/بررسي شعر كوتاه/ عليرضا طبايي: شعر كوتاه به نياز جامعهي امروز پاسخ ميدهد
عليرضا طبايي معتقد است، شعر كوتاه با سرعت زندگي امروز هماهنگ است و به نياز جامعهي امروز پاسخ ميگويد. اين شاعر در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به دلايل گرايش شاعران به شعر كوتاه، گفت: روزگار ما دچار دگرگوني شده و يكي از دگرگونيهاي روزگار ما، مسألهي زمان و كمبود آن است. سرعتي كه در روند كلي زندگي وجود دارد، سبب شده تا ما بدانيم فرصتهاي طولاني كه در گذشته در اختيار همهي مردم بود، وجود ندارد. امروزه فرصتها به سرعت در گذر است و مجالي براي درنگ بر روي كارهاي طولاني نيست. شاعر امروز نه خودش اين فرصت طولاني را دارد و نه خواننده و مخاطبش. در گذشته، افراد وقتي با كاروان سفر ميكردند، فرصت شاهنامهخواني هم داشتند. بعد توي اتوبوس و يا در فرصتهاي شبانه شعرهاي طولاني ميخواندند. اما الآن به دليل نبود فرصت، آن مجال تكرار نميشود. او افزود: مسألهي دوم اين است كه خود خلق شعر هماكنون با سرعت همراه است. گاهي يك انديشه، يك تصوير و يك ايده به ذهن شاعر ميرسد و شاعر بايد آن را سريع يادداشت كند و با همان سرعت در اختيار مخاطبش قرار دهد. انتقال پيام از شاعر به مخاطب بايد سريع اتفاق بيفتد. همچنين در روزگار ما همه چيز به سرعت دگرگون ميشود. امروز يك انديشه است و فردا شايد انديشهي ديگري طلب شود. امروز البته اين مسأله سريعتر اتفاق ميافتد. اگر امروز انديشهاي به شاعر ميرسد، شايد فردا آن انديشه رنگ عوض كند و موقعيت ديگري مطلوب باشد. همهي اينها سبب ميشود شاعر، مخاطب و شعرش با سرعتي دور از باور، جلو بروند؛ در نتيجه، شعر بايد كوتاه و جذاب باشد. شاعر پيامگذار جامعهي خودش است. شاعر زبان روزگار خودش است و وقتي جامعه نيازي دارد، شاعر آن را منعكس ميكند. طبايي تأكيد كرد: البته از گذشته تا كنون شعر به سوي ايجاز و موجز گفتن آمده و همواره در روند كوتاهگويي است. در گذشته، دوبيتي گونهاي كوتاهگويي بوده است. شاعران بزرگ نيمايي ما هم از شاملو گرفته تا اخوان، سپهري، نادرپور و فروغ همه شعرهاي كوتاه دارند. او با اشاره به كوتاهترين شعر كوتاه فارسي، عنوان كرد: به نظر من، كوتاهترين شعر ايراني كه سه كلمه است، شعري است از محمد زهري كه ميگويد: «غروب، غربت، آه». شاعري در ديار غربت، با آهي همهي ذهنيتش را بيان ميكند و منظورش را ميرساند. اين شاعر در ادامه خاطرنشان كرد: سابقهي شعر كوتاه نشان ميدهد شعر كوتاه فقط مخصوص دوران ما نيست و در گذشته هم بوده است. اما امروز به دلايلي كه اشاره كردم، ضرورتش بيشتر شده است. طبايي سپس دربارهي كيفيت شعرهاي كوتاه سالهاي اخير، گفت: من باور خاصي دارم و بسياري از چيزهايي را كه امروز با عنوان شعر سروده شدهاند، شعر نميدانم. فكر ميكنم در شعر فارسي بايد وزن و آهنگي باشد كه يا وزن است و يا آهنگ. متأسفانه شعرهايي كه در دو سه دههي اخير سروده شدهاند، از اين آهنگ خالي هستند؛ بنابراين راه باز شده و هر كس چيزي را كه به ذهنش ميرسد، مينويسد. هر كس سعي ميكند لحظهاي را ثبت كند و فكر ميكند شعر است. او ادامه داد: در نتيجه، ما امروز شاهد پرگويي هستيم و اين پرگوييها از كيفيت كار كم ميكند. من نميخواهم بگويم كه شعر كوتاه خوب كم داريم؛ اما با توجه حجم شعرهاي سرودهشده، كيفيت آنها كم است. پرگويي بيشتر است تا كيفيت. سنايي در گذشته شاعران را خطاب قرار ميدهد كه «كم گوي و گزيده گو چون در» كه اگر زياد باشد، لطفي ندارد. طبايي دربارهي امتزاج مرز شعر كوتاه با كاريكلماتور و جملات قصار، گفت: براي شناخت شعر كوتاه از ديگر گونهها، بايد شعر را تعريف كنيم؛ با اينكه شايد شعر تعريفناپذيرترين هنر جهان باشد. هر شعر با فرهنگ بومي هر كشور متفاوت است و نميتوان شعر آمريكاي لاتين يا ژاپن را با شعر ايران مقايسه كرد. او در ادامه بيان كرد: به هر حال، شعر فارسي ويژگي خودش را دارد و لطف كار در اين است كه ما ارزشهاي شعر خودمان را در شعر لحاظ كنيم. براي همين من معتقدم كه شعر را در محدودهاي كه ميشود، تعريف كنيم. اگر شعر تعريف شود، مرز آن با جملات كوتاه، ضربالمثلها و كاريكلماتور قابل تشخيص ميشود. البته هر كدام از اين گونههاي ادبي هم، اگر به طور كماليافته خلق شده باشند، ميتوانند به شعر پهلو بزنند و از همان سرچشمهاي بيايند كه شعر باليده است. با اين همه من فكر ميكنم شعر جادويي دارد يا به قول حافظ «آن»ي دارد كه بايد در هر شعري ديده شود. اين «آن» تا عمق جان مخاطب نفوذ ميكند. اين شاعر همچنين دربارهي گرايش شاعران ايراني به هايكوسرايي عنوان كرد: هايكو اسم شعرهاي كوتاه ژاپني است و گونهاي از شعر و ادبيات ژاپن است كه ويژگيهاي خاص خودش را دارد. از ويژگيهايش هم تصويرپردازي، ايجاز و بيان لحظهيي زندگي در كوتاهترين بيان است. او تاكيد كرد: اگر كسي بخواهد از فرهنگهاي ديگر گرتهبرداري كند، خوب است. فرهنگها از هم تأثير ميپذيرند و بر هم اثر ميگذارند. اين باعث نزديكي فرهنگها ميشود؛ اما بايد يادمان باشد كه بايد در شعر خود، عناصر و ويژگيهاي شعر فارسي را رعايت كنيم تا تشخص خودمان را حفظ كنيم. طبايي عنوان كرد: من تصور ميكنم كساني كه از هايكوها الگوبرداري ميكنند، بايد يادشان باشد كه به هر حال بايد آن را بومي كنند و با فرهنگ و زبان فارسي آشنا باشند و از تلفيق اين دو، اثري خلق كنند كه متعلق به اين آب و خاك باشد و در ايران و اين مردم ريشه داشته باشد. اين كار دشوار است؛ مگر اينكه ما با شعر فارسي آشنا باشيم و ميراثمان را بشناسيم. گاهي ما مصرعي از حافظ يا فردوسي را ميخوانيم، ميبينيم كه همهي ويژگيهاي هايكو را دارد. اين بيت حافظ «مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو/ يادم از كشتهِي خويش آمد و هنگام درو» نشان ميدهد كه ما ميتوانيم خيلي از كارها را در محدودهي زبان و فرهنگ خودمان انجام دهيم. او دربارهي رويكرد مخاطبان به شعر كوتاه نير تصريح كرد: از دلايل گرايش مردم به شعر كوتاه اين است كه اين امكان را ندارند كه شعر بلند را در همه جا بخوانند؛ اما در اتوبوس، اداره و مترو ميتوانند شعرهايي كوتاه را بخوانند يا زمزمه كنند. طبايي افزود: به نظرم، شعر كوتاه ميتواند يك فرصت باشد. اما اين در صورتي است كه شاعران كوتاهسرا اين فرصت را غنيمت بشمارند و از اين موقعيتي كه در اختيارشان هست، بهرهبرداري كنند و خودشان را به آگاهيهايي كه لازمهي «شاعر بودن» است، مجهز كنند. اگر كسي شاعر باشد، زمانهي خودش را بشناسد و زبانش را تلطيف وپيراسته كرده باشد، ميتواند از اين موقعيت استفاده كند و با استفاده از شعر كوتاه، تمام حرفش را بزنند. اما بايد يادمان باشد كه اين كار را خيام و باباطاهر هم كردهاند. خيام عصارهي انديشه جهان را در يك بيت آورده است. او در پايان دربارهي تأثير كميت در كيفيت شعر گفت: من اعتقاد دارم كه كميت و كيفيت با هم تلفيق شدهاند. گاه شاعر ميتواند در يك كلمه مفهومي را منتقل كنند؛ اما گاهي هم ضرورت ايجاد ميكند شما پنج صفحه حرف بزنيد تا مخاطب در جريان قرار بگيرد. كميت بايد به كيفيت پيچيده شود. گاهي به سطرهاي بيشتري براي توصيف نياز است. كيفيت همزاد كميت است. گاهي كيفيت ايجاب ميكند كه شعر طولاني يا كوتاه باشد؛ اما همواره بايد از دراز گويي اجتناب كرد. انتهاي پيام