از عتيقهجويي تا ثبت جهاني فراز و نشيبهاي 200 سال گذشته در شوش ماندگار ميشود
سرپرست برنامهي تعيين عرصه و حريم مجموعهي باستاني شوش، نتايج مطالعات تعيين عرصه و حريم اين مجموعهي تاريخي را در قالب کتاب منتشر ميکند. محمدتقي عطايي در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيان كرد: قصد دارم، نتايج علمي برنامهي تعيين عرصه و حريم مجموعهي باستاني شوش را که در فروردين 1387 همراه گروهي از باستانشناسان انجام داديم، در قالب کتاب منتشر كنم. او با اشاره به اينكه مطالب اين کتاب فقط به نتايج علمي و گزارش فني محدود نيست، گفت: از آنجا که شوش در چند سال اخير، يکي از چالشبرانگيزترين مجموعههاي تاريخي ايران بوده است، همهي واکنشها، نظرها و بازتابهاي خبري گوناگون مربوط به اين موضوع در اين کتاب نقد و تحليل خواهد شد. اين باستانشناس ادامه داد: شوش بهلحاظ اهميتي كه در منظومهي ميراث بشري دارد و در 200 سال گذشته رويدادها و اتفاقهاي تلخي در آن رخ داده است، مسؤوليت سنگيني را متوجه ما ميکند. بخشي از اين اتفاقها به حضور نخستين باستانشناساني که حدود يکونيم قرن پيش به خاور نزديک آمدند و به جاي پژوهش بهدنبال عتيقهجويي بودند، مربوط ميشود. در پي همين موضوع، به جاي کاوش دقيق و روشمند باستانشناختي، بنا به مقتضيات آن زمان، لايههاي تاريخي و فرهنگي زيادي در شوش نابود شدند و بهدنبال آن، آگاهي ما از بخشهايي از سرگذشت شوش براي هميشه غيرقابل دسترس شد. عطايي با بيان اينكه بخش ديگري از اتفاقهاي ناگوار به مديريتهاي ناآگاه و غيرمتخصص مربوط ميشود که در اين محوطه فعاليت كردند و درپي آن، آسيبهايي به شوش و ميراث کهن آن وارد شد، توضيح داد: بخشي از مسائل مطرح در ميراث شوش به عملكرد مديران قبل و پس از انقلاب مربوط است. در واقع، معتقدم شوش از دو جبهه با آسيب روبهرو شد؛ نخست باستانشناسان فرانسوي كه در ابتدا بهدنبال عتيقهجويي بودند و حفاريهاي تخريبي زيادي را سبب شدند و ديگر، عملكرد مديران ما كه در برههاي از زمان، آسيبهاي زيادي را وارد كردند. البته به اين نكته بايد اشاره كرد كه پس از انقلاب اسلامي، كاوشهاي كمتري صورت گرفت و تخريب حفاري کم بود. در واقع، مهمترين کاوش باستانشناسي که در سالهاي پس از انقلاب در شوش انجام شد، توسط ميرعابدين كابلي ـ باستانشناسان پيشکسوت سازمان ميراث فرهنگي ـ انجام گرفت و در زماني که او در شوش کاوش ميكرد، نهتنها ميزان تخريبها كاهش چشمگيري يافت، بلکه آگاهي مردم از ميراث کهن شوش نيز افزايش يافت. وي معتقد است: عملكرد بيشتر مديران بهگونهاي بود كه آسيبهايي جدي بر اثر اتفاقهاي مختلف مانند عبور جاده و لولهي گاز، ساخت تأسيسات صنعتي، اداري يا عمومي و شهري و خانهسازي در محدودهي عرصهي باستاني محوطهي شوش وارد شد. ضعف مديريت كلان ميراث فرهنگي در بحث شوش سبب افزايش تخريبها در اين محوطهي باستاني شد. عطايي اظهار كرد: در اين كتاب، علاوه بر پرداختن به تاريخچهي شناسايي، حفظ و نگهداري ميراث کهن شوش در 200 سال اخير، تمرکز بحثها بر يک دههي اخير خواهد بود. اين باستانشناس تأكيد كرد: اينها مطالبي هستند كه بايد ثبت، ضبط و منتشر شوند، زيرا جزيي از تاريخ معاصر ايران محسوب ميشوند. در اين کتاب، بويژه به تمام مباحث و وقايعي که حدود چهار سال اخير دربارهي «برنامهي تعيين عرصه و حريم شوش» رخ داده است، پرداخته ميشود. شوش مسألهي کوچکي نيست، يک تاريخ است و هر تصميم و اقدامي دربارهي آن، اقدامي تاريخي است و اهميتي تاريخي دارد. عطايي بيان كرد: اين كتاب نشان خواهد داد، اگر عملكرد مديران دربارهي يک محوطهي ميراثي درست باشد، چه ميزان تأثير مثبت درپي خواهد داشت و اگر اشتباه باشد، چقدر ميتواند مخرب باشد و سرمايههاي کشور را به ورطهي نابودي بکشاند. او گفت: متأسفانه هنوز عرصهي شوش به تصويب نرسيده و اين امر سبب لطمه ديدن بيشتر اين ميراث سترگ شده است. عرصهي پيشين شوش در سال 1367 توسط مهدي رهبر ـ باستانشناس پيشکسوت ـ در شرايط اضطراري سالهاي جنگ تحميلي تعيين شد. با اين حال، او مدتي بعد، کشفيات جديدي را در محدودهي بيرون از عرصهي 400 هکتاري شوش داشت و خود بر لزوم بازنگري در عرصهي شوش تأکيد كرد؛ اما از آنجا كه ثبت آثار ايران در فهرست ميراث جهاني پس از سال 1358، بهدليل مشکلات کشور، حدود 20 سال متوقف ماند، نظرات کارشناسانهي او و صاحبنظران ديگر شنيده نشد يا مجال اجرا نيافت. بنابراين در سال 1387 که چنين شرايطي فراهم آمد و تعيين عرصهي شوش از سوي پژوهشکدهي باستانشناسي کشور برعهدهي من گذاشته شد، به محضر اين پيشکسوتان رفتم تا از تجربيات و نظرات آنها در اين زمينه بهره ببرم. وي ادامه داد: برنامهي تعيين عرصهي شوش در سال 1387 هم بر تجربيات پيشين استوار بود و هم براساس مطالعات ميداني و گمانهزنيهاي باستانشناختي که خود انجام داديم. نتيجهي آن نيز اين بود که مشخص شد، محدودهي عرصهي باستاني شوش 1200 هکتار است؛ ولي مدير پيشين ادارهي ميراث فرهنگي و گردشگري استان خوزستان به دلايلي نامعلوم از پذيرش اين موضوع کاملا علمي امتناع کرد. اين در حالي است که در دو دههي اخير، کشفيات علمي تازهاي رخ داده است و ما نميتوانيم دادهها و مدارک علمي را انکار کنيم. بهتازگي نيز اين موضوع مطرح شده كه با کارهاي آرکئوژئوفيزيک قرار است، محدودهي عرصه مشخص شود که اين موضوع از نظر علمي يک موضوع بيربط است و دربارهي شوش مصداق نميتواند داشته باشد. عطايي با اشاره به اينكه اکنون تحولات زيادي در زمينهي حفاظت و نگهداري از ميراث فرهنگ بشري در سطح جهان رخ داده است، اضافه كرد: حفظ و نگهداري يا تخريب و نابودي ميراث فرهنگ بشري، امروزه شاخص مهمي براي کسب وجههي جهاني يا مخدوش شدن اعتبار دولتها و کشورها محسوب ميشود. البته ما نبايد صرفا به اين دلايل، ميراثمان را حفظ کنيم، بلکه از آن رو كه داراي يكي از غنيترين فرهنگها و تمدنهاي جهان هستيم و مسؤوليت سنگيني نسبت به حفظ ميراث فرهنگي و معنوي داريم، طبعا در سطح جهاني هم نگاههاي زيادي را متوجه خود ميکنيم و از اين نظر، مجموعههاي عظيمي مانند شوش، يک معيار سنجش محسوب ميشوند. به گزارش ايسنا، عطايي بهعنوان سرپرست يك گروه باستانشناسي، فروردين 1387 با مجوز پژوهشکدهي باستانشناسي کشور، تعيين عرصه و حريم مجموعهي باستاني شوش را آغاز كرد. اين برنامه با بازنگري محدودهي عرصهي باستاني شوش و افزايش حدود آن همراه شد، ولي پس از گذشت حدود چهار سال، اين عرصه و حريمهاي مشخصشدهي آن هنوز تصويب نشدهاند و همچنان عرصهي پيشين اين محوطه براي مديران سازمان ميراث فرهنگي ملاک عمل است. اين در حالي است كه تعيين دقيق عرصه و حريم چنين محوطهاي، با حفظ حريم منظري آن يكي از شرايط لازم براي ثبت جهاني اين محوطه است. انتهاي پيام