در ادامه دادگاه رسيدگي به پرونده اختلاس از بيمه ايران، «ب.ك» در جايگاه متهم قرار گرفت و اظهار كرد: اختلاس را نميپذيرم. كارشناسان شما فقط يك چك را به امضاي من پيدا كردند. من مسئول صدور چك نبودهام اما شما بيان ميكنيد كه چندين فقره چك به امضاي من صادر شده است. آن زمان امضاي دوم چك توسط من صورت ميگرفت زيرا من كارمند بودم و آنها به من دستور ميدادند و من نيز ناچار به تبعيت بودم.
به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ادامه، نماينده مدعيالعموم گفت: شما بارها در دفاعيات خود مطرح كردهايد كه اين موضوع به شما ربطي ندارد در حالي كه 16 فقره چك موجود است كه به امضاي شما صادر شده است و آقاي «ع» بيان ميكند كه چكها را از شما دريافت كرده و با كسر 10 درصد، مابقي را به شما بازگردانده است.
«ب.ك» در پاسخ به اظهارات نماينده مدعيالعموم گفت: من در سال 87 حق امضا نداشتم.
نماينده مدعيالعموم از متهم در خصوص رابطه وي با آقاي «ف.د» سوال كرد كه وي گفت: با آقاي «ف.د» معاملهاي براي خريد مغازه انجام داده بودم.
نماينده مدعيالعموم در واكنش به پاسخ وي تصريح كرد: مغازهاي در كار نبود. شما براي رد گم كردن با سندسازي و جعل، مبالغ مذكور را با مبلغ خسارت تهاتر كردهايد و بدهكار سند بيمه را خسارتهاي جعلي قرار دادهايد.
وي افزود: شما در پاسخ به اين سوال كه آيا با آقاي «ف.د» رابطه مالي داشتهايد، ميگوييد بله اما آقاي «ف.د» در پاسخ به اين سوال ميگويد من آقاي «ب.ك» را نميشناختم و با وي هيچ ارتباطي نداشتم.
«ب.ك» گفت: تخلفي را كه در كرج و فاطمي صورت گرفته كارمندي كه چند روز از زمان آغاز به كارش نگذشته باشد نيز ميتواند انجام دهد. در اينجا ضعف دستگاههاي نظارتي به خوبي مشخص ميشود.
در ادامه، قاضي مديرخراساني از «ح» خواست به عنوان مطلع در جايگاه قرار گيرد و در رابطه با اظهارات «ب.ك» توضيح دهد كه وي گفت: آقاي «ب.ك» مسئول حسابداري بودند و من با وي هيچ مراوده مالي نداشتم.
قاضي مديرخراساني بار ديگر اتهامات «ب.ك» را به وي تفهيم كرد و از او خواست كه آخرين دفاعيات خود را بيان كند.
اين متهم در آخرين دفاع از خود گفت: من كيفرخواست را قبول ندارم و معتقدم كه اشتباه صادر شده است. من يك پادوي حسابداري بودم اما منظور اين نبود كه كار حسابداري بلد نيستم.
بر اساس اين گزارش، در ادامه قاضي مديرخراساني از «غ.و» خواست كه در جايگاه قرار گيرد و به بيان آخرين دفاعيات خود بپردازد كه متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: آقاي «د.ف» در اظهارات خود بيان كرده است كه 100 ميليون تومان به من پول داده است. اين در حالي است كه اگر كل دارايي من را جمع كنيد به 100 ميليون تومان نميرسد. آقاي «د.ف» بارها به دنبال تطميع من بود. او بايد براي كسري 100 ميليون تومانش به جاهايي كه انعام داده برود. آقاي «د.ف» بيايد توضيح دهد كه چرا برادرش را به شهر ما و به دنبال من فرستاد؟ من خواهشم از آقاي «د.ف» اين است كه صداقت داشته باشد.
وي تاكيد كرد: من هيچ جعلي انجام ندادهام و ريالي از بيتالمال را صاحب نشدهام. بنده 24 سال سابقه كار در بيمه ايران را دارم. در طول سالهاي فعاليت حق امضا داشتم اما هيچوقت از اين موضوع سوء استفاده نكردم. از سن 14 سالگي در جبهه به صورت بسيجي حضور داشتم و پس از استخدام بيمه كوشيدم كه با حفظ مقام جانبازي در مبارزه با چنين اعمالي گام بردارم.
وي در پايان گفت: در روزگاري كه اختلاس كلمهاي عادي شده و من به خاطر اينكه همكاري با آنها را نپذيرفتهام امّل خوانده شدم. خدا را شاكرم كه با اين گروه همكاري نكردم.
انتهاي پيام