براي مهدي واعظي چه اتفاقي افتاد و برنامه را نديدم و نميتواني قضاوت كنم اما بر اساس آنچه كه شنيدم و به خاطر اينكه او هم همكار من است از او دفاع كردم. بنابراين بعد از اين اتفاق، چندي پيش كه آقاي رويانيان مهمان تلفني برنامه «ورزش از نگاه دو» بود، به ايشان گفتم اگر از شما انتقاد كنم، شما مرا به سن كم محكوم نميكنيد؟! و ايشان در پاسخ به من گفتند اگر انتقاد منصفانه باشد خير؛ من تمام انتقاداتم را گفتم و ايشان هم پذيرفت و در پايان صحبتم به آقاي رويانيان گفتم ميخواهم يك بحث شخصي مطرح كنم و آن هم اين است كه آقاي رويانيان به نظر من شأن و منزلت مدير عامل محترم باشگاه پرسپوليس سردار رويانيان بالاتر از اين است كه در جاهايي آستانهي تحملش براي انتقاد به خاطر فشارهاي زيادي كه دارد پايين بيايد و با همكاران ما به گونهاي صحبت كند كه اين شائبه ايجاد شود كه آستانه تحمل آنها پايين است حالا ميخواهد اين فرد مهدي واعظي باشد، عادل فردوسيپور باشد و يا خود من باشم.
او به ايسنا گفت: ايشان در پي صحبتهاي من و اتفاق اخيري كه افتاد با كمال مهرباني صحبتهايم را تاييد كردند و پذيرفتند. من در اينجا از مهدي واعظي دفاع كردم و ايشان مهربانانه گفتند شما درست ميفرماييد. من اين كار را كردم ولي نميدانم واقعا چه اتفاقي براي مهدي واعظي افتاده است؟ چرا برنامه اجرا نميكند؟ شايد به خاطر دلايل ديگر باشند، نميدانم.
پوريا تابان در پايان صحبتهاي خود خاطرنشان كرد: صحبت از حمايت مديران است. بارها گفتهام كه حمايت مستقيم مديران در موفقيت يك مجري تاثير به سزايي دارد و حالا هر كس هر جور كه ميخواهد برداشت كند اما من اين حقيقت را بازگو ميكنم كه به شدت مديون تحمل و ميدان دادن به جوانان توسط سه مدير در صدا و سيما هستم. مهدي فرجي (مدير سابق شبكه دو كه اكنون مدير شبكه يك است)، علي بخشيزاده (مدير كنوني شبكه دو) و سعيد اشناب (مدير سابق گروه اجتماعي شبكه دو)؛ اگر اين سه مدير و دو تهيهكننده ديگر به نامهاي رضا صفدري و اصغر شريفكاظمي نبودند، امروز ديگر پويا تاباني وجود خارجي نداشت.
انتهاي پيام