محمد اطبايي پيرامون برخي مسايل بينالملل سينماي ايران نقطهنظراتش را مطرح كرد.
اين كارشناس و صاحبنظر امور بينالملل سينماي ايران دربارهي ارزيابياش از طرح تشكيل موسسه جشنواره و امور بينالملل سينما به خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،گفت: آنچه از دو مصاحبه اخير معاونت سينمايي در اين زمينه ميتوان برداشت كرد، اين است كه قصد و نيت اصلي ايشان متمركز كردن فعاليتها جهت يك نظارت كامل در اين حوزه است.
وي با اشاره به گزارش آماري ـ تحليلي مفصلي كه اخيرا از حضور بينالمللي سينماي ايران در سال 89 منتشر كرده است، ادامه داد: در اين گزارش هم به نكته مهمي اشاره شده و آن سهم هشتاد درصدي بخش خصوصي و منابع خارجي در حضورهاي بينالمللي سينماي ايران در سال 1389 از يک طرف و از طرف ديگر سهم 3/6 درصدي دو نهاد رسمي تحت نظارت معاونت، يعني بنياد سينمايي فارابي و مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي به ترتيب با 8/3 و 5/2 درصد است.
اطبايي تصريح كرد:حال پرسش اين است که وزارت ارشاد با اين حجم حداقلي فعاليت نهادهاي تحت کنترل خود چگونه ميتواند به سياست نظارت-حمايت-هدايت مد نظر خود دست يابد. يکي از اصليترين هدفهاي انتشار اين گزارش تشريح وضعيت فعلي سينماي ايران در عرصههاي جهاني است. معاونت سينمايي در طول سه دهه اخير نظارت، حمايت و هدايت خود را بر فعاليت هاي بخش رسمي و دولتي و تنها نظارت کامل ( بدون حمايت) را بر بخش خصوصي اعمال داشته اما فعاليتهاي بخش خارجي و پديده کارگردان ـ پخش کننده که 4/64 درصد کل حضورها را رقم زده، قابل کنترل و سياستگذاري نيست.
وي خاطرنشان كرد: سيستم متمركز عرضه بينالملل سينماي ايران، در دورهاي به واسطه شرايط خاص سالهاي اوليه انقلاب مورد نياز بوده اما ادامه آن در 15 سال گذشته منجر به پا نگرفتن بخش خصوصي و موازي کاري نهادهاي رسمي و دولتي و هدر دادن بودجههاي کلان عمومي شده است.
اين صاحبنظر امور بينالملل سينماي ايران اضافه کرد:اين گزارشها و مقالات تنها يک ديدگاه انتقادي صرف نبوده و با حسن نيت و نگراني نسبت به جايگاه سينماي ايران در عرصههاي جهاني ارائه ميشود، هر چند مديران نهادهاي رسمي سينمايي تاکنون ثابت کردهاند که تاب شنيدن هيچ نقطه نظر انتقادي و حتي واقعيتهاي حوزه بين الملل را ندارند. آيا سياستگذاري در حوزه بينالملل بدون مطالعه فعاليتها و دستاوردهاي گذشته امکان پذير است؟
اطبايي خاطرنشان كرد: معاونت سينمايي از سال گذشته و پيش از اعلام تشکيل موسسه جشنوارهها و امور بين الملل، از طريق موسسه رسانههاي تصويري فعاليتهاي بين المللي خود را آغاز کرده است. علي رغم احترامي كه براي آقاي عباسيان، مدير عامل موسسه رسانههاي تصويري به واسطه کارنامه خوب ايشان در سيما فيلم قائلم اما همچنان معتقد به عدم موفقيت شيوه متمرکز پخش دولتي بوده و سقف موفقيت را تنها در برگزاري هفتههاي فيلم و حضورهاي پراکنده اين موسسه و در نهايت موازي کاري ديگري با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي
ميبينم.
اين پخش کننده بينالمللي سينماي ايران در بخش ديگري از اين گفتوگو دربارهي دلايل انتشار گزارش مفصل حضور بينالملل سينماي ايران كه در سالهاي گذشته سابقه نداشته است،توضيح داد:من همه ساله اين گزارشها را را بابت ارزيابي شخصي خودم از وضعيت بين المللي سينماي ايران آماده ميكردم اما به علت فضاي پر از سوءظني كه متاسفانه در بين عمدتا نهادهاي رسمي وجود دارد گزارشها را منتشر نميكردم.
اما امسال حس كردم بخش دولتي در آستانه سياستگذاريهاي جديد خود در حوزه بين الملل نياز به دسترسي به اين اطلاعات را دارد.
وي يادآور شد:از زمان حضور خود در امور بين الملل فارابي، هر ساله اين گزارشها را به همين شكل آماده و به مديريت بنياد ارائه ميكردم و البته حجم حضورهاي سينماي ما درآن سال ها به اين گستردگي و تنوع نبود و اکنون جمع آوري اطلاعات مربوط به حضورهاي بين المللي ايران به صرف وقت و انرژي بسياري نياز دارد. بخشي از اين اطلاعات هم در سال 1382 و به مناسبت بيست و پنجمين سالگرد انقلاب در قالب کتابي با عنوان حضورها و جايزه هاي بين المللي سينماي ايران را توسط موزه سينما به چاپ رساندم. از سال 1376 و ادامه فعاليت در بخش خصوصي، همچنان پيگير ثبت اطلاعات حضورهاي بين المللي بوده و صفحه «اشاره به دور» را نيز با محوريت سينماي ايران و عرصههاي جهاني در ماهنامه سينمايي فيلم راه اندازي کردم که تاکنون نيز ادامه داشته است.
اطبايي در ادامه با اشاره به وضعيت بخش بينالملل سينماي ايران در سالهاي اخير تصريح كرد:بخش خصوصي در چند سال اخير فعالتر شده و دايره پخش کنندههاي خصوصي که به طور عمده از فعالان بخش بين الملل بنياد فارابي بودند، بزرگ تر شده و چند سينماگر مانند مهدي رحماني و ستار چمني گل نيز در اين حوزه فعاليتهاي خود را شروع کردهاند.
وي در عين حال گفت:ظرفيتهاي بازاريابي بينالمللي سينماي ايران بيترديد فراتر از امکانات فعلي پنج فعال بخش خصوصي است و تربيت نيروي متخصص ميتواند از اولويتهاي جدي معاونت سينمايي باشد. اگر از نظر وزارت ارشاد حوزه عرضه و پخش بين المللي سينماي ايران نيازمند تحول و توجه بيش تر بوده، اين مهم نبايد لزوما با دادن نقش افزونتر به نهادهاي رسمي و دولتي همراه باشد. اين چند فعال بخش خصوصي بدون هيچ حمايتي، مسئوليت کيفي ترين حضورهاي بين المللي سينماي ايران بودهاند.
اطبايي در ادامه خاطرنشان كرد:هرچند غالب حضورهاي كمي فيلمهاي ايراني در جشنوارههاي بينالمللي توسط پديده كارگردان ـ پخش كننده انجام گرفته است. اين روند لطمه جبران ناپذيري را به موقعيت حرفهاي سينماي ايران در خارج از کشور زده و دليل آن هم کمبود پخش كننده بين المللي فيلمهاي ايراني است. از مصداقهاي اين روند غيرحرفهاي ارائه 30 تا 40 فيلم بلند سينمايي ايراني به جشنواره فيلم کن در چند سال اخير است.
وي گفت: البته در اين ميان، نهادهاي رسمي و دولتي هم کارنامه قابل دفاعي در اين عرصه نداشته و گاه فعاليت هاي شخصي يک فيلم ساز در عرضه اثر خود، موفقتر از نهاد دولتي تهيه کننده و يا صاحب حقوق فيلم بوده است!
اطبايي توضيح داد:بخشي از اين نهادها و سازمانها رسمي و دولتي خود تهيه کننده فيلم بوده و عرضه توليدات را نيز خود به عهده دارند، مانند سازمان صدا و سيما و حوزه هنري و کانون.اما نهادهايي مانند مركز گسترش سينماي مستند و تجربي، بنياد سينمايي فارابي و انجمن سينماي جوانان كه وظيفه اصلي شان حمايت از توليد فيلم در حوزههاي تعريف شده است، اساسا امکان عرضه اين حجم فيلم را نداشته و نتيجه نارضايتي بخش بزرگي از فيلم سازان از فعاليتهاي اين نهادها در حوزه بين الملل است.
وي خاطرنشان كرد:سال 89 معيار بسيار خوبي براي اين ادعاست، براي نمونه، غالب فيلمهاي عرضه شده توسط بخش بين الملل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي توفيقي نداشته اما شماري ديگر از فيلم ها كه به شكل استثنايي خواسته يا ناخواسته در اختيار بخش خصوصي و يا حتي کارگردان فيلم قرار گرفته، با موفقيتهاي بيشتري روبرو بودهاند. آيا مسئولان سينمايي ارشاد نميخواهند اين پرسش را از خودشان داشته باشند كه چرا اين اتفاق ميافتد؟ حتما در پاسخ، راهكار هايي وجود داشته و حضور پررنگتر يک نهاد قدرتمند ديگر چاره ساز نيست.
اطبايي دربارهي اينكه آيا سينماي ايران پتانسيل پخشكنندههاي خصوصي متفاوت را دارد به ايسنا گفت: ما در اين بخش دچار کمبود جدي بوده و جدا از همين پنج فعال بخش خصوصي، فرد ديگري وجود ندارد. نمايش يک فيلم ايراني در يک يا دو سئانس در يک کشور که پخش محسوب نميشود و البته همان طور پيشتر گفتم، پتانسيل فيلمهاي ايراني براي حضور در عرصههاي بين المللي بيش از اين چند نفر است. در همين سال جاري تاکنون 26 فيلم بلند سينمايي به بنده پيشنهاد شده و اطمينان دارم همکاران ديگر من هم کم و بيش همين وضعيت را داشتهاند و اين تنها نشان از کوچکتر بودن ظرفيتهاي فعلي پخش بينالمللي از اندازهها نيازهاي سينماي ايران دارد.
اين صاحبنظر بخش بينالملل اذعان داشت: اين شرايط رو به وخامت هم بوده چرا که ما با افزايش توليد فيلم مواجهيم. حداقل سي تا چهل درصد فيلمهاي توليدي هر سال، داعيه حضور در مجامع بين المللي را دارند و مفهوم رياضي آن يعني درخواست 40 تا 50 فيلم براي عرضه جهاني است و اين بيش از دو برابر ظرفيت حال حاضر سينماي ايران است.
اطبايي اظهار داشت: به شخصه در اين بخش دچار بدگماني هستم كه چگونه در تمام اين سالها همه چيز دست به دست هم داده و در اين حوزه هيچ نيروي متخصص تربيت نشده است. در حاليكه جشنواره فيلم فجر و ديگر جشنوارههاي بين المللي ميتوانستند كارگاههاي آموزشي بازاريابي فيلم برگزار كنند اما به گونهاي شک برانگيز در اين زمينه غفلت شده است.
محمد اطبايي در پايان اين گفتوگو در پاسخ به اينكه آيا امسال گزينههاي مختلفي براي معرفي نمايندهي سينماي ايران به اسكار وجود دارد به ايسنا گفت: من هم با تمام دوستاني كه اخيرا در اين خصوص اظهار نظر كردهاند هم عقيده هستم و فكر ميكنم امسال ساده ترين سال سينماي ايران براي انتخاب نمايندهاش به آکادمي اسکار است.
وي ادامه داد: آنقدر فاصله بين فيلم «جدايي نادر از سيمين» و ساير فيلمها وجود دارد كه نبايد هيچ ترديدي براي انتخاب ساخته فرهادي داشت.
اطبايي اظهار اميدواري كرد: «جدايي نادر از سيمين» به عنوان نمايند ايران به اسكار انتخاب شود و ما شاهد يكي از آن حوادث غير مترقبه نباشيم.
انتهاي پيام