سرمربي تيم ملي بسكتبال ايران انتقادها به ناكامي تيم ملي در قهرماني غرب آسيا را درست نميداند چرا كه معتقد است هدف تيمش قهرماني در جام ملتهاي سال آينده و صعود به جام جهاني است كه شكست در اين راه هيچ اهميتي ندارد.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، چند ماهي از آمدن سرمربي جديد تيم ملي بسكتبال و آغاز فعاليتش در ايران ميگذرد. مهمد بچيروويچ در شرايطي به ايران آمد و مسئوليت بسكتبال ايران را قبول كرد كه فدراسيون بسكتبال كانون انتقادات كارشناسان بود چرا كه تيم ملي سال گذشته در حالي كه بهترين تيم آسيا را در اختيار داشت سهميه المپيك را از دست داد. بچيروويچ كارش را با مليپوشان آغاز كرد و نخستين تجربهاش را در قهرماني غرب آسيا گذراند. جايي كه همه به دنبال دفاع از عنوان قهرماني بودند و ميخواستند سهميه جام استانكوويچ را به دست بياورند. با اين شرايط تيم ملي در اين رقابتها نيز ناكام بود اما سرمربي اسلونيايي از عملكرد بازيكنانش دفاع كرد و دومي در غرب آسيا را ناكامي ندانست چرا كه او معتقد است هدف بسكتبال ايران قهرماني در آسيا و صعود به جام جهاني است و در اين راه هيچ شكستي براي او اهميتي ندارد. او مي گويد بسكتبال ايران ديگر تشنه نيست و بايد خوني جديد به رگ هايش تزريق شود.
مهمد بچيروويچ با حضور در ايسنا درباره برنامه هايش و وضعيت تيم ملي به گفتوگو پرداخت كه مشروح آن را در ادامه ميخوانيد.
گفته بوديد بسكتبال ايران را ميشناختيد، با چه هدفي هدايت بسكتبال ايران را قبول كرديد؟
ـ درست است. با بسكتبال ايران از طريق جام استانكوويچ و جام جهاني تركيه آشنا بودم، ميدانستم ايران بسكتبالي حرفهاي در آسيا دارد و از بازيكناني قدرتمند و با پتانسيل بالا استفاده ميكند. زماني كه پيشنهاد هدايت تيم ملي ايران به من شد با صحبتهايي كه با مربيان قبلي تيم ملي داشتم، تصميمم را گرفتم و با اين هدف كه بسكتبال ايران را يك قدم به جلو ببرم اين مسئوليت را قبول كردم. فكر ميكنم بسكتبال ايران ساكن شده و بايد اين وضعيت را تغيير دهم و يك حركت رو به جلو براي اين ورزش ايران ايجاد كنم.
نخستين مسالهاي كه در بسكتبال ايران متوجه شديد چه بود؟
ـ ايران بازيكنان فيزيكي خوبي دارد كه از اين نظر قابل قبول هستند اما به تكنيك و تاكتيك نياز دارند. اين مسئله نيز با توجه به اينكه در سال تنها يك يا دو ماه بازيكنان در اختيار تيم ملي قرار دارند، بايد به وسيله باشگاهها مورد تاكيد قرار بگيرد و حل شود. بازيكنان ايراني در سال نزديك به 10 ماه در اختيار باشگاهها هستند و بايد توسط آنها از نظر تكنيكي و تاكتيكي نيز پيشرفت كنند. به عنوان يك مربي تنها هماهنگ كننده هستم و نبايد زمان كمي كه دارم را صرف آمادهسازي بازيكنان كنم. هماكنون ما مشكل را شناختهايم و بايد به دنبال راه حل باشيم. براي پيدا كردن راه حل نيز در ابتدا به يك ارتباط قوي نياز داريم. نكته مشخص سرمايهگذاري باشگاهها در ليگ ايران است و اين كه آنها نتيجه ميخواهند. وقتي نتيجه در اولويت باشد كار پايه انجام نميشود و به همين دليل بازيكنان جوان در باشگاههاي ايراني تنها تمرين ميكنند و تجربه بازي به دست نميآورند. با توجه به اينكه قرار است ما بازيكنان جوان را به تيم ملي تزريق كنيم، بايد با همان ارتباطي كه گفتم با باشگاهها برنامهريزي كرده و جوانان را نيز وارد عرصه مسابقه كنيم تا تجربه حضور در ميدان را نيز به دست بياورند.
اين تفكر شما با نتيجهگرا بودن باشگاهها هماهنگ است؟
ـ چه كار ميتوانم انجام دهم جز اينكه با باشگاهها هماهنگ باشم و از آنها بخواهم به جوانانشان بازي بدهند. اگر باشگاهها به بازيكنان جوان فرصت بدهند آنها پيشرفت ميكنند، در غير اين صورت كار ما در تيم ملي بيشتر خواهد شد. واقعيت اين است كه باشگاهها ميخواهند در كوتاهترين زمان به نتيجه برسند. پول ميدهند تا نتيجه بگيرند. استفاده از بازيكنان جوان براي آنها سخت است اما بايد قانع شوند كه اين بازيكنان نيز نياز به فرصت براي خودنمايي دارند. هماكنون بازيكنان ستاره و حرفهاي ايران همانند بازيكنان سراسر دنيا مراقب بدنهايشان هستند تا آسيب نبينند، به همين دليل نميتوانند بازدهي بازيكنان جوان را داشته باشند. به همين دليل ما در تيم ملي به دنبال بازيكناني هستيم كه با ميل به ميدان ميروند و با تمام توان مبارزه ميكنند و مراقب بدنشان با توجه به آن نگاه درآمدزايي نباشند.
پس با اين تفكر پس از غرب آسيا شاهد جوانگرايي تيم ملي خواهيم بود؟
ـ در ابتدا بايد بگويم احساس ستارهها را ميفهمم. يك بازيكن حرفهاي بايد مراقب بدنش باشد چون از اين راه پول درميآورد. من اين شرايط را ميفهمم اما بايد كاري كنيم كه بسكتبال ايران به سطحي برسد تا بازيكنان از حضور و تمرين در تيم ملي لذت ببرند. بايد تمرينهاي شادابي داشته باشند و با افتخار براي تيم ملي عرق بريزند. بايد فرهنگي ملي براي بسكتبال ايجاد كنيم. فرهنگي كه بازيكن با حضور در آن لذت ببرد و افتخار كند. اين فرهنگ با يك انرژي جديد در تيم ملي ايجاد خواهد شد.
به نظر من بازيكناني كه وارد تيم ملي ميشوند بايد يك انرژي جديد داشته باشند تا با تمام توان براي تيم ملي به ميدان بروند. دومين نكته اين است كه شما خيلي راحت ميگوييد جوانگرايي. اما اين مسئله در حرف آسان است. وارد كردن يك نسل جديد به تيم ملي در عمل دشوار خواهد بود. بايد توجه كنيم كه فدراسيون و مردم چقدر انتظار دارند. آيا خانواده بسكتبال تحمل باخت دارد؟ اگر نسل تيم ملي را به سرعت تغيير دهيم، دچار افت شديدي خواهيم شد، آيا جامعه بسكتبال تحمل اين مسئله را دارد؟ به همين دليل سعي ميكنيم گام به گام به سمت جوانگرايي حركت كنيم. هم نتيجه را از دست نخواهيم داد و هم بازيكنان جوان را وارد تيم خواهيم كرد. در قهرماني غرب آسيا دو بازيكن جوان داشتيم. محمد حسنزاده و محمد جمشيدي از جوانان تيم ملي بودند كه عملكرد قابل قبولي داشتند. روزبه ارغوان نيز بود.
طبيعت ورزش اين است كه يك ستاره تا هميشه در تيم ملي نميماند، به همين دليل ما در كنار حفظ نتيجه و جايگاه بسكتبال ايران بازيكنان جوان را نيز به تيم ملي تزريق ميكنيم. نكته با اهميت اينجاست كه بدانيم در چه مقطع زماني نتيجه براي ما اهميت دارد. هماكنون در تورنمنتهايي كه پيش رو داريم نتيجه اهميتي ندارد و به همين دليل از آنها استفاده خواهيم كرد و جوانان را وارد ميدان ميكنيم اما قهرماني آسيا در سال آينده كه انتخابي جام جهاني اسپانيا است، جايي نيست كه نتيجه را از دست بدهيم. بايد گام به گام وارد عمل شويم تا در آن زمان تيم ملي قدرتمندي داشته باشيم و قهرمان آسيا شويم.
يكي از مسائل روز بسكتبال اين است كه انگيزه مليپوشان از بين رفته و ديگر شاهد شادابي و طراوت تيم ملي بسكتبال نيستيم. بسكتبال ايران اين روزها نه خوب بازي ميكند و نه نتيجه ميگيرد. آيا با اين نظر موافق هستيد؟
ـ بله. اين حقيقت است. مليپوشان گرسنه نيستند. حريص پيروزي نيستند و اين مسئلهاي طبيعي است چرا كه تيم ملي بسكتبال ايران قهرماني آسيا را به دست آورده و در جام جهاني و المپيك نيز حضور داشته است و ديگر انگيزهاي براي تكرار آنها ندارد. مليپوشان دنبال پول هستند و اين طبيعت ورزش و در تمام دنيا رايج است. وظيفه من اين است كه يك خون تازه وارد رگهاي بسكتبال كنم. بايد چيز جديدي به آنها اضافه كنم تا كساني كه انگيزه مبارزه دارند، بتوانند در تيم ملي بدرخشند.
اين خون تازه براي بازيكنان جوان است يا باتجربهها نيز از آن سهمي ميبرند؟
ـ همه بازيكنان بسكتبال ايران. من به تيم و سيستم اعتقاد دارم. مهارت، تجربه، قدرت، هوش و تكنيكهاي فردي نيازهاي بسكتبال هستند اما آنها بايد در يك تيم معنا پيدا كنند. بايد همه در يك گروه مبارزه كنند چرا كه هيچ چيز به تنهايي ميسر نخواهد شد. اگر ما بتوانيم در تيم هماهنگ باشيم، برندهايم. ما در قهرماني غرب آسيا عملكردي گروهي داشتيم، همه بازيكنان درگير بودند، همه بازيكنان به ميدان رفتند و همه از پيروزي خوشحال و از باخت ناراحت شدند. اين همان چيزي است كه من ميخواهم. دوست ندارم در تيم من يك بازيكن 40 امتياز بياورد و ما برنده شويم، چرا كه من سيستم ميخواهم، بايد تيم من برنده مسابقه باشد. به همين دليل بهترينها را وارد عرصه ميكنم. هماكنون نيز اگر يك بازيكن تيم ملي جوانان خيلي خوب باشد، بدون هيچ ترس و واهمهاي او را وارد تركيب تيم ملي ميكنم چرا كه ميدانم براي جايگاهش مبارزه ميكند.
پس به دنبال بهترين ها هستيد.
سن براي من اهميتي ندارد. مهم چگونگي بازي است. بايد بازيكنان جوري كه من ميخواهم بازي كنند. ميخواهم بازيكنان درون تيم معنا پيدا كنند و كار گروهي را بفهمند. راه رسيدن به اين مسئله اين است كه مليپوشان هميشه جايگاهشان را در تيم ملي متزلزل ببينند. شايد برايتان جالب باشد، اعتقاد دارم كه هيچ وقت 12 بازيكن تيم ملي جزو تركيب تيم نيستند. ما شايد 80 بازيكن داشته باشيم كه هميشه در آستانه حضور در تركيب تيم ملي هستند. به همين دليل كسي نبايد خيالش راحت باشد. بايد همه سايه يك رقيب را احساس كنند و جايگاهشان را متزلزل ببينند و براي حفظش مبارزه كنند. تيم ملي ايران براي همه بسكتباليستهاي ايراني است. هر بازيكني از هر رده سني و از هر باشگاهي كه بتواند عملكرد خوبي داشته باشد وارد تيم ملي خواهد شد.
بيانگيزگي كه به آن اشاره كرديم، تنها در تيم ملي بسكتبال است يا جامعه بسكتبال ايران را فرا گرفته است؟
ـ بسكتبال ايران گشنه و جاهطلب است. شما مسائل را خوب بيان ميكنيد. يك نسل مثل صمد، آفاق، داوري، مهدي، حدادي و چند تن ديگر چند سالي است كه در كنار هم هستند و وقتي با هم وارد ميدان شوند بهترين خواهند بود. اما بايد توجه كنيم كه زماني ميرسد كه اين بازيكنان ديگر نميتوانند به ميدان بروند. نه از نظر بدني و نه از نظر رواني نميتوانند براي هميشه مليپوش بمانند. طبيعت ورزش آنها را كنار ميكشد. خوشبختانه اين مسئله را خودشان ميدانند و به جوانان نيز كمك ميكنند. مشكل بسكتبال ما اين است كه بازيكنان از ته قلبشان بازي نميكنند. بايد شرايطي ايجاد كنيم كه بازيكن به تيم ملي افتخار كند و از جانش براي پيروزي مايه بگذارد.
چگونه؟
تمرين مقدمه يك مسابقه است و اگر ما در آن سخت نگيريم در بازي نيز نميتوانيم سخت بگيريم. انگيزه از تمرين وارد تيم ملي ميشود و در مسابقه نيز وجود خواهد داشت.
اين مسئله را كمي بيشتر توضيح دهيد.
ـ ما درباره شخصيت افراد صحبت ميكنيم. شخصيتها متفاوت هستند. هر روز كه بيشتر با آنها ارتباط داشته باشيم، بيشتر آنها را ميشناسيم. وظيفه من به عنوان مربي تنها اين نيست كه بفهمم كدام بازيكنم شوتزن و كدام بازيكنم دريبل زن است. بايد شخصيت آنها را بشناسم و بدانم هر اتفاق چه شرايطي براي آنها ايجاد ميكند و آنها در آن اتفاق چه عكسالعملي خواهند داشت. بايد جز جز ويژگيهاي آنها را بشناسم. اين همان مسئلهاي است كه به آن تاكيد ميكنم كه خوشبختانه قهرماني غرب آسيا فرصت خوبي بود تا من به اين مسائل نزديك شوم.
جوانان فرصت بازي كردن در تيم ملي را دارند، آيا از سمت مليپوشان باتجربه حمايت ميشوند؟
ـ در ابتدا بايد بگويم كه هر كاري انجام ميدهم تا از نسل جديد بسكتبال ايران حمايت شود. رقابتي بين آنها وجود دارد كه طبيعي است. باتجربهها مي دانند براي هميشه نخواهند بود و با توجه به مبارزهاي كه جوانان ميكنند، پشتيبان آنها هستند. كاپيتان صمد در غرب آسيا عملكرد فوقالعادهاي داشت. او و همه بازيكنان به من و جوانان كمك كردند. خوشبختانه جو خوبي در تيم داريم و ارتباط بازيكنان نيز مناسب است. وقتي جوانان نتيجه ميگرفتند، باتجربهها خوشحال ميشدند و از آنها حمايت ميكردند. تاكنون هيچ چيز منفي از بازيكنانم نديدهام. مليپوشان ايران باتجربه عمل ميكنند.
پس از ناكامي در كسب سهميه المپيك خيلي از كارشناسان و حتي خود بازيكنان معتقد بودند ايران به غرور خودش باخت. آيا اين غرور به طور كامل از تيم ملي خارج شده است؟
ـ من درباره ووهان چيزي نميدانم. نميدانم پشت پرده چه اتفاقهايي افتاده است. شايد غرور دليل باخت ايران بود. من درباره بازي ايران و اردن در جام ملتها چيزهايي شنيدم اما بايد بپرسيم چرا اردن در آن تورنمنت آنقدر خوب بازي ميكرد؟ به نظر من بايد واقعبين باشيم. هماكنون در اروپا 10 تيم جزو بهترينها هستند اما هيچ كدام از آنها نميدانند قهرمان كيست. ما نبايد بايستيم و تنها نظارهگر باشيم. رقباي ما در حال سرمايهگذاري هستند و پيشرفت كردهاند. چرا فكر ميكنيم ايران بهترين است؟ هيچ كس نميتواند بين ايران، چين، كره جنوبي، لبنان يا فيليپين بهترين را انتخاب كند. همه اين تيمها رقيب يكديگرند و مبارزه ميكنند. ما بايد رو به جلو حركت كنيم. حريفان ما سرمايهگذاري ميكنند و اين مسئله در ايران كافي نيست. بايد سرمايهگذاريها بيشتر شود. به طور مثال از كرواسي خواستيم تا در يك تورنمنت در ايران حاضر شود. آنها در پاسخ گفتند به ما چه ميدهيد؟ چرا فكر ميكنيد شما خوب هستيد؟ ما به جاي ايران به چين سفر ميكنيم چرا كه آنها تمام هزينههاي ما را ميدهند و بهترين امكانات را در اختيارمان قرار ميدهند.
به همين دليل بايد توجه كنيم كه براي به دست آوردن هرچيزي بايد سرمايهگذاري كرد. ما فكر ميكنيم خوب هستيم اما چرا هيچ كس ما را دعوت نميكند تا در يك تورنمنت خارجي شركت كنيم؟ هماكنون تمام سفرهاي اروپايي تيم ملي جوانان از طريق رابطه فراهم شده است. با اين تفاسير بايد به انديشه، اهداف و سرمايهگذاري كشورهاي همسايه توجه كنيم.
به همان سوال نخستم بازگردم. چرا اردن در جام ملتهاي آسيا عملكرد فوقالعادهاي داشت؟ آنها المپيك را تنها به دليل دو امتياز از دست دادند. دليل آن نيز اين بود كه اردن دو ماه قبل از جام ملتها تمرينهايش را به عنوان يك تيم و بدون ستاره آغاز كرد. همه در كنار هم بودند و خواستند كه نتيجه بگيرند. اما ايران حتي براي شركت در قهرماني غرب آسيا نيز تنها 10 روز فرصت داشت و در نهايت نيز تمام رسانهها از ما انتقاد كردند. وقتي بازيكنان خسته و مصدوم است يا يك بازيكن در ايران نيست و با ما تمرين نميكند چگونه قهرمان غرب آسياست.
درباره جام ملتها اردن نيز شرايطي همانند ما داشت. حتي درباره غرب آسيا نيز لبناني كه ما را شكست داد فرصت زيادي براي تمرين نداشت و بازيكنانشان خسته بودند.
ـ اگر يك تيم ميخواهد نتيجه بگيرد بايد همه با هم باشند. هماكنون تيم ملي قرار است عازم تورنمنت تركيه شود. حدادي وضعيتش مشخص نيست. ارسلان نميتواند در تيم باشد. سامان ويسي نيز در ايران نيست. وقتي بازيكنان نيستند چه كار كنيم. بايد ابزار در اختيار من باشد تا من با آنها تمرين كنم و نتيجه بگيرم. در كنار ابزار بايد زمان نيز در اختيار ما باشد. ما به زمان و ابزار نياز داريم تا رشد كنيم و هماكنون خيلي زود است كه بخواهيم درباره وضعيت تيم ملي قضاوت كنيم. وقتي كسي ميخواهد نتيجه بگيرد خدا نيز به او كمك ميكند. بايد يك حركتي انجام دهيم تا موفق شويم. اردنيها خواستند و برنده شدند. حالا ما بايد در انديشه پيشرفت باشيم. بايد سيستم را در تيم ملي حاكم كنيم تا همانند تمامي تيمهاي مطرح دنيا با برنامه به سمت اهدافمان حركت كنيم.
بدون آمادگي كه نميشود كاري كرد، هماكنون يك سوال دارم. چرا هيچ كس نميپرسد بازيكنان تيم ملي كجا هستند؟ تركيه از ما خواسته تا با تمام قوا در تورنمنتش شركت كنيم. حالا اگر ما آماده نباشيم و در آن رقابتها با 40 امتياز به حريفمان ببازيم سال آينده از ما دعوت نخواهند كرد. غيبت بازيكنان در اردوي تيم ملي به هر دليلي كه باشد در ابتدا توهين به من و بعد به تيم ملي و پس از آن به بسكتبال ايران است.
در گذشته تيم ملي ما به گونهاي بود كه يك بازيكن دو روز قبل از مسابقهها به تركيب اضافه ميشد و به ميدان ميرفت.
ـ خير. اين شرايط تكرار نخواهد شد. بدون تمرين كه نميشود وارد ميدان شد. "درك نوتزيكي" يا "لبرون جيمز" هم كه باشد، بايد سر تمرين بيايد و در كنار همتيميهايش هماهنگ شود. نميشود يك بازيكن دو روز قبل از بازي بيايد و توقع فرصت داشته باشد. خير. او با سيستم من آشنا نيست، حتي اگر بهترين هم باشد در تركيب من جايي ندارد. آمادگي تيم بايد در قالب كار گروهي شكل بگيرد.
با توجه به اعتقاد شما به فعاليت گروهي پس ميتوان انتقاد بسياري از كارشناسان مبني بر اينكه شما دير به ايران آمديد را دوباره تكرار كنيم؟
ـ من دير به ايران نيامدم. فدراسيون به من گفت چه زماني بيايم و من دقيقا در همان تاريخ وارد ايران شدم، البته من از زماني كه قراردادم را بستم كارم را آغاز كردم. به آلمان رفتم و با كشورهاي اروپايي ارتباط گرفتم. حريفان آسيايي را آناليز كردم. با هماهنگي فدراسيون، در جام جهاني كوچك جوانان و در يك كلينيك مربيگري آلمان حاضر شدم. من از همان جا كارم را آغاز كردم. قرار است اگر تيم ملي جوانان ايران قهرمان آسيا شود، در سال آينده و پيش از جام جهاني تورنمنتي بين المللي در ايران برگزار كنيم و من همان جا از چند كشور اروپايي دعوت كردم. سوئد و يونان دو كشوري هستند كه آمادگيشان را به من اعلام كردند و منتظر برنامه و دعوتنامه ما هستند. به اميد خدا به محض قهرمان شدن جوانان در مغولستان برنامههايمان را به كشورهاي اروپايي براي تورنمنت بينالمللي در سال آينده اعلام خواهيم كرد.
به عنوان يك مربي حرفهاي آيا اين كه بگوييد فدراسيون زمان آمدن شما را اعلام كرده منطقي است؟
ـ در اين باره فكر نميكنم. 30 سال است كه مربيام و كارم را بلدم.ميدانم چه كسي ميتواند در تيم باشد و چه كسي جايي در تركيبم ندارد. فيلم بازي را ببينم ميفهمم كدام بازيكن چه كار ه است. تاكيد ميكنم آماده بودم تا هر زماني كه فدراسيون بگويد به ايران بيايم. به عنوان شخصي تازهوارد در بسكتبال ايران منتظر فدراسيون ماندم تا آنها زمان دقيق را به من بگويند. دوباره تاكيد ميكنم كه در اين مدت بيكار نبودم. دستيارم را انتخاب كردم و براي اين كار زمان زيادي را به مطالعه و ارزيابي رزومههاي مربيان اروپايي گذراندم كه در نهايت "بوبان ميتف" از مقدونيه به عنوان دستيارم انتخاب شد. در همين مدت با ايتاليا و تركيه نيز در ارتباط بوديم تا در تورنمنتهاي آنها شركت كنيم. به قول شما با اينكه دير كارمان را آغاز كرديم فكر ميكنم چند قدم جلو هستيم.
نسل قدرتمندي وارد تيم ملي ايران شد و بر ردههاي پايه سايه انداخت. آيا خانواده بسكتبال ما هماكنون نسلي در رده پايه دارد كه بتوانيم در آينده به آنها اعتماد كنيم؟
ـ بله، در بسكتبال ايران كار پايه به خوبي انجام شده است. در اين مسئله دوباره تكرار ميكنم كه بايد باشگاهها فعاليت كنند. فدراسيون نبايد بازيكنساز شود. باشگاه بايد بازيكنان را شناسايي و آنها را آموزش دهد و به بسكتبال ملي معرفي كند. وقتي من تنها مدت كوتاهي در كنار مليپوشان هستم چقدر ميتوانم كار كنم. آن زمان تنها فرصتي براي هماهنگي است. آمادگي فني، وظيفه باشگاههاست. من در تيم ملي تنها ميتوانم مهارتهاي يك بازيكن را 10 تا 30 درصد تغيير دهم اما كار ساختاري را نميتوانم انجام دهم. تغييرات و كار ساختاري وظيفه باشگاه و هماهنگي كار من است.
درباره پشتوانهسازي نيز بايد بگويم كه تيمهاي زير 18 سال و زير 16 سال را ديدهام، اين تيمها بازيكنان خوبي دارند و ما بايد از آنها استفاده كنيم. من درباره چيزي كه احساس ميكنم صحبت ميكنم، كار من روشن و واضح است و براي بسكتبال ايران تلاش خواهم كرد.
در اين راه از افراد بادانش كه شايد منتقد فدراسيون هستند و با اهالي فدراسيون رابطه خوبي ندارند نيز استفاده خواهيد كرد؟
ـ من كاري به اين مسائل ندارم. براي پيشرفت آمدهام و هر كس بخواهد و بتواند به تيم ملي كمك كند از او استفاده ميكنم. پيشرفت به اختلافها كاري ندارد. هر كس براي بسكتبال مناسب باشد به ما كمك خواهد كرد. پيش از اينكه سوالتان را بخواهيد به نوع ديگري بپرسيد بگويم كه به عنوان يك مربي وظيفه دارم به سوالات فني پاسخ شفاف بدهم اما سوال حاشيهاي از من نپرسيد. نميدانم با كدام مربي باشگاهي دوست هستيد (با خنده) و من نميتوانم در اين باره با شما صحبت كنم.
مربيان ايران را در مرحله نهايي و نيمه نهايي ليگ برتر چطور ديديد؟
ـ ايران مربيان خوبي دارد و آنها نتايج خوبي نيز كسب كردهاند اما بايد بگويم تمام مربيان همكاران من هستند من نميتوانم درباره همكارانم نظر بدهم. شايد آنها دوست نداشته باشند من درباره آنها نظر بدهم، همان طور كه من دوست ندارم آنها درباره من نظر بدهند.
در صحبتهايتان به مشورتي كه با ماتيچ و ترومن كرديد اشاره كرديد. آنها چه موضوعاتي را برايتان بيان كردند؟
ـ نظر آنها نسبت به بسكتبال ايران خوب بود. آنها گفتند كه ايران به اندازه كافي گرسنه نيست. نسل كنوني تيم ملي انگيزه برد ندارد و تشنه قهرماني نيست. به نظر من اين نسل چند سال ديگر بازي ميكند و حضورشان براي تيم ملي لازم است. اما بايد بازيكنان جوان به تيم ملي نزديك شوند. بازيكناني كه بدانند براي چه اهدافي وارد تيم شدهاند. دوست ندارم با 12 بازيكن كارم را آغاز كنم و با 12 بازيكن ديگر عازم رقابتها شوم، به همين دليل ميخواهم تيمي قدرتمند از همين ابتدا بسازم و در آينده نيز نتيجهاش را بگيرم. در بسكتبال 70 درصد انتخاب درست، 20 درصد برنامهريزي و 10 درصد مربي و تاكتيك است. به همين دليل بايد در انتخاب بازيكنان توجه زيادي بكنيم. بايد اين بازيكنان بزرگ در تيم ملي باشند چرا كه حضور آنها نتيجه بهتري ميدهد. روند كاري من اين گونه است كه همه بازيكنان را در اختيار خواهم داشت و از تمام ابزارهايم براي پيشرفت بسكتبال استفاده ميكنم.
ماتيچ و ترومن درباره رفتنشان از ايران صحبتي نكردند؟
ـ از آنها سوالي نكردم چون مسئلهاي شخصي بود، بايد خودم ميآمدم و مسئله را تجربه ميكردم.
برسيم به رقابتهاي قهرماني غرب آسيا، از نتيجه راضي بوديد؟
ـ بله. خيلي راضي هستم.
دستاوردتان چه بود؟
ـ اولين هدف من در اين رقابتها بردن اردن در خانهاش و پس از آن كسب سهميه استانكوويچ بود كه به آنها رسيدم. اما پس از اين رقابتها ديدم كه رسانهها چيزهاي ديگري مينويسند. بايد واقعبين باشيم. تيم ملي ايران از بازيكناني تشكيل ميشد كه بعد از رقابتهاي حساس ليگ تنها 5 روز استراحت كردند و من از آنها تشكر ميكنم. بازيكناني چون مهدي، صمد، آقاق و داوري تنها 5 روز استراحت كردند اما باز هم براي كمك به تيم ملي آماده بودند. در كنار اين مسئله بازيكنان ما با يك سيستم و مربي جديد كارشان را آغاز كردند و با 10 روز آشنايي كه داشتند نتيجه خوبي گرفتند. ما در اردن بازي به بازي بهتر شديم و قدرتمان را ثابت كرديم و اردن را شكست داديم.
اما برابر لبنان شكست خورديم.
ـ در ابتدا بگويم حدادي، ارسلان، موسي نبي پور و سامان ويسي را نداشتيم و با اين شرايط نايب قهرمان شديم. مهمترين هدف ما پيروزي برابر اردن و كسب سهميه بود كه به آن رسيديم. نكته ديگر مصدوميت بازيكنان در جريان رقابتها بود. جواد داوري و مهدي كامراني از كوارتر سوم بازي برابر لبنان مصدوم شدند و بازي نكردند و برابر سوريه و اردن تنها با آرن داودي به ميدان رفتيم.
اما آمار بازيها را كه سايت كنفدراسيون بسكتبال آسيا منتشر كرده نشان ميدهد جواد داوري در ديدار برابر اردن 15 دقيقه به ميدان رفته است.
ـ آنها واقعيت ندارند. غرب آسيا بدترين برنامهريزي و امكانات را دارد و اين اشتباهات نيز در آن طبيعي است. جواد داوري آسيب ديده بود و به اصرار ميخواست وارد زمين شود و من تنها براي شخصيتي كه داشت 3 دقيقه به او فرصت دادم. اين آمار درست نيست و شما ميتوانيد به دفتر من بياييد تا آمار دقيق را به شما نشان دهم.
رقابتهاي غرب آسيا را چطور ارزيابي كرديد؟
ـ همان طور كه گفتم بدترين برنامهريزي را غرب آسيا دارد. بدترين رفتارها را با ايران انجام ميدادند. بدترين داوريها را شاهد بوديم. حتي تابلوي 24 ثانيه نداشتيم و در نهايت نيز ميبينيم اطلاعات نادرست به مخاطبان ميدهند. درباره داوري كه تاكيد ميكنم فوقالعاده به ضرر ايران بود. در ديدار برابر لبنان آمار پنالتي آنها دوبرابر ايران شد. هر جا كه ميتوانستند به ضرر ما سوت ميزنند و اولين بازيكن مد نظرشان نيز صمد نيكخواه بهرامي بود. در يك صحنه صمد در زمين ما بود و داور سوتي به سود لبنانيها زد و بعد صمد را چهار خطا كرد. به داور گفتم بازيكن من اصلا در اين سمت ميدان نبود كه تو خطاي او را گرفتي كه خودش نيز فهميد چه اشتباهي كرده است آنها ميخواستند كه صمد را از ميدان خارج كنند و پس از آن به مهرههاي كليدي ما برسند. آنقدر وضعيت داوري بد بود كه در ديدار برابر اردن تاكتيك دفاعي را از نفر به نفر به منطقه تغيير دادم تا داوران نتوانند بازيكنان ما را از زمين خارج كنند. تازه از اروپا آمدهام و با اين شرايط آشنا نيستم. خوب شد كه وضعيت بسكتبال غرب آسيا را شناختم. اين شرايط برايم تازه بود و تازه فهميدهام چه كار بايد بكنم.
اين وضعيت را به آقاي مشحون كه رييس غرب آسيا هستند انتقال داديد؟
ـ بله، آقاي مشحون نيز اعتراض رسمي فدراسيون بسكتبال ايران را به آقاي خاجيريان اعلام كرد. من تنها از داشتن چنين بازيكناني افتخار ميكنم، بازيكناني كه در هر مسابقه 5 بر عليه 8 نفر بازي ميكردند چرا كه بايد برابر تيم داوري نيز مبارزه ميكردند. در نهايت بايد بگويم كه اينها بهانه نيست اما اگر داوري شرايط عادي بود ما لبنان را هم شكست ميداديم.
آيا هدف شما دفاع از عنوان قهرماني ايران در غرب آسيا نبود؟
ـ چه اهميتي دارد كه در غرب آسيا قهرمان شويم. هدف من چيز ديگري بود. بردن اردن و گرفتن سهميه استانكوويچ كه به آن رسيديم، هدف اصلي من قهرماني در جام ملتهاي سال آينده است و تا آن هدف در هر مسابقهاي كه باختيم نگران نخواهم بود و شما ميتوانيد هرچه ميخواهيد بنويسيد. هدف من قهرماني در آسيا و رسيدن به جام جهاني است. باخت برابر لبنان براي من اهميتي ندارد چرا كه هدف من تعيين شده و به آن اعتقاد دارم.
ميگوييد اردن را در خانهاش شكست داديد. آيا اين اردن با اردن جام ملتهاي آسيا يكي بود؟
ـ اردن و لبنان شرايط يكساني داشتند. اردن نيز تيم قدرتمندي بود كه ما آن را شكست داديم اما درباره لبنان بايد بگويم كه آنها 5 بازيكنشان از يك باشگاه هستند و حتي بسكتباليستهاي آمريكاييشان نيز در باشگاههاي لبنان بازي ميكنند و به همين دليل هماهنگ بودند. ما خسته بوديم و تنها 10 روز فرصت آمادهسازي داشتيم.
لبنان هم به اندازه شما فرصت آمادهسازي داشت و آنها نيز خسته بودند.
ـ بله اما آنها با بازيكنان و مربيان سابق خود وارد رقابتها شدند و به همين دليل هماهنگ بودند. آنها يكديگر را ميشناختند، ما تازه هستيم، به عنوان يك مربي جديد سيستم و روش جديد داشتم كه هماهنگ شدن تيم و من به زمان نياز دارد. تكرار ميكنم هدف من قهرماني آسيا و حضور در جام جهاني اسپانياست و غرب آسيا براي من اهميتي ندارد. به اين مسئله باارزش توجه كنيد كه اگر ما در غرب آسيا دوم نميشديم بايد از بازيهايي كه تيم ملي ايران پيش رويش داشت خداحافظي ميكرديم اما حالا سهميه جام استانكوويچ را كسب كردهايم و ميتوانيم دوباره خودمان را محك بزنيم. ميتوانيم دوباره سيستمها را تجربه كنيم و بيشتر با هم آشنا شويم.
برنامهتان براي جام استانكوويچ چيست؟
قصد دارم در اين رقابتها جوانان را به ژاپن اعزام كنم. ميخواهم به بازيكنان مهرام استراحت بدهم تا براي باشگاههاي آسيا آماده شوند. مهرام نماينده ايران است وبايد نتيجه خوبي بگيرد. با اين شرايط فكر كردم فرصت خوبي در اختيار بازيكنان جوان است تا بتوانند در ميداني بزرگ خودشان را محك بزنند.
آيا به بازيكنان كمكي مهرام نيز استراحت ميدهيد؟
ـ نميدانم مهرام قصد دارد از كدام بازيكنان استفاده كند اما ميگويم مهرام بايد با همه قدرت عازم لبنان شود چون نام بسكتبال ايران در ميان است. بايد مهرام را كمك كنيم تا قهرمان شود. بر همين اساس با مسئولان اين باشگاه صحبت خواهيم كرد و آنچه آنها نياز دارند را در اختيارشان قرار ميدهيم. نكتهاي كه بر آن تاكيد دارم اين است كه رسانهها ننويسند چرا در استانكوويچ باختيم، ما براي نتيجه به ژاپن نميرويم بلكه ميخواهيم آيندهمان را بسازيم. در اين رقابتها بزرگان بسكتبال نيستند و جا براي پشتوانههاي بسكتبال باز خواهد بود. پس نتيجه همانند زمان حضور صمد، آفاق، مهدي و حدادي نيست، آنها خستهاند و استراحت ميكنند.
نتيجه بازيكنان جوان را چطور پيشبيني ميكنيد؟
ـ واقعبين باشيم. بازيكنان خوبي داريم كه هنوز تجربه ندارند و بايد فرصت پيدا كرده تا رشد كنند. بازيكنان بسيار خوبي داريم كه به زمان نياز دارند. عجله نكنيد. اما تصور كنيد اگر من با بازيكنان بينام و نشان نتيجه بگيرم بيش از هر كس باشگاههاي ايران خوشحال ميشوند، چون ميتوانند بسكتباليستهاي قدرتمند با قيمت پايين به دست بياورند. بازيكناني كه ارزان هستند و نتيجه ميدهند. اما بايد بگويم كه من جادوگر نيستم و پيشرفت اين بازيكنان جوان به زمان نياز دارد.
نقش شما در تيمهاي ملي ردههاي ديگر چيست؟ آيا در مسابقهها روي نيمكت تيمهاي ملي جوانان و اميد مينشينيد؟
ـ خير ، مهران حاتمي سرمربي تيم بسكتبال جوانان و عباس آقاكوچكي سرمربي تيم ملي اميد هستند. نيمكت من در تيم ملي بزرگسالان است.
آيا به همراه تيم ملي جوانان به مغولستان ميرويد؟
ـ بله. من در آنجا حضور خواهم داشت و تيم را كمك ميكنم و به كادر فني مشاوره ميدهم. تمام تصميمها با مهران حاتمي است و من تنها قبل و بعد از بازي ميتوانم به او مشورت بدهم، در ورزش دو مربي نميتوانند روي يك نيمكت بنشينند.
نقش دستياران شما در تيم ملي بزرگسالان چگونه است؟
ـ ما در تمرين و بازي تيم هستيم. به عنوان سرمربي تصميمگيري با من است اما به نظرات و پيشنهادهاي آنها را گوش ميدهم. در تيم ملي وظايف تقسيم شده است و ما بايد تلاش كنيم تا يك تيم بمانيم. هماكنون تركيب كادر فني قدرتمند است و هماهنگي و ارتباط خوبي ديده ميشود. به عنوان سرمربي تيم ملي تصميمگيرندهام اما دستياران من در كنار من حضور دارند و وظايفشان را انجام ميدهند.
به عنوان سرمربي تيم ملي بسكتبال آيا در شهرستانها نيز براي پيدا كردن بازيكنان حاضر خواهيد شد؟
ـ ما بازيكنان را در قالبهاي تيمهاي ملي ردههاي متفاوت كنار يكديگر جمع ميكنيم. ما به دنبال ساخت بازيكن نيستيم، باشگاه بايد بازيكن بسازد و به تيم ملي معرفي كند.
اگر باشگاه اين كار را نكند؟
ـ در آن صورت بايد دست به كار شويم اما در اين باره بايد بگويم كه تنها براي بازيكنان بلند قامت فعاليت ميكنيم اما در كل بازيكن سازي وظيفه باشگاه است. به نظر من ما در پيدا كردن بازيكنان دورگه بايد تلاش كنيم، بازيكناني كه بتوانند به درد تيم ملي بخورند و به ما كمك كنند.
در اين رابطه اقدامي انجام دادهايد؟
ـ بله، اما قرار بود آقاي طاهري كارها را پيگيري كند كه متاسفانه نكرده است (باخنده).
رضا طاهري: بله، قرار بود با يك مدير برنامه عربي تماس بگيرم كه در آلمان گرفتم و با او صحبت كردم، او بازيكنان زيادي را ميشناسد كه به من گفت يك ليست از آنها تهيه خواهد كرد و در اختيار من قرار خواهد داد اما من پس از آن آنقدر درگير بودم كه نتوانستم اين كار را پيگيري كنم.
بچيروويچ: اشكالي ندارد. ميتوانيم به سرعت اين كار را انجام دهيم.
آقاي طاهري رابطه شما با سرمربي تيم ملي بسيار نزديك است؟
طاهري: بله، بچيروويچ همانند برادر بزرگ من است، واقعا نميخواستم به ايران بيايم و فقط به خاطر او اين مسئوليت را قبول كردم. كار او در ايران درست شود و بتواند ارتباط بگيرد، از ايران خواهم رفت. من جاي كسي را در بسكتبال نگرفتهام.
بچيروويچ خطاب به رضا طاهري: نميگذارم ايران را ترك كني، چه كسي ميخواهد به من كمك كند.
آقاي بچيروويچ ليگ NBA را پيگيري ميكرديد؟
ـ پيگيريام بيشتر درباره نتايج بود. بسكتبال آنها با ما متفاوت است و به همين دليل زياد با آنها رابطه ندارم. درباره بازي فينال نيز به اين دليل كه ميامي پر از ستاره بود دوست داشتم اوكلاهوما برنده ميدان باشد كه متاسفانه نشد.
فوتبال جام ملتهاي اروپا را چطور؟ آيا بازيها را دنبال ميكنيد؟
ـدر اردن كه بودم بازيها را ميديدم اما در ايران به دليل اينكه تلويزيون هتلم كوچك است نميتوانم به راحتي بازيها را دنبال كنم. اما فكر ميكنم اسپانيا مدعي اصلي است ولي دوست دارم آلمان قهرمان شود. آلمان تيمي سيستماتيك دارد كه براي من جالب است.
در پايان كلمههايي ميگوييم كه ميخواهيم نخستين جملهاي كه درباره آن به ذهنتان ميرسد را بيان كنيد.
بسكتبال: لذت
صمد نيكخواه بهرامي: بهترين بازيكن
رضا طاهري: برادر كوچك
محمود مشحون: دوست خوب
رسانه: مراقب باشيد
گفتوگو از خبرنگار ايسنا، عنايتالله حسينيان
انتهاي پيام