صدام چگونه از مهلكه «عمليات كربلاي5» گريخت؟ افشاي اسناد حمايت فرانسه و چند كشور ديگر از صدام در جنگ تحميلي

دكتر الجنابي از پژوهشگران و تاريخ‌نگاران عراق در افشاي اسناد تازه‌اي از حمايت‌ قدرت‌هاي غربي و شرقي از عراق در جنگ تحميلي، از عمق حمايت از ديكتاتور خونريز بغداد توسط يكي از مدعيان دموكراسي يعني كشور فرانسه پرده برمي‌دارد. به گزارش سرويس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،دكتر الجنابي با اشاره به اسناد جديدي كه از وزارت امور خارجه، وزارت كشور، وزارت دفاع و صنايع نظامي، استخبارات و دفتر نخست‌وزيري رژيم صدام معدوم به‌دست آمده است،مي‌گويد: فرانسوي‌ها توسط سفارتشان در تهران براي صدام جاسوسي مي‌كردند. آنها در اين ارتباط با عوامل جنايتكار گروهك تروريستي مسعود رجوي نيز همكاري داشتند و بعضا برخي ديپلمات‌هاي اروپايي و آفريقايي مقيم تهران را نيز به ‌صورت محدود در اين اقدامات خود به‌ كار مي‌گرفتند. در سال 1363، 1364 و 1365 كه ايران نبرد‌هاي سنگيني را در جبهه‌هاي جزاير مجنون، نزديك العماره، القرنه و شلمچه و بصره و هم‌چنين فاو تدارك ديد، سفارت فرانسه در تهران به دفعات نقش منابع اطلاع‌رساني را براي رژيم صدام باز مي‌كرد. وي ادامه داد: در گزارش‌هايي كه از تهران براي عراقي‌ها ارسال شده بود، به نحوه كمك‌رساني به جبهه‌ها، اعزام نيرو، فضاي رواني شهرهاي زيرآتش ايران و حتي وضعيت دارويي و امدادي بيمارستان‌هاي ايران اشاره مي‌شود، در يكي از گزارش‌ها كه مربوط به بمباران پالايشگاه اصفهان در اواخر آبان 1365 است، آمده است كه حمله بامدادي هواپيماهاي عراقي به پالايشگاهي كه جور پالايشگاه آبادان براي تامين سوخت ايران را مي‌كشد، بسيار موفقيت‌آميز بوده است، حتي بالن‌هاي منحرف‌كننده سيستم ناوبري هواپيماها نتوانسته خللي بر عمليات برق‌آساي هواپيماهاي عراقي وارد كند و آنها مخزن آب بخار پالايشگاه را به شدت درهم كوبيده‌اند و برخي قسمت‌هاي ديگر اين پالايشگاه كه دود از آن تا چند ساعت از دور قابل رويت بوده است، نيز آسيب جدي ديده است. الجنابي گفت: سفارت فرانسه در گزارش‌هاي ديگري در خصوص جنگ‌هاي زميني در جنوب معركه ايران و عراق مي‌نويسد: ايراني‌ها اگرچه كند عمل مي‌كنند و به‌دليل مشكلات ساختاري در تسليحات و تاكتيك‌هاي نظامي دچار محدوديت هستند، اما ايجاد جاي پا با تصرف فاو وجزاير استراتژيك مجنون آنها را اميدوار كرده است كه نبرد‌ها را به دروازه‌هاي بصره و العماره نزديك‌تر كنند. آنچه كه جاسوسان فرانسوي اعلام مي‌دارند ابراز رضايت ازعملكرد هواپيماهاي ميراژ در بمباران عقبه‌ نيرو‌هاي ايراني در جبهه‌هاي جنوبي و تاسيسات نفتي ايران به ويژه در خارك و خليج‌فارس است كه هم بر توان نظامي و هم بر توان اقتصادي اين كشور تاثير مي‌گذارد. وي ادامه داد: صدام به ‌واسطه‌ دوستي عميق با «ژاك شيراك» و روابط ويژه با كمپاني‌هاي اسلحه‌سازي فرانسه به‌ويژه شركت «داسوبرگه» و هم‌چنين پرداخت رشوه به اعضاي دولت «ميتران» و برخي نظاميان ارشد فرانسوي و دلالان تسليحاتي اين كشور، از اين امكان برخوردار شده بود تا به غير از دسترسي به تسليحات فوق مدرن فرانسه، از امكانات جاسوسي سفارت اين كشور در تهران نيز استفاده كند. الجنابي اظهار كرد: فرانسوي‌ها در گزارشي كه منافقين نيز آن را تاييد مي‌كنند به مقامات عراقي در اواخر جنگ عراق عليه ايران اطلاع مي‌دهند كه سطح آموزش نيروهاي نظامي ايران پايين آمده است. فرانسوي‌ها براي اين ادعاي خود دلايلي نيز ذكر مي‌كنند و هم‌چنين تاكيد مي‌كنند كه هرچه به پايان جنگ نزديك‌تر مي‌شويم، توان نيروي هوايي ايران در برابر نيروي هوايي عراق تحليل مي‌رود. به‌طوري كه خلبان تازه‌كار عراقي نيز فرصت جولان در عمق خاك ايران را مي‌يابند. وي به مهم‌ترين اسناد كمك‌هاي اطلاعاتي فرانسه به رژيم صدام اشاره مي‌كند و مي‌گويد: سفارت فرانسه آمار تشييع جنازه و به‌خاك سپاري رزمندگان ايراني را به عراقي‌ها مي‌داد و آن را سنجشي براي تلفات آنها در نبرد با عراق تعيين مي‌كرد. در حالي كه فرانسوي‌ها نمي‌توانستند خوشحالي خود را از شكست ايران در عمليات «كربلاي4 پنهان كنند به يكباره آغاز عمليات كربلاي 5 و گسست دشمن بعثي در برابر رزمندگان ايراني در شلمچه و شرق بصره، آنان را شوكه مي‌كند. فرانسوي‌ها اعتقاد دارند حركت نظامي ايران در شرق بصره از يك تاكتيك و استراتژي نظامي فراتر است. آنها در حالي كه عراقي‌ها از استحكامات خطوط پدافندي خود اطمينان داشتند، مورد حمله‌غافلگيرانه قرار گرفته‌اند و علي‌رغم استفاده از سلاح‌هاي ممنوعه توسط رژيم صدام روند نبردها به نفع ايراني‌ها در جريان است. الجنابي يادآور شد: سفارت فرانسه در بغداد در گزارشات و ديدار‌هاي خود در بغداد، اين گونه از كربلاي 5 گزارش مي‌دهد: در عراق با آغاز عمليات جديد ايران (كربلاي 5) اوضاع به گونه‌اي ديگر است. صدام و اطرافيانش وحشت كرده‌اند. او شخصا به هتل شرايتون بصره رفته است و ژنرال‌هايش در كنارش متمركز شده‌اند. حسني مبارك رييس جمهوري مصر و ملك حسين پادشاه اردن براي همبستگي با صدام به عراق آماده‌اند، قرار است اجلاس فوق‌العاده عرب‌ها نيز در مغرب براي حمايت از صدام و جلوگيري از سقوط صدام تشكيل بشود. صدام پيك‌هاي ويژه‌اي براي برخي از كشور‌هاي عربي اعزام كرده است. او از كشور‌هاي عربي درخواست پول، مهمات و حتي نيرو كرده است و از تشكيلات سياسي تمام كشور‌هاي عربي خواسته است فشار بر ايران در مجامع بين‌المللي را افزايش دهند. صدام به آنها تاكيد كرده كه سربازان عراقي سپربلاي امت عربي شده‌اند واو بيش از اين نمي‌تواند جور همه عرب‌ها را در مقابل حملات ايران و انقلاب اسلامي را بكشد. صدام به صراحت به آنها گفته بود اگر روند حملات ايراني‌ها به سقوط مناطق حساس نفتي عراق در جنوب اين كشور با جمعيت يكپارچه شيعه بينجامد كار براي كويت و عربستان را تمام شده بدانيد. او با ترساندن كويتي‌ها و سعودي‌ها، امتيازات مهمي گرفته است. كويت پيش‌پرداخت تانك‌هاي تي 72 را بلافاصله پرداخت كرده است. در اين گزارش‌ها هم‌چنين از عصبانيت بعثي‌ها از روسي‌ها سخن به ميان آمده است. فرماندهان ارتش عراق از شكننده‌بودن استحكامات روسي در شلمچه ناراضي هستند و اين عدم رضايت را به اطلاع وابستگان و مستشاران نظامي شوروي در عراق رسانده‌اند. نظاميان روس مستقر در عراق بهانه‌جويي‌هاي فرماندهان صدام در اين خصوص را رد كرده‌اند. روس‌ها مدعي شده‌اند ايراني‌ها در نوع حملات خود از اصل جسارت، غافلگيري و آتش سنگين بهره برده‌اند، البته روس‌ها مدعي نيز شدند كه دسترسي ايراني‌ها به موشك «تاو»، يگان‌هاي زرهي متحرك عراق را در شرق بصره به‌شدت زمين‌گير و منفعل كرده است، اما پاسخ روشني ندادند كه چگونه استحكامات «بوارين»، «ام‌فياض»، «ام‌طويل» و ديگر جبهه‌هاي شرق بصره درهم شكسته است. اين موضوع براي خود روس‌ها هم سؤال شده بود و در ديدار علي اكبر ولايتي وزير خارجه ايران با «آندره گروميكو»، رييس‌جمهوري شوروي سابق در كاخ كاملين نيز، روس‌ها همين سوال را از هيات ايراني پرسيدند كه چگونه اين استحكامات آبي، خاكي را درهم شكستيد؟. در عمليات كربلاي 5 ايراني‌ها حتي به ‌طور خارق‌العاده‌اي، آسمان مناطق درگيري را بر روي هواپيماها و هلي‌كوپتر‌هاي پيشرفته عراقي ناامن كرده بودند. نگراني لحظه‌به‌لحظه فرانسوي‌ها از پيشروي ايراني‌ها و احتمال سقوط بصره آنها را مجبور كرده بود تا مرتبا به پاريس در خصوص اوضاع جبهه‌هاي نبرد جنوبي مرز‌هاي ايران و عراق گزارش دهند. دكتر الجنابي مي‌گويد: اساسي‌ترين مطالب اين گزارش‌ها حمايت گسترده سياسي و تسليحاتي از صدام و فشار بر ايران به هر قيمتي است. به همين دليل است كه روند استفاده از سلاح‌هاي شيميايي در معركه‌هاي نبرد شلمچه توسط بعثي‌ها افزايش مي‌يابد. وي معتقد است: دلايل نجات صدام از مهلكه «عمليات كربلاي5»، همين حمايت‌ها بوده است و اگر نه كمر ارتش عراق در بصره خرد مي‌شد، هم‌چنين به همين دليل است كه براي رهايي از صدام، سازمان ملل و شوراي امنيت مجبور شد امتيازهايي به ايران بدهد. اين امتياز‌ها بعدها باعث شد عراق در جنگ آغاز‌كننده حملات شناخته شود. سفير فرانسه در بغداد پس از روزهاي سخت كربلاي پنج مي‌گويد: واقعا ترسيده بوديم. ايراني‌ها مانند پتك‌هاي خرد‌كننده عمل مي‌كردند، آنها معادلات را برهم زده بودند. سفارتخانه‌هاي قدرت‌هاي غربي و شرقي در طول جنگ تحميلي ماموريت داشتند در برابر ايران، از عراق حمايت گسترده‌اي داشته باشند و در تهران نيز با جمع‌آوري اطلاعات، راه‌هاي جلوگيري از اصرار ايران براي سرنگوني رژيم صدام را به پشتيبانان رژيم بعثي و قدرت‌هاي حامي آنها اطلاع دهند. اكنون سال‌ها پس از پايان جنگ تحميلي و سقوط صدام، نكات تازه‌اي از اين حمايت‌ها افشا مي‌شود كه نشان مي‌دهد حجم حمايت از ديكتاتور خونريز و متجاوز عراق تا چه اندازه پيش مي‌رود كه سفارتخانه‌هاي كشور‌هاي اروپايي از جمله فرانسه در تهران، چشم وگوش دستگاه‌هاي اطلاعاتي غرب و شرق براي حفظ رژيم منفور صدام مي‌شوند. دكتر الجنابي همچنين پرده از نكات قابل توجهي از تاريخ جنگ تحميلي در مقطع عمليات‌هاي «كربلاي 4 و كربلاي5 » برمي‌دارد كه نشان مي‌دهد چگونه در اوج جنگ سرد بين شرق و غرب، شوروي و آمريكا و متحدان هر دو كشور و ارتجاع عرب خاورميانه پشت سر صدام قرار مي‌گيرند. دكتر الجنابي مي‌گويد: پس از شكست خرد‌كننده ماشين جنگي صدام در برابر ايراني‌ها در سال‌هاي 1360 و 1361 كه در مدت نزديك به هشت ماه روي داد نگراني از پافشاري ايراني‌ها براي ادامه جنگ تا سقوط حزب بعث و صدام اذهان قدرت‌هاي غربي و شرقي و حكومت‌هاي وابسته عربي منطقه‌ خاورميانه را فرا گرفت. عمليات‌هاي برون مرزي رزمندگان ايراني به تشويش اين قدرت‌ها و حكومت‌ها دامن زد تا آنها بر اين نكته متحد شوند كه در برابر سياست عدم سقوط صدام به دست ايراني‌ها بايد متحد باشند. اين پژوهشگر عراقي ادامه داد: اين اتحاد تا آنجا پيش رفت كه كويت با تغيير مالكيت كشتي‌هاي عراقي، سلاح‌هاي نيمه‌سنگين ارتش صدام را به سمت بنادر خود سوق داد تا در عرض كمتر از يك‌ساعت آنها را به جبهه‌هاي بصره و فاو برساند. در همين حال كيسه گشاد جيب‌هاي عربستان و كويت براي جلوگيري از سقوط صدام گشادتر شد. مصري‌ها سلاح‌هاي روسي و فرانسوي خود را به سمت عراق ارسال كردند. كشور‌هايي هم‌چون سودان، مراكش، تونس و حتي يمن نيز نيرو به ارتش عراق بعثي تزريق كردند و فرانسه بستر ساخت تجهيزات مدرن جنگي خود از جمله هواپيماهاي «سوپراتاندارد»، «ميراژ اف يك و اگزوسه» و تانك‌هاي كوچك و سبك ام- 3 تا و همچنين خط مونتاژ ميراژ‌ها و فراهم ‌كردن انتقال تكنولوژي پيشرفته موشك‌هاي هواپيما از آمريكا به فرانسه و سپس ارسال به عراق را فراهم كرد. الجنابي اظهار كرد: از سوي ديگر انگليس مقدمات ساخت پايه مواد سلاح‌هاي شيميايي و آلمان و هلند بستر توليد كارخانه‌هاي مواد شيميايي را فراهم كردند و روس‌ها براي تجهيز ارتش بعث عراق در نبرد‌هاي زميني و اسپانيايي‌ها براي آموزش پايه خلبانان عراقي آغوش خود را براي صدام گشودند و بسياري از كشورهاي دنباله‌رو قدرت‌ها را نيز تشويق به حمايت از عراق در مجامع بين‌المللي كردند به گفته وي،كشور‌هايي هم‌چون آمريكا هم نه تنها سيستم جاسوسي پيشرفته از مواضع ايراني‌ها را با استفاده از آواكس‌ها،هواپيماهاي جاسوسي مدرن و ماهوار‌ه‌ها در اختيار عراق قرار داد و رژيم صدام را از ليست كشور‌هاي حامي تروريست حذف كرد،بلكه به‌ دنبال منزوي كردن هرچه بيشتر و فشار بر جمهوري اسلامي ايران بود. حاميان صدام،حتي چشم خود را بر جنايات اين جاني در جنگ بر عليه غيرنظاميان در شهرهاي ايراني بستند و صدام با چراغ سبز همه اين قدرت‌ها در برابر جنايات خود بر عليه بشريت هيچ محدوديتي نمي‌ديد. كار به آنجا رسيد كه آمريكا چشمان خود را بر كشتار سربازان نيروي دريايي‌اش در ناو «استارك» بست و موشك اصابت كرده عراقي‌ها را به اين ناو جنگي در خليج‌فارس ناديده گرفت. دكتر الجنابي اضافه مي‌كند: اين حجم پشتيباني مسائل آشكاري بود كه جهانيان به چشم خود مي‌ديدند. بر اثر اين حمايت‌ها در ساختمان‌ها مخوف استخبارات بعثي‌ها نيز ملت مسلمان عراق توسط حكومت صدام له مي‌شد و كشتارها به صف ميليوني رسيده بود. در سوي ديگر اين افشارگري‌هاي پژوهشگر عراقي، دستخطي از محسن رضايي _ فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحميلي _ در خصوص شلمچه و كربلاي پنج نيز موجود است. در دست خط محسن رضايي كه به تاريخ 1385/12/13 نوشته شده، آمده است: شلمچه سخت‌ترين و نفوذ‌ناپذيرترين منطقه‌ جنگي بود. بارها نيرو‌هاي رزمنده‌ ايران به اين منطقه حمله كردند ولي دروازه‌هاي شلمچه باز نشد. در عمليات‌هاي بيت‌المقدس، رمضان، خيبر، والفجر هشت و كربلاي چهار، رزمندگان ما به اين منطقه حمله كردند، ولي دروازه‌ها بسته ماند تا اين‌كه در عمليات كربلاي پنج با استفاده از كشف رازي كه در عمليات كربلاي چهار به‌دست آمده بود، دروازه طلسم‌شده شلمچه باز شد. در اين عمليات نيروهاي سپاه اسلام به نزديكي شهر بصره رسيدند و مقاومت سياسي دشمنان ما شكست و قطعنامه 598 كه اكثر بندهاي آن به نفع ايران بود، را صادر كردند. محسن رضايي در ادامه اين دست خط نوشته است: در اينجا در طول تمامي دوران دفاع مقدس شهدايي بر زمين آن بوسه زده‌اند و در خون خود غلتيده‌اند. لذا شلمچه محل معراج هزاران عاشق الهي است. محل و نظرگاه نزول ملائكه خدايي است. بارها خدا براين نقطه نظر كرده است و دعاهايي را اجابت كرده است. اينجا محل اجابت دعا است. براي خودتان و من هم دعا كيند. نادر دريابان پژوهشگر دفاع مقدس در اين خصوص مي‌گويد: محسن رضايي كه سينه‌اش مملو از رازها و رمز‌هاي جنگ است، در نوشته‌ تاريخي خود از كشف رمزي سخن مي‌گويد كه در عمليات كربلاي چهار به‌دست آمده است، يعني اين‌كه خون شهداي كربلاي چهار، ضامن پيروزي نبرد‌هاي كربلاي پنج بوده است. اگرچه رضايي در نوشته‌هايش اشاره‌اي به اين رمز نمي‌كند ولي به بن‌بست‌هاي به‌وجود آمده در چند عمليات در منطقه‌ شلمچه نيز اشاره مي‌كند كه در تاريخ‌نويسي جنگ بسيار مهم به‌شمار مي‌رود. وي افزود: رضايي از شلمچه با تغبيراتي هم‌چون سخت‌ترين و نفوذ‌ناپذيرترين منطقه‌ جنگي نام مي‌برد همان‌گونه كه آندره گروميكو در كاخ كرملين خطاب به دكتر ولايتي مي‌گويد كه در ما با ماهواره حركت نيروهاي شما را رديابي مي‌كرديم. و متعجبانه مي‌پرسد چگونه نفوذ‌ناپذيرترين نقطه‌ي دفاعي عراقي‌ها را در جبهه‌ هزار‌كيلومتري شكسته‌ا‌يد؟. رضايي از طلسم دروازه بسته شلمچه مي‌گويد و معترف است كه بازكردن قفل اين طلسم از عمليات كربلاي چهار آمده است. او اگر چه به پيروزي سياسي در امتيازات قطعنامه‌ 598 اشاره دارد، اما قفل رمز كربلاي چهار را نمي‌گشايد. دريابان مي‌گويد: معروف است كه يك مقام ارشد غربي‌ در اثناي حملات سنگين ايران در شرق بصره در عمليات كربلاي پنج گفته بود گلوي تمامي كشور‌هاي مرتجع عربي اكنون در دست جنگجويان ايراني است و به‌شدت فشرده مي‌شود. اين فشار صدام را مجبور كرد براي اولين‌بار پس از جنگ از عراق خارج بشود و در اجلاس «فاس» مراكش كه ترس خود را پنهان نكرده بود براي ماندنش مجبور شد گدايي كند. او از كساني گدايي كرد كه در سال 1990 و در پي اشغال كويت آنان را هرزه‌هايي برشمرد كه از زنان بدكاره‌ بدتر هستند. بعدها پس از جنگ تحميلي از قول يكي از فرماندهان ارشد جنگ نقل شده بود، اگر بيش از 500 گردان به نيروهاي تهاجمي ايران افزوده مي‌شد، سقوط بصره دور از دسترس نبود. انتهاي پيام
  • یکشنبه/ ۸ اسفند ۱۳۸۹ / ۱۱:۳۳
  • دسته‌بندی: فرهنگ حماسه
  • کد خبر: 8912-04271
  • خبرنگار :