ضرورت تشکيل اتحاديههاي صنفي در جامعهي تخصصي ميراث فرهنگي چيست؟
يك كارشناس حوزهي ميراث فرهنگي در يادداشتي با عنوان «ضرورت تشکيل اتحاديههاي صنفي در جامعهي تخصصي حوزهي ميراث فرهنگي» در اينباره توضيحهايي داد. در مطلب مجدالدين رحيمي كه آن را در اختيار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قرار داده، آمده است: نبودن يک جامعهي صنفي منسجم بين متخصصان و تحصيلکردههاي رشتههاي باستانشناسي و مرمت موجب سردرگمي حجم زيادي از فارغالتحصيلان اين رشتهها شده است. صرف نظر از نگاههاي سياسي که بهتازگي دربارهي اظهار نظرهاي تخصصي اين حوزه شده است، در اين يادداشت تذکرهايي را به اين قشر فرهيخته و غيرمنسجم وارد ميكنم. بدون شک، دولت بهتنهايي قادر به انجام امور حوزهي ميراث فرهنگي کشور نيست. از طرفي، با توجه به اهميت مسؤوليتهاي اين حوزه، متولي کلي اين امر را دولت ميشناسيم. متأسفانه چيستي و چگونگي همکاري متخصصان در اين حوزه بهطور شفاف، عادلانه و هدفمند نهادينه نشده است. همانطور که ديده ميشود، حجم زيادي از فارغالتحصيلان رشتههاي مرتبط با اين حوزه، تمام تلاش خود را ميکنند تا تحصيلات عالي خود را به پايان برسانند و در نهايت، در يک دانشگاه مشغول به تدريس شوند و اين چرخهي توليد فارغالتحصيل را تداوم بخشند. نقد بر تعداد فارغالتحصيلان گرايشهاي مختلف حوزهي ميراث فرهنگي با نگاهي به جامعهي آماري آن قابل قضاوت است. نکتهي بسيار مهمي که تا کنون توسط اين قشر از تحصيلکردههاي کشور مورد توجه واقع نشده است، دامنهي توانمندي و حوزهي فعاليت حرفهيي خاص آنهاست. اين بيتوجهي موجب شده است، حجم زيادي از امور ضروري اين حوزه با کاستيهايي جبرانناپذير روبهرو شود. بهطور مثال، جامعهي تخصصي تحصيلکردههاي رشتهي مرمت که يکي از حساسترين وظايف را در قبال يادگارهاي تاريخي برعهده دارند، هنوز به اين باور نرسيدهاند كه بايد با يکديگر متحد شوند و با تشکيل نظام صنفي، از اين حوزه صيانت و دست نااهلان را از اين حوزه کوتاه كنند. حرکت در راستاي تخصص و هرگونه اعتراض قانونمند و اصولي دربارهي امور تخصصي را هيچ کسي با هيچ ترفندي نميتواند سياسي يا حزبي وانمود كند و آن را مورد بيتوجهي قرار دهد. بهطور مثال، سازمان نظام مهندسي ساختمان در تعامل با شهرداريها چگونه رفتاري دارد؟ رحيمي در ادامهي اين مطلب بيان كرده است: فعاليتهاي باستانشناسي و اهم دستاوردهاي اين حوزه بدون داشتن برنامههاي هدفمند و منسجم به نابودي يادگارهاي تاريخي منجر خواهد شد. کما اينکه در بخشهاي زيادي از کشور شاهد تأثيرات اين نبود هماهنگي و رفتارهاي مخاطرهآميز با يادگارهاي تاريخي هستيم. تخصيص نيافتن اعتبار لازم به امر حفاظت از کالبد يادگارهاي تاريخي به آسيبپذيري بيشتر و در نتيجه، نابودي زودهنگام آنها منجر خواهد شد. بهراستي آيا با نگارش نامهي متخصصان به مقامات ميتوان اين ضعف درون ساختاري جامعهي تخصصي را برطرف كرد؟ آيا تشکيل يک جامعهي تخصصي و نظاممند منطبق با قوانين موجود، ما را در راستاي صيانت هرچه بهتر از اين حوزه ياري نميرساند؟ آيا وقت آن نرسيده است که اساتيد محترم و متخصصان حوزهي ميراث فرهنگي اهميت اين موضوع را درک و بهطور جدي براي تحقق آن فعاليت كنند؟ جاي تأسف دارد که بهدنبال فعاليتهاي نهچندان اصولي باستانشناسي و مرمت در سالهاي اخير (از بدو انقلاب مشروطه تا کنون) اين جامعهي تخصصي هنوز زمان گردهمايي و انسجام را درک نكرده است. در پايان اين يادداشت اضافه شده است: مسؤولان محترم حوزهي ميراث فرهنگي بيگمان از هرگونه تشکل تخصصي و قانونمند حمايت خواهند كرد و با تعامل پايدار و هدفمند اين تشکل بخش خصوصي و متخصص با دولت ميتوانند گامهاي تعالي بيمانندي را در حوزهي ميراث فرهنگي بردارند و بر افتخارات نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بيفزايند. اميد است، سياسيون محترم با دامن زدن به مسائل حاشيهيي، مانع تحقق اين ايدهي ارزشمند نشوند و با نگاهي عالمانه از آن حمايت كنند. انتهاي پيام