طهارت ظاهري و باطني و همچنين جايگاه صبر در انديشه متعالي اسلام، مباحثي از شرح دعاي سيزدهم ماه مبارک رمضان در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمين عرفان است که تقديم ميشود.
اللهمّ طَهّرني فيهِ من الدَنَسِ والأقْذارِ وصَبّرني فيهِ على کائِناتِ الأقْدارِ ووَفّقْني فيهِ للتّقى وصُحْبةِ الأبْرارِ بِعَوْنِکَ يا قُرّةَ عيْنِ المَساکين.
خدايا در اين روز مرا از پليدي و نجاست پاک کن و بر حوادث قضا و قدر صبرم ده و در تقوي و همنشيني با نيکان موفقم کن، با ياري و کمک خود اي روشني ديده مسکينان.
* اسلام دين طهارت است
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، به نقل از مركز خبر حوزه، اسلام دين طهارت و پاکي است، که شامل بُعد طهارت ظاهري و طهارت باطني ميباشد.
اهميت طهارت در اسلام آنچنان است که اولين مبحث فقهي کتب شيعه را «طهارت» تشکيل داده است، يعني باب بهداشت، پاکسازي و نظافت ظاهري و باطني.
آنقدر اين مساله در نزد خداوند با اهميت ميباشد که خداوند به پيامبرش ميفرمايد: «وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ؛ و چون براى ابراهيم جاى خانه را معين كرديم [بدو گفتيم] چيزى را با من شريك مگردان و خانهام را براى طوافكنندگان و قيامكنندگان و ركوعكنندگان [و] سجدهكنندگان پاكيزه دار»، (سوره حج، آيه 26)
و يا در جاي ديگر ميفرمايد: «وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ» لباست را تميز کن (سوره مدثر آيه 4) و يا ميفرمايد: «وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا»، (سوره فرقان آيه 48)؛ آب پاک کننده را از آسمان نازل کرديم.
در روايات نيز بر اين امر تأکيد فراواني شده است. همانطور که پيامبر(ص) فرمودند: جُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً؛ زمين براي من مسجد و پاک است. (أمالي الصدوق، ص: 216)
زمين هم پاک کننده از حَدَث است، مثل تيمم و هم پاککننده از خَبَث ميباشد، مثل پاک شدن پاي نجس در وقتي که انسان روي زمين راه رود.
زمين، همچنين لعاب دهان خوک و سگ را پاک ميکند که به آن در اصطلاح فقهي تعفير ميگويند.
پيامبر(ص) در مورد شخص کثيف ميفرمايند: «بئس العبد القاذوره»، بنده کثيف، بد بندهاي است. (پيام پيامبر ص762)
در شرح احوال يکي از صوفيان بزرگ مينويسند: او آنقدر کثيف بود که وقتي به حمام ميرفت، شپشهاي بدن وي، وزن داشتند اين روش، خلاف دستورات اسلام است کسي طهارت ظاهري را رعايت نکند، مترود اسلام ميباشد.
* «طهارت معنوي»
در کنار طهارت ظاهري در اسلام، طهارت معنوي نيز وجود دارد مثل: «لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»، (سوره واقعه آيه 79)؛ قرآن را غير پاکان، مس نميکنند. هر چند تفاسير متعددي در مفهوم و مقصود آيه وجود دارد، ولي يکي از مهمترين آنها اشاره به طهارت باطني دارد، يعني کسي که طهارت باطني نداشته باشد، مفهوم و معناي عميق قرآن را درک نميکند و لازمه فهم معاني آن دارا بودن طهارت معنوي و باطني است.
يا قرآن در جاي ديگر ميفرمايد: «رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً»، (سوره بينه آيه 2)؛ فرستادهاى از جانب خدا كه [بر آنان] صحيفههايى پاك را تلاوت كند.
همچنين در آيه 108 سوره توبه ميفرمايد: «لاَ تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ، فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ»؛ هرگز در آن جا مايست، چراكه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى [و] در آن مردانىاند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خدا كسانى را كه خواهان پاكىاند دوست مىدارد.
يا در آيه 103 توبه ميفرمايد: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»؛ از اموال آنان صدقهاى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزهشان سازى و برايشان دعا كن زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست.
خدا ميفرمايد: بواسطه صدقه دادن، انسان پاک ميشود.
تمام اين موارد نشاندهنده اهميت طهارت معنوي در انسان است.
* تأکيد بر صبر فراز ديگر دعا
«وصبرني فيه علي کائنات الاقدار» مرا صبور گردان بر رخدادهايي که مقدر کردهاي.
بعضي از مقدرات انسان، نيکو است در اين مورد صبر معنا ندارد، اما بعضي از مقدارات انسان، سخت و دشوار ميباشد که در اين فراز دعا از خدا ميخواهيم، مرا در مقابل اين مقدرات صبور گردان.
آيتالله ارباب، وقتي که ميخواست چشم خود را عمل کند و دستگاه عمل جراحي پلک وي را باز نگه داشته بود، در همين موقع عطسهاي کرد و همين عطسه کردن، باعث پاره شدن مويرگها شد و وي کور شد. اين رخداد و مقدر الهي تحملش سخت است، انسان در اين روز از خدا ميخواهد در مثل اين مقدرات او را صبور گرداند.
جان ميلتون يکي از دانشمندان غربي ميگويد: «بدبخت کسي نيست که کور باشد؛ بدبخت کسي است که کوري را نتواند تحمل کند».
* حالتهاي موضعگيري انسان در برابر ناملايمات
در برابر رخدادها و مقدرات الهي چند حالت از نظر رواني اتخاذ ميشود.
اولين حالت، جزع و فزع کردن ميباشد که نتيجه آن ناسپاسي و کفران خواهد بود.
دومين مورد غصه خوردن و دورنريزي است که به افسردگي ميانجامد.
سومين حالت اين است که در مقابل رخدادهاي دشوار، انسان دست به خودکشي بزند.
چهارمين مورد، گريز از مساله و روي آوردن به موسيقي، داروهاي مخدر، مسکرات و قرصهاي روانگردان است.
اين چهار شيوه، براي انسانهايي است که به دين اعتقاد ندارند.
* شيوه اسلام در برابر ناملايمات
اما اسلام شيوه «صبر و پايداري» را ارائه ميدهد، حال اگر انسان کور شد با تحمل و صبر ميتواند به زندگي ادامه دهد.
اميرالمومنين(ع) ميفرمايد: «مَنْ صَبَرَ هَانَتْ مُصِيبَتُهُ»، تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص: 283؛ کسي که صبر کند مصيبت براي او کوچک ميشود.
و همچنين آن حضرت ميفرمايند «لَا تُدْفَعُ الْمَكَارِهُ إِلَّا بِالصَّبْرِ»، تصنيف غررالحكم و دررالكلم، ص: 284؛ سختيها دفع نميشود مگر به صبر.
عدهاي براي ميهماني به منزل حضرت يونس ( علي نبينا و آله و عليه السّلام) رفتند و مشاهده كردند كه هر زمان حضرت يونس(ع) به اتاق همسرش ميرود تا چيزي بياورد، مورد اذيت و آزار همسرش قرار ميگيرد و همسرش او را معطّل ميكند و خواسته او را دير فراهم ميكند. ميهمانان از اين وضع تعجّب كردند. حضرت يونس(ع) به آن ها فرمود: تعجّب نكنيد، من از خداوند خواستم كه آنچه برايم از عقاب در آخرت قرار داده به همين دنيا منتقل كند و خداوند فرمود: عقوبت تو دختر فلان شخص است! با او ازدواج كن، من آن دختر را به همسري اختيار كردم و بر هر چه از او ميبينم، صبر ميكنم و اذيتهاي او را تحمّل ميکنم.
انتهاي پيام