استاد رشتهي شناخت، مطالعه، مرمت و احياي ابنيه و بافتهاي تاريخي در دانشگاه علم و صنعت تأكيد كرد: بحث منطقهي تاريخي عودلاجان رابطهي تنگاتنگي با محدودهي بازار تهران دارد و با كم و زياد كردن تراكم نميتوان مشكلات آن را برطرف كرد.
دكتر اصغر مرادي در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، بيان كرد: بافت تاريخي عودلاجان بهعنوان يكي از محلههاي قديمي شهر تهران، مشكلاتي دارد كه به كل بافت منتقل شده است و با كم و زياد كردن تراكم نميتوان آنها را حل كرد.
او ادامه داد: بازار تهران يك محور تاريخي و قطبي بسيار ارزشمند براي پايتخت ايران است. به همين دليل، بايد به اين نكته توجه كرد كه بازار تهران در حال خوردن حاشيهي خود است و عودلاجان بهعنوان يكي از اين حاشيهها در حال قرباني شدن است. در اين بافت، تملك و تخريب انجام ميشود كه مشكلات زيادي را به دنبال دارد. اين مشكلات با كالبد و ساختوساز ساختمان قابل حل نيست. اين بافت تمهيداتي را از ابعاد فرهنگي و اجتماعي مانند توانمندسازي اجتماعي بافت محدودهي عودلاجان ميطلبد و اين به معني وجود مشكلات و معضلات اساسي اجتماعي در بافت است.
وي گفت: به موازات محدوده و بافت عودلاجان، در مداخلات كالبدي و در درجهي نخست، بخشهاي نزديك به بازار ميتوانند بهعنوان يك بخش خدماترسان به بازار و تمهيدات آن مورد توجه قرار گيرند. تراكم در محدودهي نزديك بازار و در بافت عودلاجان با مشكلاتي مانند تأسيسات زيرساختي، خدماترساني و شبكههاي دسترسي مواجه است. حال اگر مدام تراكم به يك هيكل نحيف اضافه شود، نميتواند بهعنوان يك راه حل اساسي و بنيادي براي حل مشكلات بافت تاريخي عودلاجان باشد.
مرادي اظهار كرد: اگر قبول كنيم كه عودلاجان يكي از محلههاي تاريخي و قديمي شهر تهران است، پس بايد فكر كنيم كه براي اين محلهي تاريخي بايد چه تمهيداتي انديشيده شود و آيا ميتوان محله بودن را به آن بازگرداند؟ بايد به اين نكته توجه كرد كه در بخش غربي بافت (محدودهي مسجد قنبرعليخان) يك زندگي و بافت كاملا سازنده و سرزنده وجود دارد و مردم با همهي مشكلات موجود، در حال زندگي كردن در اين بافت هستند.
اين استاد دانشگاه علم و صنعت تأكيد كرد: عودلاجان قابليت نجات را دارد. ايجاد يك طرح راهبردي و سياستگذاري جامع در اين زمينه، برنامهاي است كه براي نجات عودلاجان ميتوان به آن انديشيد. بايد ببينيم كه آيا رفع مشكل عودلاجان را ميتوان از كالبد آغاز و با اضافه كردن تراكم آن را حل كرد، يا بايد راه حلهاي ديگري براي آن در نظر گرفت.
وي ايجاد مداخلات كالبدي را يكي از اين موارد دانست و گفت: بهوجود آوردن اين قضيه نيز شرط و شروطي دارد. اگر همهي خدمات را تعيين و فكر كنيد، يك توسعهي پايدار مورد نظر است و قطعا در ايران توسعهي پايدار به هر نوع توسعهي ديگر ارجحيت دارد، فكر مناسبي است. در اين زمينه، بايد به هويت و سامانمند كردن شهر بيانديشيم. بايد سامانمند كردن شهر تجربه شود و اين موضوع باز شود. اين قضيه مفاهيم ارزشمندي دارد، ما چرا از انتقال درست اين تجربهها غافل هستيم؟ ميتوانيم با انتقال دانشهاي علمي، انساني و اجتماعي به شهر هويت بخشيم.
او افزود: اگر فردي خارجي به تهران وارد شود و به دنبال محلههاي قديمي تهران مانند بافت عودلاجان بگردد، بايد وضعيت بافت بهگونهاي باشد كه وقتي در آن قدم ميزند، بگويد كه قطعا و انصافا اين محله با ديگر محلههاي تاريخي متفاوت است. اين، هويتي متفاوت و جاذب ميشود.
وي معتقد است: از ديد برخي افراد، يك الگو به نام آپارتماننشيني پيدا شده است كه ميخواهند همه را داخل آپارتمانها جا دهند. در حالي كه در جامعهي ما هنوز افرادي هستند كه ميخواهند در خانههاي خود باشند، چرا اين سليقه را ناديده ميگيريم. اگر بستري را در عودلاجان فراهم كنيم كه باتمدن، سامانمند، پاكسازيشده و تميز باشد، محلهاي امن و ايمن بهلحاظ اجتماعي خواهيم داشت. هر كسي كه افراد بزهكارها و محيط نامناسب را ببينند، از اينگونه محلهها فرار ميكند، حال بايد به اين پرسش جواب داد كه آيا با اضافه كردن تراكم، اين مشكلات حل ميشود؟
اين استاد دانشگاه دربارهي دادن مجوز تراكم 12 متر در بافت تاريخي عودلاجان، گفت: اين كار شامل فرمولهاي بسيار سهل و آسان شهرداري است. در حالي كه زيرساختها و شبكههاي دسترسي مشكل دارند و اگر بار به آن اضافه شود، باري به مشكلات روزمره اضافه ميشود. يك تراكم اضافه داريم كه به ازاي آن تراكم، بايد توقفگاه در گذرهاي مناسب قرار گيرد. متأسفانه اين را در بافت تاريخي عودلاجان نداريم. محدودهي اطراف اين بافت باز است، به همين دليل، با مشكلات زيادي مانند تراكم، آمد و شد، حمل و نقل كالا و آلودگي هوا مواجه هستيم. زماني كه عواقب قضيه را ميسنجيم، بايد به اين فكر كنيم كه شهر داراي يك فطرت است. مدنيت تعريف دارد، همهي موارد در يك شهر به معني رشد نيست. ارتقا، مفهوم رشد است و ارتقاي مفهوم توسعه، به معني پايداري است.
او اظهار كرد: بايد توسعه با كيفيت همراه باشد. امروز در ايران به كيفيت محلههاي قديمي ميانديشيم، چون ميخواهيم چيزي را داشته باشيم كه در دنيا حرف تازهاي بزند. اگر اين توجيه را داشته باشيم كه جمعيت افزايش پيدا كرده و تقاضا زياد است، بايد تراكم و تمركز در يك نقطه افزايش يابد و پاركينگ براي تقاضاكنندگان كم داريم. در همه جاي دنيا مراكز خريد عمده كنار بزرگراهها ساخته ميشود تا پاركينگهاي مناسب براي آنها پيشبيني شود، در حالي كه اين موضوع را در بازار نداريم.
مرادي تأكيد كرد: بايد به وضعيت عودلاجان در تقاطع خيابانهاي 15 خرداد و پامنار نگاه شود و وضعيت آن از جهت ترافيكي و تراكم جمعيت مورد بررسي قرار گيرد، اينها جزو محلهي بلافصل عودلاجان است.
او بيان كرد: اين معلوم است كه بدنهها پوستههاي خشكي دارند كه خود را ميخورند، زماني كه چشم باز ميكنيم با اين معضل مواجه هستيم. دستاندركاران مدني بايد براي برطرف كردن اين مشكلات با يكديگر همگرا شوند تا بتوانيم اين توسعه را كه سرنوشت آن توسعهاي پايدار نيست، به حالت تعادل برگردانيم، شهر را متعادل كنيم و توانمندسازي اجتماعي محدودههاي شهري را به موازات مداخلات كالبدي شكل دهيم.
اين استاد دانشگاه ادامه داد: با طرح اضافه تراكم و تراكم تشويقي، مشكلات بافت تاريخي عودلاجان حل نميشود. بايد هويت فضا حفظ شود، بايد سياستگذاريها در حدي حفظ شود كه در صورت امكان، افراد ساكن بافت، ثابت باشند؛ ولي اگر بهترين راه حل در منطقهاي، جايگزيني بود، بايد اين اتفاق بيافتد.
مرادي اضافه كرد: گاهي يك شخص اعتراض ميكند كه چرا در يك محله، تراكم چهار طبقه داده ميشود و در محلهي ديگر مانند عودلاجان تراكم دو طبقه، در برخي نقاط دنيا به اينگونه نقاط يك تراكم شناور ميدهند تا شخص معترض در بخش ديگري از شهر براي خودش بنايي را به فروش برساند تا هم حقوق شهروندي آن شخص حفظ شود و هم هويت محلهي تاريخي از بين نرود.
انتهاي پيام