در بزرگداشت فردوسي عنوان شد: مثالهايي از پرداختن «شاهنامه» به پزشكي
بنيانگذار بنياد فردوسي در ايران گفت: پيروي از رهنمودهاي فردوسي باعث ميشود تا جوانان ما هميشه موفق و خوشبخت باشند. به گزارش خبرنگار فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان رضوي، دكتر محمدحسين توسيوند شامگاه گذشته (24 ارديبهشت) در مراسم بزرگداشت فردوسي كه از سوي بنياد فردوسي در تالار فردوسي مجتمع دكتر علي شريعتي جهاددانشگاهي مشهد برگزار شد، در خصوص پزشكي در شاهنامه اظهار كرد: شاهنامه در تمام مسائل زندگي و بخصوص پزشكي براي پير و جوان و حتا نوجوانها توصيههاي مفيدي دارد كه در اين بيت "نباشد فراوان خورش تندرست/ بزرگ آنكه او تندرستي بجست"، از ما ميخواهد در تغذيه مراعات كنيم تا در ميانسالي و پيري به مشكلاتي چون ديابت و انسداد شرايين دچار نشويم. او افزود: يا اگر ميگويد "ز نيرو بود مرد را راستي"، ميخواهد فعاليت ورزشي كنيم و نيرو بگيريم و اين رمزي است كه از بيماري قلب پيشگيري ميكند. اين استاد دانشگاه اظهار كرد: واژهي سيمرغ مركب از «سئنه = saena» نام موبد پزشك و جراح معروف و «مرو = morve» به معني مرغ در اوستاست. اين مرغ افسانهيي در شاهنامه نماد پزشك و حكيمي است كه مشكلات زيادي از جمله معضلات پزشكي را برطرف ميكند و موجب آرامش ميشود. او در ادامه بيان كرد: بهعنوان مثال زال نوزاد را كه از سوي پدرش سام طرد شده است، در كوه پرورش ميدهد و سالها بعد وقتي همين زال از زايمان طبيعي همسرش رودابه درموقع بهدنيا آوردن رستم نااميد و مضطرب است، سيمرغ با دادن مژدهي نوزاد سالم و نيرومند به او، ابرهاي تيرهي غم را از خاطر او برطرف ميكند. توسيوند با بيان اينكه سيمرغ در نقش جراح در شاهنامه ظاهر ميشود، گفت: در جنگ رستم و اسفنديار، با توجه به زخمي شدن شديد رستم و رخش، خود سيمرغ شخصاً به معاينهي زخمها پرداخته و با تخليه خون زخمهاي عميق و با بيرون كشيدن پيكانها، زخمهاي رستم و رخش را پانسمان ميكند: نگه كرد مرغ اندر آن خستگي / بديد اندرو راه پيوستگي ازو چار پيكان به بيرون كشيد / به منقار از آن خستگي خون كشيد بر آن خستگيها بماليد پر/ هم اندر زمان گشت با زيب و فر در همين نبرد است كه سيمرغ با پي بردن به نقطهي ضعف و آسيبپذير اسفنديار رويينتن و راهنمايي رستم، جنگ با پيروزي رستم پايان ميپذيرد. اين پزشك متخصص ابراز كرد: شاهنامه ميتواند رمز بسياري از امور را براي دانشجوي پزشكي يا تاريخ يا كسي كه ميخواهد درباره تكامل بداند، بگشايد. فردوسي از چهار عنصر آب، باد، آتش و خاك سخن ميگويد كه به طور كلي زندگي را تشكيل ميدهد: آغاز بايد كه داني درست/ سرمايه گوهران از نخست كه يزدان ز ناچيز، چيز آفريد/ چنان تا توانايي آمد پديد يكي آتشي بر شده تابناك/ ميان آب و باد از بر تيره خاك... در اين بيتها به پديد آمدن جهان و فيزيك اشاره ميشود. بنيانگذار بنياد فردوسي در ايران تأكيد كرد: اگر افرادي باشند كه در جستوجوي وحدانيت و خداي مطلق باشند، چنانكه در قرآن كريم هم آمده است؛ الله نور السماوات و الارض، ميتوانند در پرتونگاري شاهنامه وحدانيت خداوند را بسيار عميق اثبات كنند. او عنوان كرد: در شاهنامه در هر زمينهاي كه بخواهيد، مي توانيد به بررسي بپردازيد. شاهنامه چشم و گوش اروپاييها را در پزشكي باز كرد. شاهنامه كليد رمزهايي بود كه اروپاييها با گشودن آن به پيشرفتهاي بسياري دست يافتند. متأسفانه ما از تاريخ خود به دور افتادهايم؛ در صورتي كه با پيدا كردن كليد داستانها و اسطورههاي ايران به پيشرفتهاي مهمتر و كشف رشتههاي عميقتري نائل خواهيم شد. رييس بنياد فردوسي با بيان اينكه داستانهاي اساطيري شاهنامه بايستي رازگشايي شوند، اظهار كرد: اسطوره كه برخي به غلط آن را واژهاي عربي ميدانند، كاملا ايراني و ريشهاش پهلوي است و غربيها هيستوري را به معناي تاريخ و قصه از آن گرفتهاند، سرشار از رمز است و با گشودن آن دانستههاي بسيار سودمندي بر ما آشكار خواهد شد. او همچنين بيان كرد: درباره اشارههاي پزشكي يادشده نيز بايد دانست كه پيشينه ما در دانش پزشكي حتا از يونانيها بيشتر است. ميگويند بقراط به وجودآورنده علم پزشكي جهان است، در حاليكه او در نظريههايش از نامهاي ايراني و هندي سود برده است. از سويي يونان 400 سال پيش از ميلاد، ناگهان رشد عجيبي در اين زمينه دارد كه اين باوركردني نيست. اهل فن نيز به تقدم ايرانيان در دانش پزشكي بر يونانيها با توجه به اصطلاحات ايراني كه به تئوريهاي ايشان راه يافته، اشاره دارند. توسيوند گفت: حكيمهاي آن زمان ميبايست از پزشكي هم اطلاعاتي داشته باشند. بيگمان فردوسي نيز آگاهيهايي در اين زمينه داشته است؛ اما نميتوان او را در رديف پزشكاني مثل ابوعلي سينا و رازي كه تقريبا در همان عصر حرفه پزشكي داشتهاند، بگذاريد. فردوسي از خردنامهها و دانشنامههايي كه در اختيارش بوده، بسيار سود برده است و اطلاعاتي كه در شاهنامه پيرامون پزشكي وجود دارد، بسيار جامع و مفيد است، با اين حال اين امر بايد مورد بررسي قرار گيرد. او به نكتههاي پزشكي شاهنامه اشاره كرد و گفت: يكي از مواردي كه در شاهنامه درباره پزشكي صحبت شده، داستان "رستمزا" يا "زايمان رستمي" است كه به غلط به آن سزارين گفته ميشود؛ فردوسي اين عمل را از تمام داستانهايي كه پيرامون سزارين ميگويند، از ديد پزشكي، عاليتر، درستتر، جامعتر و كاملتر تعريف ميكند. او ثابت ميكند براي انجام اين زايمان بايستي يك متخصص حضور داشته باشد، داروي بيهوشي به كار رود و اينكه زخم بايد دوخته شود. او افزود: در شاهنامه از داروهاي پزشكي مانند قطره چشم سخن رفته است؛ چنانكه در داستان كوري سپاهيان كيكاووس در مازندران به اين امر اشاره مي شود؛ پادزهر در داستان سهراب، بازداشتن از شرابخواري و علم ژنتيك – آنجا كه گفته ميشود: درختي كه تلخ است وي را سرشت/ گرش بر نشاني به باغ بهشت ور از جوي خلدش به هنگام آب/ به بيخ انگبين ريزي و شهد ناب سرانجام گوهر به كار آورد/ همان ميوه تلخ بار آورد توسيوند عنوان كرد: نوشدارو نيز همين كاركرد را داشته است. اين كه گفته ميشود زايمان رستمي بيش از سزارين قدمت دارد، در صورتي درست مينمايد كه شخصيتي چون رستم در تاريخ داشته باشيم، حال آنكه نام او در اسطورههاي آورده شده است. وقتي در زمان كيانيان كه رستم در آن عصر ميزيسته است، عمل زايمان رستمي انجام ميشود و فردوسي از آن ياد ميكند و مسائلي درباره شيوه به دنيا آمدن رستم ميگويد كه با علم روز همخواني دارد، در شرايطي كه عمل سزارين در غرب پيشينهاي 120 يا 130ساله دارد، بايد بدانيم كه ايرانيان در دانش پزشكي بسيار پيشرفته بودهاند. او افزود: ما بايد آنچه را با عقل راست ميآيد، بپذيريم؛ بنابراين قبول ميكنيم كه چنين عملي انجام شده است: بياور يكي خنجر آبگون/ يكي مرد برنادل و پرفنون نخستين به مي ماه را مست كن/ ز دل بيم و انديشه را پست كن تو بنگر كه برنادل افسون كند/ ز پهلوي او بچه بيرون كند شكافد تهيگاه سروسهي/ نماند مر او را ز درد آگهي يكي بچه شير بيرون كند/ همه پهلوي ماه در خون كند... كه در اين ابيات و ادامه آن فردوسي به خوبي جزييات عمل يادشده را تشريح ميكند. جوانان ما بايد اينها را بخوانند تا به خودباوري برسند و بدانند كه اگر بيشتر از جوانان اروپا و امريكاي شمالي نباشند، كمتر هم نيستند. او در ادامه تأكيد كرد: متوني با عنوان خداينامه، اندرزنامه و شاهنامه شامل موارد متعددي ميشود، چنانكه در زمان هخامنشيان و ساسانيان و حتا در زمان اسلام نيز وجود داشتهاند و فردوسي هم از همه اين منابع كه در اختيارش گذاشته شده بود، سود برده و كوشيده است بر اساس مطالب دقيق صحبت كند. انتهاي پيام