يك پژوهشگر حوزهي تهران قديم توضيح داد: ميدان توپخانه در گذشته محل محافظت از ارگ سلطنتي بود و در آن، باروت هم نگهداري ميشد.
نصرالله حدادي در گفتوگو با خبرنگار بخش ايرانشناسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيان كرد: پس از دورهي ميرزا تقيخان اميركبير، تصميمي مبني بر به گسترش وسعت شهر تهران گرفته شد. به همين دليل، ميدان توپخانه با تعدادي حجره ساخته و توپها و گلولههاي زيادي به آنجا برده شد. همين امر سبب شد تا آن ميدان را «توپخانه» بنامند. در پاييندست اين ميدان، مكاني براي نگهداري اسلحه و مهمات ايجاد شد كه به آن «قورخانه» ميگفتند؛ قورخانه مكاني براي استقرار نيروهاي نظامي و توپريزي بود كه ساخت آن، از آغاز صدارت اميركبير در سال 1225 آغاز و به مرور تكميل شد. يادگار اصلي آن زمان كه هنوز هم باقي مانده، حوض وسط ميدان است.
حدادي ادامه داد: در گذشته، تهران دو حوض داشت؛ يكي در ميدان توپخانه و ديگري در ميدان ارگ كه دومي از بين رفت.
او با اشاره به اينكه پس از دورهي قاجار و در زمان پهلوي، نام ميدان «توپخانه» به نام «سپه» تغيير كرد، گفت: پس از انقلاب اسلامي اين مكان، ميدان «امام خميني (ره)» ناميده شد.
وي اظهار كرد: در ضلع شمال غربي ميدان، فقط ساختمان باقيمانده از توپخانهي قديم هنوز وجود دارد و به نام موزهي «استاد علياكبر صنعتي» معروف است كه متأسفانه متروكه شده و توجه چنداني به آن نميشود.
او اضافه كرد: در آن زمان، بناهاي ديگري در بخشهاي مختلف ميدان توپخانه ساخته شدند، مانند عمارت «بلديه» كه در ضلع شمال شرقي ميدان بنا شد و براثر جهالت فردي به نام «نيكپي» حدود سالهاي 1345 تا 1348 تخريب شد. اكنون به جاي عمارت بلديه، دستفروشها به خريد و فروش مشغول هستند و آن محدوده به نام «پشت شهرداري» معروف است. در ضلع جنوبي ميدان نيز ساختمان بسيار زيبايي براي مخابرات ساخته شده بود كه متأسفانه تخريب و يك آسمانخراش به جاي آن بنا شد. بانك تجارت نيز در ضلع ديگر ميدان قرار دارد كه به جاي بانك شاهي نشسته است. اين بانك توسط نيكلاي ماركوف روسي در اوايل سال 1300 براساس معماري ايراني ساخته شد.
به گزارش ايسنا، براساس اطلاعات منتشرشده در كتاب «طهران قديم» نوشتهي جعفر شهري، ميدان «توپخانه» در دورهي پهلوي با تأسيس لشگر اول در باغ شاه، ميدان «سپه» ناميده شد. توپخانه در ابتدا ميداني با ساختمانهايي دو طبقه در شمال و جنوب بود كه توپچيها و زنبوركچيها (توپهايي سنگري كه با دو چرخ كوچك به اندازهي چرخ سهچرخهي كودكان، تا 200 تا 300 قدم را نشانه ميگرفتند، البته اصابت كردن گلولههاي آن به هدف كمتر ديده شده بود) در آن منزل داشتند.
در حجرههاي زيرين ميدان، توپها و زنبوركها جا داده شده بودند و در بالاخانههايش توپچيها و زنبوركچيها سكونت داشتند. استقرار آنها در اين محل، به اين دليل بود كه با نزديكي به اندرون شاهي، در مواقع لزوم بتوانند به كمك بشتابند.
همچنين با ساخته شدن بناهاي جديد، تغييراتي در صحن و فضاي ميدان ايجاد شد، درختهاي كهنه افتادند و اصلههاي تازه كاشته شدند، گلها و سبزهها و باغچهبنديهاي زيبا جانشين شدند و حوض وسط ميدان كه مملو از لجن، كثافت، كرم و قورباغه بود، تميز و آب نو در آن ريخته شد. همچنين عصرها دستهاي موزيك و به اصطلاح آن روزها «مزقانچي» به گرد آن جمع ميشد و مزقان ميزد.
در بخش ديگر اين كتاب دربارهي «قورخانه» كه در غرب ميانهي خيابان با دري بزرگ و جلوخاني نيمهلال وجود داشت، آمده است: قورخانه اگرچه كار رسمي آن ساختن اسلحه، مهمات و ساز و برگ جنگ بود، اما كمتر اثري از آنها در اين مكان بهچشم ميخورد و تنها فعاليتش تهيهي وسايل آتشبازي بود كه براي نمايش شبهاي عيد و جشنهاي ملي، مذهبي و مانند آن بهكار ميرفت.
انتهاي پيام