/ارزيابي طنز در دهه‌ي 80/ فاضل تركمن عنوان كرد: چاپ كتاب‌هاي طنز با ترس و لرز

فاضل تركمن دهه‌ي 80 را دهه‌ي رونق ادبيات طنز دانست و در عين حال گفت: در سال‌هاي پاياني اين دهه، شرايط براي طنزنويسي دشوار شد و به دليل محدوديت‌ها و مميزي، ناشر‌ها كتاب‌هاي طنز را با ترس و لرز چاپ مي‌كنند. اين طنزپرداز جوان در ارزيابي وضعيت طنز در دهه‌ي 80 به خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: طنز در دهه‌ي 80 رونق بيش‌تري پيدا كرد و تعداد طنزپردازان و كاريكاتوريست‌ها بيش‌تر شد. حتا برخي شاعران شعر جدي به طنزپردازي روي آوردند؛ مانند «ناصر فيض» كه كار خود را با شعر جدي شروع كرد؛ اما با چاپ كتاب «املت دسته‌دار» به طنز ورود كرد. از سوي ديگر، طنز در مطبوعات هم رونق گرفت و ستون طنز در روزنامه‌ها به وجود آمد. حتا روزنامه‌ها از طنزنويسان درخواست مي‌كردند كه براي آن‌ها طنز بنويسند. او با دسته‌بندي طنزپردازان گفت: طنزپردازان را در دهه‌ي 80 مي‌توان در چند دسته‌بندي جا داد؛ «شاعران گل‌آقايي»، «شاعراني كه در حوزه‌ي هنري بودند»، «شاعراني كه از شب شعرها برمي‌آمدند» و «طنزپردازان مطبوعاتي». تركمن مجله‌ي «چلچراغ» را يكي از مهم‌ترين مجلات طنز بعد از «گل‌آقا» توصيف كرد و گفت: مجله‌ي «چلچراغ» را بعد از «گل‌آقا» مي‌توان يكي از مهم‌ترين مجلات طنز نام داد كه حتا در تعريف خود عنوان طنز را نيز آورده بود. در اين مجله كارهاي طنز بسيار خوبي خلق شد و كساني چون «اميرمهدي ژوله» از اين مجله شروع كردند. او افزود: ما در دهه‌ي 80، بعد از مشروطه، پررونق‌ترين دوره را براي ادبيات طنز داشتيم. در اين دهه كساني چون «عمران صلاحي»، «اكبر اكسير» و «جواد مجابي» كارهاي بسيار خوبي را نوشتند. اين طنزپرداز يكي از دلايل رونق طنز در دهه‌ي 80 را استقبال مخاطب از آن دانست و عنوان كرد: در اين دهه، شعرهاي طنزي كه شاعران در جمع‌ها خوانده بودند، بلوتوث مي‌شد و به دست همه مي‌رسيد. همه شعر‌هاي «نيما دهقاني» و «خليل جوادي» را شنيده‌اند و آن‌ها را مي‌شناسند. تركمن در ادامه گفت: طنز در حوزه‌ي كودك و نوجوانان هم رونق يافت و از حالت خشكي كه داشت، خارج شد. كساني چون «فريبا كلهر»، «شهرام شفيعي»، «محمدرضا شمس»، و «محمدرفيع ضيايي» كه با تصوير كار مي‌كرد و با كتاب «آدم اين‌جوري» برگزيده‌ي كتابخانه‌هاي مونيخ آلمان شد، در اين دوره بسيار موفق عمل كردند. در ترجمه‌ي آثار كودك و نوجوان هم مترجمان به سوي ترجمه‌ي كارهاي طنز رفتند. «رضي هيرمندي» با كتاب «گام به گام با آقاي گام» و «احمد پوري» با ترجمه‌ي گزيده‌ي شعرهاي «شل سيلور استاين» در اين حوزه فعاليت كردند. او با اشاره به ستون «زبان‌بسته‌ها»ي عمران صلاحي در مجله‌ي «گل‌آقا» گفت: اين ستون شعرهاي طنز براي نوجوانان بود كه در «بچه‌ها گل‌آقا» منتشر مي‌شد و من كارم را در طنز با همين صفحه آغاز كردم. او در ادامه افزود: صلاحي اولين نفري بود كه شعر طنز نوجوان را باب كرد و بعد از او هم بقيه توانستند شعر طنز نوجوان بگويند و كار طنز كودك انجام دادند؛ شاعراني چون «ناصر كشاورز»، «شكوه قاسم‌نيا» و «مصطفي رحماندوست» بيش‌تر طنز را به شعرهاي خود وارد كردند. او سپس با اشاره به تنوع مضمون و قالب در طنز دهه‌ي 80 گفت: در دهه‌ي 80 در ادبيات طنز، در قالب و مضمون تنوع به جود آمد كه البته به سال‌هاي مختلف و اتفاقات سياسي و اجتماعي بستگي داشت. تركمن افزود: كسي كه درباره‌ي هر مضموني و در هر قالبي بدون تاريخ مصرف كار مي‌كرد، «عمران صلاحي» بود كه همراه با كار طنز، وجه ادبي را نيز در كار خودش داشت. چون طنز او طنز راحتي نبود و زبان فخيمي داشت و استوار بود، روشنفكران هم از آن استقبال كردند. او با اشاره به پژوهش در ادبيات طنز، اظهار كرد: به علت استقبال مخاطب از طنز، حوزه‌ي پژوهش طنز نيز فعال شد و «دكتر علي‌اصغر حلبي» هم كارهاي خوبي در اين حوزه انجام داد و در همايشي كه براي صادق هدايت در دانشگاه آكسفورد برگزار شد، از طنز در آثار او حرف زد. «دكتر پروين سلاجقه» نيز در كتاب «اميرزاده‌ي كاشي‌ها» به طنز در شعرهاي «احمد شاملو» اشاره كرد. اين طنزپرداز در مقايسه‌ي طنز منظوم و منثور گفت: هر دو اين قالب‌ها پيش آمدند؛ اما چون مردم حوصله‌ي كم‌تري براي خواندن آثار طنز از خود نشان دادند، از شعر طنز بيش‌تري استقبال كردند. چون شعر طنز خوشخوان‌تر است و وزن دارد، بيش‌تر پسنديده مي‌شود. اگرچه شعرهاي بي‌وزن مانند شعرهاي اكبر اكسير هم با توجه مخاطب روبه‌رو شدند. تركمن سپس درباره‌ي جايگاه طنز مكتوب و تأثير آن بر ديگر گونه‌هاي طنز، گفت: طنز مكتوب مي‌تواند اساس ساير گونه‌هاي طنز شود. اميرمهدي ژوله از كساني بود كه در مجله‌ي «چلچراغ» مي‌نوشت و بعدا به گروه مهران مديري اضافه شد. از سوي ديگر، نيما دهقاني نيز در مجموعه‌ي «مرد هزارچهره» با گروه مديري همكاري كرد و شعري را كه كنايه به شاعران آوانگارد داشت، نيما دهقاني نوشته بود. اين نشان مي‌دهد كه حضور طنزپرداز در ساخت اين كارها مي‌تواند بسيار مؤثر باشد. او در عين حال افزود: اما متأسفانه ارتباط سينما و ادبيات امروزه مانند گذشته نيست. اكنون مانند گذشته نيست كه «غلامحسين ساعدي» و«داريوش مهرجويي» فيلم «گاو» را ساختند و «محمود دولت‌آبادي» هم در آن بازي كرد. اين همكاري فيلم «گاو» را موفق كرد. اگر اكنون هم مانند گذشته باشد، سينماي كمدي ما پيشرفت مي‌كند. كارگردان كمدي‌ ما همان‌طور كه به فيلم‌نامه‌ي طنز توجه مي‌كند، بايد از طنزپردازان هم كمك بگيرد. البته اين به علاقه‌ي كارگردان بازمي‌گردد و اين‌كه چقدر كارهاي طنز را دنبال كرده است و آن‌ها را مي‌شناسد. اين طنزپرداز در جواب اين سؤال كه چرا طنزپردازان اكنون كم‌تعداد به نظر مي‌رسند، گفت: در سال‌هاي اخير با تعطيلي گل‌آقا و اتفاقات سياسي كه رخ داد، سبب نشد كه طنزپردازان ننويسند؛ بلكه اين طنز‌ها در فضاي وبلاگي رشد كردند و از ميان وبلاگ‌ها، اين وبلاگ‌هاي طنز بودند كه با استقبال خوبي مواجه مي‌شدند؛ يعني طنزپردازان مي‌نوشتند؛ اما نمي‌توانستند آثار خود را منتشر كنند. او در ادامه عنوان كرد: در روزنامه‌ها نيز كارهاي طنز با سانسور مواجه شدند. در كار نشر هم همين روند ادامه يافت و ناشران با ترس و لرز، كارهاي طنز را قبول مي‌كردند. او همچنين به افزايش مميزي آثار اشاره و عنوان كرد: مميزي آثار نيز بسيار بد صورت مي‌گيرد و متأسفانه ديد بسيار بدي نسبت به كارهاي طنز به وجود آمده است. همه فكر مي‌كنند كار طنز كوباندن و براندازي است؛ در حالي كه طنز قرار نيست مصلح اجتماعي باشد. ديد حكومتي فكر كرده است كه طنز بايد مصلح اجتماعي باشد، مانند ديدي كه به ادبيات و هنر دارد؛ در حالي‌كه طنز مي‌تواند اين باشد؛ اما اين نوع طنز و طنز گل‌آقايي يكي از اين نوع‌هاست كه به نظر من، دوره‌ي طنز گل‌آقايي سر آمده است كه طنز فقط به قصد اصلاح نوشته مي‌شد. طنز الآن مستقل‌تر شده است و فقط براي اصلاح نوشته نمي‌شود؛ گاه فقط براي شاد كردن و سرگرمي مخاطب نوشته مي‌شود. وظيفه‌ي طنز، سازندگي نيست؛ وظيفه‌ي طنز، سرگرمي و ايجاد فضاي شاد است. تركمن با اشاره به كم‌رنگ شدن طنز ژورناليستي و آثار طنز، عنوان كرد: من مجموعه‌ي شعر طنزي را به نشر قطره داده‌ام كه براي چاپ تأييد شده است. اين براي من خوشحال‌كننده است؛ اما مي‌ترسم كارم مجوز نگيرد و يا با حذفيات مواجه شود؛ مانند كاري كه «رؤيا صدر» در كتاب «طنز وبلاگي» انجام داد. او تمام وبلاگ‌هاي طنز را بررسي كرد و آثار طنزنويسان وبلاگي را در اثرش آورد. او حتا از همه‌ي اين طنزنويسان امضا گرفت كه آثار آن‌ها را در كتاب خود بياورد. اين كتاب قرار بود در نشر «چشمه» منتشر شود؛ اما اجازه‌ي نشر نگرفت. اين‌گونه برخورد‌ها سبب مي‌شود طنزپردازان انگيزه نداشته باشند. او در ادامه با اشاره به نامشخص بودن قانون مميزي در حوزه‌ي ادبيات طنز، عنوان كرد: ادبيات طنز هم مانند حوزه‌هاي ديگر مميزي، قانون مشخصي ندارد. اگر كسي كتاب «املت دسته‌دار» ناصر فيض را مي‌خواست خارج از حوزه‌ي هنري منتشر كند، اين امكان را نمي‌يافت. اين خوب نيست كه به نام طنزپرداز نگاه مي‌كنند؛ در حالي‌كه بايد به كار او توجه كنند. مجموعه‌هاي طنزي كه در نشرهاي دولتي چاپ مي‌شوند، اگر قرار باشد در نشرهاي ديگر چاپ شوند، با مميزي گسترده‌ رو‌به‌رو مي‌شوند. تركمن در ادامه گفت: طنز ژورناليستي مستقيم است، نيش دارد و به وقايع روز مي‌پردازد و اين سبب مي‌شود كه با سانسور بيش‌تري مواجه شود و از آن‌جا كه سردبير و مديرمسؤول به نگه داشتن مجله و روزنامه‌شان علاقه‌ دارند، از آن دوري مي‌كنند. پيش‌تر، روزنامه‌هاي «بهار»، «اعتماد»، «اعتماد ملي» و «شرق» ستون طنز داشتند كه اين ستون‌ها تعطيل شدند. او افزود: «ابراهيم رها» از كساني بود كه در اين زمينه تلاش زيادي انجام داد؛ اما اكنون به گونه‌اي شده كه طنزپرداز اول خودش را سانسور مي‌كند و بعد هم سردبير و مديرمسؤول قسمتي از كار را حذف مي‌كنند و نتيجه‌ي كار، چيز بي‌نمك، ناشيرين و بي‌خاصيتي مي‌شود كه آدم شك مي‌كند خودش آن را نوشته است. او در پايان، مجله‌ي «چلچراغ» را يكي از جسور‌ترين مجلات در حوزه طنز خواند و عنوان كرد: در مجله‌ي «چلچراغ» طنز در مصاحبه‌ها و گزارش‌ها هم وارد شده و با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده است. اما دايره‌ي مميزي تنها مجلات را دربر نگرفته و به سايت‌ها هم رسيده است و سايت «آي طنز» «محمود فرجامي» هم فيلتر شد. ناشران هم جسارت اين را ندارند كه به صورت مستقل به طنز بپردازند و در اين حوزه سرمايه‌گذاري چنداني نمي‌كنند. انتهاي پيام
  • سه‌شنبه/ ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ / ۰۹:۴۷
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9003-13003
  • خبرنگار :