يك مدرس روزنامهنگاري معتقد است: مطبوعات پيشرفته دنيا با آمدن اينترنت، به فرمهاي سهگانه مكمل روزنامهنگاري اهميت بيشتري نسبت به قبل دادهاند كه ميتوان از آن به عنوان سرفصلي جديد ياد كرد.
مجيد رضاييان - مدرس ارتباطات - در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي تاثير هنر بر رسانه اظهار كرد: مطبوعات براي بقاي خود در دوران اينترنت با روي آوردن به فرمهاي مكمل يعني عكس، طرح و كاريكاتور و طنز كوشيدند تا با تقويت ارتباط بصري در كنار ارتباط مفهومي و نوشتاري در اين ميدان رقابت عقب نمانند.
وي افزود: كتاب ارتباطات با آمدن اينترنت سرفصلي جديد را چنان گشود كه همهي حوزههاي رسانهيي را متحول كرد و زير بناي آن جمع شدن رسانههاي صدا، تصوير، متن با يكديگر بود تا جايي كه اين تحول مطبوعات را نيز متحول كرد و عنصر تصوير و تاثير جذابيتهاي بصري در جذب مخاطب جايگاه ويژهاي پيدا كرد.
رضاييان در ادامهي صحبتهاي خود بيان كرد: اين اتفاق تاثير زيربنايي بر عنصر تصوير به ويژه براي رسانههاي مكتوب به اين دليل برجاي گذاشت كه مخاطب از طريق رسانههاي اينترنتي قادر شده بود، همزمان با دريافت مطلب با رسانهي مورد نظر خود ارتباط برقرار كند كه به اين خصوصيت ارتباط تعاملي و دوسويه ميگويند.
او اظهار كرد: فرمهاي ذاتي و مكمل در مطبوعات هر كدام به دليل گشوده شدن كتاب جديد ارتباطات دچار تغييراتي شدند و نسبت به هم نقش تازهاي را بردوش گرفتند.
وي ادامه داد: از آنجا كه فرمهاي ذاتي در روزنامهنگاري، شش فرم است و يك فرم عمومي تيتر و سه فرم مكمل مجموعا روزنامهنگاري را در 10 فرم خلاصه ميكند، بايد ببينيم چگونه شد كه مخاطبان در عصر اينترنت به زبان بصري و ارتباط بصري تمايل بيشتري نشان دادهاند.
رضاييان با اشاره به فرمهاي روزنامهنگاري، دربارهي تاثير فرمهاي مكمل يا هنري در رسانه بيان كرد: عكاسي، طرح و كاريكاتور و طنز از عناصر مكمل هستند كه ميتوانند با تكيه بر عناصر زيباشناختي پيام خود را بهطور تاثيرگذاري در دنيايي كه همه چيز ديجيتال و فشرده شده است، بيان كنند.
وي با تصريح بر اينكه گاهي يك طرح با كاريكاتور اثر هنري به مراتب از يك مطلب در رسانه حرف براي گفتن و تاثيرگذاري دارد.
اين استاد ارتباطات تصريح كرد: اگر رسانههاي مكتوب به سمت جذاب شدن بيشتر پيش روند و اگر در چاپ رنگ در عكس و صفحهبندي و زيباييشناسي در به كار بردن طرح و كاريكاتور پيشرفت نميكردند، فرمهاي ششگانه باقي نميماندند.
وي اظهار كرد: در حال حاضر زبان ارتباط كلامي به زبان رابطه بصري تغيير شكل يافته و درواقع هنر نقش جذابيتهاي بصري - زيباشناختي - تثبيت كلام و ثبت پيام و ارتباط معنايي دارد، به عبارتي امروزه ارتباطي معنايي با ارتباط نشانهاي و ارتباط بصري ارتباط بسيار تنگاتنگي پيدا كردند و اگر آنها نباشند، ارتباط معنايي نقش كاملي را ايفا نميكند.
رضاييان درباره اينكه پرداختن به معضلات اجتماعي با رويكرد هنري چقدر تاثيرگذار است، گفت: بعد از آمدن اينترنت، راديو، تلويزيون و مطبوعات نيز در فضاي وب خودشان را تعريف كردند.
او افزود: اينترنت نيز سبب شده تا سواد رسانهيي مخاطبان نيز بالا رفته و در حال حاضر سواد رسانهيي را با تسلط بر اينترنت ارزيابي ميكنند. با در نظر گرفتن اين امر بايد اين احتمال را بدهيم كه مخاطبان ما با سواد رسانهيي به سراغ ما ميآيند و سواد بصري صاحب رسانه را مورد سنجش قرار ميدهند.
اين مدرس روزنامهنگاري تاكيد كرد: در كار رسانه، عناصر مكمل و فرمهاي سهگانه در روزنامهنگاري بايد قدرتمند ظاهر شوند.
رضاييان با اشاره به خبرهاي تصويري و تاثيري كه دارند، گفت: يكي از دلايل اين است كه دنيا كوچك و ديجيتالي شده و دهكدهي جهاني تا سالهاي آينده مغزافزار خواهد شد و عصر تغيير شكل ميدهد.
اين استاد ارتباطات دربارهي مقايسه ارتباط مفهومي با ارتباط بصري سه تاثير عمده را اينگونه بيان كرد: يكي اينكه گره ذهن مخاطب را ميگشايد و ديگر اينكه در زمان كوتاهتري با مخاطب ارتباط برقرار ميكند و در آخر نيز ارتباط بصري به دليل جذاب بودن از هر نوشتهاي تاثيرگذارتر است.
رضاييان درباره اينكه آيا رسانههاي جديد ميتوانند بسترساز فرهنگ باشند؟ گفت: بسترسازي فرهنگي غير از اينترنت نياز به زمينهسازي دارد.
او با اشاره به دنياي امروز كه در زمينهي ديجيتال و ارتباطات پيشرفت داشته است افزود: در شرايط امروز نميتوانيم با مخاطب يك طرفه ارتباط برقرار كنيم، زيرا انتخابها زياد شده و هر لحظه مخاطب ميتواند به سمت گزينه جديدتر برود، بنابراين دليل گزينههاي مختلف انتخابهاي مختلفي پيشروي مخاطب است و اگر اين مورد را در نظر بگيريم، متوجه ميشويم كه رسانههاي ديگر تحت تاثير اينترنت قرار دارند.
او تصريح كرد: ما بايد آن قدر حرفهيي باشيم كه خود را با تازگي اخبار و تغييرات مثبت، به روز نگه داريم، زيرا در حال حاضر مخاطب ما آزاد است كه به هر سويي كه انتخاب ميكنند، برود.
اين مدرس ارتباطات دربارهي تاثير سياست جامعه در هنر اينگونه بيان كرد: شرايط سياسي جامعه بايد به نوعي باشد كه براي هر رسانه، اصلي به نام آزادي بيان وجود داشته باشد.
او افزود: آزادي بيان نيز بايد با در نظر گرفتن قوانين هر كشوري در نظر گرفته شود، ولي به اين نكته بايد توجه شود كه آزادي بيان قبل از آنكه نگاه سياسي طلب كند، نگاه فرهنگي ميخواهد.
رضاييان اظهار كرد: بايد اين نكته را در نظر بگيريم كه شرايط سياسي بايد به نوعي زمينه را براي بيان سوژههايي كه در ميان مردم وجود دارد، گسترش دهد و ممكن است اين كار تنها با قلم صورت نگيرد، بلكه از تصاوير و زبان بصري استفاده شود.
اين مدرس ارتباطات در پايان بيان كرد: ما در عرصهي توليد رسانهيي، افراد حرفهيي كمي داريم و كساني كه خبره اين كار هستند، سرجاي خود نيستند و بايد دراين جا مسالهي آموزش حرفهيي و بازگشايي و توسعه براي بروز خلاقيتها در نظر گرفته شود، چرا كه هيچ چيزي جز خلاقيت به كار هنر نميآيد.
انتهاي پيام