هفت نكته‌ي ناگفته از زندگي «چارلز ديكنز»

با پشت سر گذاشتن جشن دويستمين سالروز تولد «چارلز ديكنز»، ناگفته‌هايي از زندگي اين رمان‌نويس بزرگ انگليسي مطرح شده است. خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با وجود گذشت يك هفته از دويستمين سالروز تولد «چارلز ديكنز»، ذكر نكاتي جالب توجه از زندگي اين نويسنده‌ي بزرگ خالي از لطف نيست؛ رمان‌نويسي كه در زمان حيات از شهرت فراواني برخوردار بود و رمان‌هايش در قرن حاضر نيز جزو پرخواننده‌ترين آثار كلاسيك محسوب مي‌شوند. ** نويسنده‌ي «اليور توييست» همچون بسياري از قهرمانان داستان‌هايش در طبقه‌ي متوسط شهر پورتس‌موث انگليس‌ متولد شد و در سنين پايين وارد بازار كار شد. وقتي پدرش به علت بدهكاري به زندان افتاد، «باز» (نام چارلز در كودكي) 12 ساله مجبور شد براي حمايت مالي از خانواده‌اش در كارخانه‌اي مشغول به كار شود. كار وي چسباندن برچسب روي قوطي‌هاي واكس كفش بود. وي سپس در يك بنگاه تجاري فعاليت كرد و بعدها به گزارشگري مشغول شد. ** ديكنز و همسرش «كاترين»، كه دختر يكي از همكارانش در روزنامه‌ي «نيويورك» بود، 10 فرزند داشتند كه يكي از آن‌ها در زمان نوزادي درگذشت. او نام نويسندگان محبوب خود را براي برخي از فرزندانش انتخاب كرد. «آلفرد دورسي»، «تنيسون ديكنز» و «هنري فيلدينگ ديكنز» نام سه تن از فرزندان چارلز و كاترين بودند. ** گفته مي‌شود ديكنز يكي از اعضاي باشگاه معروف «ارواح» لندن بوده است. اين سازمان در حال حاضر نيز به بررسي مسائلي چون ارواح و تسخير شدن انسان‌ها توسط اين موجودات مي‌پردازد. علاقه‌ي ديكنز به اين موضوعات از نوجواني آغاز شد كه او داستان‌هايي درباره‌ي قتل، اشباح و آدم‌خوارها را به رشته‌ي تحرير درمي‌آورد. وي همچنين از فوايد هيپنوتيزم تعريف مي‌كرد كه به وسيله‌ي آن موفق شده بود سردردهاي همسرش را درمان كند. ** در سال 1947 «هانس كريستين اندرسون»، نويسنده‌ي هلندي آثار تخيلي در اولين ديدار خود از انگلستان مقدمه‌اي را به الهام‌بخش ادبي‌اش «ديكنز» تقديم كرد. رابطه‌ي اين دو نويسنده‌ي سرشناس تا آنجا دوستانه شد كه 10 سال بعد «اندرسون» به خانه‌ي ديكنز بيايد و دو هفته‌اي را آن‌جا سپري كند. ديدار طولاني‌مدت نويسنده‌ي «جوجه اردك زشت» ميزبان را به سختي انداخت، به طوري كه پس از رفتن وي، ديكنز روي آيينه‌ي اتاق ميهمان نوشت: «هانس اندرسن پنج هفته در اين اتاق خوابيد، پنج هفته‌اي كه براي خانواده يك قرن طول كشيد!» ** خالق «آرزوهاي بزرگ» از دوران كودكي از بيماري صرع رنج مي‌برد. چندين شخصيت داستاني او از جمله «مانكس» در «اليور تويست»، گاستر در «خانه‌ي غم‌زده» و بردلي هدستون در رمان «دوست مشترك ما» از تجربياتي دردناكي چون حمله‌هاي صرع رنج مي‌برند. پزشكان كنوني معتقدند ديكنز اين بيماري را با جزييات پزشكي باورنكردني توصيف كرده است. ** نهم ژوئن 1865 بود كه ديكنز از فرانسه به انگليس باز‌مي‌گشت كه قطارش از ريل خارج شد. در اين صانحه 10 نفر كشته و ده‌ها نفر زخمي شدند. ديكنز كه صدمه‌اي نديده بود، جان خود را به خطر انداخت و به كمك آسيب‌ديدگان رسيد. وي همچنين با وجود خطر زياد، به قطار بازگشت تا دست‌نوشته رمان «دوست مشترك ما» را از آتش نجات دهد. چهار روز پس از اين جريان، ديكنز در نامه‌اي به دوست قديمي خود نوشت: «كمي شوكه شده‌ام، نه به خاطر تصادف قطار و ضربه خوردن، بلكه به دليل كار سخت پس از آن براي بيرون آوردن افراد صدمه‌ديده و اجساد مرده‌ها كه تجربه بسيار وحشتناكي بود. » ** پيش از شناخته شدن به عنوان رمان‌نويس معروف، ديكنز بر روي صحنه‌ي تئاتر فعاليت داشت. او كه ذاتا بازيگر بود، شخصيت‌هايش را پيش از ورود به دنياي كاغذي، مقابل آيينه خلق مي‌كرد. او همچنين چندين نمايش‌نامه را به نگارش درآورد و در برخي اجراهاي آماتوري ايفاي نقش مي‌كرد. وي بعدها در اجتماعات عمومي بخش‌هايي از رمان‌هايش را مي‌خواند و به جاي شخصيت‌هاي داستاني‌اش بازي مي‌كرد. انتهاي پيام
  • چهارشنبه/ ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ / ۱۰:۴۸
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9011-13792
  • خبرنگار : 71413