يك مدرس دانشگاه و كارشناس ارشد رشتهي مرمت و احياي بناها و بافتهاي تاريخي معتقد است: بايد در تصميمگيري براي ميراث فرهنگي کشور احتياط کرد و به حداکثر شناخت متعهد بود. اكنون تعداد زيادي از آثار تاريخي كشور حريم مصوب ندارند و اگر ادعا ميشود كه حريمگذاريهاي گذشته، اشكال دارد، خوب است شيوههاي ديگري را كه مطرح ميكنند، براي ديگر آثار، با حضور متخصصان متعهد ارائه كنند، زيرا اگر تا امروز دست كم حرمت آثار تاريخي حفظ ميشد، بهدليل همان حرايمي بود كه تصويب شده بود.
سياوش صابري كه پيش از اين مديركل دفتر حفظ و احياي بناها و محوطههاي تاريخي كشور بوده است، در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي اهميت حريم آثار تاريخي و نحوهي تعيين آن، توضيح داد: بحث حريمگذاري براي آثار تاريخي، فرهنگي و طبيعي چند وجه دارد كه مهمترين آن، اين است كه اساسا بدانيم حريم چه معنايي دارد، يعني از نظر محتوايي آن را بررسي كنيم. همچنين موضوع حريمگذاري بر آثار تاريخي ـ فرهنگي دست كم در دو سطح مطرح ميشود، يك سطح به ريشههاي تاريخي كشور و ديگري به تعاملات و ارتباطات جهاني مربوط است.
وي بيان كرد: در سطح تعاملات و ارتباطات جهاني، حريمگذاري پس از تصويب و تهيهي كنوانسيونهاي متعدد، به آن معني كه ما امروز ميشناسيم، كمكم رسميت پيدا كرد؛ بهعنوان نمونه، پس از «منشور ونيز» تأکيد شد كه لازم نيست براي ديده شدن حتما دور آثار تاريخي بهطور كامل باز و آزاد شود، بلكه هر اثر تاريخي بايد در بافت و بستري كه در آن ساخته شده، با تمام ارزشهايي كه در ارتباط با آن است، محترم شمرده شود. پس از اين مبحث، در دورههاي نزديكتر به ما، بحث چشماندازهاي فرهنگي مطرح شد كه گسترهي ارزشهاي تاريخي و طبيعي آثار و طبيعتا حرايم آنها را بزرگتر كرد.
به گفتهي او، بحث حرمت و حريم دست كم بهطور مشخص در معماري دورهي اسلامي ايران سابقهي آشکار و زيادي دارد. آن هم به اين دليل كه دربارهي انسان در فرهنگ ملي و ديني نيز به چنين نكاتي توجه شده است. در اين فرهنگ، انسانها از حريم برخوردارند و ويژگي اين حرمت، علاوه بر محتوايي كه در خود دارد، بهصورت كالبدي نيز جلوه پيدا ميكند. علاوه بر اين، در فرهنگ ما احترام گذاشتن به كسي كه بزرگسال است، پذيرفته شده و همه به آن بهعنوان بخشي از فرهنگ قديمي ايران اذعان دارند. در واقع، يكي از مشخصات حرمت گذاشتن، سن است كه به زبان ميراثي، تاريخ ميشود.
اين عضو پيشين شوراي عالي ثبت سازمان ميراث فرهنگي اظهار كرد: هرچند در روزگار حاضر، شدت ملاحظهي مظاهر اين فرهنگ نسبت به روزگار گذشته كمتر است و جاي تعجب هم نيست كه وقتي اين شدت كمتر ميشود، بهنوعي در شهرها نيز اتفاق متناظر ميافتد. اگر اين موضوع را قبول كنيم، تأثير رفتاري كه با انسان در محيط زنده داريم، در محيط مصنوع تجلي پيدا ميكند و نتايج آن را در موضوع حريمگذاري نيز ميتوان ديد.
او گفت: قاعده اين است که وقتي مردم ميخواهند شهري را بسازند، اصولي را براي احترام گذاشتن ساختمانها و بناهايي كه در شهر برپا ميكنند، نسبت به هم قائل ميشوند. اين اصول مشابه همان اصولي است كه براي انسانها وجود دارد، يعني جايگاه و شخصيتي كه براي هر بنا براساس كاربري آن تعريف ميشود، سبب تعيين حريم و حرمت براي آن خواهد شد، مانند اينكه در يك شهر اسلامي، وقتي قرار است فضايي بهعنوان مسجد كاربري يابد، از ساخت يك مركز تجاري بلند و مشرف بر آن پرهيز ميشود.
در معماري ايراني از بلندمرتبهسازي پرهيز شده است
صابري با بيان اينكه در معماري مسكوني نيز عدم اشراف و محرميت كاملا حس ميشود، تأكيد كرد: تكنولوژي ساخت بناي دو يا سه طبقه نزد معماران گذشته بوده و نمونههاي آن موجود است؛ ولي آنها تلاش نميكردند شهر را بهشكل عمودي گسترش دهند. در دوران معماري ايران، بويژه پس از اسلام، در بسياري از آثار معماري به جاي بلندمرتبهسازي، به غنا، عميق شدن و پرمحتوا شدن معماري توجه شده و حتا در بسياري مكانها، از بلندمرتبهسازي پرهيز شده است. به اين ترتيب، حريمگذاري براي آثار تاريخي چيز عجيبي نيست و اساسا گويي اين آثار تاريخي نيستند كه بايد تعيين حريم شوند، بلكه شهر بايد حريم و حرمت داشته باشد.
حريمگذاري براي آثار تاريخي در خلأ وجود حرمت در شهر انجام ميشود
وي بيان كرد: بنابراين در خلأ وجود حرمت در شهر است كه براي آثار تاريخي حريمگذاري صورت ميگيرد. اگر شهر جديد نسبت به شهر قديم، سلسلهمراتب و احترام خود را داشته باشد، ديگر نيازي به اين نيست كه در جايي، ضابطهي مضاعفي گذاشته شود. در خلأ انجام تكاليف ساکنان شهر نسبت به هم، كه توسط مديران، متخصصان و مردم شهر ايجاد ميشود، به ناچار، حريمگذاري در داخل شهرها معني ديگري پيدا ميكند. بايد تذکر داد كه حريمگذاري در محوطههاي باستاني، بناها و بافتهاي تاريخي را بايد با كيفيت متفاوتي دنبال كنيم. حريم براي آثار فرهنگي براساس ارزشها و تأثيرگذاري آنها نسبت به هم و در فضاي حال، با توجه به ريشهاي كه از گذشته دارد، تعيين ميشود. بنابراين مفهوم صرفا كالبدي نيست، بلكه يك مفهوم انساني است.
به گفتهي او، حريم بناي تاريخي در چند سطح قابل شناسايي است، نخست مراد از آن بهعنوان حريم حفاظتي و فني يك اثر ميتواند تلقي شود، يعني تضمين ميكند كه ساختوسازهاي جديد و اتفاقهايي كه در اطراف يك اثر تاريخي رخ ميدهند، سبب خراب شدن آن نخواهد شد. همچنين اين حريم فني و حفاظتي علاوه بر حفظ اصالت اثر تلاش ميكند، پايداري اثر را تا جايي كه ممكن است، تضمين كند و شاخصهاي آن نيز براساس سياست فني و بررسي تأثير نيروهاي موجود بر بناها، ساختمانهاي مجاور و عواملي از اين دست تعيين ميشود.
انواع حريم آثار تاريخي كداماند؟
اين كارشناس حوزهي ميراث فرهنگي دربارهي انواع حريمهايي كه به آنها پرداخته ميشود، توضيح داد: نخستين شكل حريمي كه بهطور عمومي با آن در حوزهي ديد ناظر مواجه هستيم، حريم چشمانداز و بصري يك اثر است، يعني يك اثر براي ديده شدن از درون و برون توسط ناظر به فضايي نياز دارد که قابل تعيين است. براي اينكه اين محيط و ارتباط دوطرفه بين انسان و اثر معماري و هنري از بين نرود، بايد حرمت بصري آن را حفظ كنيم.
او ادامه داد: نوع ديگري از حريم، حريم كاربري است كه به كاركردهاي مطلوب و مناسب اثر ميپردازد و بيشتر در شهرها و محلههاي تاريخي معني پيدا ميكند. اين نوع حريم تلاش ميكند، كاربري يك اثر را با كاربريهاي ديگري كه در شهر است، پيوسته و همگن كند و از تخريب الحاقاتي كه در اثر، براي بالا رفتن كيفيت كاربرد در دورههاي مختلف بهوجود ميآيد، جلوگيري كند. همچنين تلاش ميكند با رجوع به كاربريهاي اصيل، به كيفيت ايدهاي كه در تبديل يك كاربري به يك كالبد است، احترام بگذارد.
صابري گفت: حريم فرهنگي، نوع ديگري از حريم است كه به رابطهي بين انسان و اثر، ذهن و فكر جامعه و رفتار با يك اثر مربوط ميشود. در واقع، رفتاري كه ما دربرابر آثار تاريخي بروز ميدهيم، نشان ميدهد كه يك تربيت ذهني نسبت به ميراث فرهنگي داريم. وقتي اين تربيت غني شود، احترامي را در ذهن خود نسبت به تاريخ و فرهنگمان حفظ ميكنيم كه در انواع مختلف ميتواند متجلي شود.
او اظهار كرد: ممكن است در ضوابطي كه براي چشماندازهاي بصري تعريف شده، محدوديتهايي براي يك بنا گذاشته شود، ولي محتواي آن چيزي است كه بايد در ذهن استفادهكنندگان و كساني كه در شهر هستند، معني پيدا كند. اين انتظار كه حريم به يكسري ضوابط مشخص و ثابت تبديل شود، به نظر ميرسد درست نباشد و نتايج خوبي نيز بهدنبال ندارد. حريمگذاري يک طرح است و طرح به راهبرد تحقق نياز دارد، ولي خواستهها بايد با توجه به منابع مالي و انساني و البته تعهدات مدعيان کار حرفهيي تنظيم شود.
اين كارشناس حوزهي ميراث فرهنگي در ادامهي تعريف انواع حريم، گفت: در حريم اقتصادي يك اثر تاريخي بايد به فضاهايي كه كاربري اقتصادي دارند يا در اقتصاد شهر هستند، توجه كرد تا مبادا با اقدامات بعدي ما، ارزشهاي اقتصادي مخدوش شود، بهطور مثال، ممكن است با ساختن يك مركز تجاري در كنار يك فضاي تجاري قديمي، ارزشهاي آن اثر قديمي از بين برود.
به گفتهي صابري، زماني كه براي چيزي حرمت گذاشته ميشود، ممكن است حرمت به معني محدوديت تلقي شود. در حالي كه شهر با رعايت قوانين، چارچوبها و محدوديتها، محيط مناسبي براي زندگي تمام ساكنان آن ميشود. البته اين شرايط فقط شرايط مناسب اقتصادي نيست، بلكه يك محيط لايق براي زندگي انسان است.
او با بيان اينكه در بسياري از فضاها و محوطهها، حريمگذاريهايي مربوط به دورههاي مختلف انجام شده است، ادامه داد: در هر دورهاي، كساني كه متصدي امر بودهاند، با شناخت و اعتبارات خود در اين راستا اقدام كردهاند. بهطور كلي، حريمهايي كه تا به حال تعريف شدهاند، ضابطهمحور و بيشتر ممنوع يا مجاز هستند. در حالي كه در محدودهي حريمهاي تاريخي ، طراحي صورت نميگيرد.
در برابر محدوديتها بايد منافعي تعريف شود
صابري در اينباره توضيح داد: بهطور مثال، اگر گفته ميشود ارتفاع يك ساختمان بايد محدود باشد، به ازاي آن محدوديت بايد مشخص شود كه چه امكاناتي براي آن ساختمان تعريف ميشود. بنابراين به يك سازمان اجرايي نياز است تا اگر محدوديتي اطراف يك سايت يا اثر گذاشته ميشود، منافعي تعريف شود تا كسي كه اثري را در حريم دارد، بهطور همزمان از منافع و محدوديتها برخوردار باشد. البته ممكن است، اين يك نقص باشد كه حريم به ضابطه محدود شده است نه به طرح، ولي بايد توجه كرد كه اگر حداقل حرمت آثار تاريخي حفظ شده، به بخش زيادي از حرايمي كه تا كنون تصويب شده، مربوط است.
وي دربارهي ايرادهايي كه نسبت به تعيين عرصه و حريمهاي قبلي در برخي محوطههاي تاريخي گرفته شده است، گفت: ايراد گرفتن خيلي ساده است و در محدودهي عقل انساني و سيطرهي ماديگرايي بر انديشهي کارشناسي و غياب دلسوزان، امري متداول است؛ ولي مهم اين است كه شما پيشنهادي داشته باشيد كه چگونه تعيين حريم در شرايط زمان انجام شود و حريمهايي كه از اين پس تعيين ميشوند، براساس همان معيار علمي و عقلايي كه مدعي ميشود، شكل گيرد.
بيشتر آثار تاريخي ايران حريم مصوب ندارند
او اظهار كرد: شايد بتوان گفت، بيشتر آثار تاريخي ايران در حال حاضر حريم مصوب ندارند. بنابراين اگر ادعا ميشود، حريمگذاري گذشته اشكالهايي دارد، بهتر است شيوهاي را كه ادعا ميشود، براي ديگر آثار اجرا كنند؛ بد هم نيست، قياسي بين آمار آثار تعيين حريمشده نسبت به امكانات و اعتبارات روزگار گذشته انجام شود که گزارش آن را مديران وقت ثبت آثار و تعيين حريم آنها ميتوانند ارائه کنند.
اين عضو پيشين کميتهي تعيين حريم معاونت ميراث فرهنگي يادآوري كرد: دربارهي محوطههاي باستاني، موضوع متفاوت است؛ فرآيند رايج در گذشته، اين بود كه محدودهي عرصه بايد توسط پژوهشكدهي باستانشناسي تعيين و تأييد ميشد و سپس با مديريت حوزهي ثبت آثار تاريخي، مسؤولان مربوط در معاونت ميراث فرهنگي ضوابط حريم را تعيين ميكردند. در واقع، اين فرآيند با تکيه بر چند دانش صورت ميگيرد. دانش باستانشناس مشخص ميكند تا كدام بخش از يك محوطهي باستاني داراي ارزش مطالعات تاريخي در آينده است و بر همين اساس، نبايد مخدوش شود يا تغيير كند. پس از آن نيز براي محدودههاي عرصهي مشخصشده، حريم تعيين ميشود.
صابري با اشاره به مراجعههايي كه از سوي مردم انجام ميشود و آنچه در «عودلاجان» در تهران مطرح شده است، مبني بر اينكه مجوز ساختوساز داده ميشود تا انگيزههاي حفظ بافت افزايش يابد، آن هم در شرايطي كه اين مجوزها ارتباطي با ويژگيهاي بافت تاريخي ندارند، گفت: طبيعي است كه چنين مراجعههايي دربارهي حريم نيز اتفاق بيافتد؛ اما اگر «سازمان اجرايي تحقق حرايم» تعريف شود، تحققپذيري حريم از طريق طرح حريم، قابل انجام است. همچنين دربارهي مصاديق محوطهها بهراحتي ميتوان به باستانشناساني كه محدودههاي عرصهي آثار را تعيين كردهاند، مراجعه كرد، يعني از كساني كه در گذشته در سايتهاي تاريخي فعاليتهاي باستاني كردهاند، دعوت كرد تا دربارهي روش و نتايج كارشان توضيح دهند. سپس مبناي تعيين عرصه براساس مطالعات انجامشدهي قبلي مشخص شود و بعد، اگر نقصي در آن محتوا بود، برطرف شود و اگر نيست، محترم شمرده شود.
كوچكسازي حرايم به مفهوم كاهش حرمت گذاشتن به انسان است
اين مدرس دانشگاه تأكيد كرد: بخش زيادي از اين عرصه و حريمها ممكن است افزايش يابد، زيرا امكانات و منابع مالي و پژوهشي در گذشته محدود بود و اكنون حداقل بهلحاظ نظري افزايش يافته است. همچنين در برخي موارد با بررسيهاي جديد، حريم را ميتوان تدقيق كرد تا مشخص شود، خطوطي كه در گذشته دورتر تعيين شدهاند با پلاكها و املاك منطبق هستند يا خير. با اين حال، كوچكسازي حرايم همان مفهومي را دارد كه در مفهوم كاهش حرمت گذاشتن به انسان ميتوانيم ببينيم. در ملاحظهي مصاديق، وقتي آنهايي که عمر خود را مصروف حفظ فرهنگ کردهاند و داناي بيمزد و منت سوابق موضوعاند، حذف ميشوند، جاي تعجب هم نيست كه كاهش احترام به انسان باب شود و در پي آن، طبيعي است كه در مظاهر كالبدي محوطهها و شهرهاي تاريخي نيز چنين اتفاقي رخ دهد. آنها که تاريخ را ميدانند به اين سابقه گواهي ميدهند.
او بر وظيفهي متخصصان و بويژه کارشناسان مجرب تأکيد و اضافه کرد: اهميت فرهنگ و ارزشهاي آن براي حال و آيندهي جامعه آنقدر هست که ضرورت احتياط در جوانب تصميمگيريها را فارغ از منافع خود يادآور شويم و بر مسؤوليت کارشناسي و حرفهيي متعهد باشيم که به فرمودهي حافظ «فردا که پيشگاه حقيقت شود پديد / شرمنده رهرويي که عمل بر مجاز کرد».
گفتوگو از پرستو فرهادي، خبرنگار ايسنا
انتهاي پيام