مدرسه صنايع مستظرفه به نام مدرسه كمالالملك، سال 1287 شمسي در ضلع جنوبي باغ نگارستان (ساختمان مركزي وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامي فعلي) و در بنايي متعلق به حدود 1185 شمسي، نزديك به مدرسه علميه تأسيس و خيلي زود به محل آمد، شد و برگزاري كلاسهاي مفاخر هنرهاي اصيل ايراني بدل شد اما اين روزها با انتقال آثار موزه و نامشخص بودن، وضعيت نگهداري و نمايش آن،سرنوشت موزه هنرهاي ملي نيز نامعلوم است.
خبرنگار بخش تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گزارش كرد؛ حوضخانه باغ نگارستان در جنوبيترين قسمت قصر و باغ نگارستان واقع شده است و اكنون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در آنجا قرار دارد.
اين مجموعه در سالهاي 1222 تا 1232هجري قمري توسط دو معمار زبده ـ عبداللهخان و آقاجاني اصفهاني ـساخته شد و جزو بناهاي متعلق به دورهي قاجار است كه بهعنوان تفرجگاه شاههاي قاجار از آن استفاده ميشد و در سال 1309 هجري شمسي توسط مرحوم «حسين طاهرزاده بهزاد» به موزهي هنرهاي ملي ايران تغيير شكل يافت.
هادي تجويدي، حسين بهزاد، محمدعلي رهبري، علي درودي، نصرتالله يوسفي، محمدعلي زاويه، مقيمي تبريزي، علي كريمي، ابراهيم جباربيك، عبدالله باقري، علي مطيع، حسن پرتوي، حسين صفوي، حسين الطافي، سليم عقيلي و...نيز از ديگر هنرمنداني بودند كه آن روزها در اين مجموعه آمد و شد داشتند.
از سال 1309 شمسي هم اين مكان به مرور با ذخيره كمنظيري از تابلوهاي نگارگري ونقاشي پشت شيشه و... به شكل موزه آثار هنري درآمد و سرانجام در تاريخ 28 بهمن 1369 با عنوان «ساختمان موزه هنرهاي ملي» تحت شماره «1732» در فهرست آثار تاريخي سازمان ميراث فرهنگي كشور به ثبت رسيد.
اما اين موزه در روزهاي برفي زمستان 1389 ناگهان و بيخبر، تخليه و تعطيل شد.
همان زمان مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران درباره انتقال اشياي اين موزه به ايسنا توضيح داده بود: «فضاي موزهي هنرهاي ملي ايران، فضاي نامناسبي است. اين موزه در حياط پشتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و بين خودروهاي اين وزارتخانه قرار دارد، لذا جابهجايي اشياي موجود در موزه به ارگ آزادي بزرگترين كمك را به صنايع مستظرفه و موزهي هنرهاي ملي ميكند چون يك فضاي مستقل، فرهنگي و ساختماني با معماري مناسب است كه به اين موزه و چند موزهي ديگر اختصاص داده ميشود.»
لاريجاني در عين حال اظهار كرده بود: « ما موقعيت تاريخي موزهي هنرهاي ملي را قبول داريم، اما اكنون پتانسيل موزه بيشتر از آن است كه بخواهيم آن را در پاركينگ وزارت ارشاد محصور كنيم. در حاليكه فضايي مانند ارگ آزادي كه اكنون پارتيشنها و فضاهاي اداري آن جمع و تخليه شده است، آمادگي دارد جايگاه واقعي اين موزه را نشان دهد.»
اين اتفاقات در حالي است كه سيد محمد حسيني ـ وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ـ در پي اين اتفاقات در نامهاي به رياست سازمان ميراث فرهنگي و صنايع دستي كشور، با استناد به كنوانسيونهاي بينالمللي و نگراني جامعه هنري، خواستار راهاندازي مجدد موزه هنرهاي ملي شده است.
در متن نامه حسيني خطاب به رييس سازمان ميراث فرهنگي ،صنايع دستي و گردشگري آمده است:« احتراما پيرو نامه شماره 84171/1 مورخ 5/6/90 در خصوص نگراني جامعه هنري كشور از نقل و انتقالات آثار موزه هنرهاي ملي، با توجه به قوانين ملي و با استناد به كنوانسيونهاي بينالمللي در خصوص آثار و ابنيه تاريخي از جمله منشور 1979 بورا و منشور 1992 نئورلئان، ضمن احترام به فضاي فرهنگي ساختمان مركزي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از يك سو و البته عدم راهاندازي موزهاي مناسب براي آثار مورد اشاره از سوي ديگر، خواهشمند است در صورت امكان نسبت به بازگرداندن آثار و راهاندازي مجدد موزه هنرهاي ملي دستورات لازم را صادر فرمائيد.
بديهي است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آمادگي خود را براي هر نوع همكاري در تداوم و توسعه مجموعه در ساختمان باغ نگارستان اعلام مينمايد.»
فلاحفر:
سرنوشت آثار معلوم نيست
اما سعيد فلاحفر ـ هنرمند نقاش ـ كه در جريان تعطيلي و انتقال آثار اين موزه بود، در اين باره به ايسنا گفت:«موزه هنرهاي ملي يك اثر تاريخي ثبت شده با معماري حائز اهميتي است كه توسط سازمان ميراث فرهنگي به ثبت ملي رسيد.»
او اضافه كرد: «اين مكان به دليل موقعيت و ماهيت تاريخي در يك دوره زماني به پاتوق فرهنگي ـ هنري تبديل شد و هنرمندان بيشماري در آنجا گردهم آمدند و كار كردند.»
به گفته او، مكتب نگارگري به نوعي در اين موزه اتفاق افتاد و بسياري از بزرگان اين رشته به آموزش و تربيت هنرجويان خود پرداختند و بسياري نيز مورد آموزش قرار گرفتند كه اين ويژگي با ماهيت اين ساختمان گره خورده است.
فلاحفر همچنين به موقعيت فيزيكي ساختمان موزه هنرهاي ملي و اهميت آن اشاره كرد و افزود: « بسياري ازاساتيد بر روي درها و ديوارهاي اين ساختمان كارهاي هنري خود را ثبت كردهاند و از اين رو ماهيت اين فضا با هنر و به ويژه نگارگري گره خورده و يك دوره درخشان از نگارگري را به رخ ميكشد، در حاليكه متاسفانه سال گذشته سازمان ميراث فرهنگي در يك اقدام غير علمي و به صورت ناگهاني اين ساختمان را بدون در نظر گرفتن استانداردهاي لازم تخليه كرد.»
اين هنرمند نقاش با اشاره به وقايع اتفاق افتاده در سال گذشته، توضيح داد: « درحالي كه هوا برفي و وضعيت جوي مساعد نبود، بدون در نظر گرفتن هر گونه دقت نظري، به حمل و نقل اين آثار پرداختند و گويي مادر و فرزندي را از هم جدا كردند.»
اين هنرمند نقاش بيان كرد: « بهانه اين بود كه قصد است در يك فضاي بهتر و در موزهاي مستقل اين آثار را به نمايش بگذارند، در حالي كه اين آثار اساسا در جاي ديگري نميتواند تحقق يابد. زيرا خود اين اثر و بناي تاريخي است كه به اين آثار هويت ميبخشد و از اين رو عملكرد سازمان ميراث فرهنگي هيچ توجيهي ندارد.»
او حضور هنرمندان و فعاليت آنها در محل سابق موزه هنرهاي ملي را يكي از علل پايدارماندن اين مجموعه دانست و افزود: « از سال گذشته كه آثار منتقل شده است، ديگر پاتوقي براي هنرمندان هم وجود ندارد و ساختمان موزه رو به تخريب ميرود، زيرا محلي كه نگارگران و نقاشان پيش از اين به آن مراجعه ميكردند يك سال است كه تعطيل شده است وهرچه مكاتبه و مذاكره از سوي مديران و بويژه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي صورت گرفته تا كنون جواب نداده است.»
فلاحفر درباره اين مذاكرات توضيح داد: « وزارتخانه هيچ دخالتي در جابه جايي آثار اين موزه نداشته و شخص وزير از همان ابتدا به صورت مستقيم وارد مذاكره با مديران سازمان ميراث فرهنگي شد و حاضر بود تمام هزينهها و سختيهاي اين ساختمان را كه در مركز وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامي واقع شده است تحمل كند. زيرا ايشان دغدغه اين آثار و نگهداري چنين موزهاي را دارد و بويژه با اين ارزشهاي معنوي احياي چنين ساختماني در وزارتخانه اهميت ويژهاي خواهد داشت.»
او اضافه كرد:«ساختمان موزه هنرهاي ملي نقطهي ارزشمندي است و اشياي اين موزه امروزه قيمتهاي نجومي دارند. به همين دليل هم وزير و معاون ايشان از همان ابتدا با اين كار موافق نبودند، اما متاسفانه طي يك تصميم ناگهاني چنين حركتي انجام شد و معلوم نيست سرنوشت اين آثار در حال حاضر به چه صورت است.»
محرمي:
موزه هنرهاي ملي، موزه مرجع است
همچنين عبدالله محرمي ـ هنرمند نگارگر ـ كه طي اين سالها رفت و آمدهاي زيادي به موزه هنرهاي ملي داشته و از جمله هنرمنداني است كه آثارش در آنجا نگهداري ميشد ـ درباره وضعيت موزه هنرهاي ملي و انتقال آثار اين مجموعه گفت: «در حال حاضر اين آثار در يك مجموعه اداري انبار شده است و حتي از ميان 60 اثر نقاشي پشت شيشه متعلق به موزه 35 اثر طي اين جابجايي مصدوم شده و بخشي از آثار همچنان در موزه باقي مانده است و معلوم نيست تكليف آن چه ميشود؟»
به گفته محرمي، موزه هنرهاي ملي مجموعهاي بود كه تمام آثار، كارگاهها و حضور هنرمندان در آنجا رقم ميخورد و عكسهاي آن هم چنان موجود است و به لحاظ كنوانسيونهاي بينالمللي نيز اين نقل و انتقال ايراد دارد. يعني وقتي شي به نحوي با بنا مربوط باشد، انتقال، تغيير و يا حذف آن غيرقانوني خواهد بود.
او اضافه كرد:« تمام درها و ديوارهاي ساختمان موزه هنرهاي ملي توسط اساتيد هنري كار شده است و جزيي از خود اين بنا و آثار آن به شمار ميآيد، درحاليكه معتقد بودند اين موزه بازديد كننده كافي ندارد و بايد آثار آن به مكان ديگري منتقل شود اما در چنين موزه خاصي نياز به كثرت بازديدكننده نداريم بلكه صلاحيت بازديدكننده اهميت دارد كه در تمام اين سالها پژوهشگران و دانشجويان بهعنوان بازديدكنندگان اصلي اين مجموعه محسوب ميشدند.»
محرمي سپس به اهميت تاريخچه و جايگاه موزه اشاره كرد و افزود:« بعد از دوره صفويه، با ركود هنر نگارگري مواجه شديم و در حال حاضر هنرمنداني كه مشغول حرفه نگارگرياند مديون اساتيدي هستند كه در اين موزه فعاليت كردند.»
او يادآور شد: «موزه هنرهاي ملي يك موزه مرجع است و كساني كه در آن كار ميكردند سرمنشاء آثار بسياري بودند كه امروز با انتقال به يك فضاي غيراستاندارد در معرض نور شديد و تخريب قرار دارد. زماني كه موزهاي داير ميشود به دليل وجود آثارش به تحقق ميپيوندد، در حالي كه با انتقال آثار موزه هنرهاي ملي اين اتفاق را از آن گرفتهاند.»
محرمي به اين نكته نيز اشاره كرد كه در صورت به نتيجه نرسيدن نامهنگاريهاي وزير قطعا هنرمندان طوماري براي پيگيري اين موضوع امضا ميكند.
اين در حالي است كه پيگيريهاي خبرنگار تجسمي ايسنا براي بازديد از وضعيت ساختمان اين موزه با وجود نامهنگاريهاي رسمي به نتيجه نرسيد.
معاون هنري وزارت ارشاد:
اميدواريم آثار موزه هنرهاي ملي به زادگاهشان بازگردد
شاهآبادي معاون هنري وزارت ارشاد هم در پاسخ به وضعيت موزه هنرهاي ملي و برنامه اين مجموعه براي باز پسگيري آثار متعلق به موزه به ايسنا توضيح داد: «درخواست اصلي ما بازگشت تمام آثار به فضاي موزه هنرهاي ملي است اما گويا دوستان سازمان ميراث فرهنگي مالك اين آثار بوده و ساختمان نيز در تصرف است، در حالي كه كنوانسيونها و قراردادهاي جهاني مخالف اين وضعيت است و الزامي است كه آثار هنري در همان بناي هنري نگهداري شود؛ زيرا در آن شرايط معنا مييابد و در غير اين صورت آن آثار كامل نخواهند بود.»
او ادامه داد: «اميدوارم با تغيير مديريت سازمان شاهد تحولاتي در اين زمينه باشيم و آثار موزه هنرهاي ملي به زادگاه اصلي خود بازگردد.»
تهيه و تنظيم گزارش، مريم رضازاده خبرنگار ايسنا
انتهاي پيام