پژوهشگر ايراني آرشيو ملي بريتانيا گفت: هيچ ترديد تاريخي و حقوقي راجع به نام خليج فارس وجود ندارد و اقدامات اعراب براي تحريف نام اين منطقه دشمني آنان با تاريخ است.
مجيد تفرشي، پژوهشگر ارشد ايراني آرشيو ملي بريتانيا در گفتوگو با خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) خاطرنشان كرد: موضوع دعواي ايران با كشورهاي خليج فارس بر سر مالكيت ايران بر جزاير سهگانه به هيچوجه دعوايي با اعراب نبوده است. ايران يك دعواي تاريخي داشته است كه از ابتداي قرن بيستم شروع شده است و البته در مورد جزاير ديگر پيش از اين تاريخ نيز مباحثي مطرح بوده است. دعوايي كه ايران در مورد جزاير سهگانه داشته است، بحثي با دولت بريتانيا بوده است نه اعراب.
او توضيح داد: دولت بريتانيا در سال 1903 با سوءاستفاده از ضعف داخلي ايران در زمان مظفرالدينشاه و در زمان قتل بحراني ناصرالدينشاه تا قبل از انقلاب مشروطيت از اين مساله سوءاستفاده كرده و در ادامه سياستهاي توسعهطلبانهاش در خليج فارس، اين جزاير را به زور اشغال كرد و پرچم خود را برفراز آن برافراشت.
تفرشي ادامه داد: 68 سال دولتهاي مختلف ايران چه قوي و چه ضعيف، مردمي يا غيرمردمي، با اين مساله مقابله كردند و هيچ دولتي زيربار اين مساله نرفت كه اين جزاير متعلق به ايران نيستند. همه در اين مورد متفقالقول بودند و حتي يك برگ سند در هيچ آرشيوي در دنيا در مورد تعلق نداشتن اين جزاير به اين وجود ندارد.
اين پژوهشگر ايراني افزود: دعواي ايران از 1903 تا 1971 كه ايران بر اين جزاير اعاده حاكميت كرد، دعوا با بريتانيا بوده است، زيرا اساسا پيش از اين تاريخ دولت امارات متحده عربي وجود نداشته است. دولت امارات چند روز پس از بازگشت اين جزاير به ايران به وجود آمده است. بنابراين اين ادعا كه اين جزاير از ديرباز به اعراب تعلق داشته است و ايران آن را غصب كرده است، اساسا بيپايه و از نظر تاريخي حرف ياوهاي محسوب ميشود.
اين محقق روابط ايران و بريتانيا تاكيد كرد: قدمت بازگشت جزاير به ايران بيش از طول تاريخ تشكيل دولت امارات است. بنابراين ايران هيچگاه در اين موضوع اختلافي با اعراب نداشته است. براساس توافقنامه رسمي و محكمي كه جامعه بينالمللي آن را پذيرفته و شوراي امنيت نيز بر آن صحه گذاشته است، اين جزاير به ايران بازگردانده شده است و اعراب اين مناطق و شيوخ شارجه و راسالخيمه كه ادعاي اين جزاير را دارند، توقعشان اين بوده است كه ايران اين جزاير را دو دستي به آنها تقديم كند كه توقع بيجايي بوده است.
تفرشي افزود: در سالهاي اخير نيز كه اين مساله حاد شده است، به دليل اين است كه اين موضوع از سوي بريتانيا دنبال ميشود. اماراتيها فقط به عنوان واسطه بين آمريكا و انگليس كه با ايران مشكل دارند هستند و در واقع ابزاري براي اعمال فشار عليه ايران از طرف آن كشورها هستند تا در معاملات ديگر بينالمللي بتوانند از ايران امتيازگيري كنند. آنها ميخواهند جوسازي و غوغاسالاري كنند تا جامعه بينالمللي ايران را تحت فشار قرار دهد. آنها به نمايندگي از بريتانيا و آمريكا عمل ميكنند و خودشان حرفي براي گفتن ندارند كما اين كه دولت شارجه كه بايد مدعي ابوموسي باشد، ادعايي در رابطه با اين موضوع ندارد و فشار دولت مركزي امارات يعني دولت ابوظبي و خاندان آلنهيان است كه اين موضوع را دنبال ميكند.
او ادامه داد: به دلايل مادي و سياسي به صلاح شارجه نيست كه اين دعوا با ايران بالا بگيرد، اما دولت مركزي امارات از سوي آمريكا و بريتانيا مجبور است اين اقدامات را انجام دهد و در اين ميان بازيچه است.
تفرشي افزود: ايران ميتوانست در زمان تاسيس امارات تصميم بگيرد اين دولت تشكيل نشود و يا براي آن مانعتراشي كند. اگر ايران اين اقدام را انجام ميداد، امكان نداشت دولت امارات تشكيل شود و اين موضوع را اعراب و انگليس به خوبي ميدانند كه امارات با مجوز و تاييد ايران شكل گرفت.
اين پژوهشگر آرشيو بريتانيا، در ادامه گفتوگوي خود با ايسنا، با اشاره به تاريخچه پيگيريهاي ايران در قبال جزاير سهگانه خليج فارس، تصريح كرد: موضوع حقانيت حقوقي ايران در مورد جزاير سهگانه در تمام آرشيوهاي حقوقي و تاريخي بسيار محكم و مسجل است. بسيار روشن است كه اين جزاير ملك ايران و حق آن بوده است. اگر هم زماني حاكميت مستقيم نداشته است، مربوط به دورهاي بوده است كه دزدان دريايي آنجا را غارت كردهاند و يا اين كه دولت بريتانيا آنجا را به زور تصرف كرده است با اين هدف كه پاي ايران را از خليج فارس كوتاه كند.
وي توضيح داد: براي بريتانيا اين يك ايده راهبردي است كه پاي ايران را در خليج فارس كوتاه كند و اين ايده را هميشه پيگيري كرده است و امروز نيز آن را دنبال ميكند.
اين پژوهشگر ارشد ايراني در آرشيو ملي بريتانيا با انتقاد شديد از عملكرد رسانههاي غربي بهويژه شبكه خبري بيبيسي گفت: اين رسانهها مكررا با تحريف تاريخ چه به صورت گزارشهاي مستقيم و يا به صورت القاي مطالب به كارشناسان خود مطالبي را به دروغ مطرح كردهاند كه جاي تاسف دارد و آنها تماما عليه منافع ملي ايران بوده است.
تفرشي توضيح داد: ممكن است كه عباراتي به صورت انگليسي در توافقنامه با عنوان اشغال مطرح شده باشد، اما ميبينيم در 30 نوامبر 1971 نمايندگان رسمي و اعضاي خاندان شيخ شارجه به استقبال رسمي نيروهاي ايران آمدند و ورودشان را به بوموسي تبريك گفتهاند. چگونه است كه از اين موضوع به عنوان اشغال ياد ميكنند. وقتي برهههاي مهمي از تاريخ را ناديده ميگيرند نميتوانند به واقعيت برسند. سه سال مذاكرات روز به روز از 1968 تا 1971 بين ايران و جامعه بينالمللي براي موضوع جزاير انجام شد و بعد هم با رضايت هر دو طرف و تاييد اماراتيهايي كه هنوز دولت نشده بودند و در آستانه تاسيس آن بودند اين توافقنامه انجام شده است، چطور ميتوانند به آن اشغال اطلاق كنند.
او افزود: نميتوانيم در خانهمان بنشينيم و منتظر باشيم هر كسي در خانه را بزند و بگويد در دادگاه حضور يابيد تا ثابت كنيد اين خانه براي شماست به دادگاه برويم. ايران اين مساله را به درستي نميپذيرد. هيچ دولتي حق رفتن به جامعه بينالمللي در مورد جزاير سهگانه ايراني را ندارد و حق طبيعي ايران هم همين است.
تفرشي در عين حال تاكيد كرد: البته ايران بايد با كشورهاي عربي حسن همجواري داشته باشد و مناقشاتي با آنها نداشته باشد، از تعبيرات نژادپرستانه و ضدعربي و توهينآميز نبايد استفاده كند اما بايد بر اصول و مواضع خود محكم بايستد و حتما هم نبايد اجازه دهد اعراب بازيچه دست غرب و آمريكا شوند. در واقع اگر ايران مشكلاتش را با جامعه بينالمللي به ويژه اتحاديه اروپا و آمريكا حل كند، مساله جزاير تا حد زيادي خودبهخود حل خواهد شد، زيرا همه ميدانند ادعاهاي آنها محلي از اعراب ندارد.
وي در ادامه گفت: در مورد بوموسي اساسا چيزي به نام حاكميت عربي وجود ندارد و اين هم از آن دروغهايي است كه اين روزها در رسانههاي غربي مطرح شده است. غير از مسائل روزمره مردم كه مربوط به آموزش و پرورش و بهداشت ميشود، آنها ميتوانند اقدامات خود را انجام دهند اما بقيه مسائل مشتركا انجام ميشود. متاسفانه نگاه اعراب خليج فارس به ايران نگاهي كاملا از نظر راهبردي مبتني بر دشمني با ايران است. آنها به دلايلي مجبورند با ايران مدارا كنند اما نبايد تصور كنيم كه از نظر راهبردي تمايل دارند با ايران دوست باشند. اين پژوهشگر ايراني توضيح داد: در نشستي وزير خارجه عربستان سعودي در بريتانيا و در موسسه مطالعات سلطنتي بريتانيا سخن ميگفت، در پاسخ به سوالي در مورد روابط ايران و اعراب و آمريكا گفت ايران همسايه و برادر كشورهاي عربي است و آمريكا دوست و متحد راهبردي كشورهاي عربي محسوب ميشود و البته مردم همسايه و برادرشان را خودشان انتخاب نميكنند و به آنها تحميل شده است و مجبورند با آنها مدارا كنند. بنابراين نگاه كشورهاي عربي به ايران به صورت يك برادر و همسايه است و هيچگاه نگاه دوستانه و مبتني بر متحده راهبردي با ما نداشتهاند، بنابراين ما بايد با آنها مدارا كنيم همانطور كه آنها مجبورند با ما مدارا كنند و از تنش پرهيز كنند.
تفرشي افزود: تصور درستي نيست كه بتوانيم دوست راهبردي خود را در بين اعراب بيابيم.
اين پژوهشگر ارشد آرشيو ملي بريتانيا همچنين در مورد نام خليج فارس نيز گفت: سابقه نام خليج فارس تاريخي بيش از سه هزار سال دارد كه در متون يوناني باستان و در نقشههاي قديمي نيز اين نام آمده است. در آرشيوهاي مختلف دنيا حتي كشورهاي عربي، آرشيو عثماني، آرشيو بريتانيا و آمريكا و... نام خليج فارس حداقل سابقه سه هزار ساله دارد. خليج ع ر ب ي نام جعلي جديد است كه راجع به آن نيز تحقيقاتي شده و مستندهاي خوبي نيز در مورد آن تهيه شده است. در اسناد بريتانيا نيز اذعان شده است كه نام واقعي، رسمي، حقوقي و قانوني اين منطقه خليج فارس است و در اسناد جديدي نيز سال گذشته منتشر كردند، بخشنامههاي بريتانيا منتشر شده است كه نام اين منطقه خليج فارس است و جالب اين است كه تاكيد دارند نام خليج ع ر ب ي اساسا نادرست و غيرقانوني است اما ميگويند ما به خاطر اين كه اعراب آزرده نشوند و روابطشان را با ما برهم نزنند و دلگير نشوند، گاهي از نام خليج استفاده ميكنيم، اما تضمين دادهاند و اذعان كردهاند نام قانوني، رسمي و بينالمللي اين منطقه خليج فارس است.
او تاكيد كرد: هيچ ترديد تاريخي و حقوقي راجع به نام خليج فارس وجود ندارد و اين اقدامات، دشمني اعراب با تاريخ است كه تصور ميكنند تاريخ از 40 سال پيش آغاز شده است و در واقع آنها هستند كه به تاريخ هويت ميشوند. اعراب توجهي به تاريخ چندين هزار ساله ايران و اين منطقه ندارند و متاسفانه عرض خود ميبرند و زحمت ما ميدارند. البته جامعه بينالمللي نيز گاهي براي آزردن ايران به اين سياستها و تبليغات نادرست دامن ميزند كه اين جاي تاسف دارد، در صورتي كه اين اشتباه بزرگ غرب، بهخصوص بريتانيا است كه براي اعمال فشار به جمهوري اسلامي، كل جامعه ايراني در سراسر دنيا را از خود ميرنجاند و قطعا اين موضوع به سود منافع آمريكا و بريتانيا نيست.
تفرشي در ادامه در مورد اقداماتي كه ايران در حوزه ديپلماسي عمومي براي حفظ عنوان خليج فارس بايد انجام دهد، گفت: حقانيت مالكيت چند هزار ساله ايران بر خليج فارس كاملا به جا و درست است اما اين مباحث لازم است اما كافي نيست. به معناي اين نيست كه امارات چون تاريخ ندارد و فرهنگ اين موضوع عمق و گستره ندارد، امروز ساكت نشسته است. ميليونها دلار خرج شده و همچنان در حال خرج شدن است تا محققان را از سراسر دنيا جمع كنند تا تاريخ بسازند و براي حاكميت عربي بر خليج فارس و تغيير نام آن تاريخسازي كنند. براي حاكميت اعراب بر جزاير سهگانه، كتاب و مقالات زيادي نوشته شده است اما متاسفانه ما در ايران كمكاري كردهايم و كار جدي انجام نداديم.
وي گفت: اقداماتي كه ايران در اين زمينه انجام داده است، تا حدي زيادي دولتي و متكي بر محققان دولتي بوده است و از نظر سطح آكادميك بينالمللي سطح بالايي نداشته است. بايد سمينارهايي كه برگزار ميكنيم، به واقع بينالمللي باشند و مقالات آنها سطح بالاتري داشته باشد. متاسفانه بار علمي اين كنفرانسها زياد نيست، زيرا ارتباطات بينالمللي آنها كم است و از منابع بينالمللي گسترده كمتر استفاده ميشود. به محققاني كه در اين زمينه كار جدي انجام ميدهند، كمك نميشود و بنابراين كنفرانسها بيشتر جنبه جشنواره و محلي براي جشن و سرور دارد. بايد كارهاي جدي بيسروصدا و يا كم سروصدا در مورد خليج فارس انجام دهيم.
تفرشي تاكيد كرد: اگر ميخواهيم كشور ما حاكم خليج فارس شود، بايد خليج فارس را رونق دهيم. اهالي خليج فارس چه فارس و چه عرب بايد از نظر رفاهي از متوسط جامعه ايراني بالاتر باشند تا احساس كنند در جايي زندگي ميكنند كه به آن تعلق دارند و به آنها توجه ميشود، بنابراين بايد به امور رفاهي و اجتماعي ساكنان خليج فارس به خصوص در اين جزاير توجه كرد و بايد از اولويتهاي ايران باشد.
اين پژوهشگر ارشد آرشيو ملي بريتانيا گفت: دولت ايران بايد از تحقيقات و تلاشهاي مستقل غيردولتي حمايت كند؛ همان كار كه اعراب امروز انجام ميدهند تا زماني كه ما نتوانيم جامعه بينالمللي را آگاه كنيم و از آنها براي تثبيت حقانيت ايران در خليج فارس كمك نگيريم، اين فشارها ادامه پيدا ميكند و تشديد هم خواهد شد. بحث دعواهاي سياسي ايران و دنيا يك بحث است اما سوي ديگر موضوع ديپلماسي مردممحور است كه ايران بايد به آن توجه كند و در دراز مدت بايد به اين موضوع به صورت جدي بپردازيم. ما نبايد فقط بگوييم همه نميدانند كه اين جزاير متعلق به ايران است و اين منطقه خليج فارس نام دارد، بلكه بايد به روي همه بياوريم و راجع به آن كار كنيم و به همه آنان نشان دهيم. بايد براي تثبيت حقمان بيشتر تلاش كنيم.
وي در پايان تاكيد كرد: ايران بايد در زمينه امنيت منطقهيي فعال باشد، مناسباتش را با كشورهاي عربي ارتقا دهد و تنشزدايي در دستور كار قرار دهد اما بايد در نظر داشت بخشي از مشكلات ايران، در چارچوب گستردهتر جامعه بينالمللي به خصوص با آمريكا و اتحاديه اروپا حل ميشود. اگر ايران تلاش كند به نحو آبرومندانه و منصفانه مشكلاتش را با جامعه بينالملل حل كند، بخشي از مشكلات با كشورهاي كوچك عربي هم خودبهخود حل خواهد شد.
انتهاي پيام