فرهادي و اكران اين روزهاي «جدايي نادر از سيمين»: اصرار ندارم تماشاگران بعد از فيلم به يك پيام مشترك برسند داستان فيلم تلخ است چون صادق است و جعل نمي‌كند

كارگردان «جدايي نادر از سيمين» تاكيد كرد: «ترجيحم اين بود که فيلم اول در ايران اکران شود چون به‌هر حال تماشاگر هم‌زبان و هم فرهنگ با فيلمساز ،دقيق‌تر وشفاف‌تر نظرش را مي‌گويد و انرژي ماندگارتري هم مي‌دهد.»

اصغر فرهادي كه اين روزها بيش از يك ماه از اكران جديدترين ساخته‌ي سينمايي‌اش «جدايي نادر از سيمين» مي‌گذرد، درباره‌ي شرايط و فضاي غير سينمايي و اجتماعي،سياسي كه پيرامون اكران نوروزي پيش آمده است به خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: به دليل سفر، خيلي در هفته‌ها و روزهاي اخير با اين اخبار و حواشي از نزديک در ارتباط نبودم ،اما مطلعم که چه فضايي شکل گرفته.

وي در عين حال مطرح كرد:به هرحال در ارتباط با يك موضوع فرهنگي هر فضايي، خواه جهت حمايت وخواه براي مخالفت ،دور از قواعد فرهنگي، نقض غرض به حساب مي‌آيد.

كارگردان «جدايي نادر از سيمين» در ادامه گفت: اما نمي‌توان ازقدمت ،سابقه و علت واقعي و ريشه شکل‌گيري چنين فضاي دو قطبي بين مردمي سهل انگارانه گذشت و آن را کتمان و مخفي کرد. ريشه اين فضا را بايد در جايي ديگر و وراي سينما جستجو کرد.اين همان جنگ پنهاني‌ست که از زاويه اجتماعي درفيلم هم مورد اشاره قرار گرفته.جنگي خاموش اما ويرانگر که اولين قرباني‌اش اخلاق است.

اصغر فرهادي در ادامه در پاسخ به اين سئوال كه آيا بهتر نبود يك پخش‌كننده دو فيلم را با هم اكران نمي‌كرد، گفت:من تخصصي در امر پخش ندارم و فقط مي‌دانم اين پخش‌كننده بيشترين علاقه را به فيلم من داشت، وقتي فيلم را ديد به عنوان يك تماشاگر همراه فيلم شد و تحليل‌هايي كه در رابطه با فيلم ‌داد،نشان مي‌داد كه فيلم برايش عزيز است، احساس كردم اين پخش‌كننده كسي است كه شان فيلم را چه در نوع اكران و چه در مواد تبليغي رعايت مي‌كند.

وي ادامه داد: هيچ موقع از پخش‌كننده نپرسيدم چه فيلمي را مي‌خواهيد همزمان اكران كنيد و فيلم‌هاي ديگر چقدر سالن دارند و ...؟! اين موضوعات نه در شان من است و نه جزو وظايفم. دوست ندارم وارد اين فضاها بشوم.

فرهادي در ادامه در پاسخ به اينکه «جدايي نادر از سيمين» را با توجه به مضمون آن مناسب اکران نوروزي وبهاري مي‌داند،گفت: وقتي تماشاگر، وارد سالن سينما مي‌شود اگر با فيلم همراه شود با دنياي بيرون سينما خداحافظي مي‌کند.تقويمش مي‌شود تقويم فيلم. برايش مهم نيست بيرون سرد است يا گرم، عيد است يا عزا.

وي با اشاره به تجربه‌ي اکران «چهارشنبه سوري» در عيد گفت: اينکه چه زماني فيلم اکران شود از تصميمهاي پخش کننده است. البته در مورد اين فيلم با توجه به اکران خارجي فيلم،که به زودي خواهد بود اگر فيلم ايام نوروز روي پرده نمي‌رفت يک مقدار هماهنگي اکران داخل و خارج سخت مي‌شد.

فرهادي تاکيد کرد:ترجيحم اين بود که فيلم اول در ايران اکران شود.بنابراين اگر در نوروز، فيلم اکران نمي‌شد. ايران اولين کشوري نبود که فيلم در آن اکران مي‌شد.

وي بيان کرد: به هر حال تماشاگر هم‌زبان و هم فرهنگ با فيلمساز ،دقيق‌تر وشفاف‌تر نظرش را مي‌دهد. انرژي ماندگارتري هم مي‌دهد. هر چقدر هم که فيلمي در بيرون از کشورمادري، صاحب جايگاه و تماشاگر شود باز براي فيلم‌ساز واکنش وتاويلهاي هم زبانهايش قابل استنادتر ومقياس محکم‌تري خواهد بود.

فرهادي در پاسخ به اينكه آيا از فروش فيلم تاكنون راضي است و پيش‌بيني اين تعداد تماشاگر را داشته است،گفت: پيش‌بيني اين ميزان استقبال را نمي‌كردم .حدس مي‌زدم در اندازه «درباره الي» تماشاگر داشته باشد. فروش از منظر من معني‌اش بيش از آنكه اقتصادي باشد، تعداد تماشاگر است.

اين كارگردان در ادامه با اشاره به سرمايه‌گذار «جدايي نادر از سيمين» كه بانك پاسارگاد است،توضيح داد: تمام مسائل اقتصادي فيلم به بانك پاسارگاد مربوط مي‌شود. اين فيلم، فيلم پرخرجي بود و به اندازه‌ي دو فيلم سينمايي مرسوم هزينه شد.

فرهادي درباره‌ي تاثيرگذاري سرمايه‌گذاري بانک «پاسارگاد» در ساخت فيلم که برخلاف سرمايه‌گذاري‌هاي مرسوم است،پاسخ داد: يکي از شانس‌هاي فيلم سرمايه گذارش بود که بيشتر از اينکه به فيلم نگاه اقتصادي داشته باشد نگاه فرهنگي داشت. اين سرمايه‌گذار حتي کوچکترين تبليغي در رابطه با بانک از ما نخواست.

وي يادآور شد: ما پيش از آنکه سرمايه گذار را پيدا کنيم در فيلم‌نامه شخصيت فيلم‌نامه‌مان کارمند بانک بود و با سرمايه‌گذاري اين بانک خاص اين پتانسيل وجود داشت که اين کارمند بانک، کارمند بانک پاسارگاد باشد اما خوشبختانه دوستان دربانک حتي اشاره هم نکردند که اين کارمند ،در بانک پاسارگاد شاغل باشد. رفتارشان و برخوردشان با فيلم کاملا فرهنگي بود، بنابراين من هيچ محدوديتي از سمت سرمايه‌گذار نداشتم و خيلي راحت و با فراغ بال کار کردم.

فرهادي درباره‌ي عدم اكران «جدايي نادر از سيمين» در برخي شهرستانها گفت: از پخش‌كننده شنيده‌ام كه در ادامه اكران كپي‌ها به شهرستان‌هاي ديگر هم مي‌رود. البته چه خوب بود همزمان و در اين فضا همه راحت‌تر مي‌توانستند به فيلم دسترسي داشته باشند.خيلي از علاقه‌مندان فيلم از شهرهاي مختلف تماس مي‌گيرند و از اينکه فيلم در شهرشان هنوز اکران نشده دلگيرند.

اين كارگردان درباره‌ي اظهارنظرهاي مطرح شده پيرامون فضاي نااميد‌كننده‌ي فيلم «جدايي نادر از سيمين»،گفت: بله اين روزها، بعضي در اين بوق مي‌دمند كه اين فيلم، فيلم نااميد كننده‌ وياس‌آوري است.

اگر خوش‌بين باشم و نگويم اين ادعا از سر تنگ‌نظري و حسادت است مي‌گويم از سر نگاهي سطحي به فيلم است، فيلم نااميدكننده فيلمي است كه وقتي تماشاگر از سالن بيرون مي‌آيد، اين قدر بي‌انگيزه و مايوس است كه دلش نمي‌خواهد به فيلم فكر كند و انرا دوباره در ذهن مرور کند. در حاليكه وقتي تماشاگر اين فيلم از سالن بيرون مي‌آيد، فيلم برايش ادامه دارد. در فكر است و سئوال كردن و بحث و جدل ادامه پيدا مي‌كند. بااين شرايط چگونه مي‌تواند فيلمي هم نااميدي وياس را ترويج كند و به موازات باعث اين همه سئوال ،چالش و بحث و نظر هم بشود. سئوال مقدمه و کليد انديشيدن است، نمي‌شود هم تماشاگر را مايوس و نا اميد کرد هم به سمت انديشيدن سوق داد. اين يک تناقض است.

فرهادي معتقد است: فيلم ياس‌آور انگيزه‌اي براي بازگشت دوباره به فيلم باقي نمي‌گذارد. حكمش را تحميل مي‌كندو اميدي به بهتر شدن نمي‌دهد. اما وقتي تماشاگر با پرسش سينما را ترک مي‌کند.خودش مبدا اميد است. بنابراين من اين نگاه‌هاي معدودي را كه مطرح مي‌كنند فضاي فيلم نااميدكننده‌ست از سر صداقت نمي‌بينم. مروجان اين اتهام خود در خلوتشان بهتر مي‌دانند که چرا و از سر چه نيتي اينگونه مي‌گويند. براي من ديگر اين برخوردها قابل پيش بيني شده.اتفاقا به نسبت فيلمهاي قبلي‌ام اينبار ديرتر واکنش نشان دادند.

وي در ادامه‌ درپاسخ به اينكه فيلم نااميدكننده نيست اما تلخ است، توضيح داد: دلايلش زياد است و برخي از آنها ناگفتني‌ست. تلخي و رنج ميوه‌ي آگاهي‌ست، وقتي به موقعيتي آگاه مي‌شويد که خود درون انيد اين آگاهي به جاي آنکه شما را آرام کند، بيشتر شما را دچار رنج مي‌کند، بنابراين آگاهي وشناختي که تماشاگر از اين موقعيتها و شخصيتها پيدا مي‌کند برايش رنج آور است.اين محصول آگاهي‌ست.

وي ادامه داد: اين داستان تلخ است چون صادق است. جعل نمي‌کند. شعار نمي‌دهد. وعده‌هاي تو خالي و بي‌پشتوانه اميد بخش نمي‌دهد. اما عبوس نيست.سرد نيست. حتي رنگ فيلم هم به عمد رنگ گرمي ست با وجود اينکه مي‌طلبيد به دليل تلخي داستان رنگ‌ها سرد و تيره باشند، برعکس با آقاي کلاري تصميم گرفتيم رنگ فيلم گرم باشد.

فرهادي تصريح کرد: بنابراين هيچ تلخي را به عنوان فيلمساز به فيلم تحميل نکرده‌ام. وقتي تماشاگر به يک شناخت و آگاهي نسبت به آدم‌هاي فيلم که برايش بيگانه نيستند و شايد خودش را هم در ميان انها پيدا مي‌کند، مي‌رسد احساس رنج مي‌کند. مثل رنج اگاهي از بيماريمان.

اين كارگردان درباره‌ي اين حجم تحليل‌هاي متفاوتي كه درباره‌ي فيلم مي‌شود، معتقد است: طبيعت اين نوع فيلم چنين تنوعي را مي‌طلبد. نبايد نگران بود. فيلم خودش را اينگونه معرفي مي‌كند. فيلمي نيست كه درباره موضوعي حكم تك‌خطي بدهد و همه به تاويل مشترکي برسند. وقتي فيلم، خودش را در موضعي قرار مي‌دهد كه مي‌توان از وجوه مختلف به ان نگاه كرد بايد بپذيريم كه زمينه تحليل‌هاي مختلفي را سبب مي‌شود.

وي تصريح كرد: من اساسا سليقه‌ام سينمايي كه تماشاگران بعد از ديدن فيلم به يك پيام مشترك دست پيدا كنند،نيست. فيلم اين اجازه را به تماشاگر مي‌دهد كه همان گونه كه خودش مي‌خواهد بر اساس شخصيت ،دغدغه‌ها و داشته‌هاي خود زاويه تماشاي فيلم را انتخاب كند و فيلمساز اجبار وتحميل نکند که تماشاگر در راستاي خواسته او همراه فيلم شود.

كارگردان «جدايي نادر از سيمين» در عين حال به ايسنا مطرح كرد: بنابراين نبايد ترسيد و نگران بود كه چرا تحليل‌ها متفاوت است. اين موضوع اتفاقا نكته مورد ادعاي فيلم است . سالها در پي آن بوده‌ام و مطمئنا در كارهاي بعدي هم گسترش يافته‌تر آن را ادامه مي‌دهم.

كارگردان «چهارشنبه‌سوري» تاكيد كرد: تماشاگر يك ناظر صرف نيست كه فقط آنچه را روي پرده مي‌بيند ضبط كند و برود. رابطه تماشاگر با پرده سينما رابطه يك سويه نيست، ممکن است سئوالي كه در ذهن تماشاگري ازکشف نشانه‌اي بوجود مي‌آيد، در ذهن بغل دستي‌اش سئوال ديگري را بوجود اورد. هدف غايي اين نوع سينما انديشيدن است.بستن و محدود کردن زاويه نگاه تماشاگر به فيلم وتحميل يک شعار يا بدتر از ان يک پيام بسته‌بندي شده به او يعني متوقف کردن انديشيدنش.

فرهادي تصريح كرد: طبيعي‌ست وقتي سئوالي در رابطه با علوم انساني پيش مي‌آيد،قطعا پاسخ‌ها رياضي‌وار و مشخص و مطلق نيست و هركس براساس ديدگاه خودش پاسخي مي‌يابد.

كارگردان «جدايي نادر از سيمين» درباره‌ي اينكه چقدر فيلم را در ايران با مخاطبان ايراني ديده است، گفت: من غالب سانس‌هاي نمايش فيلم را درفستيوال فجر بودم فقط اختتاميه نبودم.

غالب نمايش‌ها را همزمان با تماشاگر ديدم و با تماشاگر هم آمدم بيرون. آخرين فيلم‌سازي بودم كه وارد فستيوال برلين شدم،به دليل اينكه بايد اينجا مي‌ماندم. تصميم گرفتم آخرين روزي كه مي‌شد به برلين بروم.

وي ادامه داد با تماشاگران زيادي در نقاط مختلف شهر در جشنواره‌ي فجر فيلم را ديدم، البته در عيد به دليل سفر كمتر با تماشاگران فيلم را ديدم. به هرحال اين تجربه، يكي از دلپذيرترين تجربيات شخصي‌ام در اين سالها بود.

فرهادي در پاسخ به اينكه چرا مقدمه‌ي فيلم كمي طولاني است و ماجرا دير شروع مي‌شود، مطرح كرد: در«درباره الي» هم همين‌طور است. تقريبا ساختار «درباره الي» و «جدايي نادر از سيمين» شبيه‌اند، مقدمه‌ي هر دو فيلم طولاني است. برخلاف «چهارشنبه سوري» كه مقدمه‌ي كوتاهي دارد و ما به سرعت مي‌فهميم سئوال داستاني فيلم چيست، در اين فيلم ما ديرتر به گره داستاني اصلي مي‌رسيم.

وي ادامه داد: در كارهايم با يك تفاوت‌هايي به ساختار كلاسيك وفادار بوده‌ام. در ساختارهاي كلاسيك، مقدمه‌ها، خيلي طولاني نيستند، اما براي من مقدمه زمين حاصلخيزي‌ست براي کاشت نشانه‌هاي داستاني و مضموني.مقدمه برايم فقط يك پيش‌درآمد کم ارزش براي ورود به قصه نيست که عجولانه در پي گذر از آن باشم.

بسياري از اتفاقاتي كه بعد از نقطه‌ي عطف اول و بعد از اولين گردش در مسير قصه رخ مي‌دهد، نشانه‌ها و زمينه‌هايش در مقدمه چيده شده است به همين دليل مقدمه‌ها طولاني‌اند. درست است كه مقدمه در ابتداي فيلم است، اما بخشي از بار دراماتيك بدنه‌ي قصه بر دوش مقدمه است و نشانه‌هاي اغلب اتفاقاتي كه بعدها رخ مي‌دهد در نيم ساعت ابتدايي فيلم کاشته شده.

فرهادي ادامه داد: در كلاس‌هايي كه براي فيلم‌نامه‌نويسي دارم گفته‌ام قواعد خودشان هدف نيستند، بلكه ابزاري هستند كه بايد ما را به هدف برسانند. هيچ فيلم‌سازي در هيچ جاي دنيا تعهدي نمي‌دهد كه قواعد را رعايت كند ولي تعهد مي‌دهد كه فيلم خوب بسازد.يعني از قواعد تا جايي كه منجر به ساخت فيلم موردنظرش بشود استفاده مي‌كند.من سعي دارم ساختار و قواعد يك فيلم معمايي را رعايت مي‌كنم اما با توجه به زبان مستند گونه فيلم واهميت نشانگذاري و جزييات‌پروري در فيلم تلاش مي‌كنم از مقدمه‌ام بيشترين استفاده را بكنم و بخشي از نشانه‌هايي را كه مربوط به ادامه‌ي قصه است در مقدمه بياورم.

فرهادي درباره‌ي بازتاب تحليل‌ها و اظهارنظرهايي مثبتي كه از سوي طيف‌هاي مختلف سينمايي‌ها درباره‌ي«جدايي نادر از سيمين» شده است،گفت: اين موضوع يكي از نكات خيلي با ارزش و دلگرم‌كننده برايم بود. از روزي كه اين فيلم اولين نمايشش را داشت تا امروز، لطف بسياري از سمت همكاران داخلي و خارج از ايران ديدم.

برايم با ارزش بود،در فضايي كه بيشتر رقابت‌ها پررنگ است و اخلاق‌مداري‌ها در سايه ، چنين بازخوردهاي بي‌پيرايه و صادقانه‌اي، فراموش ناشدني‌ست. همين‌جا بايد از همه‌ي دوستان وهمکاران سينمايي كه از طيف‌هاي فکري مختلفي هم بودند وبا اظهار نظرها ،نوشته‌ها و پيغامهايشان احساسشان نسبت به فيلم را بيان کردند تشکر کنم از ابراهيم گلستان بزرگوار،رخشان بني‌اعتماد،بهمن فرمان آرا، ، عباس کيارستمي،عزت‌الله انتظامي، جعفر پناهي،حسن فتحي عزيز، سيد احمد ميراعلايي مديرعامل فارابي و محمد مهدي عسگرپور و هيات مديره‌ي خانه سينما.

وي با اشاره به برخي اظهارنظرها مطرح كرد:خوشحالم كه طيف‌هاي مختلف هركس از زاويه‌ي خودش با فيلم ارتباط برقرار كرده است. اين چيزي است كه به دنبالش بودم و هستم.

 اصغر فرهادي در بخش ديگري از اين مصاحبه درباره اينکه مي‌گويد فيلم «جدايي ...» ايراني‌تر از ساير فيلم‌هايش است،توضيح داد:منظورم از اينکه اين فيلم ايراني‌تر از ساخته‌هاي قبلي‌ام است اين است که فيلم نسبت به فيلم‌هاي قبلي‌ام به شرايط محيطي و زماني امروز ايران نزديک‌تر است و جزييات بيشتري از شرايط حال حاضر جامعه‌ي ايراني در آن ديده مي‌شود.

وي در پاسخ به اينکه چرا پس در ميان تماشاگران خارجي مورد استقبال قرار گرفته و جايزه خرس طلاي برلين را مي‌گيرد،گفت:اگرمي‌گويم فيلمي ايراني‌تر است، منظورم اين نيست که هضم و فهمش براي غير ايراني‌ها غير ممکن باشد. تا قبل از نمايش فيلم در برلين تصور مي‌کردم که اين فيلم فيلمي نيست که به اندازه‌ي فيلم‌هاي قبلي بتواند تماشاگر خارج از ايران را با خودش همراه کند، ولي در عمل خلاف اين ثابت شد.

فرهادي ادامه داد: الان فيلم در کشورهاي زيادي قرار است به نمايش درآيد.يعني اکران فيلم به نسبت «درباره الي» خيلي گسترده‌تر شده است.تا هفته گذشته 68 کشور فيلم را براي اکران عمومي گرفته‌اند.

وي گفت: به همين خاطر کم کم به اين نتيجه مي‌رسم که فيلم وراي جغرافيايي که در آن ساخته شده ،هر چقدر بتواند تماشاگرش را شريک درام بکند،با وجود خصلتهاي بومي مي‌تواند جغرافياي تماشاگرانش را گسترده‌تر کند. تماشاگر خارجي که با فرهنگ ما ناآشناست، ابتدا با درام وبعد با فضاي عاطفي آن همراه مي‌شود.

كارگردان «جدايي نادر از سيمين» درباره‌ي بازخورد تماشاگران ايراني و خارجي فيلمش هم گفت: خيلي بين واکنش تماشاگرهاي ايراني با تماشاگر آلماني، فرانسوي و يا انگليسي ـ در برخورد با قصه و نه مضمون ـ تفاوتي نيست و سئوال‌ها و واکنش‌ها خيلي شبيه‌اند.

وي ادامه داد: در اين ميان نکته‌ي بزرگي هست. ما تصور مي‌کنيم، آدم‌ها در فرهنگهاي مختلف بي‌نهايت با هم فاصله دارند و متفاوت اند، اما در عمق آنقدر به هم نزديکندو مشترکات آنقدر گسترده‌تر است که مي‌شود اختلافات را پررنگ نکرد و در بوق اختلافات ندميد. معتقدم اهل سياست اين مرزها را پررنگ کرده‌اند.

فرهادي درباره‌ي پايان بندي بازتر فيلم نسبت به کارهاي قبلي‌اش گفت: مايلم وقتي داستان تمام مي‌شود،فيلم تمام نشود و در ذهن تماشاگر فيلم تازه شروع شود.در واقع فيلم بگونه‌اي تمام شود که تماشاگر دوست داشته باشد، براي اينکه فيلم را بهتر بفهمد، در ذهن خودش يک بار ديگر انرا مرور کند.پايان باز اين بستر را فراهم مي‌کند.

اين کارگردان با اعتقاد بر اينکه حس اين نوع پايان ماندگارتر است،ادامه داد: پايان فيلمي مي‌تواند بگونه‌اي باشد که شما را از فيلم دور و خلاص بکند، در حاليکه پايان فيلم ديگري مي‌تواند شما را بيشتر وارد دنياي فيلم کند.من اين نوع پايان را بيشتر مي‌پسندم.

اصغر فرهادي درباره روند انتخاب بازيگران گفت:برخي از بازيگران حتي قبل از اينکه فيلم‌نامه نوشته شود، انتخاب شدند، مثلا در مرحله‌ي طرح مشخص بود، «سارينا» ترمه رابازي مي‌کند چون بخشي از اين قصه و جرقه‌هاي شکل گيري اين قصه از رابطه‌ي من و دخترم گرفته شده است.

در رابطه با خانم حاتمي و آقاي حسيني از ابتدا مطمئن بودم. و به پيمان معادي هم در حين نوشتن فيلم نامه ازبين سه کانديد رسيدم. اما ساره بيات از همه ديرتر انتخاب شد. از بين 180 نفر ايشان انتخاب شدند، پيشنهاد ايشان را براي نقش «راضيه»، خانم بخت آور دادند.

وي به بازيگر کودک فيلم اشاره کرد و افزود:کيميا حسيني ازبين بيش از 100 کودک انتخاب شد، پس ازجستجوهاي زيادي که دستيارم سرکار خانم نراقي در مهدکودک ها وپارکها داشت به اين انتخاب رسيديم.

اصغر فرهادي در پاسخ به اينکه آيا آنطور که گفته‌ايد «جدايي نادر از سيمين» قرار است پايان يک دوره‌اي از فيلم‌سازي‌تان باشد،گفت: فيلم بعدي‌ام در واقع خيلي مسير متفاوتي از مسيري که تا الان آمده‌ام ندارد، احتمالا شکل تکميل يافته‌ي فيلم‌هاي قبلي خواهد بود ولي به لحاظ تماتيک ممکن است از زاويه ديگري وارد اين موضوعات بشوم.

كارگردان «جدايي نادر از سيمين» به عنوان نكته‌ي پاياني اين مصاحبه به برخي مصاحبه‌هاي جعلي و يا تحريف شده اشاره كرد و گفت: بعد از فستيوال برلين چند مصاحبه‌ي غيرواقعي و يا تحريف‌شده از من منتشر شد. مثل همان مصاحبه‌ي كه درباره‌ي مهاجرت من و خانواده‌ام بود. به هرحال كساني كه با مصاحبه‌ها و گفت‌وگوهاي من آشنا هستند مي‌دانند نوع ادبيات من با ادبيات به كار رفته در اين مصاحبه‌ها متفاوت است و از اين پس تشخيص صدق و كذب هرگونه مصاحبه و نقل قول از سمت خودم را با توجه به نوع ادبياتم به خواننده واگذار مي‌كنم.

انتهاي پيام

  • سه‌شنبه/ ۳۰ فروردین ۱۳۹۰ / ۱۲:۰۰
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 9001-13272
  • خبرنگار : 71091