سينما «نادر» در كوچه ملي آخرين بازمانده از سينماهاي لالهزار بود كه آن هم پس از يك سال تعطيلي در آستانه تغيير كاربري است.
ناصر مجد بيگدلي ـ مالك اين سينما ـ براي روز ملي سينما در گفتوگويي با خبرنگار سينمايي خبرگزاريدانشجويان ايران (ايسنا) درباره تاريخچه اين سينما يادآور شد: اين سينما با نام «رويال» در 2500 متر، سال 1312 ساخته شد كه بعد از ورشكستگي صاحبش، توسط شركت سهامي ايران كه چند سينما در لاله زار داشت خريداري شد و در نهايت در سال 42 سرقفلي اين سينما را به همراه دو شريك ديگرم خريدم.
وي ادامه داد:سينما بازسازي شد و با نام «نادر» در 28 شهريور سال 42 با فيلم «مرد ميدان» آن را بازگشايي كرديم. اين بازگشايي، ده روز پس از انقلاب پس از اينكه امام (ره) فرمودند با سينما مشكلي نداريم انجام شد.
مجيد بيگدلي در عين حال مطرح كرد: اما به ما اعلام شد كه سينماهاي لاله زار نبايد باز باشد و سينما را از ما گرفتند و پس از مدتي خودشان در آن فيلم نشان دادند.
مالك سينما نادر افزود: حدود دو سال بعد از انقلاب سينما را به ما فروختند كه تا دو سال پيش داير بود تا اينكه نامه نوشتند به اين سينما فيلم ندهيد و ما براي اينكه چراغ سينما خاموش نشود فيلمهايي كه قبلا نمايش داده بوديم را اكران كرديم اما 8 ماه بيشتر نتوانستيم دوام بياوريم.
وي ادامه داد: در حال حاضر هم به دنبال كسي هستيم تا با ما شريك شود و اين ملك را كه پروانه مسكوني اداري دارد را بسازيم.
بيگدلي با بيان اينكه با اين وضعيت گويا نيازي به سينما نيست، ابراز عقيده كرد: در گذشته وضعيت خيلي بهتر بود بطوريكه ما از سال 1330 شروع به خريد سينما كرديم و مالك سينماهاي «شهناز» در سر چهار گرگان، «فلور» در موعظ السلطان، «جهان» در شاپور و «دماوند» در خيابان ري بوديم و در اصفهان هم «نقش جهان» را داشتيم كه همه تعطيل شدهاند و در حال حاضر تنها سينماي «كوچك جنگلي» را در رشت دارم كه آن هم در شرف تعطيلي است.
وي درباره فيلمهايي كه در سينما «نادر» نمايش ميداده است،توضيح داد: همه نوع فيلمي ميگذاشتيم و بيشتر كارهايي بودند كه تماشاگر درجه دو داشتند و اگر فيلمي كلاسش بالا بود و اكران گسترده ميخواست، نسخهاي هم به ما ميدادند.
بيگدلي ادامه داد: عكس فيلم را در ويترين ميزديم و مشتري نگاه ميكرد، ميفهميديم فيلم ميفروشد يا نه. آثار پر فروشي چون «عروس دهكده»، «چهار راه حوادث»، «گنج قارون» و «عقابها» را در اين سينما نمايش داديم و از آثار مطرحتر هم ميتوان از «گاو» و «قيصر» نام برد.
وي با اشاره به سينماهاي لاله زار يادآور شد: 20 سينما در لاله زار بود كه شش سالن آن در همين كوچه «باربد» بود كه به خاطر سينما ملي به آن كوچه ملي ميگفتند. اما متاسفانه هيچكدام از اين سينماها باقي نمانده و بعضي از آنها انبار وسايل برقي شده است.
مالك سينما نادر ادامه داد: ظاهرا يكي از كساني كه مسئوليت داشته است از لاله زار خاطره خوشي نداشته است و كمر به تخريب فضاهاي فرهنگي اينجا بست كه سينماي ما آخرين بازمانده از سينماهاي لاله زار بود و آن هم تعطيل شد.
وي افزود: سينماي ما با 700 نفر ظرفيت اگر در طول روز كمتر از سه هزار نفر ميآمدند فيلم را عوض ميكرديم الان كدام سينما چنين مخاطبي دارد؟ در سينما «آزادي» هم چنين تعدادي نميروند و متاسفانه سينماها مشتريشان را از دست دادهاند.
بيگدلي با بيان اينكه در خارج سينماهاي قديميشان را به موزه تبديل ميكنند به ايسنا گفت: حتي در آنجا هنوز از آپاراتهاي قديميشان بهره ميبرند و هيچكدام از آپاراتهاي جديد كيفيت گذشته را ندارد. ما آپارات اين سينما را در سال 42 از آلمان خريديم كه هنوز هم كار ميكند و صدايي در حد دالبي دارد.
وي خاطرنشان كرد: صحبت شده بود تا شهرداري لاله زار را بازسازي كند تا به جاذبهاي براي گردشگري تبديل شود اما يكدفعه منصرف شدند.
مالك سينما نادر درباره حضورش در اين سينما در حاليكه تعطيل شده است اظهار كرد: ما در اينجا خاطرات زيادي داريم و كنار گذاشتن اين خاطرات بسيار سخت است. در طبقه بالاي سينما دفتر گروه سينماهاي متحد تهران را داشتيم كه توليد فيلم ميكرديم و افرادي مانند ساموئل خاچكيان، خسرو پرويزي و صابر رهبر در اينجا اتاق داشتند و كار ميكردند و الان فقط جاي خالي شان مانده است.
وي افزود: در اين دفتر كه مديريتش با من بود 50 فيلم در قبل از انقلاب توليد شد و بعد از انقلاب هم آقاي انوار از من خواست دوباره كار كنم. من «شبح كژدم» را با كيانوش عياري ساختم و بعد از آن هم، «شكار خاموش»، «لنگرگاه»، «ويزا» و «حادثه» را كار كردم اما ديدم شرايط سخت است و به همه چيز ايراد گرفته ميشود بنابراين تصميم گرفتم ديگر كار نكنم.
بيگدلي كه متولد 1309 است ادامه داد: من از سال 1318 هنگامي كه 21 سال بيشتر نداشتم در سينما كار كردم و از سال 1330 با اجاره سينما «شهناز» به سينماداري پرداختم و با تجربيات اين سالها معتقدم سينما تنها فيلم خوب ميخواهد و سينمادار بايد دستش باز باشد و خودش انتخاب كند.
وي در پايان آرزو كرد: سينما موفق باشد چرا كه تمام كساني كه هستند همه عاشق اين كارند و گرنه اين كار سودي براي كسي ندارد.
انتهاي پيام