طبيعت آسمان بهانهاي براي سفر
گردشگري نجومي يا تماشاي طبيعت آسمان، پديدهاي است كه در چند سال اخير مورد توجه منجمان حرفهيي و اكوتوريستها قرار گفته و حتا منبعي براي درآمدزايي برخي كشورها شده است؛ اما ايران با توجه به فعاليت گسترده و جهاني گروههاي نجومي و داشتن سايتهاي متعدد تاريخي و طبيعي در زمينهي گردشگري نجومي در چه جايگاهي قرار دارد؟ بابك امينتفرشي ـ نويسندهي علمي و كارشناس نجوم ـ كه در كنار فعاليتهاي نجومي گاهي تورهايي را با ماهيت گردشگري نجومي برگزار ميكند، در تعريف اين شاخه از اكوتوريسم به خبرنگار بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: گردشگري نجومي بخشي از اكوتوريسم است كه خيلي متفاوت از طبيعتگردي نيست و شايد تفاوت آن در نوع علاقهمندي دو گروه طبيعتگرد و منجم باشد كه در ظاهر مشترك نيست. او معتقد است: تعريف آسمان شب فقط آزمايشگاهي براي منجمان نيست، بلكه بخشي از طبيعت اطراف ما بهشمار ميآيد و براي همين اصولا كسي كه به آسمان علاقه دارد، به طبيعت نيز علاقهمند است. به همين علت اين دو گروه را نميتوان از يكديگر جدا كرد. عضو هيأت علمي مؤسسهي طبيعت آسمان شب ادامه داد: شايد عنوان «آسمان شب، طبيعت فراموششده» را كه نام يك برنامهي تلويزيوني است، شنيده باشيد. اصلا دليل انتخاب اين عنوان، يادآوري اين نكته بود كه آسمان شب بخشي از طبيعت اطراف ماست، پس هر كسي به طبيعت علاقه دارد، ميتواند به آسمان شب هم علاقهمند شود. تفرشي در ادامه اظهار كرد: در زندگي امروز بهخاطر شهرنشيني و آلودگيهاي نوري در مكانهاي پرجمعيت، امكان رصد آسمان بهشكل طبيعي ميسر نيست و بايد از شهرها دور شد، مثلا در فاصلهي 60 تا 70 كيلومتري تهران ميتوان طبيعت واقعي آسمان را ديد. به گفتهي او، گردشگري نجومي ظرفيتي را براي طبيعتگردان و گروههاي حرفهيي نجوم (نه به معناي نجوم دانشگاهي، بلكه بخشي كه به درآمدزايي نجوم ميانديشد) ايجاد كرد، يعني طبيعت آسمان به مكانهايي كه قبلا ظرفيت گردشگري در بخش طبيعت، تاريخ و فرهنگ داشتند، اضافه شد، مانند تاجمحل در هندوستان. عضو شواري مديريت انجمن منجمان بدون مرز توضيح داد: شبهاي ماه بدر كه بازتاب نور مهتاب روي مرمرهاي كاخ تاجمحل، تلألو مييابد و فضاي خاصي را ايجاد ميكند، بهانهاي براي برگزاري تورهاي ويژه با جمعيت بسيار محدود شده است. او با تأكيد بر اينكه مهم است اين برنامهها در سطح خيلي بالا و با جمعيت خيلي كم برگزار شود، دربارهي دليل آن گفت: اين گروهها در زماني نامتعارف به محيط وارد ميشوند، پس جمعيت بايد براي كنترل آسيبهاي احتمالي، خيلي كم باشد. وقتي جمعيت زياد ميشود، ديگر آن فضايي كه براي تجربهي آسمان، سكوت شب و ديدن زيبايي بنا در آن لحظهي خاص نياز است، وجود ندارد. تفرشي دربارهي اينكه آيا ابزار و زيرساخت خاصي در تاجمحل براي رصد آسمان ايجاد شده است؟ اظهار كرد: تاجمحل اتفاقا جاي مناسبي براي رصد آسمان نيست و شرايط آن دقيقا برخلاف اين تصور ماست كه حتما بايد در نقطهاي تاريك، آسمان را تماشا كرد. تاجمحل در وسط شهر سهميليون نفري با آسماني پر از غبار و بخار آب قرار دارد و اصلا ستارگان در آن ديده نميشوند. فقط از ايدهي نجومي تلألو خاص نور ماه بدر روي مرمرهاي كاخ براي گردشگري استفاده شده است. وي افزود: گردشگران با پرداختن هزينهي بيشتر، تاجمحل را در زماني خلوتتر از روز ميبينند و تجربهي ديدن مهتاب تاجمحل را كه در دنيا نيز خيلي معروف شده است، بهدست ميآورند. او همچنين به ديوار چين بهعنوان ظرفيت ديگري در گردشگري نجومي اشاره كرد و گفت: تماشاي آسمان از بزرگترين ديوار جهان به جاذبهاي تازه در گردشگري تبديل شده است و اين فرصت را فراهم ميكند تا ضمن قدم زدن روي ديوار چين، آسمان شب را در محيطي آرام و دور از آلودگيهاي شهري ببينيد. گاهي برخي گروهها با قرار دادن تلسكوپ، كمپهاي شبانهاي را روي اين ديوار برپا ميكنند. اين عكاس آسمان شب در ادامه به ناميبيا بهعنوان كشوري كه گردشگري نجومي را توسعه داده است و بخشي از درآمد خود را از اين طريق بهدست ميآورد، اشاره و بيان كرد: اين كشور آب و هواي بسيار خشكي دارد و چون در نيمكرهي جنوبي زمين قرار دارد، براي رصدگران آسمان و عكاسان نجومي در نيمكرهي شمالي، مكاني امن و مناسب و با شبهاي صاف و پرستاره بهشمار ميآيد. خيليها از اروپا و بويژه از آلماني به اين كشور سفر ميكنند، حتا بعضي از آنها رصدخانههايي شخصي در اين كشور ساختهاند. تفرشي گفت: اهالي ناميبيا مزرعهي تلسكوپي را ايجاد كردهاند، يعني تعدادي تلسكوپ را با پايههاي مشخص در زمينهايي نصب كردهاند و آنها را در اختيار گردشگراني كه به بهانهي ديدن طبيعت و آسمان ناميبيا به اين كشور سفر ميكنند، قرار ميدهند. وي ادامه داد: اينها نوعي سايت رصدگاه است كه ميتواند بهشكل ساده باشد، يعني زمين طبيعي را با امكانات جزيي مانند محل اقامت در اختيار گردشگران قرار دهند يا از نوع پيشرفتهي رصدگاه باشد، يعني تلسكوپهايي براي اجاره به مراجعهكنندگان بدهند و تورهاي گردشگري را در روز و برنامهي رصد آسمان را در شب براي گردشگران و علاقهمندان به نجوم اجرا كنند. اين اتفاق دقيقا در استراليا و نيومكزيكو در آمريكا نيز افتاده است. به گفتهي او، در مكانهايي كه تعداد شبهاي صاف آن در طول سال زياد باشد و به مكانهاي تاريخي و طبيعي نيز نزديك باشند، ميتوان تورهاي گردشگري نجومي را برگزار كرد. مدير پروژهي بينالمللي جهان در شب اظهار كرد: يك گرايش در گردشگري نجومي، تركيب با بناهاي تاريخي است و گرايش ديگر، تركيب طبيعت و آسمان، يعني با استفاده از ظرفيت پاركهاي ملي و كويرها ميتوان اين تورها را برگزار كرد. وي افزود: گاهي پديدههاي نجومي گرايشي براي برگزاري تورها هستند، يعني واقعهاي نجومي كه امكان رصد آن در يك منطقهي خاص وجود دارد، عدهاي را جذب ميكند، مانند خورشيدگرفتگي كه شايد آغاز گردشگري نجومي در ايران با اين پديده و در سالهاي 1374 و 1378 بود. او ادامه داد: در آن سالها، خورشيدگرفتگي كلي در كشور داشتيم و عدهي قابل توجهي براي ديدن آن به ايران آمدند. اين آغاز آشنايي جامعههاي نجومي و گردشگري با پديدهي گردشگري نجومي بود. وي همچنين گفت: شايد نخستين تور نجومي در ايران سال 1370 برگزار شده باشد و مجلهي نجوم، اين تور را براي گروههاي سني مختلف و رشتههاي متفاوت در اطراف تهران برگزار كرد. تفرشي به گذر سيارهي زهره از مقابل خورشيد در سال 2004 ميلادي كه انگيزهي برگزاري چند تور گردشگري نجومي شد، اشاره و بيان كرد: در آينده نيز اين پديدهها اتفاق ميافتد. براي همين، جامعههاي گردشگري و نجومي بايد برنامهريزي بلندمدت داشته باشند. او همچنين بر اجراي اين برنامهها با حضور جمعيتي محدود تأكيد كرد و گفت: اين موضوع يكي از آسيبهاي جدي در گردشگري ايران است، مانند تغيير شكل دادن غارها براي اينكه مردم بيشتري بيايند، يعني سطح غار را كاملا هموار و داخل آن را نورپردازي ميكنند و حتا كافيشاپ داخل غار ميسازند، انگار شهربازي رفتهايد. در حالي كه تمام ماجراجويي طبيعتگردي با اين تغييرات در ساختار طبيعت از بين ميرود. اين كارشناس نجوم تأكيد كرد: اگر با اين ديدگاه سراغ بناهاي تاريخي براي گردشگري نجومي برويم، بهشدت آسيب را افزايش ميدهيم و بهتر است، اصلا اين كار انجام نشود؛ ولي اگر نگاه با حفظ شرايط محيطي و طبيعي محل براي افرادي مشخص باشد كه به اين ماجرا با درك ارزشهاي آن علاقهمند هستند، ميتواند شكل گردشگري يابد. او با اشاره به ظرفيتها و گرايشهاي موجود در ايران براي برپايي تورهاي نجومي، ادامه داد: ميتوان برنامهي رصد هلال جوان ماه را كه براي تقويم قمري و مناسبتهاي ما اهميت دارد و پديدهي جذابي نيز بهشمار ميآيد، در فضايي تاريخي اجرا كرد يا تورهايي را براي تماشاي طلوع ماه از ميدان نقش جهان اصفهان يا از ايوان عاليقاپو برگزار كرد. وي گفت: اين امكانات در ايران وجود دارد؛ ولي نياز است جامعهي نجومي كه در بيشتر شهرها فعال است، با جامعهي گردشگري هماهنگ شود. او همچنين به شهر پاسارگاد بهعنوان يك نمونهي خوب براي اجراي گردشگري نجومي اشاره كرد و افزود: در اين منطقهي تاريخي دو جامعهي گردشگري و نجوم بسيار فعالاند و اين بستر براي اجراي تورهاي نجومي آماده است، بخصوص اينكه فرهنگسازي درستي در ميان مردم شهر اتفاق افتاده است. وي همچنين به پاركهاي ملي كشور بهخاطر داشتن آسمان طبيعي بهعنوان محلي مناسب براي برگزاري تورهاي گردشگري نجومي اشاره كرد و گفت: تاريكترين ناحيهي ايران، پارك ملي توران است كه آسمان كاملا طبيعي دارد و حدود 70 تا 80 درصد دور افق اين منطقه، هيچ آلودگياي ديده نميشود و مكان خاصي از نظر طبيعتگردي است. بنابراين در فصلهاي مناسب سال ميتوان تورهاي نجومي را به مقصد پارك ملي توران برگزار كرد، بويژه اينكه در گذشته، چنين تجربهاي در اين پارك شده است. تفرشي با بيان اينكه اكنون بسياري از منجمان آماتور دنبال مكانهاي خاصي براي سفر هستند، دربارهي دليل فعاليت غيرحرفهيي گروههاي نجومي آماتور براي راهاندازي تورهاي گردشگري نجومي، اظهار كرد: اين تقاضا در جامعه وجود دارد؛ ولي چون مؤسسههاي گردشگري يا با هزينههاي زيادي اين كار را انجام ميدهند كه براي منجمان آماتور قابل پرداخت نيست و يا رغبتي براي ورود به اين جريان ندارند، بنابراين گروههاي نجومي اين كار را انجام ميدهند. او تأكيد كرد: بايد دو سفر براي علاقهمندان به آسمان شب در نظر گرفت، يكي براي گردشگران طبيعت كه دنبال مكانهاي بومي از نظر طبيعتگردي هستند و ديگري براي آنهايي كه ميخواهند آسمان را ببينند و دنبال نقاطي نه چندان دور از محل زندگي خود براي سفر دائم به آن منطقه هستند. عضو شواري دبيران انجمن نجوم ايران ادامه داد: براي گروه نخست، به رصدگاههاي تخصصي نياز داريم و جاذبههاي طبيعتگردي در اطراف آن نياز است. براي اين گروه به محلي با آسمان پرستاره و شبهاي صاف، چندان نياز نيست؛ اما به جاي آن بايد امكانات گردشگري و رفاهي براي اين گردشگران تأمين شود. وي در ادامه دربارهي ضرورت برنامهريزي براي ايجاد رصدگاه، گفت: براي ايجاد رصدگاه شايد به سكو و بناي خاصي نياز نباشد و فقط معرفي كردن نقاط مناسب براي اين كار كافي باشد كه فاز يك آن، توسعهي اين طرح است. فاز دو افرادي هستند كه اين كار را ميتوانند انجام دهند. فاز سه چگونگي برنامهريزي براي اينكه گردشگران از اين فضا استفاده كنند، است و در فاز بعدي به چگونگي ورود گردشگران خارجي بايد پرداخته شود. تفرشي تأكيد كرد: تا اين فضا مناسب نباشد، نميتوان گردشگران نجومي را از خارج كشور به ايران وارد كرد. انتهاي پيام