در ادامه دهمين جلسه دادگاه فساد بزرگ مالي قاضي سراج از نماينده دادستان خواست تا در جايگاه حاضر شود و كيفرخواست "ر. الف" را قرائت كند. رضا نجفي نماينده دادستان نيز در جايگاه قرار گرفت و متن كيفرخواست صادره عليه "ر.الف" را قرائت كرد.
به گزارش خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،"ر.الف" مديرعامل شركت آهن فولاد لوشان است. اتهام وي نيز شركت در اخلال در نظم اقتصادي كشور از طريق مشاركت معاملات صوري و كلاهبرداري در منابع بانكي و تحصيل مال از طريق نامشروع به نفع گروه اميرمنصور آريا به مبلغ يك هزار و 49 ميليارد ريال، شركت در پولشويي در عوايد حاصل از جرم موضوع تعداد شش فقره گشايش اعتبارات اسنادي صادره از بانك صادرات اهواز به مبلغ يك هزار و 49 ميليارد ريال است.
پس از قرائت كيفرخواست، قاضي سراج به تفهيم موارد اتهامي به "ر.الف" مديرعامل شركت آهن فولاد لوشان پرداخت و از او پرسيد آيا اين اتهامات وارده را قبول دارد يا خير؟ كه متهم پاسخ داد: به هيچ وجه اين اتهامات را قبول ندارم زيرا من هيچ اقدامي انجام ندادم، نه پيشفاكتور امضا كردم و نه در تنزيل پول نقشي داشتم. من يكي از مديران باسابقه صنعت در كشور هستم و از سال 88 با گروه آريا آشنا شدم. انگيزه من براي همكاري با اين گروه به اين جهت بود كه اين گروه كارهاي جذابي را انجام ميداد كه برابر بود با تلاشهاي توامان من، زيرا من در اين چندين سال خدمتم روزي كمتر از 14 ساعت كار نكردم و اين انگيزه باعث شد كه من با گروه اميرمنصور آريا كار كنم و در واقع اين تجربه، اولين تجربه من با گروه خصوصي بود.
وي ادامه داد: من جلسات متعددي را با اميرمنصور آريا داشتم كه تمامي اين جلسات براي پيشرفت پروژهها بوده و هر كسي كه ادعا كند كه من با اين شخص جلسهاي در خصوص مسائل مالي داشتم اشتباه ميكند.
اين متهم افزود: رييس هيات مديره اين شركت «م» و اميرخسروي بوده و نايب رييس هيات مديره آقاي «س» بوده و من فقط به عنوان مديرعامل آنجا بودم و امضاهايي كه در اين شركت انجام ميشد امضاهاي دو عضو هيات مديره بوده است و حتي ممكن بود در اين راستا اتفاقاتي در شركت بيفتد و مديرعامل بيخبر باشد.
در اين هنگام قاضي سراج از متهم پرسيد: اين شركت چند مهر داشته است؟
متهم پاسخ داد: اين شركت تا آنجا كه من مطلع هستم يك عدد مهر داشته و آن نزد آقاي «م» بوده و همه اين امضاها به دستور آقاي «م» صورت ميگرفت و اختيار تام با هيات رييسه بوده، نه مديرعامل.
وي در مورد هلدينگ افزود: تمام كارها در شركت هلدينگ متمركز بوده و همه اسناد و اعتبارات خارجي ما توسط شركت تجارت گستران صورت ميگرفته است.
اين متهم در خصوص شش فقره LC باز شده افزود: شش فقره LC باز شده بود كه بعد از دستگيري اميرخسروي حسابهاي هلدينگ بسته شده بود به همين خاطر ما مساله را پيگيري كرديم و ما خواستيم كه پولها را پرداخت كنيم كه گفتند حسابها بسته است و نميتوانيد اين كار را انجام دهيد.
وي ادامه داد: در مورد آقاي «ش» از مدير مالي سوال پرسيديم كه او پاسخ داد دو فقره واريزي در سال 88 بوده و چهار فقره در سال 89 كه مبلغ آنها جمعا 104 ميليارد تومان بوده است. در امور مالي اين وجه به عنوان وجوه نامشخص ثبت شده زيرا مدير مالي به اصرار «ش» تغيير كرده بود و مدير امور مالي جديد اين مساله وجوه را پيگيري ميكند.
وي ادامه داد: صاحب امضاءها علاوه بر من، آقاي خسروي و «س» نيز بودند. همچنين آن مقدار از وجوه همان روز كه به حساب واريز شده، همان روز از حساب خارج شده كه خارج شدنش از طريق دو فقره چك و چهار فقره نامه بوده است.
متهم ادامه داد: اينكه گروه آريا خودش بدهكار و بستانكار را اعلام ميكند بدين معني است كه خودش در جريان كليه نقل و انتقالات بوده و شركت فولاد خوزستان نقش چنداني را ايفا نميكند. همچنين امور مالي به اهواز سفر كرده و جريان را از آنجا مساله را پيگيري كرده و گفتند كه LCها براي فروش فولاد است اما او اختلاف عدد مشاهده كرده كه در بانك ملي كيش اين مساله را پيگيري و بحث تنزيل را پيش كشيده است.
وي در پايان گفت: در سفر دوم از مدير امور مالي اميرمنصور آريا پرسيدند كه آيا اين LCهايي كه شركت آهن فولاد دارد جعلي است، به همين دليل خواستند تا مستندات را مشاهده كنند كه او از دادن مستندات به امور مالي جلوگيري كرد.
ادامه دارد...