گردشگري عامل وفاق يا افتراق؟ گفت‌وگو با يك راهنماي تورهاي گردشگري

يك راهنماي تورهاي گردشگري گفت: گردشگري در عين حالي كه مي‌تواند عامل وفاق ملي و اتحاد شود، مي‌تواند سبب افتراق نيز شود، چون جامعه‌ي محلي ايران به‌خاطر تنوع زياد فرهنگي آسيب‌پذير است. آرش نورآقايي در گفت‌وگو با خبرنگار بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به شعار سازمان جهاني جهانگردي براي سال 2012 كه سفر را «پيونددهنده‌ي فرهنگ‌ها» اعلام كرده است، اظهار كرد: وقتي سازمان جهاني جهانگردي شعاري را انتخاب مي‌كند، ما در كشور خود يك همايش برگزار مي‌كنيم و براي مدتي اين شعار را بر در و ديوار مي‌چسبانيم و بعد، همه‌چيز را رها و فراموش مي‌كنيم. در حالي كه بايد روي اين شعارها و تحقق آن‌ها، سرمايه‌گذاري كنيم، چون اين شعارها براساس معضلات جهاني انتخاب مي‌شوند. او ادامه داد: در زماني گردشگري را به‌عنوان ابزاري براي سلطه‌جويي فرهنگي در نظر مي‌گرفتند؛ ولي اكنون افكار جهاني به اين سمت حركت مي‌كند كه مفهوم گردشگري را از تهديد به فرصت تبديل كند. بنابراين از لغت‌هاي خوب و اثرگذاري مانند «پيونددهنده‌ي فرهنگ‌ها» استفاده مي‌شود. اين فعال گردشگري بيان كرد: در عين حال بايد به ياد داشته باشيم كه جوامع بسته‌تر با پذيرش غريبه‌ها مشكل دارند. او در ادامه به لغت‌هاي رايج در ادبيات اين جوامع مانند فرهنگ بيگانه، ‌غريبه و عجايب‌المخلوقات اشاره كرد و گفت: عجايب‌المخلوقات هميشه دور از ما و در سرزمين ديگري هستند كه البته امروز هم وجود دارند. از ديدگاهي، امروزه افرادي كه به مقصدي مي‌روند، از نظر ميزبان، عجايب‌المخلوقات به حساب مي‌آيند و جامعه‌ي ميزبان، براي مهمان اين‌گونه متصور مي‌شود. پس مهم است كه اين موضوع را بدانيم، بخصوص در ايران كه تركيب نژادي، قومي، زباني و ديني تنوع بالايي دارد. وي افزود: كارشناسان، ايران را به‌خاطر اين تنوع به 30 بخش مختلف تقسيم كرده‌اند كه همه‌ي آن‌ها در يك چارچوب فرهنگي قرار گرفته‌اند و ادعا مي‌كنند، مي‌توانند در كنار يكديگر زندگي كنند. اين راهنماي گردشگري در ادامه اظهار كرد: گردشگري به نوبه‌ي خود مي‌تواند پيونددهنده‌ي فرهنگ‌ها باشد؛‌ اما وقتي برخي جوامع روستايي مي‌بينند كه آمدن گردشگر براي امنيت محيط زيست و زندگي اجتماعي آن‌ها مخرب است، كار به دعوا و اختلاف مي‌كشد و اين سبب تضاد مي‌شود. وي گفت: با وجود اين‌كه مردم ابيانه از هجوم بي‌رويه‌ي گردشگران ناراحت مي‌شوند، ولي فكر نكنم شوراي ده اين روستا و حتا روستاي ماسوله تا كنون با يكديگر صحبت كرده و تصميم گرفته باشند كه مرام و روابط آن‌ها با گردشگران چگونه باشد. اگر هم اين كار كرده‌اند، علمي نبوده است. وقتي چگونگي رفتارها، پذيرش مسافران و نحوه‌ي نشان دادن نوع زندگي روستايي‌ها تبيين نمي‌شود، روستايي نيز نقش خود را تغيير مي‌دهد و در اين حالت، ميزبان و مهمان دچار چالش مي‌شوند. نورآقايي افزود: در اين شرايط، جامعه‌ي ميزبان و مهمان از برخورد يكديگر ناراضي هستند و فقط پولي كه از اين راه به‌دست جامعه‌ي محلي مي‌رسد و رفع خستگي مهمان با سفر به يك مقصد، مايه‌ي دلگرمي و رضايت دو طرف در اين كار است. وي بيان كرد: ما در اين سفرها هزينه‌ي زيادي را مي‌پردازيم؛ ولي در عوض، نتيجه‌ي فرآيند راضي‌كننده نيست. اين راهنماي گردشگري تأكيد كرد: بايد موضوع سفر را كه عامل پيوند فرهنگ‌هاست، كارشناسي و بررسي كرد تا راهكارهايي داده شود، چون جامعه‌ي محلي ما به‌خاطر تنوع بالاي نژادي، قومي، زباني و ديني، بسيار آسيب‌پذير است. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۱۵ مهر ۱۳۹۰ / ۱۰:۴۶
  • دسته‌بندی: گردشگری و میراث
  • کد خبر: 9007-09615
  • خبرنگار : 71021