تعدادي از خبرنگاران، دوستداران ميراث فرهنگي و علاقهمندان به اين حوزه در بخشي از نامهي خود خطاب به محمدباقر قاليباف ـ شهردار تهران ـ پرسيدهاند: آيا دربارهي بافت تاريخي تهران و ساختوسازهاي بسيار گستردهي تجاري در اين محدوده، پيوست اجتماعي تهيه شده است؟
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا، در اين نامه آمده است: خبرهاي رسيده حاکي از آن است که خانه ـ باغ اتحاديه (امينالسلطان) بهعنوان تنها باغ بازمانده از خيابان لالهزار قديم و يکي از نفايس معماري عصر قاجار، در آستانهي تخريب قرار دارد. اين خانه که پيشتر در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده بود، با مساعي مالکان و شکايت به ديوان عدالت اداري، از اين فهرست خارج شد تا موانع قانوني براي تخريب آن برطرف شود. نگراني از اين موضوع وقتي دوچندان ميشود که بدانيم تخريب اثري اينچنين بيهمتا، آن هم به شيوهاي کاملا غيرمسبوق، سدي را خواهد شکست که از پي آن، سيل تخريب بناهاي تاريخي پايتخت مهارناپذير خواهد شد.
اگرچه در ظاهر امر، شهرداري تهران نقشي در اين خصوص ندارد، اما بر اصحاب رسانه و کارشناسان ميراث فرهنگي و حوزهي شهري پوشيده نيست که شهرداري در اين مورد و موارد مشابه، در نقش تشويقگر ظاهر شده است. در واقع، مالکان خانههاي تاريخي موجود در بافت تاريخي تهران که به سرعت روبه تجاري شدن ميرود و خالي از سکنه ميشود، با آگاهي از اين واقعيت که در صورت تخريب بناهاي تاريخي، شهرداري تهران مجوز تبديل ملک به واحدهاي تجاري و اداري يا حداقل واحدهاي مسکوني متعدد را صادر ميکند و سود هنگفتي در انتظارشان خواهد بود، در جهت تخريب اين بناهاي کمياب و ارزشمند گام برميدارند و متأسفانه اخيرا نيز ابواب قانوني براي چنين عملي پيش رويشان گشوده شده است.
در ادامهي اين نامه خطاب به شهردار تهران بيان شده است: کوششهاي شما و همکارانتان در ادارهي پايتخت و ارتقاي سطح زندگي شهروندان بر ناظران منصف پوشيده نيست. همچنين کوششهاي شهرداري تهران براي توسعهي فضاهاي فرهنگي درخور اعتنا و تحسين است، اما متأسفانه در سالهاي گذشته شاهد شتاب گرفتن تخريب آثار تاريخي بودهايم که برخي از آنها با کارگرداني مستقيم شهرداري صورت پذيرفته است و اين ميتواند خاطرهي ناخوشايندي از دورهي مديريت شما را در ذهن شهروندان، بويژه اصحاب فرهنگ و هنر برجاي گذارد.
با اطمينان از اينکه حفظ ميراث فرهنگي و هويت تاريخي تهران از دغدغههاي جنابعالي است و با در نظر داشتن مشغلات و دشواريهاي ادارهي پايتخت که امکان اطلاع از همهي موضوعات و جوانب مختلف آنها را براي شما فراهم نميسازد، مايليم چند پرسش را با جنابعالي در ميان بگذاريم و بخواهيم که متقابلا اين پرسشها را با مديران شهرداري، بويژه شهرداران محترم مناطق 11 و 12 مطرح کنيد.
در ادامهي اين مطلب توضيح داده شده است: بافت تاريخي شهر تهران در محدودهي مناطق 11 و 12 که هستهي اصلي آن منطبق بر روستاي تهران در 1100 سال پيش است، بيشترين آثار تاريخي شهر از سدهي هفتم هجري تا عصر حاضر را در خود جا داده و بازتابنده تحولات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و کالبدي شهر طي قرون متمادي است. تعريف شهرداري تهران از اين محدوده چيست و چه برنامهاي براي آن تدارک ديده است؟ آيا از نظر شهرداري، اين محدوده يک تجارتگاه بزرگ است که بايد همهي اماکن و فضاهاي آن را به فروشگاه، پاساژ يا ساختمانهاي تجاري تبديل کرد؟ اگر پاسخ، منفي است آيا عملکرد شهرداران مناطق 11 و 12 جزء اين را گواهي ميدهد؟
کهنترين و اصيلترين شکل حيات اجتماعي و شهري در تهران بزرگ، مربوط به محدودهي مناطق 11 و 12 و محلههاي کهني مانند عودلاجان، سنگلج، بازار، چالميدان و دولت است. آيا شهرداري خود را متعهد به حفظ اصالت اجتماعي اين محلهها ميداند يا خير؟ اگر پاسخ مثبت است، مجوزهاي متعدد شهرداريهاي اين مناطق به منظور توسعهي واحدهاي تجاري و پيشروي بازار در محلههاي مسکوني چه توجيهي دارد. براي نمونه، بايد به خيابان ايران اشاره کنيم که يکي از اصيلترين و مذهبيترين محلههاي شهر تهران و از خاستگاهها و تکيهگاههاي انقلاب اسلامي است. آيا مجوزهاي بيشمار شهرداري تهران براي ساخت مغازه و پاساژهاي چند طبقه در اين خيابان با حفظ اصالت اين محله در تعارض نيست؟ همينجا بايد يادآور شويم که چند نوبت مديران شهرداري از انتقال بازار لوازم خانگي از خيابان ري، سهراه امين حضور و خيابان ايران سخن گفتهاند. مشاهدات ما نهتنها چنين چيزي را تأييد نميكند بلکه از توسعهي بيشتر اين بازار حکايت ميکند و جا دارد که شهردار محترم، مراجع اينگونه وعدهها را به سبب فريب مديران بالادستي و افکار عمومي مورد بازخواست قرار دهند.
يکي از برنامههاي مفيد و ستودني جنابعالي در شهرداري تهران، موکول كردن همهي پروژههاي شهري به تهيهي پيوست اجتماعي و ارزيابي تأثيرات فرهنگي و اجتماعي اين پروژههاست. آيا در مورد بافت تاريخي تهران و ساختوسازهاي بسيار گستردهي تجاري در اين محدوده، پيوست اجتماعي تهيه شده است؟ در اين صورت نتيجهي ارزيابيها چه بوده و آيا ملاک عمل قرار گرفته است يا نه؟ خصوصا در محدودهي منطقهي 12 و محلهي 200 سالهي عودلاجان که شهرداري به طرق مختلف، از جمله با ارائهي مشوقهاي گوناگون و نصب پلاکارد و پخش آگهي، مالکان خانههاي قديمي را به تخريب خانهها و بلندمرتبهسازي تشويق ميکند، نتيجهي ارزيابيهاي اجتماعي چه بوده است؟
جدا از تأثيرات فرهنگي و اجتماعي رفتارهاي پيشگفته، از نظر شهرسازي و مديريت شهري، تجاريسازي بافت تاريخي تهران مشکلات فراواني را توليد ميکند. براي نمونه، طبيعي است که خانهي اتحاديه پس از تخريب، بهعلت خالي از سکنه شدن مناطق اطراف، تبديل به بناي مسکوني نخواهد شد و ساختوساز تجاري در آن صورت ميپذيرد. چنين ساختوسازي در مساحت حدودا يک هکتاري اين خانه، حد فاصل خيابانهاي لالهزار و فردوسي، چه تأثيري بر ازدحام، آلودگي صوتي و آلودگي هوا در اين محدودهي پرمسأله خواهد داشت؟
اخيرا شهرداري منطقهي 12 تهران، اقدامات تحسينبرانگيزي را براي مرمت تعدادي از خانههاي تاريخي و نيز بدنهسازي و ساماندهي فضاي تاريخي بازار انجام داده است. آيا اين اقدامات مفيد و قابل تقدير، مجوزي براي آسيب زدن مستقيم و غيرمستقيم به ساير آثار تاريخي است؟ آيا بهتر نبود شهرداري منطقهي 12 به جاي تاق زدن گذر لوطي صالح و ديگر اماکني که از ابتداي دورهي قاجار تا کنون هيچگاه مسقف نبودهاند ـ آن هم به شکلي شبهسنتي و شبهتاريخي ـ از تخريب فزايندهي آثار تاريخي در بازار جلوگيري کند و آن بودجههاي هنگفت را به مصرف خريد خانههاي ارزشمند مانند خانهي اتحاديه برساند؟
در پايان اين نامه افزوده شده است: بار ديگر با تأکيد بر اينکه ديدگاه فرهنگي و اجتماعي جنابعالي که وجه تمايز و امتيازتان در دورهي فرماندهي نيروي انتظامي و شهرداري تهران بوده است، نميتواند مسبب چنين وضعيت ناگواري باشد، مصرانه از شما ميخواهيم که موضوعات يادشده را مورد پيگيري قرار دهيد، بويژه در موضوع فوريتر و نگرانکنندهي خانهي اتحاديه و با توجه به ناچاري مالکان آن براي خروج اين خانه از فهرست آثار ملي و نيز با در نظر داشتن محدودهي وسيع و پتانسيل بالاي خانه براي کاربريهاي مختلف فرهنگي و تفريحي، خواهشمنديم ضمن بازديد از محل، مذاکراتي را براي خريد اين خانه ارزشمند که اتفاقا حضور پررنگي در خاطرهي جمعي ايرانيان دارد، به عمل آوريد.
انتهاي پيام