اميدواري براي خواناسازي نشانههاي شهر صفوي در اصفهان
در چهارمين همايش شوراي سياستگذاري ثبت آثار تاريخي كه اوايل ديماه امسال در جزيرهي قشم برگزار شد، بخش جنوبي محور فرهنگي ـ تاريخي اصفهان در چهار منطقه به وسعتي حدود شش كيلومتر بهطور كامل به ثبت رسيد، اين محدوده بخشي از چهارباغ بالا را دربر ميگيرد. به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، امتداد خيابان چهارباغ تا منطقهي تاريخي هزارجريب، قبرستان ارامنه در محور شمال شرق هزارجريب، محدودهي جلفا و محور تخت فولاد در منطقهي بخش جنوبي محور فرهنگي ـ تاريخي اصفهان هستند كه در آن ميان، امتداد خيابان چهارباغ تا منطقهي تاريخي هزارجريب نقطهاي است كه به اعتقاد برخي كارشناسان، اهميت بيشتري دارد. يك كارشناس حوزهي ميراث فرهنگي در اينباره به خبرنگار ايسنا توضيح داد: توسعهي شهر و شهرسازي در دورهي صفوي در اصفهان به محدودهي سيوسه پل تا دست كم باغ هزارجريب در محدودهي چهارباغ بالا مربوط ميشود. سياوش صابري با تأكيد بر اينكه بخش تاريخي اصفهان را نبايد فقط در محدودهي چهارباغ عباسي ديد، ادامه داد: هرچند در محدودهي سيوسه پل تا هزارجريب تا كنون ساختوسازها و تغييرات زيادي انجام شده است، ولي اميدواريم با يك برنامهريزي مناسب، امكان حفظ خيابان چهارباغ و طراحي آن براي خواناسازي نشانههايي از شهر صفوي در سوي ديگر زايندهرود فراهم شود. وي با اشاره به وجود برخي انديشهها در ساماندهي و خواناسازي يادگارهاي تاريخي خيابان هزارجريب و چارچوبهاي نظري آن تا كنون، اظهار كرد: بخشهايي از شهرسازي دورهي صفوي تا دوران معاصر در طول محدوده ثابت باقي مانده است كه اين نشان ميدهد محدودهي خيابان چهارباغ از نظر سابقهي تاريخي پيشينهي برخي روشها در خيابانسازي است كه در دوران نزديكتر به ما و معاصر به چهرهاي ديگر ديده ميشود كه خيابانهايي مانند وليعصر (عج) در تهران، از اين دسته هستند. او تأكيد كرد: نقد نسبت به نگاه بنامحور در ثبت آثار تاريخي تا چند سال پيش به دستاندركاران ثبت بناهاي تاريخي وارد ميشد كه آنها به سمت مجموعهها و محورهاي تاريخي و گاه كليتي بالاتر مانند بافت تاريخي سوق داده ميشوند. اين قضيه سالهاست در سطح جهاني شناخته شده و متداول است. در غير اين صورت، معماري شهر به دانههاي تسبيحي بدون نخ ميماند كه مفهوم يكپارچگي ندارند. اين كارشناس حوزهي ميراث فرهنگي گفت: اگرچه در سالهاي اخير به اين مفاهيم بيتوجهي شده و عموما بهدليل دشواري مديريت اينگونه آثار، از ورود به اين مباحث پرهيز شده است، اما ثبت اين محور بارقهي اميدي از توجه دوباره به مفاهيم يكپارچهي ميراث معماري شهر بود، ميراثي كه سرعت تخريب آن بسيار زياد است. صابري ادامه داد: آنچه پس از اين مرحله و براساس شناخت انجامشده ضروري است، تعيين حريم اثر تاريخي است تا امكانات قانوني براي صيانت از آن فراهم شود. فرآيند تصويب و ابلاغ حرايم با كندي بسيار همراه شده و گاه به ضوابط قانوني آنها بيتوجهي ميشود، اين مسأله به خطر بسياري بزرگي براي ميراث معماري ايران بدل شده است. او تأكيد كرد: شهرسازي دورهي صفوي يكي از افتخارات شهرسازي ايرانيهاست كه هنوز اثر آن در اصفهان باقي مانده و البته بهشدت در معرض آسيب است. بايد به اين نكته با جديت فكر كنيم كه اگر اين نشانهها از تجارب مردم ايراني در پاسخ به پرسشهايي كه در گذشته در حوزهي محيط مصنوع داشتهاند نيز از بين برود، بهجز حسرت آنها، نشانههايي از جهل ما نسبت به داشتههايمان براي آينده ميماند. انتهاي پيام