در ادامه جلسه رسيدگي به پرونده فساد كلان مالي، مهآفريد اميرخسروي اظهار كرد: آقاي خاوري با پورويي تمام به من ميگويد براي اينكه سقف اعتبارات را بالا ببريم بايد به من پول بدهيد، اين سوال اينجا مطرح ميشود كه آقاي خاوري را چه كساني فراري دادهاند؟ اگر در جلسه بعد اين افراد به دادگاه نيايند و خود را معرفي نكنند، من قطعا نام آنها را فاش خواهم كرد.
به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، وي ادامه داد: آقاي "م.ر" از مسولان مجمع تشخيص مصلحت نظام در منزلش، پارك لويزان، دفترش و در خيابان ظفر با من ملاقات و جلسههايي را داشته است. من يك هشداري را در جلسه بعد به اين افراد ميدهم تا خودشان به دادگاه بيايند و همه چيز را بيان كنند.
قاضي سراج گفت: آيا دو هزار و 800 ميليارد تومان از سيستم خارج شده است؟ متهم گفت: چرا وقتي اسم افراد شاخص ميآيد اجازه نميدهيد حرفمان را تمام كنيم. قاضي گفت: من چنين چيزي نگفتهام و وظيفه من فقط تفهيم اتهام است.
مهآفريد ادامه داد: جرم من افساد فيالارض است و بايد دلايل آن را بازگو كنم. همچنين من از اين مبلغ اطلاعي نداشتم.
اين متهم افزود: كساني كه يك ميليارد دلار به من معرفينامه ميدهند و به من ميگويند كه بروم گوشت وارد كنم و تحريم را دور بزنم كجا هستند؟ قاضي سراج گفت: همه اسامي كه شما بيان كرديد ممكن است عليه شما ادعاهايي را داشته باشند.
متهم در پاسخ گفت: اشكالي ندارد. متهم ادامه داد: آقاي معاون وزير اقتصاد در امور بانكي و بيمه از وزير اقتصاد 300 ميليارد تومان معرفينامه براي بانك صنعت و معدن گرفته است و همه اين كارها براي اين بوده كه سهامدار بانك آريا شود.
قاضي سراج گفت: ميليارد يا ميليون؟ متهم پاسخ داد: ميليارد. ما با مبلغ ميليون كاري نداريم.
متهم ادامه داد: من از هفت صبح تا 12 شب كار كردم و اينكه اين آقايان خود را اينگونه كنار كشيدند كار خوبي نيست. همچنين به من گفتند كه تيم استقلال اهواز سقوط كرده و بيا براي اهواز تيمي خريداري كن. اين افراد كه اين پيشنهادها را به من ميدادند كجا هستند. همچنين اين افراد به من گفتند كه فولاد خرمشهر كه همه مدارك آن موجود است، بخرم و كار كنم و مشكل لوله اهواز را كه بدهكار است برطرف كنم. اگر من اين كارها را انجام نميدادم اين شركت كلي به دولت بدهي داشت. همچنين گروه ملي را به اصرار آقايان دولتي خريداري كردم.
فراهاني نماينده دادستان گفت: چه كسي به تو گفت كه گروه ملي را خريداري كن؟ متهم پاسخ داد: در جلسه آينده ميگويم. شما كه اين همه مدت صبر كردهايد، يك هفته ديگر هم صبر كنيد.
متهم افزود: در اين پرونده هيچ چيز را نميشود از هم منفك كرد و همه چيز به هم ربط دارد. من براي كشورم فعاليت كردم و همه در جريان كارهاي من بودند كه من چه كارهايي را انجام ميدهم. مديركل صنعت وزارت اطلاعات آقاي "ش" با من جلسه گذاشت و گفت ما از همه چيز مطلع هستيم و فعاليتهاي گروه اميرمنصور آريا مشخص است.
وي ادامه داد: من يك روز با رييس كل بانك مركزي آقاي "ب" وقت ملاقات داشتم كه آقاي "ك" در همان روز به من خبر ميدهد كه LCها بدون مجوز است.
قاضي سراج گفت: آقاي "ك" اين موضوع را نميدانسته و وقتي بازرسين اين موضوع را به او ميگويند، او گريه ميكند. متهم با لبخند پاسخ داد: ما هم همه كودك هستيم و اينها را باور ميكنيم.
مهآفريد افزود: بانك مركزي نامهاي به بانك ملي ميزند و ميگويد كه بايد ظرف يك ماه تمام بدهيهاي خود را پرداخت كند. من به آقاي "س" گفتم كه افرادي از من پول ميخواهند اما اين فرد فقط سرش را تكان داد. من در رابطه با اين موضوع به هر مسئولي در اين كشور گفتم كه از من پولي را ميخواهند به جاي اينكه به من كمك كنند، تنها سرشان را تكان ميدادند.
مهآفريد تصريح كرد: آقاي "الف" بيان كردند كه چهار ماه ديگر كار گروه اميرمنصور تمام است و زمين ميخورد. آقاي "الف" از كجا اين موضوع را ميدانسته، كسي جرات نميكند به گروه آقاي "الف" نزديك شود و همه اين حرفها بر اين اساس بوده است كه يكسري از افراد پشت نظام سنگر گرفتهاند و به اسم نظام دارند از نظام جمهوري اسلامي ايران سوء استفاده ميكنند، اين افراد به اسم نظام پول ميگيرند و رشوه ميدهند و رشوه ميگيرند.
وي افزود: از كجا اطلاع داشتم كه آقاي "الف" با آقاي خاوري چه ارتباطي داشته، در حالي كه وي رابط آقاي خاوري در وزارت اطلاعات بوده است. در اين قضيه به آقاي "الف" ميگويم كه نماينده شما در بانك مركزي اشكال ايجاد ميكند و درخواست پول كرده ولي وي تنها به من ميگويد كه ايشان آدم خوبي است. اين اطلاعات را آقاي حسن سلطاني به من داده است.
قاضي سراج پرسيد: چرا «ح.س» فرار كرد؟ متهم پاسخ داد: من ضامن او نيستم.
اين متهم افزود: روز جمعه 90/5/14 حكم بازداشت من صادر ميشود و آقاي "ش" كارمند سابق وزارت اطلاعات به من ميگويد كه از كشور خارج شو و من براي احتياط به آقاي مهرگان گفتم كه از كشور خارج شود زيرا آقاي مهرگان اشتباهي را مرتكب نشده بود. افرادي ميخواستند كه ما فرار كنيم اما من اين كار را نكردم و به كشورم افتخار ميكنم.
قاضي با لبخند گفت: چقدر نيرو داشتي كه همه به تو اطلاعرساني ميكنن؟ متهم افزود: من نيرويي در هيچ جا نداشتم.
مهآفريد ادامه داد: تمام دوستان من در خارج از كشور مشغول به كار بودند اما من تا سال 86 حتي پاسپورت نداشتم چون به كشورم علاقهمند بودم و به آن ايمان داشتم.
متهم افزود: آقاياني كه در قوه قضاييه هستند اشكالاتي دارند.
قاضي سراج گفت: نام آنها را بگو، شما كه نام آقاي "الف" را گفتيد مابقي را نيز بگوييد. متهم بار ديگر تكرار كرد كه هفته ديگر همه اسامي را خواهم گفت.
قاضي سراج بيان كرد: هفته ديگري وجود ندارد. امروز همه چيز را بايد بگوي و تا شب هر چه ميخواهي ميتواني بگويي.
در وسط جلسه دادگاه، "الف. ج" با عصبانيت خطاب به مهآفريد گفت: امروز اگر حرفي را نگويي، اشتباه ميكني. تو را به روح پدرت قسم ميدهم كه همه چيز را بگو. از هيچ چيز نترس و نام تمام افرادي كه را ميشناسي بيان كن.
متهم با خونسردي ادامه داد: اين افراد ميخواستند من از كشور فرار كنم تا آقاي خاوري فرار نكند زيرا اگر آقاي خاوري در كشور ميماند خيلي از سرخطها را ميتوانست روشن كند بنابراين نبايد ميماند.
وي ادامه داد: در تمام اين مدتي كه كار كردم هيچگاه هدفم خرابكاري نبوده است و در فكر كار بودهام و سابقه من اين حرف من مرا تاييد ميكند.
مهآفريد در رابطه با 8 ميلياردي كه به آقاي "ن" داده است، گفت: بحث ما، بحث تنزيل نبوده بلكه بحث معاملات بوده كه ما معمولا جنس مدتدار خريداري ميكرديم و آقايان سودي را تعيين ميكردند كه آقاي "ن" اين سود را به صورت نقدي از من دريافت ميكرد و من آن را پرداخت ميكردم.
قاضي سراج گفت: اين مبلغ در چند كيف بوده؟ متهم پاسخ داد: دقيقا نميدانم.
ادامه دارد...