در نشستي در دانشگاه تهران مطرح شد: وظيفه‌ي اصلي موزه‌ها آموزش و پژوهش است نه انبارداري هويت موزه‌ي ملي يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي باستان‌شناسان است

يك باستان‌شناس گفت: موزه و موزه‌داري مانند باستان‌شناسي يك مفهوم غربي بود كه با تفكر پيشرفت به ايران وارد شد تا از طريق آن بتوانيم هويت خود را نشان دهيم.

به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، كاميار عبدي كه عصر روز گذشته (سه‌شنبه، 14 دي‌ماه) در سومين نشست از سلسله نشست‌هاي «نگاهي به كارنامه‌ي ميراث فرهنگي» با عنوان «موزه، قانون، باستان‌شناسي» سخن مي‌گفت، بيان كرد: اين كلمات جزو بسته‌هايي بودند كه از خارج به ايران وارد شدند تا از طريق آن بتوانيم هويت خود را نشان دهيم و پيشرفت داشته باشيم.

او با اشاره به بحث‌هايي كه تا مدتي پيش بر سر تغيير نام موزه با عنوان «گنجينه» انجام مي‌شد، ادامه داد: موزه پديده‌اي نبود كه به‌صورت پويا در ايران شكل گرفته باشد. گذشته براي ما يك موضوع علمي و پژوهشي نيست، بلكه يك موضوع فرهنگي است. از نظر فرهنگي، ما در حبابي شناوريم كه هنوز در گذشته مي‌چرخد، اين بحث سنت يا گذشته نشان مي‌دهد كه بايد رويكردي پژوهشي در اين زمينه درپيش گرفت.

موزه‌هاي ما هيچ‌گاه رسالت واقعي خود را نداشته‌اند و ندارند

عبدي با اشاره به موزه‌هايي كه هر روز در نقطه‌اي از كشور ايجاد مي‌شوند، اظهار كرد: هيچ‌گاه موزه‌هاي ما رسالت واقعي خود را نداشته‌اند و ندارند. موزه‌ها در ايران محل آموزش نيستند، بلكه انبارهايي براي نمايش و نگه داشتن اشيا هستند.

اين مدرس دانشگاه با اشاره به وجود چند موزه‌ي بزرگ در تهران، گفت: هنوز بسياري از كارشناسان و متخصصان حوزه‌هاي مرتبط با ميراث فرهنگي از اين موزه‌ها ديدن نكرده‌اند. اين در حالي است كه در شهري مانند لندن با چند موزه‌ي مختلف، موزه‌ها رقابتي آموزشي و پژوهشي با يكديگر دارند، در صورتي كه اين رقابت در موزه‌هاي ايران هيچ مفهوم و جايي ندارد.

او ادامه داد: در مكاني مانند موزه‌ي ملي ايران، گاهي يك نمايشگاه با موضوع‌هاي پيش پا افتاده برگزار مي‌شود؛ ولي اين قضيه در ديگر موزه‌ها حس رقابتي ايجاد نمي‌كند كه بخواهند كاري مشابه، هرچند كوچك‌تر از موزه‌ي ملي ايران انجام دهند؛ اما در شهري مانند لندن، حس رقابت بين موزه‌هاي مختلف وجود دارد و در واقع، اين قضيه بخشي از فرهنگ عامه شده است.

وظيفه‌ي اصلي موزه‌ها آموزش و پژوهش است نه انبارداري

عبدي با تأكيد بر اين‌كه موزه‌هاي ايران انگيزه‌ي پژوهشي و آموزشي ندارند، گفت: از زمان تأسيس موزه‌ي ايران باستان تا كنون هنوز حتا 100 صفحه مقاله‌ي پژوهشي بيرون نيامده است. آيا تا كنون كسي شنيده است كه موزه‌اي مانند «رضا عباسي» يا «آبگينه و سفالينه‌هاي ايران» نمايشگاه مناسب و مرتبطي با حوزه‌ي كاري خود داشته باشد؟

به گزارش ايسنا، عمران گاراژيان نيز در اين‌باره بيان كرد: باستان‌شناسان كشورهاي غربي مجموعه‌اي از آثار را گردآوري مي‌كنند و آن‌ها را به‌نمايش مي‌گذارند و در واقع، موزه را كانالي براي ارتباط با مردم معرفي مي‌كنند؛ ولي در ايران، ابتدا محوطه‌هاي تاريخي مورد استقبال باستان‌شناسان غربي قرار گرفتند و پس از انجام يك‌سري حفاري‌ها براساس قانون عتيقات، سهم دولت در مكاني كه بعدها نام آن موزه شد، نگهداري شد.

اين باستان‌شناس موزه را همزاد كتابخانه دانست و افزود: با گذر زمان، كتابخانه توسعه‌ي زيادي پيدا كرد، ولي موزه هم‌چنان مانند گذشته غريب است كه دليل آن را استفاده از اسناد مكتوب به جاي مراجعه به واقعيت‌ها مي‌توان دانست.

او با تأكيد بر ريشه داشتن موزه در غرب، بيان كرد: موزه در ايران يك انبار است و نقش آموزشي ندارد. در غرب موزه‌ها با گردآوري آثار هنري، اين تفكر را ايجاد كردند كه واقعيت‌ها را به‌نمايش بگذارند. در ايران نيز كتابخانه و موزه‌ي ملي ايران با همين شكل وارد شدند؛ ولي از طريق ديدن واقعيت، گسترش پيدا نكردند و مغفول ماندند، حتا در جنگ و موشك‌باران‌هاي تهران نيز اين قضيه به‌خوبي ديده مي‌شود.

او اضافه كرد: كار كنوني موزه فقط نگه داشتن اشياست و هيچ آموزش، پژوهش و ارتباط برقرار كردن با گذشتگان در آن وجود ندارد. در حالي كه ما نيازمند بازگشت به جامعه‌ي معاصر هستيم و موزه‌ها يكي از مكان‌هايي هستند كه مي‌توانند سكوي پرتاب ما باشند؛ ولي اكنون اين قضيه را از دست داده‌ايم.

هويت موزه‌ي ملي ايران يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي باستان‌شناسان است

عبدي در بخش ديگري از اين نشست با بيان اين‌كه موزه‌ي ملي ايران تا كنون چقدر در كار خود موفق بوده است؟ گفت: از جمله مسائلي كه سبب دغدغه‌ي باستان‌شناسان ايراني است، هويت موزه‌ي ملي ايران است. زماني كه اين موزه تأسيس شد، با نام موزه‌ي ايران باستان شناخته مي‌شد، چون اين موزه به آثار باستاني ايراني در قبل و بعد از اسلام مربوط بود. با تغيير مديريت‌ها، آثار دو حوزه‌ي قبل و بعد از اسلام از يكديگر جدا شدند و هنوز ساختمان بخش دوران اسلامي با مرمتي نيمه‌كاره رها شده است.

او ادامه داد: در زمان مديريت محمدرضا كارگر در موزه‌ي ملي ايران، يك‌سري پروژه‌ها مطرح و برنامه‌ريزي شد تا با گرفتن ساختمان شهرباني سابق، طرح ميدان مشق گسترش پيدا كند و مجموعه‌ي موزه‌هاي ايران تأسيس شود. هزينه‌ي هنگفتي نيز براي آن اختصاص يافت و چند كتاب منتشر شد. نيت خيري در اين زمينه بود، به همين دليل قرار شد، موزه به موزه‌ي ملي ايران تغيير نام دهد؛ ولي متأسفانه به‌جز تغيير نام موزه، هيچ‌كدام از برنامه‌ها عملي نشدند.

وي اظهار كرد: با برنامه‌هايي كه در اين موزه اجرا مي‌شد و اكنون نيز مي‌شود، روي اين امر صحه گذاشته شد. حتا با وجود اعتراض‌هايي كه در اين زمينه مي‌شد، متوليان ميراث فرهنگي اعلام كردند، چون موزه‌ي ملي ايران كاملا باستان‌شناسي نيست، پس نياز نيست رييس آن هم تحصيلات مرتبط با باستان‌شناسي داشته باشد. به‌دنبال آن، به‌مرور از هويت باستان‌شناسانه‌ي اين موزه كاسته شد و هويت ملي‌گرايانه‌ي آن ظهور كرد.

اين باستان‌شناس با اشاره به غرفه‌هايي كه در محوطه‌ي موزه‌ي ملي ايران انواع بستني‌ها و خوراكي‌ها را مي‌فروشند، گفت: به‌طور حتم، كم‌كم مراسمي مانند مداحي و تعزيه‌خواني نيز در موزه‌ي ملي ايران برپا مي‌شود. موزه‌اي مانند لوور، يك بوفه‌ي كوچك براي فروختن تغذيه به مردم دارد، ولي در موزه‌ي ملي ايران بايد به‌مرور منتظر فروش لبو و باقالي هم باشيم.

موزه‌ي ملي بايد ذخاير موجود در خزانه‌ي بانك ملي ايران را برگرداند

عبدي با اشاره به چگونگي تشكيل موزه در ايران از زمان ناصرالدين‌شاه، بيان كرد: ايده‌ي تشكيل موزه از جمله ايده‌هايي بود كه با سفر ناصرالدين‌شاه به فرنگ و نمايش بخشي از اشياي شوش در لوور در ذهن او ايجاد شد. اكنون به‌جز هداياي ناصرالدين‌شاه كه در تالار «بار عام» كاخ گلستان نمايش داده مي‌شود، بقيه‌ي اين اشيا به موزه‌ي ملي ايران منتقل شده‌اند.

گاراژيان نيز درباره‌ي هويت موزه‌ي ملي ايران، گفت: تا پيش از سال 1300، با كشف اشياي تاريخي، چون مكان مشخصي براي نگهداري اشيا وجود نداشت، آن‌ها را به خزانه‌ي بانك ملي مي‌دادند. اكنون اگر بخواهيم خيال‌باف باشيم، كاري كه امروز موزه‌ي ملي ايران بايد انجام دهد، برگرداندن ذخاير موجود از خزانه‌ي بانك ملي ايران است.

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: مسكوكات پشتوانه‌ي پول ملي ما هستند و موزه‌ي ملي بايد خزانه‌اي باشد كه پشتيبان فرهنگ ماست. بنابراين بايد براساس قوانين در ايده‌آل‌ترين شكل، رقيب خزانه‌ي ملي باشد و حقيقت‌هاي موجود در موزه را گردآوري كند.

ايجاد شدن مشكل در موزه‌ي ملي به بدنه‌ي كارشناسي آن مربوط است

عبدي نيز با اشاره به رشته‌ي موزه‌داري و تشكيل انجمني مانند انجمن موزه‌داران و پيشي‌ گرفتن آن از باستان‌شناسان در تشكيل انجمن، اظهار كرد: در كشورهايي كه از آن‌ها به‌عنوان كشور پيشرفته ياد مي‌شود، دست كم يك نشريه‌ي داخلي با اخبار موزه براي كارمندان و يك ژورنال با مقاله‌هاي علمي براي ارائه به بازديدكنندگان موزه منتشر مي‌شود. در اين ميان، يكي از ايرادهايي كه بايد به موزه‌هاي ايران گرفت، اين است كه با گذشت حدود 70 سال از تأسيس موزه‌ي ملي ايران حتا يك گاهنامه يا كتاب مرجع كه در يك كار پژوهشي بتوان از آن استفاده كرد، منتشر نشده است. البته معمولا اين بهانه مطرح مي‌شود كه موزه‌ي ايران باستان مجوز انتشار ندارد.

اين مدرس دانشگاه با اشاره به بحث‌هايي كه درباره‌ي تحصيلات مديران موزه‌هاي ملي ايران در دوره‌هاي مختلف، بخصوص دو مديريت گذشته‌ي اين موزه مطرح شده است، گفت: پيش از اين‌كه به اين بحث توجه شود، بايد به اين مشكل توجه كنيم كه ايجاد شدن مشكل در موزه‌اي مانند موزه‌ي ملي ايران به بدنه‌ي كارشناسي آن موزه برمي‌گردد و مديري كه با تحصيلات مرتبط در اين حوزه فعاليت كند، كار بدنه‌ي كارشناسي را آسان‌تر مي‌كند. سيستمي كه در موزه‌ها و تشكيلات پژوهشي ايران وجود دارد، بر اين اساس نيست كه اگر كسي كار پژوهشي انجام داد، از آن تقدير شود. به همين دليل، اين‌گونه فعاليت‌ها در موزه‌ها كم‌تر مي‌شود. نوشتن يك مقاله در اين حوزه به ضوابط آن حوزه برمي‌گردد، مدير موزه بايد اين ضوابط را پي‌گيري كند كه چرا تا كنون يك بخش تخصصي در موزه، هيچ مقاله‌اي از اقدامات خود استخراج نكرده است.

گاراژيان با تأكيد بر اين‌كه موزه‌ي ملي ايران پشتوانه‌ي فرهنگ ايران است، ادامه داد: اگر تخيلي باشيم، از نظر قانوني بايد درباره‌ي جايگاه موزه‌ي ملي ايران بحث و بررسي‌هاي زيادي انجام دهيم. حساسيت‌ها فقط در حد متخصصان اين حوزه نيست، در حد سوگندها نيز اين حساسيت‌ها بايد وجود داشته باشد.

عبدي نيز با اشاره به زمان منصوب شدن رييس كنوني موزه‌ي ملي ايران و اعتراض‌هايي كه درباره‌ي تحصيلات او شد، گفت: در اعتراض‌ها مطرح شد، جايگاه رييس موزه‌ي ملي ايران مانند رييس دانشگاه تهران است و رييس آن بايد خبره‌ي اين كار باشد؛ ولي در جوابيه‌هايي كه متوليان ميراث فرهنگي دادند، اعلام كردند موزه‌ي ملي ايران يك موزه‌ي پژوهشي نيست، پس صرفا وجود يك مدير كفايت مي‌كند.

موزه‌ي ايران باستان بيش‌تر يك انبار است

عبدي بيان كرد: موزه‌ي ايران باستان بيش از آن‌كه موزه باشد، يك انبار است. در زيرزمين‌هاي اين موزه به‌حتم پنج برابر آثاري كه در خود موزه به‌نمايش درآمده است، شيء وجود دارد. در اين ميان، صحبت‌هاي زيادي مي‌شود كه قرار است اين اشيا سامان‌دهي شوند. زماني نيز صحبت‌هايي مطرح شد كه قرار است، اشياي موجود در انبارهاي موزه از موزه منتقل شوند و به‌دنبال آن، طرح «دوركاري» براي جمع‌داران موزه‌ها مطرح شد.

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: اكنون پرسش‌هاي زيادي مطرح مي‌شود، وقتي قرار است جمع‌دارهاي يك موزه كه وظيفه‌ي تحويل گرفتن و پس دادن اشيا و نگهداري از آن‌ها را برعهده دارند، جزو طرح دوركاري باشند، تكليف اشيايي كه قرار است منتقل شوند چيست؟ وضعيت آن‌ها چه مي‌شود؟ بخصوص در وضعيت كنوني كه ممكن است هزاران شيء از انبارهاي موزه به مكان‌هاي ديگر منتقل شوند.

او با بيان اين‌كه اين مسأله در حال وقوع است و كسي نمي‌تواند بگويد كه چه اتفاقي مي‌افتد، اظهار كرد: تعدادي از اشياي موزه‌ي ايران باستان از حفاري‌هاي غيرمجاز به‌دست آمده‌اند و شناسنامه ندارند. اگر هر كدام از آن‌ها مفقود شود، هيچ كسي متوجه نمي‌شود. مشخص نيست در اين ميان چه كسي فكر دادن دوركاري به جمع‌دارها را مطرح كرده است.

گاراژيان نيز در اين‌باره گفت: آنچه در موزه‌ي ملي ايران تحت عنوان آثار باستاني نگهداري مي‌شود، آثاري هستند كه متعلق به بشريت‌اند. اين آثار برگشت‌ناپذيرند. اگر هر كدام از آن‌ها در يك فرآيند 20 سال تجزيه شود، ديگر قابل مطالعه نيستند. اين قضيه حساسيت‌ها را بالا مي‌برد.

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: معتقدم ما باستان‌شناسان از طريق فعاليت‌هاي باستان‌شناسي بين واقعيت‌ها در گذشته و برداشت‌هاي آن تفاوت قائل هستيم. زماني كه بتوانيم با بازگشت به بافتار جامعه‌ي معاصر اين قضيه را جابيندازيم، مي‌توانيم موزه‌ها را نيز در ساختارهاي تخصصي بازسازي و آن‌ها را ارائه كنيم.

فرهنگ آشنايي با موزه در ايران جانيفتاده است

گاراژيان هم‌چنين درباره‌ي نقش دانشگاه در اين زمينه اظهار كرد: ما مي‌توانيم موزه را با ديدگاهي آموزشي و سكويي براي ارتباط با جامعه‌ي معاصر در نظر بگيريم. دانشگاه‌ها بايد اين قضيه را به نسل‌هاي بعدي و جامعه‌ي معاصر آموزش دهند كه متأسفانه در اين زمينه مباني وجود ندارد.

عبدي نيز درباره راهكارهاي پيشنهادي براي بحث موزه‌داري، گفت: براي اين‌كه دانشگاه‌ها، موزه‌اي مختص به خود را داشته باشند، مشكلي وجود ندارد. دانشگاهي مانند دانشگاه تهران چند موزه‌ي اختصاصي مانند موزه‌ي مقدم دارد. اين ظاهرا مشكل نيست كه موزه به سازمان ميراث فرهنگي يا دانشگاه وابسته باشد يا مجوزي براي ساخت موزه‌هاي خصوصي صادر شود، مشكل ما فرهنگ آشنايي با موزه است.

اين مدرس دانشگاه ادامه داد: متأسفانه هنوز در ايران فرهنگ آشنايي با موزه و رفتن به آن جانيفتاده است، متوليان سازمان ميراث فرهنگي اين وظيفه را برعهده دارند. معاونت معرفي و آموزش نيز كار جذب مردم به موزه‌ها را برعهده داشت.

او افزود: تا وقتي رفتن به موزه صرفا يك كار تفنني براي افراد بي‌كار باشد، نمي‌توان كار مناسبي در اين زمينه انجام داد. هنوز فرهنگ رفتن به موزه در جامعه‌ي ايراني جانيفتاده است. اين قضيه مانند بسياري از موارد ديگر، يك مسأله‌ي كلان است كه بايد براي آن برنامه‌ريزي مناسبي شود. بسياري از مردم هنوز نمي‌دانند موزه چيست. اين قضيه به تبليغات و جهادي گسترده نياز دارد كه مردم را با موزه رفتن اخت كند.

وي بيان كرد: ما توانسته‌ايم به اين نتيجه برسيم كه يك‌سري مشكلات در باستان‌شناسي ايران وجود دارد. به همين دليل، بايد به‌دنبال راه حل‌هايي براي آن‌ها باشيم كه اين قضيه فعاليت بيش‌تر باستان‌شناسان را مي‌طلبد.

عبدي با اشاره به بحث‌هايي كه در زمينه‌ي صدور مجوز براي راه‌اندازي موزه‌هاي خصوصي و خريد و فروش اشياي عتيقه در كيش مطرح شده است، گفت: وقتي يك شيء از حفاري به‌دست مي‌آيد و به سيستم موزه‌يي وارد مي‌شود، شناسنامه‌دار مي‌شود. آن شيء را ديگر نمي‌توان از كشور خارج كرد و آن را فروخت، چون جزو اموال كشور است.

گاراژيان نيز اظهار كرد: اگر يك سوزن به خودمان مي‌زنيم، بايد يك جوالدوز به ديگران، بايد به اين قضيه فكر كنيم كه اگر موزه‌هاي خصوصي ساختار و تفكر مناسبي نداشته باشند، مجموعه‌اي تشكيل مي‌شود كه بدون هيچ هدف معيني كار مي‌كند و احتمال دارد، صدمه‌هاي بيش‌تري به اين حوزه وارد شود.

انتهاي پيام

  • چهارشنبه/ ۱۵ دی ۱۳۸۹ / ۱۰:۰۱
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8910-09664
  • خبرنگار : 71191