منوچهر محمدي با انتقاد از شرايط اكران «عصر روز دهم» گفت: به هيچ وجه پيشبيني نميكرديم بحث هدفمندي يارانهها همزمان با اكران فيلم ما، اتفاق بيفتد و اگر اين شرايط پيش برود، فيلم قطعا در اكران شكست خواهد خورد.
اين تهيهكننده كه به همراه مجتبي راعي در نشست «عصر روز دهم» در خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)حضور پيدا كرد، دربارهي شرايط اكران فيلم «عصر روز دهم» ادامه داد: وزارت ارشاد و معاونت سينمايي اصرار داشتند كه اين فيلم در ماه محرم اكران شود. تصور ما هم اين بود كه فيلم چند هفته قبل از محرم اكران ميشود و در ايام محرم اكران آن ادامه پيدا ميكند. طبيعتا اين فيلم ميتوانست بگويد سينماي ايران نسبت به واقعه مهم عاشورا واكنش نشان داده و با قوت و ضعفش فيلمي ساخته شده كه در اين ارتباط است. اما اين اكران به دلايل عديدهاي انجام نشد و قرار بر اين شد كه « عصر روز دهم» بعد از تاسوعا و عاشورا اكران شود در حالي كه ميدانيم به طور طبيعي در 10 روز اول محرم اساسا تبليغات در صدا وسيما، تبليغات ميداني و مطبوعات به نوعي فروكش ميكند. بنابراين قبل از اكران فيلم هم ما امكان كارهاي تبليغاتي براي معرفي فيلم نداشتيم.
به هيچوجه از اكران فيلم بدين شكل راضي نيستم
محمدي يادآور شد: علاوه بر شرايط خاص محرم، شب قبل از اكران فيلم هم مصادف با اعلام طرح هدفمند كردن يارانهها شد و روز اكران تا امروز طبيعتا تمام صحبتها و گفتگوها راجع به اين طرح بود، بنابراين به هيچ وجه از اكران فيلم به اين شكل راضي نيستم. البته شركت پخش فيلم تمام تلاش خود را در زمينه ارتباط با صداوسيما و شهرداري براي گرفتن مجوز تبليغات شهري، مطبوعات و فضاي رسانهاي انجام داد. به هر حال تلاش كرديم در شرايط بسيار دشوار، موضوعي كه بسيار سخت و دشوار است را به تصوير بكشيم و شايد بيش از آن چيزي كه وظيفه يك تهيهكننده و پخش كننده بود، عمل كرديم.
مسؤولان بايد به سينمايي كه كمي فرهنگيتر است،حساس باشند
اين تهيهكننده ادامه داد: عليرغم اينكه يك عدهاي دائم اعتراضشان نسبت به سينماي ايران بلند است و ايراد ميگيرند، وقتي چنين مصاديقي توسط سينما عرضه ميشود در سكوت فرو ميروند. بايد حداقل يك دهم اعتراضي كه عليه سينماي سطحي و سطحينگر انجام ميشود، مسوولين جامعه كساني كه تريبون دارند و دست به قلم هستند، نسبت به سينمايي كه كمي فرهنگيتر است، حساس باشند.
اكران فيلم بايد يك ماه قبل از محرم آغاز ميشد
مجتبي راعي كارگردان «عصر روز دهم» هم در ادامه مطرح كرد: وقتي ما اصرار ارشاد بر اكران فيلم در محرم را ديديم به آنها گفتيم كه اگر قرار باشد اين فيلم دقيقا همزمان با محرم اكران شود، به آن معني است كه « عصر روز دهم» يك فيلم مناسبتي است و جدي نيست. به نظرم اكران فيلم بايد يك ماه قبل از محرم آغاز ميشد و در محرم ادامه پيدا ميكرد كه تبليغات براي آن انجام شده باشد. اصرار ما بر اين بود و دوستان هم قبول كردند، اما چه اتفاقاتي افتاد كه ناگهان فيلم را بدون هيچگونه تبليغاتي پس از تاسوعا و عاشورا اكران كردند، نميدانم.
گفتند تصوير خانم توسلي را نشان ندهيد
وي مشكلات جانبي تبليغات اين فيلم را در كنار زمان نامناسب اكران آن، از ديگر مباحث مهم برشمرد و گفت: در عراق بودم كه آقاي محمدي به من گفتند، نتوانستيم براي پخش تيزرفيلم به نتيجه برسيم، ايشان به من گفتند كه ظاهرا براي خانم توسلي مشكلي پيش آمده كه گفتهاند تصويرش را نشان ندهيد. من خيلي حيرت كردم و سعي كردم بفهمم مشكل از كجاست تا اگر ميتوانيم براي رفع آن كمكي بكنيم. اگر مساله خيلي جدي است و مثلا او فعاليت مسلحانه كرده است، اين مساله ديگر به ما ارتباطي ندارد و از كانال سينما بيرون است. اما اگر مشكل ايشان به مسائل سينمايي باز ميگردد، پيگيري كنيم.
وي ادامه داد: من از آقايان شمقدري و ميرعلايي كه با هم در عراق بودند، مشكل را پيگيري كردم كه به من گفتند اين مساله هيچ ارتباطي به فيلم شما ندارد، قاعدتا اگر قرار باشد اتفاقي بيفتد بايد براي بعد از اين فيلم باشد. پس از آن آقاي شمقدري با آقاي ضرغامي تماس گرفت و به من گفت كه مساله شما حل شد. اما چند روز بعد دوباره آقاي محمدي تماس گرفتند و گفتند كه تيزر دوباره پخش نميشود.
راعي افزود: حتي گفتند در پوسترهاي فيلم كه براي نصب آماده شده بود، عكس ايشان نباشد. شهرداري تمايل داشته كه اگر امكان دارد عكس ايشان حذف شود. در حاليكه فيلم ما به گونهاي است كه اگر عكس ايشان را برداريم بار تبليغي خود را از دست ميدهد، چرا كه تنها يك بازيگر اصلي دارد. اين بحثها روزهاي مهم و تعيين كنندهاي را از ما گرفت. حتي در برنامه « هفت» هم قرار بود هانيه توسلي حاضر شود اما به ما گفتند كه تمايل بر اين بوده كه ايشان نيايند و من واقعا از اين واقعه متاسف شدم، چرا كه يك بار ديگر هم در فيلم « سفر هيدالو» بدون اينكه هيچ گناهي داشته باشم به چنين تير غيبي دچار شدم و به نظرم فيلم فنا شد.
اكران بدترين حالت ممكن را سپري ميكند
به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست، منوچهر محمدي زمان اكران زمستانه فيلم را بسيار نامناسب دانست و تصريح كرد: اولا ما در زمستان كم دامنهترين ميزان مخاطب را در سينما داريم. دوما محرم و تاثير فضاي آن بسيار مهم است. سوما طرح هدفمند كردن يارانهها اعلام شده بود. در كنار اين مطالب براي اولين بار 9 فيلم جديد با هم اكران شده است.
با اين سياست فيلم سوزي در حال حاضر وضعيت اكران بدترين حالت ممكن را سپري ميكند و ظاهرا مسابقهاي ترتيب داده شده كه هيچ كس به خط پايان نرسد. ما براي « عصر روز دهم» تنها 15 سينما در اختيار داريم و چند ماهي است كه چند فيلم گروه و چند فيلم آزاد به صورت توامان در حال اكران هستند. با اين شرايط ديگر چه فضايي براي اكران فيلم باقي ميماند؟
اميدوارم افرادي كه نگران فرهنگ كشورند سكوتشان را بشكنند
وي ادامه داد: اميدوارم در چند هفته باقيمانده افرادي كه احساس نگراني ميكنند، نگران فرهنگ كشور هستند و فكر ميكنند، مخاطب بايد فيلم خوب ببيند، سكوت خود را بشكنند چون سكوت آنها نظريه رياكاري كساني كه در تبليغات آشكار درباره سينماي ايران موضع ميگيرند و تنها حرفهاي مورد پسند روز، روشنفكرانه و متشرعانه درباره سينما ميزنند را قطعي ميكند. ما هميشه ميگوييم امر به معرف و نهي ازمنكر، نميشود كه هميشه به نهي از منكر توجه شود. يك سيستم فرهنگي وقتي كه بيمار و آسيب ديده است چنين رفتاري را ارائه ميدهد. اگر سالم بود بايد كاري كه خوب است را خوب و كاري كه بد است را بد معرفي كند. چگونه هميشه يك بخشي از سينماي ايران بد است، اما اگر يك خوبي اتفاق بيافتد سيستم فرهنگي و تبليغي كشور ـ يعني آنها كه احساس ميكنند، متولي مردم هستند و خودشان را قيم مردم ميدانند ـ سكوت ميكنند. به نظر ميآيد فيلمهاي فرهنگي،مذهبي در سينماي ايران هم به دو دسته خودي و غير خودي تقسيم ميشوند.
تهيهكننده « از كرخه تاراين» در ادامه انتقاداتش نسبت به بيمهري به فيلمهاي فرهنگي گفت: واقعيت اين است كه مدتهاست ميبينيم بخشهايي كه خود را در ارتباط با وضعيت فرهنگي و هنري كشور نگران و مسوول ميدانند درارتباط با آثاري كه از نظر آنها مورد پسند نيست از هر لفظ، بيان، تريبون و كلامي براي تخطه اش استفاده ميكنند. در مقابل هم اگر اثري ساخته شود كه در چارچوبها و معيارهايي كه آنها مطرح ميكنند باشد و اثري نسبتا معقول به حساب آيد ما ميبينيم كه اين سيستم درباره آنها ساكت است. به نظر من آن حمله كردنها و اين دفاع نكردنها منجر به يك خروجي ميشود و آن هم اين است كه در نظام فرهنگي كشور هيچ اتفاقي نميافتد.
انتقادات مجتبي راعي به برنامه «هفت»
مجتبي راعي در ادامه به انتقاد از برنامه « هفت» پرداخت و گفت: هيچ جاي دنيا فيلمها را با جملاتي مثل « شخصيت ما قبل از تيپ»، « فيلم قلابي» يا « فيلم درنيامده است» نقد نميكنند. به نظرم اينها با افرادي مشكل دارند و ميكروفون خوبي هم براي رفع مشكلشان پيدا كردهاند. برخلاف اينكه برخي فكر ميكنند، من در آن برنامه از فراستي ناراحت بودم، من از آن شويي كه آقاي جيراني با دوستش در ابتداي برنامه اجرا كرد، ناراحت شدم.
وي ادامه داد: خلاصه « عصر روز دهم» را خود من براي تعداد زيادي از مطبوعات نوشتهام. اينها ميتوانستند يكي از اين مطبوعات را نگاه كنند و خلاصه فيلم را از آن جا بگويند. با اين شوي تحقير فيلم كه اجرا شد، احساس كردم آن افرادي كه به من گفتند به اين برنامه نرو ـ چون اين برنامه بيشتر يك توطئه گروهي و باندي است ـ درست بود. ديدم اين افراد شويي را قبلا تمرين كردهاند و آن را براي تحقير فيلم اجرا ميكنند. به همين دليل براي من روشن بود كه سوالات آقاي فراستي هم از چه دستي خواهد بود.
راعي افزود: اولين مساله براي درست كردن هر مسالهاي صداقت است. اين برنامه هم اگر صداقت نداشته باشد فكر نميكنم هرگز براي سينماي ما مفيد باشد. من احساس ميكنم اين افراد با يك اصل مشكل دارند.
وي در پاسخ به يكي از انتقادات مطرح شده در اين برنامه دربارهي صحنهي انفجاردر فيلم گفت: من در « عصر روز دهم» يك دقيقه صحنه انفجار دارم. شما فكر كنيد منتقد ميگويد فلان فيلمي كه همسر جيمز كامرون ساخته جايزه اسكار را گرفته و 100 دقيقه به بحث صحنههاي انفجاري پرداخته است، صحنههاي انفجاري را بهتر از فيلم شما درآورده است. پس از اين صحبت، ايشان ميگويد پس به اين نتيجه ميرسيم كه آمريكايي كارش را بلد است و ايروني كارش را بلد نيست. فكر نميكنم اين آدمها متوجه اين نكتهاي كه 100 دقيقه پرداختن به يك مطلب با يك دقيقه پرداختن به آن هيچ ارتباطي با هم ندارند، نباشند.
كارگردان « عصر روز دهم» درباره نظرسنجي برنامه « هفت» كه در ارتباط با اين فيلم انجام شده بود، عنوان كرد: آماري را ساخته بودند كه 25 درصد گفتهاند فيلم بسيار ضعيف است. جالب آن كه خبرنگار همين برنامه به سينماها رفته و از اشكهاي مردم كه جاري بوده فيلم گرفته است. در همين گزارش هم كه خودشان تهيهكردهاند همه مردم ميگويند اين فيلم « خوب» و « خيلي خوب» است. چگونه ميشود در اين شرايط از هر چهارنفر يك نفر به بسيارضعيف و 10 درصد هم به ضعيف راي دادهاند؟ من مطمئن هستم كه اين آمار را ساختهاند.
راعي معتقد است: تماشاگر از فيلمم راضي است. چون در جشنوارهها 95 درصد افراد كارت هايشان را در صندوق بسيار خوب ميانداختند. « عصر روزدهم» جزء پرتماشاگرترين فيلمها بوده است. فيلمي كه چند روز در چندين انتخاب اول تماشاگران در جشنواره بوده و در سه جشنواره دفاع مقدس منطقهاي هم جايزه تماشاگران را گرفته است، چگونه ممكن است از هر چهار نفر يك نفر بگويد « بسيار ضعيف» و ده درصد هم بگويند ضعيف است؟ من مطمئن هستم مساله اين برنامه، سينما نيست.
او ضمن بيان انتقاد ديگري به برنامه « هفت» گفت: اينها ميگويند فيلم شما درام ندارد. وقتي ميپرسم پس چرا مردم با ديدن آن گريه ميكنند، پاسخ ميدهند كه اين اشكها به دليل مسلمان بودن مردم است و اين مردم مسلمان وقتي صحنههاي عاشورا را ميبينند، اشكهايشان ميريزد. پس اين گونه كه شما ميگويد،اگر يك پوستر حرم امام حسين (ع) در خيابان نصب شده باشد، بايد مردم روبهروي آن بايستند و شروع به گريه كنند! يا در مورد ديگري ميگويند كه فيلم فضاسازي دارد اما درام ندارد.
كارگردان « سفر به هيدالو» برخي جملات را بيربط به قالب نقد دانسته و گفت: مثلا گفته ميشود شخصيتها، قبل از تيپ هستند. من نميفهمم ما قبل از تيپ چيست. اين سخن از همان حرفهايي است كه حرف يك منتقد نيست بلكه حرف يك هتاك است و ربطي به دنياي نقد ندارد. يا در جاي ديگر به عنوان مثال ميگويند؛عمليات «انتحاري» شما در نيامده است. اولا ما يك دقيقه زمان داشتيم و براي اين فيلم آن چه در اين زمينه لازم داشتيم را بيان كرديم. ثانيا « درنيامده» لغتي است كه شما ميتوانيد به هر نوع فيلم و هر مكاني اطلاق كنيد. اينگونه صحبت كردن كه حق نيست.
شهادت ميدهم عمده بچهها به عشق امام حسين (ع) كار را پذيرفتند
به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست منوچهر محمدي ساخت اين فيلم را بسيار دشوار توصيف كرد و بيان كرد: بارها به صراحت گفتهام براي ساخت « عصر روز دهم» يك ميليارد و 290 ميليون تومان هزينه شده است و تنها فيلمبرداري آن در كشور عراق با يك تيم 50 نفر چهارماه طول كشيده است.
وي افزود: اين فيلم تعداد زيادي سكانس نظامي داشته كه در آنها تمام تجهيزات و ادوات سربازان امريكايي شامل تانك، ماشين و نفربر ساخته و تمام مرز ايران و عراق بازسازي شده است. ما در « عصر روز دهم» تعداد زيادي جلوههاي رايانهاي و پرده سبز استفاده كردهايم. در كنار تمام اين موارد فيلمبرداري اين فيلم بسيار دشوار بود.
محمدي با اشاره به چند مورد از دشواريهاي فيلمبرداري « عصر روز دهم» خاطرنشان كرد:اگر ما ميخواستيم فيلمبرداري چنين كاري را در يك كشور با شرايط طبيعي مثل ايران انجام دهيم، شايد 20 روز بيشتر از ما زمان نميگرفت، در حالي كه فيلمبرداري ما در عراق حدود دو ماه به طول انجاميد. فيلمبرداري صحنههايي كه گروه از ششم محرم در كربلا گرفته است، بسيار سخت بود. ما با سه دوربين صحنههاي روز عاشورا را در بين الحرمين در آن شلوغي فيلمبرداري كرديم. چرا كه اگر موردي مطابق ميلمان انجام نميشد نميتوانستيم تا عاشوراي سال آينده صبر كنيم. حتي كساني كه با اين فيلم دشمني دارند هم اذعان ميكنند كه اين كار در اين صحنهها زحمت فراواني دارد. در هر صورت با فشار وحشتناكي كه روي دوش بخشهاي مختلف تيم بود سعي كرديم فيلمي خوب و بيعيب و نقص بسازيم.
وي در پاسخ به سوال « آيا امنيت و شرايط كار در عراق بر دستمزد عوامل فيلم تاثير داشت؟» گفت: عليرغم اينكه ما هنگام عقد قرارداد با تمام گروه شرايط كار را ميگفتيم و با توجه به اخبار عراق همه ميدانستند كه آنجا چه وضعيتي دارد، اما شهادت ميدهم كه عمده بچهها به عشق امام حسين (ع) و آمدن به كربلا كار را پذيرفتند. قراردادها متعارف سينماي ايران بوده و هيچ كدام از عوامل توليد بابت شرايط نا امن عراق درخواست مبلغ اضافهاي نكردند. البته ما هم از طريق دولت عراق، سفارت ايران در اين كشور و نيروهايي كه مسووليت امنيت آن شهرها را بر عهده داشتند، تمام تلاشمان را براي تامين امنيت تيم، انجام داده بوديم. اما با توجه به اينكه هر چند وقت يكبار براي گروههاي ايراني در آن جا اتفاقاتي ميافتد، بايد بگويم اين كه براي يك گروه 50 نفره در اين مدت اتفاقي نيفتاد جاي شكر دارد.
تهيهكننده « عصر روز دهم» درباره حمايتهاي داماد آيت الله سيستاني از ساخت اين فيلم بيان كرد: اماكن مذهبي با اين درجه از موقعيت همچون كربلا، توليت خاص خود را دارد. ما بايد هم از طريق وزارت امور خارجه و وزارت كشور عراق و استانداري و پليس كربلا و نجف و هم از طريق توليت حرم امام حسين (ع) و امام علي (ع) اقدام ميكرديم. در اين زمينه جناب آقاي شهرستاني در قم كه نماينده حضرت آيت الله سيستاني هستند، در جريان كار قرار گرفتند و فيلمنامه به ايشان داده شد. ايشان هم گروههايي را در عراق به ما معرفي و ارتباطاتي را فراهم كردند كه بر اساس آن ارتباطات توانستيم در آن حوزهها كار كنيم.
مجتبي راعي نيز پس از سخنان محمدي با اشاره به شرايط سخت كاركردن در عراق به ذكر خاطرهاي پرداخت و گفت: قبل از سفر به عراق به ما گفتند كه فلان مقام مسوول در زمينه مسائل ايران در عراق اشراف كامل دارد و قرار شد من و آقاي محمدي جلسهاي به خدمت ايشان برسيم و درباره اين كار مشورت كنيم. در اين جلسه پس از آنكه ما طرحمان را بيان كرديم، تنها مشورت ايشان اين بود كه به هيچ وجه اين كار را نكنيد، چرا كه بيشتر از يك هفته سالم نميمانيد! اما ما باز هم فيلم را ساختيم و خدا را شكر مشكل پيش نيامد.
نميخواستم وارد خردهفكرهاي مرحوم ملاقليپور شوم
كارگردان « عصر روز دهم» درباره اينكه چرا فيلمنامه ملاقليپور را تمام نكرده و آن را نساخته است،توضيح داد: ملاقليپور يك فشرده فيلمنامه داشت و هنوز نتوانسته بود آنچه در ذهنش بود را در قالب فيلمنامه كامل به تهيهكننده ارائه دهد. كاش زنده بود و اين فيلم را ميساخت. من ترجيح دادم داخل خرده فكرهاي مرحوم ملاقليپور نشوم. بنابراين پس از اينكه تصميم گرفته شد، من كار را بسازم،آقاي محمدي طرحشان را تعريف كردند و من هم آن را پرورش دادم.
در ادامه تهيه كننده « عصر روز دهم» درباره فيلمنامه نوشته شده توسط مرحوم ملاقليپور توضيح داد:وقتي من سوژه كار را با مرحوم ملاقليپور مطرح كردم يك طرح اوليه به من دادند كه خودشان هم اذعان داشتند كه اين طرح اوليه هنوز خيلي كار احتياج دارد. مهمترين مساله اين بود كه ايشان ابتدا بروند و فضاي امروز عراق را ببينند چرا كه ملاقليپور اصلا به عراق مشرف نشده بود. ما در سفري به عراق خيلي بحث كرديم وايشان معتقد بود كه در آن سفر توانسته به موارد جديدي دست پيدا كند و فيلمنامه مدنظرش بيش از 80 درصد تغيير خواهد كرد. اما پس از بازگشت ما از عراق، در كمتر از 10 روز ايشان از دنيا رفتند و هيچ گاه از فكر اصلاحي ايشان مطلع نشديم.
منوچهر محمدي درباره سوژه طرح اوليه كه براي ملاقليپور و راعي تعريف كرده بود، گفت: پس از فوت رسول ملاقليپور، من تا مدتها دل و دماغ كاركردن نداشتم. اما دوستان اصرار كردند براي آنكه ياد «رسول» زنده بماند بايد اين فيلم ساخته شود. پس از يك سال و اندي من و آقاي راعي در حرم امام رضا (ع) نشسته بوديم و طرحم را براي ايشان تعريف كردم. خلاصه طرح، حادثهاي بود كه در 25 سال قبل زمان اشغال خرمشهر اتفاق ميافتد و دختربچهاي توسط يك سرباز عراقي به عراق برده ميشود. مادر وخواهر دختربچه كه از زير آوار شاهد اين صحنه بودند براي پيدا كردن او راهي عراق و كربلا ميشوند و اين ايام مصادف با محرم است، اين كليت طرح بود كه من هم براي مرحوم ملاقليپور و همه براي آقاي راعي تعريف كرده بودم.
وي يادآور شد: زمان پيشتوليد كار با ملاقليپور فكر كرده بوديم كه به دليل نمايش زن در سينماي ايران، در فيلم به جاي دوخواهر، دو برادر را داشته باشيم. در اين زمينه خيلي بحث كرديم. اما نظرم اين بود كه فيلم «عصر روز دهم» فيلمي در پاسداشت مقام زن است و همچنين ميخواستيم در وقايع بينالحرمين به نوعي اشارهاي به حضرت زينب(س) كه بلاكش كل وقايع بودند، هم داشته باشيم. ضمن آنكه زوج مادر و دختر ايراني و عراقي هم به نوعي بلاكش جنگي هستند كه يك روز اتفاق افتاده و در حال حاضر از ذهن بسياري رفته است. اما اينها پس از 25 سال هنوز مانند داغي كه تازه ميشود، هستند. در حقيقت داغ دفاع مقدس ما در بينالحرمين در مواجهه اين دو مادر و شرايط قصه زنده ميشود.
مجتبي راعي در توضيح صحنه شكستن مقاومت «محمود» در مواجهه با حرم ابوالفضل (ع) عنوان كرد: ممكن است يك نفر يك بچه را بردارد ببرد و هر چه به او بگويند بايد بچه را برگرداني او بگويد كه من بچه را برنميگردانم. سپس ناگهان حرم را ببيند و بگويد آه نه من بچه را ميدهم! اين نوع نگاه خيلي غلط است و به هيچ وجه باورپذير نيست. اما در طول فيلم نشان دادهايم كه او بچه را برداشته و خودش يقين دارد كه اين بچه، فرزند او نيست. به همين دليل هميشه يك نوع سستي درون اين فرد وجود دارد كه با هر ضربهاي بيشتر ترك برميدارد. به عنوان مثال وقتي « محسن محمود» شباهت دو خواهر را ميبيند مقاومتش بيشتر فرو ميريزد. بعضي ميگفتند اين كه او وارد حرم ميشود و به يكباره ميگويد، اين دختر، فرزند او نيست تصنعي است. اما جالب است بدانيد كه در عراق رسمي است كه مثلا اگر فردي دزدي كند و دزدي او ثابت نشود، او را به بينالحرمين ميبرند و گنبد حرم حضرت عباس (ع) را به او نشان ميدهند و ميگويند بگو به اين عباس من اين كار را نكردهام.
90 درصد آنها ميگويند به اين عباس من كارم را گردن ميگيرم! اين موضوع در تحقيقات ما بود و احساس كردم اين آدم آنقدر مقاومتش ترك برداشته كه بايد در جايي ريخته شود، ما هم اين مكان را انتخاب كرديم.
راعي درباره صحنه عروسي آخر فيلم هم گفت:ابتدا قرار بود در جايي كه خاكسپاري مادر دختر انجام ميشود، فيلم را تمام كنيم. اما چند تن از دوستان بعد از ديدن فيلم گفتند كه حس فيلم خيلي سنگين است و تماشاگر اذيت ميشود. پس از آن با آقاي محمدي تصميم گرفتيم كه صحنه عروسي را فيلمبرداري كنيم. البته براي اكران عمومي فيلم را بازبيني و عروسي را كمرنگتر كرديم.
كارگردان بايد تصميم بگيرد، پايان فيلم كجاست
پس از سخنان راعي، منوچهر محمدي باگله از برخي اظهارنظرها درباره انتهاي فيلمها گفت: من پايان دو فيلم را براي شما مثال ميزنم. « از كرخه تا راين» را كه ساختيم در پايان اين فيلم « سعيد» كه در آلمان به شهادت ميرسد خواهر و شوهرخواهر او در حال انتقال جنازه هستند و پلاك سعيد دست خواهرزاده اوست. آن زمان بعضيها اصرار داشتند كه سعيد نبايد شهيد شود و فيلم بايد پايان خوشي داشته باشد. در مورد « زير نور ماه» هم انتهاي فيلم طلبه جوان به كانون اصلاح و تربيت ميرود و با آن بچه صحبتي ميكند. بعضي عقيده داشتند در صحنهاي كه اين طلبه كه ما فقط دست و گوشه لباسش را ميبينيم وقتي ميله مترو را ميگيرد بايد فيلم تمام شود. دوستان منتقد، خبرنگار و علاقمندان حرفهاي سينما بايد بپذيرند كه فيلم ميتواند به عدد اين افراد پايان داشته باشد. بايد بپذيريم كه كارگردان است كه بايد تصميم بگيرد پايان فيلم كجاست.
104 دقيقه زمان غير متعارفي نيست
محمدي همچنين در پاسخ به انتقاداتي كه دربارهي طولاني بودن زمان فيلم مطرح ميشود اظهار كرد: زمان 104 دقيقهاي فيلم اساسا زمان غير متعارفي نيست. اگر اين زمان از مرز 120 دقيقه بالاتر ميرفت ميتوانستيم بگوييم اين زمان براي يك فيلم غير متعارف است. احتمال ميدهم اين حس ناشي از مجموعه وقايع و ضرب آهنگ دروني فيلم باشد. به هر صورت ما بايد جستجوي دو خواهر را در فيلم داشته باشيم. بالطبع نميشود اين جستجو سريع به نتيجه برسد. از سوي ديگر به موازات اين موضوع، ما بايد شرايط اجتماعي، سياسي و فرهنگي يك كشور اشغال شده را حتي در حد چند نما نمايش ميداديم. ممكن است تركيب اين لايهها در بخشهايي ما را به فرعيات برده باشد.
در حسرت هستيم كه چرا هانيه توسلي در جشنواره كانديدا نشد
در ادامه نشست ايسنا با تهيهكننده و كارگردان « عصر روز دهم» منوچهر محمدي درباره انتخاب بازيگران گفت: من اصرار ندارم كه حتما از ستارهها استفاده كنم. البته در كارهايم آقاي پرستويي هم كار كردهاند كه يك فوق ستاره هستند. به عنوان مثال آقايان فرخ نژاد و هاشمي و خانم متعمدآريا هم حضور داشتهاند. مراد من اين است كه هر فيلم اقتضاعات خاص خود را دارد.
وي ادامه داد:يك فرمول انتخاب بازيگر غلط وجود دارد كه بازيگري را كه خودش داراي يك موقعيتي است را بدون هيچ تناسبي بين شخصيت او و نقش، تنها به دليل ستاره بودنش به او نقش ميدهيم.اما زماني هم هست كه ميگوييم اين فيلمنامه نشان ميدهد كه فلان شخص براي اين كار مناسب است، حالا ممكن است آن فرد ستاره، فوق ستاره و يا حتي يك بازيگر خوب تئاتر باشد.
تهيه كننده « عصر روز دهم» بازي بازيگران اين فيلم را بسيار قابل قبول دانست و ادامه داد: به نظر من احمد مهرانفر يكي از بازيگران خوب ماست كه هنوز قدر او به درستي شناخته نشده است يا مثلا بازيگر عراقي نقش محسن محمود بازيگر معروفي نيست اما در نقش باورپذير است. اگر ما هر بازيگر ايراني ديگر را ميآورديم كه شناخته شده بود و از او ميخواستيم كه نقش يك عرب را بازي كند، بايد بسيار تمرين ميكرد آخر هم مردم نقش را باور نميكردند. همين مساله يك زحمت مضاعف به دوش فيلم ميانداخت كه اين مطلب را آرام آرام به تماشاگر بقبولاند و اگر آخر هم تماشاگر باور كند، براي فيلم نتيجهي بدي در پي خواهد داشت.
مجتبي راعي نيز بازي احمد مهران فر و هانيه توسلي را بسيار خوب دانست و تصريح كرد: احمد مهرانفر وهانيه توسلي خيلي خوب بازي كردند. هنوز هم من حيرت ميكنم كه هانيه توسلي چگونه در جشنواره حتي كانديد نشد. اينكه يك زن ايراني در فيلمي نقش يك دختر عرب را بازي كند، در حالي كه خودش همزمان نقش ايراني همان خواهر را ايفا ميكند، خيلي سخت است. البته بايد بگويم گريم و طراحي صحنه ما همه خيلي خوب بود. مثلا بيمارستان ما در سه مكان بود اين سه مكان به گونهاي طراحي شده بود كه همه فكر ميكردند هر سه مكان در يك لوكيشن است.
هنوز قصههاي ناگفته بسياري از جنگ وجود دارد
محمدي تهيهكننده « ارتفاع پست» و « بازمانده» جنگ را از موضوعاتي دانست كه هنوز قصه ناگفته بسياري دارد و ادامه داد: بحث جنگ در تاريخ يك كشور بسيار حساس و تعيين كننده است. جنگ يك بعد نظامي دارد و همزمان با آن با حواشي همراه است كه امكان دارد سالهاي سال ادامه پيدا كند. چرا بعد از 70 سال كه از جنگ جهاني دوم ميگذرد هنوز هم فيلمسازان به آن رجوع ميكنند؟ پس حتما اين جنگ بسترهايي دارد كه دوباره بايد به آن رجوع شود. به خصوص در روزهايي كه اسنادي كمك ميكند زوايايي كمتر ديده شدهاي از جنگ و شخصيتهاي دخيل در آن از طرف هر دو طرف درگير ارائه شود. به زعم من موضوع جنگ هنوز از موضوعاتي است كه ميشود به آن پرداخت و هنوز قصههاي ناگفته بسياري دارد. البته به شرطي كه درام و قصهاي مناسب داشته باشيم.
مجتبي راعي هم در ادامه شايعات مطرح شده درباره توافق او با عراقيها براي فيلمسازي در اين كشور را به كلي رد كرد و گفت: عراقيها در جشنواره بغداد ميگفتند كه سينماي ايران داراي بنيه تخصصي بسيار قوياي است و اين سينما تعدادي آدم بسيار متخصص دارد كه در طول 30 سال به دليل كار كاملا مداوم تربيت شدهاند. من به عراقيها گفتم كه شما ميتوانيد از سينماي ايران بهرههاي زيادي بگيريد و اگر جوانان عراقي ميخواهند يك سينماي جدي را پايهريزي كنند ميتوانند يك رابطهاي در اين زمينه براي انتقال تجربيات بين دو كشور برقرار كنند. آن ها به من گفتند كه آيا شما كار مشترك هم انجام ميدهيد و آيا شما علاقمند به كار در عراق هستيد؟ من هم گفتم در بين سينماگران كشور ما هر كس صاحب يك سناريويي خوب باشد، اين كار را انجام خواهد داد.
وي با اشاره به مباحث مطرحشدهي اخير درباره فيلمسازيش در عراق تصريح كرد: اين كه من كمي بيشتر در عراق ماندم به دليل آن بود كه ميخواستم به نجف و كربلا بروم و در فضاي تاسوعا و عاشوراي آن جا قرار بگيرم. اين مساله هيچ ربطي به كار در عراق نداشت. اما وقتي به ايران آمدم عدهاي گفتند كه فيلم جديدت را كي كليد ميزني؟!
در پايان اين نشست منوچهر محمدي درخواست كرد بحثهاي مطرح شده در اين نشست به نشانه حمايت صد در صد از فيلم انگاشته نشود و تصريح كرد: اين گونه نيست كه كاستيهاي « عصر روز دهم» را قبول نداشته باشيم. اساسا روند فيلمسازي روندي است كه شما بايد يك مسير خوب تعالي را در آن طراحي كنيد. بنابراين اگر تهيهكننده يا كارگرداني از فيلمش دفاع صد در صدي ميكند، منطقا او ديگر نبايد فيلم بسازد. اگر فيلم آخر او اثري كامل باشد، پس جايي براي حرف و نگاه تازه باقي نميماند، بنابراين بايد بگويم « عصر روز دهم» هم كاستيهاي خاص خودش را دارد.
انتهاي پيام