حرفهاي منصور اوجي در هفتادوچهارمين سال تولدش
فردا (چهارشنبه، نهم آذرماه) هفتادوچهارمين سالروز تولد منصور اوجي است. اين شاعر در گفتوگويي با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره روند شاعري خود، گفت: من در نهم آذر سال 1316 در شيراز متولد شدم. پدرم شاعر بود و آن زمان چون وسايل سرگرمكننده نبود، ما شعرخواني ميكرديم؛ در نتيجه، من ارثي و محيطي شاعر شدم. دو خواهرم نيز شعر ميگويند. او ادامه داد: يادم ميآيد كلاس ششم ابتدايي بودم كه يك هفته مريض شدم و در خانه ماندم. در كتابخانه پدرم، رباعيات خطي خيام را يافتم و اگر شعرم كوتاه شد و تم مرگ يافت، تأثير همين رباعيات خيام بر من بود. در دبيرستان كه بودم، اول غزل ميگفتم؛ اما كتاب «زمستان» مهدي اخوان ثالث و «هواي تازه»ي احمد شاملو سبب شد كه با شعر نو آشنا شوم. اولين شعر من در سال 39 -40 در مجله «روشنفكر» و بعد در مجله «فردوسي» منتشر شد. بعد هم سال 44 اولين كتابم را با عنوان «باغ شب» منتشر كردم. اوجي همچنين عنوان كرد: دو كتاب در قالب رباعي دارم كه يكي «مرغ سحر» است كه در سال 57 منتشر شد و تم انقلاب و قيام دارد و بعد از آن، شاعران ديگر تحت تأثير اين كتاب به رباعيسرايي براي انقلاب روي آوردند. ديگري «حاليست مرا» است كه آن هم رباعي است و درونمايه عشق و عرفان دارد. اين شاعر سپس درباره فضاي ادبي شيراز در سالهاي جواني و نوجواني خود گفت: نيما كه شعرگويي را آغاز كرد، اولين نفري كه به او لبيك گفت، فريدون توللي از شهر من بود كه كتابش را به نام «رها» چاپ كرد. همزمان با توللي، شخص ديگري به نام هاشم جاويد هم با او سرودن شعر نيمايي را آغاز كرد. بعد پرويز خائفي و من هم به سرودن شعر نيمايي روي آورديم و بعد از ما، ديگران هم آمدند. در آن زمان محافل قديمي در شيراز بود كه البته من به اين محافل كاري نداشتم. اوجي درباره تحصيلات خود در تهران نيز گفت: سال 37 تا 40 در تهران ليسانس فلسفه گرفتم و در شيراز هم ليسانس زبان و ادبيات انگليسي گرفتم و 48 تا 50 فوق ليسانس مشاوره و راهنمايي گرفتم. در آن زمان با چهرههايي چون احمد شاملو، مهدي اخوان ثالث، منوچهر آتشي، محمدعلي سپانلو، سيمين دانشور و ديگران رفت و آمد داشتم و شعرم در مجلات متعدد چاپ ميشد. اين شاعر در جواب اين سؤال كه از ميان شعرهايش كدام مجموعه را بيشتر دوست دارد، گفت: كارهاي من مثل بچههايم هستند؛ اما «مرغ سحر» كه در يك سال 10هزار تيراژ داشت و شعرهاي كوتاهم در مجموعه «كوتاه مثل آه»، آثار محبوبي بودند. او افزود: من در مجموعه «كوتاه مثل آه» شعر كوتاه ميگفتم؛ البته نه هايكو. هايكو الآن مد شده است. در آن زمان كساني كه شعر كوتاه ميگفتند، كم بودند و كاميار عابدي هم در كتابش آورده كه بيژن جلالي در شعر منثور و منصور اوجي در شعر نيمايي كوتاه شاخص بودند. اوجي درباره بنمايههاي شعر خود گفت: چهار موتيو در شعر من پررنگتر است كه شامل شعر، شيراز، عشق و مرگ ميشود كه درباره هر كدام از اين موتيوها هم يك كتاب شعر دارم. مجموعه شعر «از وطن» درباره شيراز است. در مجموعه شعر «چيزي شبيه گرگ» نيز از شعر گفتهام. مجموعه شعر «وقتي حضور مرگ» درباره مرگ است و مجموعه شعر «شعرهاي مصري» در حوزه عشق سروده شده است. او در ادامه افزود: برخي شاعران چون منوچهر آتشي گفتهاند كه من شكارگر لحظهها هستم. چهار نفر هم درباره من كتاب نوشتهاند. هوشنگ گلشيري كتاب «در ستايش شعر سكوت»، كاميار عابدي «در جستوجوي گل شيدايي»، خسرو قمر «اما پرنده و گل» و محمدرضا خالصي «راز روايت» را درباره من نوشتهاند. اين شاعر همچنين درباره دو مجموعه شعر زير چاپ خود گفت: دو كتاب زير چاپ دارم كه يكي «دهان تسلي» نام دارد و ديگري «حيرانيها»ست. چيزهايي كه ما را به حيرت ميكشاند، در كتاب «حيرانيها» آمده و در حدود صد شعر است. اين كتاب در نشر فصل پنجم منتشر ميشود و اكنون در انتظار دريافت مجوز نشر است. اوجي درباره ديگر مجموعه شعر در دست چاپ خود نيز گفت: «دهان تسلي» حدود صد شعر را دربر ميگيرد كه در آن چهار بنمايه عشق، شعر، شيراز و مرگ آمده است كه به هر كدام در فصلي جداگانه پرداخته شده و در نشر ابتكار نو منتظر دريافت مجوز چاپ است. اين شاعر همچنين عنوان كرد: قرار است مجموعه اشعارم منتشر شود كه در حال آماده كردن شعرهاي چاپشدهام براي آمدن در اين مجموعه هستم. او كه تا كنون 22 كتاب شعر منتشر كرده است، افزود: چند مجموعه شعر منتشرنشده هم دارم كه آنها را نيز منتشر خواهم كرد. اوجي در پايان گفت: اين روزهاي بازنشستگيام را بيشتر به ترجمهي شعر ميگذرانم. منصور اوجي متولد نهم آذرماه سال 1316 در شيراز است و «باغ شب»، «خواب درخت و تنهايي زمين»، «شهر خسته»، «اين سوسن است كه ميخواند»، «مرغ سحر»، «صداي هميشه»، «شعرهايي به كوتاهي عمر»، «حالي است مرا» و «كوتاه مثل آه» از آثار منتشرشدهي اين شاعرند. انتهاي پيام