مراسم پاياني پنجمين دوره جايزه «مهتاب ميرزايي» روز گذشته (جمعه، 17 تيرماه) در سالن همايشهاي رايزن برپا شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در پنجمين دوره جايزه مهتاب ميرزايي كه توسط مجله «نگاه نو» برپا ميشود، عبدالله كوثري براي ترجمه مصاحبه با ماريو بارگاس يوسا با عنوان «سرخوشي كمال» به عنوان مترجم برگزيده سال 89 از نگاه مخاطبان اين مجله معرفي شد و پس از دريافت جايزهاش از دست روشن وزيري، برگزيده دوره قبل، در سخناني درباره ترجمه اظهار كرد: كار مترجم تنها معرفي متني ناشناخته از زبان فرهنگ ديگر به زبان مادري نيست؛ بلكه مترجم با ترجمههايي كه انجام ميدهد، بر زبان تأثير ميگذارد.
او افزود: كمبودهاي هر زباني بيشك در عرصه ترجمه بيشتر از هر كجاي ديگر آشكار و پيدا ميشود و مترجم بايد تمام توان و خلاقيتش را به كار بگيرد كه از ظرفيتهاي آشكار و نهان زبان فارسي بهره گيرد تا ترجمه درخور و شايسته انجام پذيرد.
اين مترجم پيشكسوت با تأكيد بر اينكه زبان عرصه توانآزمايي مترجم است، به پيشينه غني و پرمحتوا و پرواژه زبان فارسي اشاره و عنوان كرد: ضرورت دارد مترجمان به اين ميراث غني و گسترده نگاهي جديتر داشته باشند و از آن بهره گيرند. ترجمه صرفا كاري براي اطلاع از مضمون نيست و زبان تنها ابزاري براي انتقال معنا نيست؛ بلكه زبان عرصه آفرينش هنري و ادبي است؛ بنابراين ضرورت دارد مترجم آفرينشگري كند.
كوثري در ادامه با اشاره به نهضت نخست ترجمه در قرن سوم هجري، به نهضت دوم ترجمه در ايران اشاره كرد كه در دوران معاصر رخ داده است و بر اهميت نقش مترجمان و تلاش آنها در گسترش و غنيتر شدن زبان فارسي و كشف ظرفيتهاي پنهان و پيداي زبان فارسي تأكيد كرد و گفت: زبان امروز فارسي با ترجمههاي خوب غنيتر شده و تنوع بيشتري پيدا كرده است و اين غنا صرفا به خاطر ورود مفاهيم جديد به عرصه تعاملات اجتماعي جامعه ايران نبوده است؛ بلكه مترجماني خلاق سعي كردند در مصاف با زبان بيگانه از يكسو برابرهايي متنوع را در زبان فارسي ايجاد كنند و از سوي ديگر، در حد توان خويش تلاش داشتند شيوهها و روشهاي نو را براي واژهسازي در پيش گيرند و در عين حال از منابع غني ادبيات كلاسيك فارسي هم بهره گيرند.
او در بخش ديگري از سخنانش البته نسبت به اينكه در برخي از ترجمهها مترجم زبان را به حداقل ميكاهد، انتقاد و عنوان كرد: تصور و برداشت اشتباهي از امروزي بودن زبان سبب شده است كه واژههاي كارآمد و زيبا در زبان فارسي مهجور بماند. در واقع، زبان حداقلي در ترجمه فاقد تنوع، نوآوري و بيبهره از واژههاي جديد است. مترجماني هستند كه اصلا اهل ابداع نيستند و الآن يك دهه ميشود كه «را»ي مفعولي جاي ديرينهاش را در نحو زبان فارسي از دست داده است و اغلب در جاي نامناسب قرار ميگيرد و زبان به حداقل بدل شده است. البته قصد من، انكار زبان امروز نيست؛ اما شاعراني مانند فروغ فرخزاد، مهدي اخوان ثالث و احمد شاملو نيز در همين زبان شعر نوشتهاند و نويسندگاني مانند جلال آل احمد، محمود دولتآبادي و بهرام بيضايي هم در اين زبان آثاري را خلق كردهاند.
كوثري با تأكيد بر اين نكته كه ادبيات عرصه نمايش تواناييهاي گوناگون زبان است، گفت: متأسفانه احساس بينيازي نسبت به پيشنه كهن ادبيات فارسي سابقه درازي دارد و البته در اين بين، دانشگاهها هم بيتقصير نيستند، از آن جهت كه مترجمي را بخشي از زبانهاي خارجي تعريف كردهاند؛ در حاليكه بايد در شاخه زبان و ادبيات فارسي تبيين ميشد. در واقع، مترجمي آفرينشگري در زبان فارسي است.
در ادامه اين مراسم، محمدعلي موحد جايزه بهترين نويسنده سال 89 مجله «نگاه نو» را به آبتين گلكار به خاطر مقاله «عدم مقابله با شر از طريق خشونت» اهدا كرد.
آبتين گلكار هم در سخناني عنوان كرد: در واقع رأي مخاطبان به مجله «نگاه نو» و انديشههاي تولستوي بوده است و من تنها نقشي از نظريه عدم خشونت را در آن مقاله بازخواني كردم و عملا چيز تازهاي به آن اضافه نكردم؛ بنابراين مخاطبان با رأيشان نشان دادند بعد از 101 سال از درگذشت تولستوي، آثار او و نظريههايش همچنان مورد توجه است.
او در ادامه به تبيين بخشهاي ديگري از نظريهي عدم خشونت تولستوي پرداخت و در پايان يادآور شد: تولستوي در سرزمين ما بيشتر به عنوان نويسندهاي تأثيرگذار شناخته ميشود؛ در حاليكه سه دهه پاياني زندگي وي تلاشي مستمر در حوزه نظريهپردازي و فلسفه است كه اين بخش كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
همچنين علي ميرزايي - مديرمسؤول و سردبير مجله «نگاه نو» - با بيان اينكه مجله «نگاه نو» 20ساله شده است، عنوان كرد: مهرماه 1370 نخستين شماره «نگاه نو» منتشر شد و در واقع، اين نشريه مستقل و روشنفكرانه نه براي من، كه براي نويسندگان آن است و از همكاراني كه در اين 20 سال همراه «نگاه نو» بودند، تشكر ميكنم.
او در ادامه به درگذشت ايرج افشار و ناصر نيرمحمدي، از همكاران مجله «نگاه نو»، در اسفند سال گذشته اشاره كرد و گفت: ناصر نيرمحمدي از نخستين روزهاي «نگاه نو» با ما بود و با انتقادهايي كه نسبت به ترجمهها و مترجمين داشت، در حوزه بهبود ترجمه تلاشهاي زيادي ميكرد و افسوس كه در سالهاي پاياني عمرش به دليل كهولت، همكاري ايشان قطع شد؛ اما همواره از مشورتها و راهنماييهاي او بهره ميگرفتم. ناصر نيرمحمدي سال 1304 در تهران به دنيا آمد و اسفند 1389 از دنيا رفت.
او افزود: ايرج افشار هم در همين تاريخ به دنيا آمد و اسفند سال گذشته از دنيا رفت؛ در حالي كه اين استاد عزيز و بزرگ و ارجمند سال 88 و 89 در مراسم جايزه مهتاب ميرزايي بود و از وجود ايشان استفاده ميكرديم. افشار شهره آفاق است و به معرفي من نياز ندارد. البته در اين 20 سال همكاران ديگري هم با ما همكاري داشتند كه اكنون متأسفانه در اين ميان نيستند؛ از جمله عبدالله توكل، كريم امامي، عليمحمد حقشناس و مهتاب ميرزايي از همكارني بودند كه در اين سالها از دنيا رفتند.
در اين مراسم همچنين الوند بهاري به خاطر تأليف يادداشتي درباره زندهياد محمد خوانساري به عنوان جوانترين همكار برگزيده «نگاه نو» از سوي مخاطبان اين مجله معرفي شد و در سخناني به مرور خاطره يك سال همكاري با اين مجله پرداخت.
مرتضي ثاقبفر نيز در اين مراسم با موضوع «دو بزنگاه سرنوشتساز در تاريخ ايران؛ عصر فردوسي و دوران كنوني» به ايراد سخنراني پرداخت.
پايانبخش مراسم پاياني پنجمين دوره جايزه «مهتاب ميرزايي» كه با حضور چهرههاي فرهنگي همراه بود، عكس يادگاري همكاران 20 سال مجله «نگاه نو» بود.
انتهاي پيام