در ادامه دوازدهمين جلسه دادگاه رسيدگي به پرونده فساد بزرگ مالي، قاضي سراج به تفهيم اتهامات عليه مهآفريد اميرخسروي ـ مديرعامل شركت اميرمنصور آريا ـ پرداخت.
به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افساد فيالارض از طريق اخلال در نظام اقتصادي كشور و اخذ ميلياردها تومان وجوه غيرقانوني به مبلغ 28 تريليون و 544 ميليارد و 400 ميليون ريال، شركت در پولشويي و 36 فقره گشايش LCهاي صادره و مصرف آن در جهت تاسيس بانك آريا و تاسيس شركتهاي جديد و خروج برخي از سرمايههاي كشور به خارج و پرداخت رشوه، به عنوان اتهامات اين متهم قرائت شد.
در ادامه، اميرخسروي در جايگاه قرار گرفت و در رابطه با مبلغ 24 ميليارد و 500 ميليون رشوه كه به آقاي «ك» پرداخت كرده است، توضيح داد: از روز اولي كه بازداشت شدم بيان كردم اين مبلغ را به عنوان خيريه به آقاي «ك» پرداخت كردم و با دستهچك شخصي خودم پرداخت شده است.
وي در رابطه با مجوزها اظهار كرد: در اين رابطه هيچ وقت هيچ مصوبهاي از طريق بانك صادرات به ما ارسال نشد. آقاي «ك» به صورت شفاهي مصوباتي را به ما ابلاغ ميكردند و ما درخواست را به شعبه ارائه ميكرديم.
مهآفريد افزود: معاون شعبه گروه ملي كه تمام امضاها را زده است بيان ميكند كه از اين مسائل خبر نداشته است. آخر چگونه ميشود كه وي از مسائل بيخبر باشد و من بايد از مجوز نداشتنها اطلاع داشته باشم؟
وي از رييس دادگاه خواست كه رييس اتاق سوئيفت بانك صادرات را احضار كنند و از او بپرسند كه از چه كسي اجازه ميگرفتند يا اينكه از رييس بانك كيش بپرسند كه براي امضاها از چه كسي اجازه ميگرفته است.
اميرخسروي اظهار كرد: من به عنوان خريدار جنس بودم و هيچ وقت در بحث تنزيل دخالتي نداشتم. گروه ملي فولاد خريدار بوده و در اين قضايا وقتي گشايش انجام ميشد بر اساس قواعد بانك مركزي بود بنابراين مگر من ميتوانم دخالتي داشته باشم زيرا من خريد مدتدار انجام دادهام و در اين خريد بحث تنزيل و تحصيل پرداخت آن به من مربوط ميشود؟
قاضي سراج از «ك» خواست بار ديگر در جايگاه حاضر شود و اظهارات خود را بازگو كند.
قاضي سراج گفت: من ميدانم شما تحت فشار هستيد و پرونده ما پروندهاي اسنادي است. همچنين انكار بعد از اقرار اهميتي ندارد و من غير از واقعيت چيزي از شما نميخواهم. مهآفريد اميرخسروي ميگويد از LCها اطلاع نداشته است. در اين رابطه توضيحات خود را بيان كنيد.
«س.ك» در جايگاه حاضر شد و گفت: آقاي اميرخسروي ميگويد كه من از ابتدا اين مساله را نميدانستم. من از ابتداي كار طرف آقاي اميرخسروي نبودم و با آقاي «ر» كار ميكردم. من به آقاي «ر» چندين بار گفتم كه اين موارد مجوز ندارد. همچنين با آقاي «ش»، آقاي «ر» و آقاي «د» در اين رابطه جلساتي گذاشتيم و آقاي «د» به صورت نماينده آقاي مهآفريد در آن جلسات شركت داشت.
اين متهم افزود: از اينكه آقاي خسروي ميگويد از اين ماجرا اطلاعي نداشتهام، تعجب ميكنم زيرا از يك جايي به آقاي «ر» اعلام شده كه اين كار را انجام دهد.
در ادامه جلسه دادگاه، «ر» در جايگاه قرار گرفت و گفت: مطالبي كه آقاي «ك» ميگويد، بايد بگويم كه واقعي نيست زيرا در رفت و آمدهايي كه آقاي «ر» به تهران داشتند، در مورد مسائل سياسي بحث نميكردند و قطعا در رابطه با همين مسائل صحبت ميكردند.
وي ادامه داد: گشايش LCها با شمش فولاد خوزستان آغاز شد و آقاي «ك» تمام LCها را به آقاي «س» نشان ميداد. آقاي «س» ابتدا از اميرخسروي ميپرسيد كه كجا گشايش صورت گيرد و اميرخسروي در پاسخ ميگفت در بانك صادرات. آن وقت آقاي «س» به آقاي «ك» اطلاعات را ميداد مبني بر اينكه مهآفريد گفته در بانك صادرات LCها گشايش شود و آقاي «ك» بيان ميكرد كه گشايشها صورت گيرد.
اين متهم افزود: در اواخر سال 90 گشايشها زياد شده بود. من آقاي «ك» را به دفتر آوردم و گفتم كه بيان شده اين فاكتورها ايراد دارد. از وي خواهش كردم كه يا تو نبايد گشايش انجام دهي يا من نبايد امضا كنم زيرا من اگر بخواهم به اميرخسروي بگويم، بينمان مشاجرهاي پيش ميآِيد اما وي بدون توجه به اخطار من به كار خود ادامه ميداد.
وي افزود: در سيام تيرماه اين موضوع را متوجه شدم. در اين راستا اعتراض كردم و آقاي «ك» و آقاي «ش» هر دو يك جواب به من دادند و گفتند آقاي خسروي گفته است مساله را حل خواهم كرد.
ادامه دارد...