578 روز اشغال خرمشهر براي ارتش رژيم بعثي عراق جز تحمل شكستي سخت براي اين كشور و فتح مجدد اين شهر توسط رزمندگان ايران نتيجهاي در بر نداشت.
سوم خرداد يادآور مقاومت شهري است كه نشان داد ايستادگي در برابر دشمن و توكل بر خدا، با فجر و پيروزي همراه خواهد بود؛ چنانچه خرمشهر را هم خدا آزاد كرد.
در روزهايي كه يادآور روزهاي خوش پيروزي و بازگشت حيات به شهري خونين است، خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، ميزبان جمعي از معاونان، روساي گروهها و اساتيد دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش(دافوس) و پيشكسوتان دوران دفاع مقدس بود.
در اين ميزگرد، ميهمانان ضمن تبريك سالروز فتح خرمشهر و گراميداشت ياد و خاطره شهداي جنگ به ويژه عمليات بيتالمقدس، همگي بر اين مساله تاكيد داشتند كه فتح خرمشهر و همچنين پيروزي در ديگر عملياتهاي دفاع مقدس حاصل همدلي و كار جمعي بين همه نيروهاي مسلح بوده است.
آغاز جدي همكاريهاي ارتش و سپاه
در ابتداي اين نشست امير سرتيپ دوم حسين وليوند، معاون آموزشي دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش(دافوس) با يادآوري ماههاي پيش از عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر، گفت: پس از رفتن بنيصدر و تغيير تركيب سياسي كشور در سال 60، وضعيت خاصي در جبههها ايجاد شد و امام(ره) شخصا فرماندهي كل قوا را به دست گرفتند و سپس فرماني براي شكست حصر آبادان دادند كه جزو فرامين حكومتي است. بدين ترتيب با همكاري ارتش و سپاه حصر آبادان شكسته شد و پس از آن اتفاق بدي افتاد كه البته نتيجه خوبي داشت، به اين ترتيب كه هواپيمايي سقوط كرد و چند تن از فرماندهان جنگ اعم از فلاحي، نامجو، فكوري، قائم مقام سپاه و فرمانده سپاه خرمشهر شهيد شدند. پس از اين اتفاق مرحوم ظهيرنژاد به رياست ستاد مشترك ارتش منصوب و صياد شيرازي كه در زمان بنيصدر به او ظلم شده بود به فرماندهي نيروي زميني ارتش برگزيده شد.
امير وليوند با اشاره به اين كه از چنين مقطعي فصل جديدي در جنگ آغاز شد، افزود: شهيد صياد با روحيه مكتبي و توانايي و دانش نظامي بالاي خود وارد عرصه شد و محدوديتهايي را كه در زمان بنيصدر اعمال ميشد، كنار زد، دست در دست سپاه گذاشت و با هم شروع به طراحيها و اقدامات مختلف كردند. در همين راستا چهار طرح اوليه تحت عنوان كربلاي 1 تا كربلاي 4 را پيشبيني كردند. اولين راهبرد ما در دفاع مقدس تثبيت دشمن و متوقف كردن آن بود كه يكسال طول كشيد و راهبرد دوم كه از ثامنالائمه شروع شد، بيرون راندن دشمن از خاك كشور بود.
وي تصريح كرد: بسيار مهم بود كه بين عراقيهايي كه وارد خاك ايران شدهاند، در شمال و جنوب خوزستان فاصله بيفتد، چراكه در اين صورت تدارك اين نيروها بسيار زمانبر و سخت ميشد، در نتيجه عمليات كربلاي 1 يا همان طريقالقدس طراحي شد و ميوه اين عمليات غير از آزادي بستان، جدا شدن نيروهاي عراقي از يكديگر بود. بلافاصله كربلاي 2 طراحي شد و نيروها به سراغ شمال بستان آمدند و بدين ترتيب عمليات فتحالمبين طراحي و در نهايت به آزادسازي شمال خوزستان و بخش وسيعي از كشور ما منجر شد و پس از آن، طرح كربلاي 3 در دهم ارديبهشت 61 كليد خورد.
فريب ارتش عراق و محاصره خرمشهر توسط نيروهاي خودي
معاون آموزشي دافوس به سختيهاي عبور از رودخانه كارون در زمان عمليات اشاره و اظهاركرد: پيشبيني عراقيها اين بود كه ما در ادامه كربلاي 1 و 2، اين عمليات را نيز از شمال خوزستان آغاز خواهيم كرد و به هيچ وجه فكر نميكردم كه ما گذر از رودخانه كارون را در دستور كار داشته باشيم؛ چراكه كار بسيار سختي بود. همكاري صياد شيرازي و محسن رضايي تبديل به ائتلاف بسيار خوبي شده بود و در نتيجه آن، همكاري نيروهاي تركيبي ارتش و سپاه را شاهد بوديم. نيروها به چهار قرارگاه تقسيم شدند كه به دو قرارگاه ماموريت داده شد تا از كارون عبور كنند. يك قرارگاه قرار شد، از شمال خوزستان و ايستگاه حميد فشار بياورد و يك قرارگاه نيز بايد از سمت فكه عمليات ايذايي براي فريب دشمن انجام ميداد تا دشمن فكر كند مسير حمله ما آنجاست.
وليوند ادامه داد: كار ابلهانهاي كه عراق كرد و البته به نفع ما تمام شد، اين بود كه خاكريزي كه بايد در سواحل نزديك به رودخانه كارون ميزدند، كنار جاده اهواز- خرمشهر زدند. بدين ترتيب وقتي نيروهاي ما از كارون عبور كردند، خود را به جاده اهواز- خرمشهر رساندند و پيش از آنكه نيروهاي عراقي به خاكريز برسند، توانستند خود را به اين خاكريزها برسانند. بدين ترتيب خاكريزي كه عراقيها ساخته بودند، بلاي جان خودشان شد. استنباط عراقيها اين بود كه ما قصد داريم مستقيما به سمت بصره برويم كه البته استنباط غلطي هم نبود. بر اساس همين استدلال، عراقيها تمام نيروهاي خود را تخليه و به سمت بصره منتقل كردند تا آنجا را حفظ كنند.
وي با اشاره به تصميم فرماندهان عمليات بيتالمقدس براي تغيير در بخشي از اجراي اين عمليات، گفت: در بخشي از اجراي اين عمليات شهيد صياد و محسن رضايي پس از بررسيهاي مختلف تصميم گرفتند به جاي آنكه مستقيما حركت كنند، به سمت جنوب بيايند؛ چراكه احتمال ورود به خرمشهر بسيار ضعيف بود، در نتيجه ميخواستند ابتدا خرمشهر را محاصره كنند. براساس اين طرح بايد حدود سه تا چهار روز به نيروها استراحت ميدادند و قرار شد كه تصميمات جديد را به فرماندهان اعلام كنند. بدين ترتيب شهيد صياد شيرازي اين مساله را به آنها اعلام كرد كه البته حاج احمد متوسليان و حسين خرازي ابتدا مخالفت كردند، ولي مرحوم صياد آنها را قانع كرد كه طرح قبلي بايد عوض شود. بنابراين نيروها به سمت جنوب حركت و فشار را بيشتر كردند تا خرمشهر محاصره شود.
معاون آموزشي دافوس با بيان اينكه نيروي هوايي ارتش در عمليات بيتالمقدس بسيار خوب عمل كرد و امكانات داخل خرمشهر و پشت شهر را از سمت سواحل اروندرود به شدت بمباران كرد، يادآورشد: تا پيش از بيتالمقدس برتري هوايي با ما بود، ولي در اين عمليات، عراق امكاناتي از جمله موشكهاي سام را از شوروي گرفت و در نتيجه سقف پروازهاي ما در عمليات بيتالمقدس كوتاه شده بود، ولي چون خلبانهاي خوبي داشتيم - و امروز هم داريم- به خوبي مناطق مورد نظر را بمباران كردند و از سوي ديگر دو قرارگاه به سمت خرمشهر فشار ميآوردند. در همين حين تعدادي از فرماندهان عراقي تصميم گرفتند از خارج از خرمشهر اداره امور جنگ را پيگيري كنند، بنابراين سوار هليكوپتر شدند و رزمندگان ما اين هليكوپتر را در هوا منهدم كردند. در نتيجه اين اقدامات يك حالت روحي عجيب به عراقي ها دست داد.
اسارت بيش از 19 هزار نفر از نيروهاي عراقي
وليوند افزود: آن زمان حدود 14 هزار و 500 نفر از عراقيها درون شهر بودند كه پيش از اينكه فرماندهان جنگ وارد خرمشهر شوند و شهر را به طور كامل فتح كنند، خود عراقيها پرچمهاي سفيد را به دست گرفتند. بدين ترتيب يكي از مشكلات، جمع و جور كردن هزاران عراقي تسليم شده بود كه قرار شد آنها را از جاده به سمت اهواز بكشانند. بر اين اساس حدود 14 هزار و 500 نفر از خود خرمشهر و حدود 5 هزار نفر نيز از اطراف شهر اسير شدند و در نتيجه بطور دقيق 19 هزار و 375 نفر از نيروهاي عراقي اسير شدند. بدين ترتيب اغلب عراقيها تسليم شدند، ولي تعداد محدودي نيز مخفي شده بودند كه بخشي از آنها در حين فرار با قايقها غرق شدند. بنابراين پاكسازي نهايي خرمشهر دو روز به طول انجاميد و در نهايت خرمشهر آزاد شد.
آزادسازي خرمشهر محصول همدلي و كار جمعي بود
وي موفقيت در اجراي عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر را محصول همدلي نيروهاي مسلح دانست و تاكيد كرد: آزادسازي خرمشهر محصول همدلي بود و اگر همدلي رزمندگان و در راس آنها شهيد صياد شيرازي نبود، كار به اين شكل پيش نميرفت. شهيد صياد مخلصانه دست همدلي به سوي همه دراز كرد؛ چراكه به دنبال اسم و نام نبود، بلكه به دنبال هدف و نتيجه كار بود. اين وضعيت موجب شد كه خدا هم كمك كند و همانطور كه امام (ره) فرمودند، خرمشهر را خدا آزاد كرد.
وليوند تاكيد كرد: آزادي خرمشهر محصول كار فرد يا افراد خاصي نبود، بلكه محصول كار جمعي و توكل به خدا بود و خدا هم كمك كرد و اين شهر آزاد شد. جا دارد كه ياد و خاطره همه شهداي دفاع مقدس بويژه طرح كربلاي 3 را كه به نام بيتالمقدس معروف شد، گرامي بداريم و اميدواريم بتوانيم رهروان خوبي براي آنها باشيم.
انقلاب اسلامي معادله دو قطبي جهان را به هم زد
به گزارش ايسنا، در ادامه اين ميزگرد، سرهنگ مجيدرضا طاهري، مدير طرح و برنامه دافوس، صحبتهاي خود را از پيش از جنگ يعني از ابتداي پيروزي انقلاب آغاز كرد و گفت: زماني كه انقلاب اسلامي رخ داد، نظام حاكم بر جهان يك نظام دو قطبي بود و تمام جنگها عملا جنگهاي نيابتي بودند. يعني يك طرف به نيابت از قطب شرق و يك طرف به نيابت از قطب غرب وارد جنگها ميشدند و اين يكي از خصوصيات آن زمان بود.
وي اضافه كرد: وقتي انقلاب اسلامي به وقوع پيوست، تغيير عمدهاي در معادلات جهاني رخ داد، در انقلاب اسلامي معادله دو قطبي جهان را به هم زد. شايد بتوان گفت كه جنگ تحميلي اولين جنگي بود كه پس از جنگ جهاني دوم به صورت غير نيابتي اتفاق ميافتاد، به طوريكه تمام قدرتهاي شرق و غرب در يك طرف جمع شده بودند تا انقلاب اسلامي را از بين ببرند؛ چراكه انقلاب اسلامي روندهاي جاري آن زمان را بر هم زده بود و يك ملت، شعار نه شرقي نه غربي سر داده بود.
فتح خرمشهر كليد شكست راهبردهاي دشمن بود
مدير طرح و برنامه دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش با اشاره به استراتژي دشمن در جنگ تحميلي مبني بر سرنگوني نظام جمهوري اسلامي تصريح كرد: فتح خرمشهر و عملياتهايي از اين دست، كليد شكست راهبردهاي دشمن بود و با اين عملياتها شكست سياستهاي دشمن يكي پس از ديگري رقم خورد.
طاهري اضافه كرد: راهبرد دشمن، از بين بردن انقلاب اسلامي و راهبردهاي ما در بيرون راندن دشمن، دفاع از تماميت ارضي و بقاي انقلاب اسلامي بود. در سوم خرداد هيمنه دشمن شكسته شد و شكست راهبرد دشمن مبني بر نابودي انقلاب اسلامي رقم خورد. سوم خرداد را نه فقط به عنوان آزادسازي خرمشهر بايد جشن بگيريم، بلكه بايد به عنوان يكي از كليدهاي اوليه شكست راهبرد دشمنان از آن ياد كنيم.
نيروي دريايي در كل جنگ حضور موثر و فعال داشته است
در ادامه ناخدا يكم غلامرضا طحاني، رييس گروه تخصصي دريايي دافوس با بيان اينكه براي جلوگيري از دفن تاريخ بايد تاريخ را توصيف كرد، به حضور موثر نيروي دريايي ارتش در طول جنگ اشاره كرد و گفت: اگر نيروي دريايي حضور كاملي در جنگ نداشت، شايد سرنوشت جنگ به گونه ديگري رقم ميخورد. وقتي امام(ره) ميفرمايند نيروي دريايي در دفاع از آبهاي كشور همچون نگيني درخشنده است و مقام معظم رهبري نيز فرمودند كه هر جا احساس نياز شد نيروي دريايي جوهره خود را در 8 سال دفاع مقدس نشان داد، ميفهميم كه دريا چقدر مهم است و نيروي دريايي در كل جنگ حضور موثر و فعال داشته است.
وي همچنين به دلايل انتخاب خرمشهر براي تصرف و اشغال از سوي عراق اشاره و اظهاركرد: عراق از قديم دچار «خفگي ژئوپولتيك» بود، چراكه پس از تقسيم امپراطوري بزرگ عثماني تنها حدود 70 كيلومتر مرز دريايي به اين كشور رسيد و سردمداران عراق مدتها اميدوار بودند كه بيش از اين پاي آنها به دريا باز شود و خرمشهر از اين جهت براي آنها بسيار مهم بود.
همافزايي بين نيروها موجب نتيجه مطلوب در عمليات بيتالمقدس شد
طحاني حفظ خطوط مواصلاتي در دريا را از وظايف اصلي نيروي دريايي بر شمرد و افزود: وظيفه اصلي و ذاتي نيروي دريايي حفظ خطوط مواصلاتي يك كشور در درياست و نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران با قدرت در 8 سال دفاع مقدس اين كار را انجام داد. در طول اين مدت صادرات نفت كشور لحظهاي قطع نشد و بنادر ما فعاليتهاي اقتصادي خود را از دست ندادند. مهمترين مسالهاي كه پشتيباني جنگ تضمين ميكرد، حضور نيروي دريايي در اين زمينه بود و اهميت اين مساله از آنجا بود كه از اين طريق خون تازه به رگهاي اقتصادي به جريان ميافتاد و اين مساله موجب ميشد كه رزمندگان با خيال راحت بتوانند كار خود را ادامه دهند.
رييس گروه تخصصي دريايي دافوس اضافه كرد: عمليات بيتالمقدس سه مرحله داشت و نيروي دريايي ارتش در مرحله اول و سوم با شدت حضور پيدا كرد و تمام امكانات خود نظير غواصان، قايقها، پشتيباني بالگردها و هواناوها را مشاركت داده بود. بدين ترتيب يك همافزايي بين كليه نيروها اعم از ارتش و سپاه ايجاد و موجب شد كه اين عمليات به نتيجه مطلوب برسد.
دفع 49 هزار حمله عراق توسط پدافند هوايي با انجام 25 هزار اقدام تاكتيكي
در ادامه اين ميزگرد، سرهنگ اصغر بالازاده، رييس گروه پدافند هوايي دافوس به نقش پخش پدافندي نيروي ارتش در جنگ اشاره كرد و گفت: پدافند هوايي در زمان جنگ جزو نيروي هوايي بود و همانند اين نيرو، يكي از آمادهترين يگانهاي ارتش محسوب ميشد. پدافند هوايي پيش از شروع جنگ آمادگي لازم براي درگيري با عراق را داشت و مصداق آن اصابت يك فروند توپولف عراقي در منظريه قم در آن زمان و نيز ناكام گذاشتن حمله نيروي هوايي عراق به پايگاههاي هوايي كشورمان بود.
وي با بيان اينكه پدافند هوايي توانست 90 درصد حمله نيروي هوايي عراق را خنثي كند، اظهار كرد: پدافند هوايي در طول 8 سال دفاع مقدس 49 هزار حمله عراق را با انجام 25 هزار اقدام تاكتيكي دفع كرد. اين بخش همچنين كار دفاع ثابت از 237 نقطه حساس و حياتي كشور را انجام داد و در 110 عمليات مشترك سپاه و ارتش حضور موثر و فعال داشت.
رييس گروه پدافند هوايي دافوس ارتش، تامين هواپيماهاي عبوري، رهگيري مناطق و پشتيباني هوايي از نفتكشها را از وظايف پدافند هوايي در دفاع مقدس بر شمرد و خاطرنشان كرد: پدافند هوايي در كنار نيروي هوايي، هوانيروز و توپخانه نيروي زميني، واحدهايي بودند كه هم ارتش و هم سپاه در عملياتهاي خود به آنها نياز داشتند و البته تامين هوايي كل كشور نيز در طول هشت سال دفاع مقدس بر عهده پدافند هوايي ارتش بود.
بالازاده همچنين يادآور شد: استراتژي جنگ صدام يك مساله مرزي بود و از سال 52 يا 53 نيز اين ذهنيت را داشت و وقتي ما خرمشهر را گرفتيم ديگر دليلي براي ادامه جنگ از سوي عراقيها وجود نداشت. عمليات بيتالمقدس اولين عملياتي بود كه در اين سطح گسترده انجام شد و نيروهاي خودي به بهترين نحو توانستند از پدافند هوايي بهره ببرند و بين تمام عناصر نظامي ما هماهنگي كامل وجود داشت. پدافند هوايي مبناي عملياتهاي بعدي نيز قرار گرفت به طوريكه پس از عمليات بيتالمقدس، در والفجر 8 نيز با انهدام 76 فروند هواپيماي دشمن توانست توانايي خود را به اثبات برساند.
نيروي هوايي همواره يك پاي ثابت تمام درگيريها بوده است
به گزارش ايسنا، سرهنگ خلبان محمداسماعيل شريفان رييس گروه هوايي دافوس ارتش نيز با اشاره به نقش نيروي هوايي در جنگها اظهار كرد: پاي نيروي هوايي در نبردهاي مختلف از جنگ جهاني دوم باز شد و عملا مخوفترين نيرو محسوب ميشد؛ چراكه اقصي نقاط كشورهايي كه با يكديگر درگير بودند به واسطه استفاده از جنگندهها و هواپيماها طمع تلخ جنگ را ميچشيدند و شب و روز نداشتند. وقتي تاريخ را ورق ميزنيم ميبينيم كه نيروي هوايي همواره يك پاي ثابت تمام درگيريها بوده است و بدون وجود نيروي هوايي، عمليات نظامي يا به نتيجه نميرسد و يا اگر هم به نتيجه برسد با كشتههاي زيادي همراه خواهد بود.
وي با بيان اينكه نيروي دريايي به دليل خصايص ذاتي خود نظير انعطافپذيري، تحرك و سرعت بالا و حمله به عمق، اولين نيرويي است كه بايد در برابر دشمن سينه سپر كند، گفت: ما به عنوان يكي از برترين نيروهاي هوايي دنيا وارد 8 سال دفاع مقدس شديم و با بهترين هواپيماهاي روز و مجربترين خلبانهاي جنگندهها عملياتهاي زيادي را با موفقيت به انجام رسانديم. زماني كه شهيد محمد جهانآرا به همراه تفنگداران ورزيده نيروي دريايي ارتش ما در خرمشهر جنگ خانه به خانه راه انداخته بود، بمباران مستمر و بيوقفه خلبانهاي جنگنده ايران موجب شد كه ارتش عراق پشت دزفول زانو بزند.
رييس گروه هوايي دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش اضافه كرد: در عمليات بيتالمقدس يك قرارگاه هماهنگي براي نيروي هوايي تشكيل داده بوديم كه معاون عمليات وقت يعني سرهنگ هوشيار اين قرارگاه را اداره ميكرد. اين قرارگاه در پايگاه شكاري دزفول بود و عمليات هماهنگ با ديگر رزمندهها كه بايد از سوي اين قرارگاه انجام ميگرفت عمليات «شبح 3 » نام داشت. تنها نيرويي كه در اين نبرد براي خود احتياط گذاشته بود، نيروي هوايي بود كه يك اسكادران را فقط براي اين منظور در نظر گرفته بود تا اگر احيانا عمليات به نتيجه نرسيد به شدت از نيروهاي رزمي زميني حمايت كند.
تزريق 6 هزار نفر نيرو به جبهههاي جنگ در عمليات بيتالمقدس
شريفان با بيان اين كه يكي از قسمتهاي ماموريتهاي نظامي، مجزا كردن منطقه نبرد براي دشمن است، گفت: در اين مرحله بايد كاري كنيد كه ارتباط نيروي مخالف با عقبه خود قطع شود و لجستيك به عنوان مخوفترين عامل شكست ارتشهاي دنيا به آنها نرسد. بنابراين در عمليات دفاع مقدس بايد يگانهاي آماد و ترابري و انبارهاي دشمن را به شدت بمباران ميكرديم. يكي از دلايلي كه موجب شكست دشمن شد اين بود كه نيروي هوايي پل اروندرود را منهدم كرد و بنابراين ژنرال صلاحالدين القاضي كه از مدبرترين فرماندهان ارتش عراق بود و اداره خرمشهر را در دست داشت مجبور شد 19 هزار اسير بر جاي بگذارد.
وي يكي از ماموريتهاي نيروي هوايي را ترابري هوايي و تاكتيكي عنوان كرد و يادآور شد: در طول عمليات آزادسازي خرمشهر، يكي از شاهكارهايي كه انجام شد تزريق 6 هزار نفر نيروي تازه نفس از اقصينقاط كشور نظير خراسان و تهران به جبهههاي جنگ بود كه با استفاده از هواپيماهاي ترابري تاكتيكي به جبهههاي جنگ منتقل شدند. جابهجايي يگانهاي رزمنده ما در داخل جبهههاي نبرد از ديگر كارهايي نيروي هوايي بود كه در اين نبرد نمود پيدا كرد. با استفاده از خلبانهاي خود توانستيم پشتيباني هوايي نزديكي از نيروهاي خودي داشته باشيم كه اين كار نيز به بهترين نحو انجام شد.
گراميداشت 31 شهريور به معني گرامي داشتن شكست راهبرد دشمن است
در ادامه، امير سرتيپ وليوند به تاثيرات پيروزي ايران در عمليات بيتالمقدس اشاره كرد و گفت: خواست آمريكا و شوروي اين بود كه در نهايت يا عراق پيروز جنگ شود و يا جنگ برندهاي نداشته باشد. در گام اول عراق نتوانست به وعده خود عمل كند و به قول خودش ظرف 7 روز به تهران بيايد. اينكه ما 31 شهريور را گرامي ميداريم به معني گرامي داشتن آغاز جنگ نيست، بلكه به معني گرامي داشتن شكست راهبرد دشمن است.
معاون آموزشي دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش با اشاره به اينكه پس از آزادسازي خرمشهر احساس شد كه توازن قوا در حال به هم خوردن است، خاطرنشان كرد: شوروي از هيچ كمكي فروگذار نكرده بود، ولي آمريكا تا آن زمان تا حدودي ناظر بود و پس از اين عمليات وارد عرصه شد تا ايران پيروز صحنه نبرد نباشد، بنابراين اگر توفيق ما در عملياتهاي بعدي كمتر بود به اين خاطر بود كه اينها وارد شدند و با جديت صدام را پشتيباني كردند؛ به علاوه اينكه كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس نيز وارد عمل شدند، چراكه احساس ميكردند زبانههاي اين آتش ممكن است به آنها هم برسد؛ البته بيشترين نگراني مربوط به رژيم صهيونيستي بود چون اگر عراق به دست مسلمانان انقلابي ايران از قيد و بند صدام آزاد ميشد، طبعا حركت بعدي به سمت آزادي فلسطين و قدس بود.
شهيد صياد ميگفت از 17 كشور مختلف اسير داريم
وي ادامه داد: در چند سال پس از آزادسازي خرمشهر تا زمان صدور قطعنامه 598 ، كاري نبود كه حاميان عراق براي اين كشور انجام ندهند؛ چراكه موازنه قدرت را در حال تغيير ميديدند. شهيد صياد ميگفت ما از 17 كشور مختلف اسير داريم و اين يعني آنها حتي از نظر نيروهاي مسلح نيز قرارگاه حمايت ميكردند، ولي با همتي كه رزمندگان ما داشتند، امداد خداوند متعال و البته داشتن رهبري و فرماندهي عالي، دشمنان به اهداف خود نرسيدند. برخورداري از رهبري مثل حضرت امام(ره) موجب شد كه بتوانيم 8 سال جنگ را ادامه دهيم.
وليوند به تفاوت امكانات ايران و عراق در جنگ اشاره كرد و گفت: به دليل كمبود مهمات در سالهاي آخر جنگ، به جنگ افزارهاي خود سهميه ميداديم و بعضا ديدهبان اعلام ميكرد كه ميتوانيم بر سر دشمن مهمات بيشتري بريزيم، ولي ما به قدر كافي امكانات و مهمات نداشتيم. اين در حالي بود كه عراق در پاتكهايي كه به ما ميزد، هر 5 يا 10 سانتيمتر گلوله ميريخت به طوريكه شبيه به شخم زدن زمين بود، ولي ما از اين نظر محدوديت داشتيم.
روحيه ميتواند معادل همه قوا باشد
معاون آموزشي دافوس با تاكيد بر اينكه اساس جنگ ما بر تجهيزات و فناوري استوار نبود، تصريح كرد: براي مثال در اوايل جنگ برتري هوايي با ما بود، ولي به مرور تجهيزات ما آسيب ديدند و مستهلك شدند، ولي جايگزين نشدند و در نتيجه برتري هوايي ما به مرور كمتر شد در حاليكه به عراق حتي هواپيما اجاره ميدادند تا جنگ را ادامه دهد. در چنين شرايطي نيروهاي ما براساس تجهيزات، فناوري و امكانات نجنگيدند، بلكه با روحيه خود جنگيدند.
وي افزود: زماني درس ميگرفتيم و درس ميداديم كه روحيه معادل دو سوم قواست، ولي امروز اعتقاد بر اين است كه روحيه ميتواند همه قوا باشد به طوري كه با روحيه حتي ميتوان با فناوري تقابل داشت و با همين روحيه در عرصه جنگهاي آينده ميتوانيم با فناوري دشمن مقابله كنيم. در دفاع مقدس نيروهاي ما براساس اعتقاد، ايمان و فرهنگ ايثار جلو ميرفتند و ما اصلا چنين فاكتورهايي را در جبهه مقابل خود نميديديم.
تضميني براي صلح با عراق پس از فتح خرمشهر وجود نداشت
وليوند همچنين در برابر اين پرسش كه "چرا پس از فتح خرمشهر و پيروزي در عمليات بيتالمقدس جنگ تمام نشد؟" پاسخ داد: پس از فتح خرمشهر ما ميتوانستيم با داشتن برگ برنده پاي ميز مذاكره بنشينيم، ولي بايد ببينيم كه طرفهاي ما چه كساني بودند و ناظر چه كسي بوده است. قويترين پيمان و قاعدهاي كه در طول سالهاي پيش از انقلاب بسته شد، قرارداد 1975 الجزاير بود كه با نظارت رييسجمهور وقت الجزاير و تحت نظارت سازمان ملل امضا شد ولي صدام به راحتي آن را پاره كرد. اگر ما با صدام پاي ميز مذاكره مينشستيم و سازمان ملل هم ناظر بود، چه تضميني وجود داشت كه اين قرارداد نيز پاره نشود؟
معاون آموزشي دافوس با تاكيد بر اينكه به هيچ وجه اعتمادي به صدام نبود، اظهار كرد: مساله دوم اين بود كه به ناظرها نيز اعتمادي نداشتيم و سوم اينكه به فرض كه با صدام صلح ميكرديم، آيا اين صلح ميتوانست پايدار باشد؟ خير. در آن صورت صدام لب مرز يعني در حدود 30 كيلومتري خرمشهر مستقر ميشد و در چنين شرايطي آيا مردم به خرمشهر باز ميگشتند و به كشاورزي و كسب و كار خود ادامه ميدادند؟ اين عدم تضمين براي همه وجود داشت، در نتيجه ما يك حاشيه امن ميخواستيم كه عراق آنقدر عقب برود تا به اين شهر و اوضاع و احوال كشور آسيبي نزند.
اگر با صدام وارد مذاكره ميشديم دو ماه بعد باز هم حمله ميكرد
وي با تاكيد بر اينكه تصميماتي كه در هر عصر و برههاي گرفته ميشود مختص همان زمان است تصريح كرد: امروز ميتوانيم به طور دقيق بگوييم كه چرا 29 سال قبل آن تصميم گرفته شد. من در آن زمان در ارتش خدمت ميكردم و اعتقاد دارم كه تصميم منطقي و درستي بود. پيشبيني امام(ره) درست بود كه ميفرمودند به صدام اعتمادي نيست، به طوريكه كويت بيشترين كمكهاي مالي را به عراق كرده بود، ولي عراق به او هم رحم نكرد. بنابراين اگر با صدام وارد عرصه مذاكره ميشديم، نهايتا دو ماه طول ميكشيد تا خود را بازسازي كند و بر قدرتهاي وقت تجهيزات جديدتر و بيشتري در اختيار آنها قرار ميدادند و مجددا حمله را آغاز ميكردند.
فتح خرمشهر ماندگارترين و بزرگترين عمليات دفاع مقدس بود
به گزارش ايسنا، در ادامه اين ميزگرد، امير سرتيپ بازنشسته بختياري از پيشكسوتان دوران دفاع مقدس گفت: عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر مهمترين، ماندگارترين، حساسترين و بزرگترين عمليات جنگي در طول 8 سال دفاع مقدس بود و به دليل همين بزرگي است كه بلافاصله اين پرسش مطرح ميشود كه چرا پس از آن جنگ خاتمه پيدا نكرد و همين پرسش نشان ميدهد كه اين عمليات در واقع يك مقطع تاريخي قابل توجه است.
با آزادي خرمشهر استراتژي عراق در حمله به ايران به پايان رسيد
وي با اشاره به دستاوردهاي استراتژيك عمليات بيتالمقدس اظهار كرد: با آزادي خرمشهر كفه نظامي به نفع ايران تغيير كرد و استراتژي عراق در حمله به ايران به پايان خود رسيده بود. كف خواسته هاي عراق اين بود كه حاكميت خود را بر اروندرود تثبيت كند و اين محقق نميشد مگر اين كه به خرمشهر و آبادان دست پيدا ميكرد، ولي نتوانست آبادان را بگيرد و وقتي هم كه خرمشهر را از دست داد عملا مساله حاكميت او بر اروندرود فاقد وجاهت قانوني ميشد و با پس گرفتن خرمشهر ادعاي صدام حسين و اين خواسته رژيم بعثي عراق براي هميشه تاريخ از بين رفت و حاكميت قانوني، منطقي و مشروع ايران بر اين رودخانه برقرار ماند.
بختياري ادامه داد: اهميت فتح خرمشهر به نقطه عطف بودن آن مربوط ميشود به طوري كه از اين مرحله به بعد بود كه ميبينيم ما در موضع قدرت قرار گرفتيم و از عراق ميخواستيم كه به شروط ما يعني شناسايي و تنبيه متجاوز، آزاد شدن سرزمينهاي اشغالي، آتشبس و سپس شروع مذاكرات صلح پاسخ دهد.
پيشنهاد عراق براي ايجاد انحراف در روند جنگ
اين پيشكسوت دوران جنگ خاطرنشان كرد: عمليات بيتالمقدس پيامد سه عمليات پيش از خود يعني ثامنالائمه، طريقالقدس و فتحالمبين بود و آن عملياتها زمينهساز توان دفاعي براي ما بودند تا اينكه اين عمليات اجرا شود، بدين ترتيب عراق ضربههاي قبلي را خورده بود و بيتالمقدس ضربه نهايي براي عراق بود، چراكه حداقل خواستههاي خود را نيز از دست داده بود و در اينجاست كه پيشنهاد آتش بس يك طرفه مطرح ميكند و در اين زمان با پديدهاي جديد يعني تجاوز اسرائيل به لبنان و بيروت مواجه هستيم. عراق به ايران پيشنهاد داد كه با يكديگر به جنگ اسرائيل برويم و سپس به مساله اختلافات خود بپردازيم. در اينجا بود كه يك حالت توقف و ركود در جنگ به وجود آمد در حاليكه اين امر در واقع مطرح كردن يك مساله انحرافي از سوي عراق بود.
وي با بيان اينكه در آن زمان ماشين جنگي عراق هنوز آماده به كار بود و قدرت تهاجمي داشت، افزود: از سوي ديگر حدود 5 يا 6 هزار هزار كيلومتر مربع از خاك كشور ما همچنان در اشغال عراق باقي مانده بود و بر سر ميز مذاكره احتمالي صلح با عراق، اين كشور عملا دست بالا را داشت و كفه مذاكره به سمت عراق سنگينتر ميشد.
امام(ره) فرمود به سمت شهرهاي عراق نرويد تا مردم صدمه نخورند
بختياري يادآور شد: در طول اين دوران ركود كه بيش از يك ماه به طول انجاميد، از سوي شوراي عالي دفاع وقت بحثي در حضور امام(ره) مطرح شد، مبني بر اين كه آيا حمله به عراق ادامه پيدا كند و به خاك اين كشور وارد شويم يا خير؟ طبق خاطرات آقاي هاشمي رفسنجاني، امام(ره) در آن جلسه مطرح ميكنند كه جنگ بايد تا رفع كامل فتنه يعني تنبيه صدام ادامه پيدا كند، ولي وارد خاك عراق نشويم. به ايشان ميگويند كه اگر عراق ببيند ما لب مرز ميايستيم طبيعتا تسليم خواسته ما نخواهد شد؛ چراكه متوجه ميشود ما وارد خاك آنها نميشويم. بدين ترتيب پس از بررسيهاي مجدد، خدمت امام(ره) عرض كردند كه چارهاي نداريم جز اين كه شرايط را با عراق يكسان كنيم و وارد خاك اين كشور شويم و امام(ره) هم ميفرمايند اين كار را انجام دهيد، ولي به سمت شهرهاي عراق نرويد تا مردم آن كشور صدمه نخورند؛ چراكه در اين صورت جايگاه مناسب و در شان اسلامي نخواهيم داشت.
وي با اشاره به اينكه پس از اين تصميم، شرق بصره انتخاب شد تا با قرار گرفتن در آن منطقه، هم نيروها وارد شهر نشده باشند و هم يك منطقه حساس از عراق گرفته شده باشد، گفت: در واقع در آن مقطع سه استراتژي مطرح شد و استراتژي اول اين بود كه جنگ را تمام كنيم. عمدتا سياسيون اين مساله را مطرح ميكردند، ولي نظاميان معتقد بودند كه جنگ در اين مقطع متوقف ميشود، ولي تمام نميشود و عراق به محض تجديد قوا مجددا حمله ميكند؛ چراكه هيچ كدام از طرفين به خواستههاي خود نرسيده بودند و بدين ترتيب چنين آتشبسي به صلح ختم نميشد و مناقشه بين طرفين را حل نميكرد.
سه استراتژي براي ادامه روند جنگ
بختياري به استراتژيهاي دوم و سوم براي ادامه جنگ با عراق اشاره كرد و افزود: استراتژي دوم و سوم منوط به ورود به خاك عراق بود چراكه بدين ترتيب ميتوانستيم در يك شرايط يكسان با عراق سر ميز مذاكره بنشينيم. از اين دو استراتژي، يكي مبتني بر شعار «جنگ، جنگ، تا رفع كامل فتنه دشمن» بود، ولي نظر برخي ديگر نظير آقاي رفسنجاني مبتني بر هدف «جنگ ، جنگ ، تا يك پيروزي» بود. به هر حال هر دوي اين استراتژيها به تصميم براي ادامه جنگ در آن زمان منجر شد و بر همين اساس عمليات معروف به رمضان در 22 مردادماه با ورود نيروهاي ايران به خاك عراق آغاز شد.
تاثيرات داخلي و خارجي فتح خرمشهر
اين پيشكسوت دفاع مقدس در ادامه با اشاره به تاثير قابل توجه پيروزي ايران در عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر تاكيد كرد: ما پيروز جنگ بوديم و خرمشهر را پس گرفتيم. مردم در خيابانها شادي ميكردند و يك پيروزي بسيار عظيم به وقوع پيوسته و عملا در جنگ ورق برگشته بود. اين پيروزي تاثير رواني بسيار زيادي داشت و حتي بر قدرت نظامي ما نيز تاثيرگذار بود؛ چراكه اين بار ما بوديم كه به عراق ميگفتيم شكست خواهي خورد. اين پيروزي تاثيرات بينالمللي نيز داشت به طوريكه روزنامههاي خارجي آن زمان بيان ميكردند كه با اين عمليات مشخص شد نيروهاي مسلح ايران از دانش، توانمندي و قدرت بسيار بالايي برخوردار هستند.
وي اضافه كرد: اين عمليات از نظر وسعت، تعداد اسير، غنائم و تلفات وارد شده به دشمن تاثيرات مثبتي داشت، بنابراين ميتوان گفت كه فتح خرمشهر هم تاثير نظامي، روحي و رواني و هم تاثيرات سياسي با خود به همراه داشت چرا كه مشخص شد نظام جمهوري اسلامي ايران نظام قدرتمندي است كه توانسته عراق را به لرزه درآورد.
بختياري هم چنين خاطرنشان كرد: جنگ دو وجه دارد كه يكي از آنها مربوط به فن و حرفه جنگيدن است و وجه ديگر به انسانهايي بر ميگردد كه در اين جنگ حضور داشتند و اينكه چه انسانهايي جنگيدند و بر روي زمين، هوا يا دريا چه فداكاريهايي كردند. اگر نيروي دريايي ارتش از خليج فارس مراقبت نميكرد و كشور ما نميتوانست نفت صادر كند، از كجا پول تهيه ميكرديم تا براي جنگ و كشور هزينه كنيم؟ نفتكشها و كشتيهاي تجاري ايران براي صادرات و واردات نفت و كالاهاي ضروري توسط نيروي دريايي و هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش، اسكورت و پشتيباني ميشدند.
اگر ارتشها از پشتيباني مردم برخوردار نباشند موفق نخواهند بود
وي به اهميت مساله رابطه ارتش و مردم اشاره كرد و گفت: اگر ارتشها از پشتيباني مردم برخوردار نباشند، موفق نخواهند بود. پشتيباني مردم از حضور ارتش و به طور كلي نيروهاي مسلح در جبهه و متقابلا تلاش اين نيروها براي حفظ كشور، در كنار يكديگر هستند. افتخار مردم ايران در جنگ اين است كه يك ارتش ضعيف، نيمه جان و نحيف شده درمقابل ارتشي ايستاد كه ده برابر آن قدرت داشت و به مدت دو سال بود كه تمام قدرت خود را براي جنگ آماده ميكرد.
اين پيشكسوت دوران دفاع مقدس افزود: طي 67 روز اول جنگ نيروي دريايي عراق عملا از بين رفته بود و نيروي هوايي ما در سال اول جنگ 56 درصد از توان هوايي عراق را ازصحنه خارج كرد و نيروي زميني نيز مشابه همين وضعيت را ايجاد كرده بود. در چنين شرايطي براي مردم ايران افتخار است كه چنين ارتشي بدن يك كلمه گلايه و بهانهجويي به جبههها شتافته است و متقابلا براي ارتش نيز اين يك افتخار است كه مردم ايران پشت سر آن قرار گرفتهاند و از آن حمايت كردهاند.
نگران تحليلهاي آينده نيستيم
بختياري با طرح اين پرسش كه آيا جنگ يك تخصص است يا يك بازي است؟ تاكيد كرد: انجام يك عمليات طرح، فكر، پيش بيني، برآورد، وسيله و تجهيزات نياز دارد و البته پشت سر اين تجهيزات و ادوات نيز تخصص لازم است وقتي روز دوم جنگ به صورت گسترده به عراق حمله هوايي ميكنيم اين نشان ميدهد كه خلبانان ما كار خود را بلد بودند آن هم در شرايطي كه هواپيماها دو سال پرواز نداشتند.
وي با بيان اين كه ارتش هوايي سازماني متين، موقر و سنگين است و براي آن چندان اهميتي ندارد كه چه كسي چطور قضاوت ميكند؛ چراكه تاريخ به درستي قضاوت خواهد كرد، اظهار كرد: پدر تاريخ نويسي نوين در ايران يعني مرحوم عباس اقبال آشتياني ميگويد معمولا تاريخ درست هر واقعه را بايد 50 سال بعد بنويسند، چرا كه آن وقت بازيگران آن حادثه ديگر حضور ندارد و تا زماني كه بازيگران آن حادثه حضور داشته باشند وقايع تحريف ميشود. صد سال ديگر يك مورخ تطبيقي وقايع امروز و دوران دفاع مقدس را بررسي و تحليل خواهد كرد و من نگران تحليلهاي آينده نيستيم. به نظر مهم اين است كه همه بچههاي اين مملكت با هم تلاش كردند و دشمن را بيرون انداختند.
در پيروزي ايران در جنگ تحميلي همه سهيم بودهاند
امير سرتيپ وليوند نيز با تاييد صحبتهاي بختياري تصريح كرد: ما نگران آينده نيستيم، ولي وظيفه ما اين است كه مستندات مرتبط با جنگ را به درستي جمع آوري و قضاوت را به آيندگان واگذار كنيم. بر همين اساس تاريخ دفاع مقدس را بر مبناي سند تنظيم كردهايم كه تاكنون 18 جلد آن آماده شده است.
معاون آموزشي دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش در پايان اين ميزگرد بر مشاركت همه اقشار و مردم در پيشبرد جنگ و پيروزي در عملياتهاي مختلف دوران دفاع مقدس تاكيد كرد و گفت: ما نگران قضاوت آينده نيستيم و معتقديم در پيروزي ايران در جنگ تحميلي همه سهيم بودهاند و حتي كساني كه در جبههها نبودند نيز سهم داشتند، چراكه به رزمندگان اين كشور دلگرمي ميدادند و از آنها حمايت ميكردند.
تهيه و تنظيم گزارش از خبرنگار ايسنا: حسين هرمزي
انتهاي پيام