غلامرضا موسوي تهيهكننده سينما متني را باعنوان «تشكيل صنف واحد تهيهكنندگي بر مبناي زير مجموعه فدراتيو» منتشر كرد.
به گزارش بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين متن آمده است:«بحث وحدت تهيهكنندگان سينماي ايران، هرچند گاه يكبار و براساس ضرورت مطرح ميشود، اما مگر كسي حتي كساني كه باعث انشعابهاي گوناگون شدند با آن مخالفند؟
گفتهام و گفتهايم كه تشكيل صنف واحد از ضرورتهاي تهيهكنندگي كشور است. همين اول بگويم كه من هم همچون همكارانم در شوراي عالي تهيهكنندگان، تشكيل صنف واحد تهيهكنندگي را به دلايل مختلف كه تقريبا براي همهي ما اظهر من الشمس است، نه تنها لازم بلكه واجب ميدانم، اما آيا صنف واحد فقط بايد شكلي سنتي داشته باشد يا روش ديگري نيز براي تشكيل اين صنف وجود دارد؟
پاسخ اين سوال باز ميگردد به تجربهي دوسال و چند ماهي كه با همكارانم در مجمع فيلمسازان كانون تهيهكنندگان و انجمن تهيهكنندگان مستقل سينماي ايران سر يك ميز، عليرغم اختلاف سليقههاي متفاوت و بهتر است بگويم منافع مختلف، براي تعالي سينماي ملي كشور به بحث و گفتوگو نشستهايم. در شرايط حاضر، براي دستيابي به وحدت دو تفكر وجود دارد:
تفكر اول را من شكل سنتي تشكيلات صنفي ميدانم. يعني آنچه سالها در مجمع توليد و توزيعكنندگان فيلم ايران و سپس اتحاديهي تهيهكنندگان تجربه كرديم.
تفكر دوم كه در شرايط حاضر، به گمان من تفكر غالب است، صنف واحد را به شكلي تازه و تجربهشده تعريف ميكند.
در ساختار صنف واحد سنتي شوراي مركزي صنف در مجمع عمومي انتخاب و تا مجمع عمومي آتي _ كه معمولا ساليانه تشكيل ميشود _ عملا پاسخگو اعضاء يا تشكيلات ديگري نيست.
بگذريم كه در اين مجامع به دلايل مختلف معمولا جلسهي اول تشكيل نميشود و جلسهي دوم با گروهي كمتر شكل ميگيرد. معمولا نه شوراي مركزي تمايلي به ايجاد چالش دارد و نه اعضاي مجمع عمومي به خاطر انفرادي بودنشان. يا حال و حوصله ندارند و يا ترجيح ميدهد وارد چالش با شوراي مركزي صنف نشوند تا مبادا بعدها مورد كممحبتي اعضاي شوراي مركزي قرار نگيرند.
معمولا مجامع صنفي در تشكيلات سنتي با توجه به يك دستبودن نسبي شوراي مركزي و عدم يكدستي و عدم هماهنگي اعضاي مجمع عمومي، از پيش قابل تعريف و به اصطلاح حدسزدن است. شوراي مركزي گزارش ميدهد كه چه كرديم و چه كردهايم.
گهگاه يكي، دو نفر از اعضاي مجمع عمومي اعتراضاتي دارند كه اغلب نيز با پاسخهاي شوراي مركزي، و خستهشدن حاضران و سپس هم جمعشدن آن مواجه ميشود.»
سيد غلامرضا موسوي در ادامه اين متن با اشاره به تجربه شورايعالي نوشته است: «و اما تجربه آنچه به نام شوراي عالي تهيهكنندگان در دوسال و چند ماه گذشته روي داده است، چيست و چرا من و جمع كثير از همكارانم مدافع شيوهي تشكيل صنف واحد با ساختاري متفاوت هستيم.
1_ در شيوهي جديد تشكيلات صنفي، هر تشكيلاتي كه حداقل سي عضو وابسته يا پيوسته تهيهكننده داشته باشد، ميتواند نمايندگاني را به شوراي عالي (ويا هر شورايي با هر نام ديگري) معرفي كند. ما در شرايط حاضر (در شوراي عالي) پذيرفتهايم كه سه تشكيلات صنفي يعني مجمع فيلمسازان، كانون تهيهكنندگان و انجمن تهيهكنندگان مستقل هركدام چهار نماينده (به طور مساوي) داشته باشند. اين چهار نفر توسط شوراهاي مركزي تشكيلات صنفي معرفي و طبيعتا پاسخگوي معرفين خود يعني شوراي مركزي هستند.
2_ جلسات با حضور دوسوم اعضاء رسميت مييابد، اگرچه با توجه به معرفي اعضاي عليالبدل و با اعلام قبلي
(درصورت عدم حضور عضو اصلي عضو عليالبدل در جلسه حضور مييابند) معمولا نمايندگان تشكيلات بهطور كامل، يعني 12 و گهگاه 11 نفر تشكيل ميشود.
3_ در شوراي عالي كه نمايندگان سه تشكيلات هستند نمايندگاني با گرايشان «تهيهكننده»، «تهيهكننده _ كارگردان»، «تهيهكننده _ پخشكننده»، «تهيهكننده _ سينمادار» حضور دارند.
4_ اين جمع پذيرفتهاند كه :
الف: مصالح سينماي ايران را در تصميمگيريهاي خود اصل قرار دهند.
ب: به عقاديد ديگران حتي اگر مخالف منافع فردي يا تشكيلات آنهاست احترام بگذارند و سخنان آنها را بشنوند.
ج: تصميم جمعي را، خرد جمعي بدانند و به آن احترام بگذارند.
د: ضمن تلاش براي حفظ منافع افراد تشكيلات خود، به منافع تشكيلاتي ديگران نيز احترام بگذارند.
ه: در مباحث بهجاي رايگيري، از روش اقناعي استفاده كنند تا همهي اعضا پس از تصميمگيري بتوانند از آن دفاع منطقي و مبتني بر خردجمعي داشته باشند.
و: اطلاعات و گپ و گفتوگوهاي شوراي عالي به هيچ وجه محرمانه نيست، چرا كه اعضاي هر تشكيلات در اولين جلسهي شوراي مركزي خود بايد مباحث مطرح شده و تصميمات اتخاذشده را به اطلاع شوراي مركزي تشكيلات خود برسانند. طبيعتا نمايندگان هر تشكل بايد پاسخگوي شوراي مركزي خود باشند و توضيح بدهند كه چرا تصميمي را پذيرفتهاند و چه استدلالهايي داشتهاند يا وجود داشت.
5_ تصميمات شوراي عالي در ظرف كمتر از يك هفته از طريق نمايندگان هر تشكل (كه خود آنها نيز گرايشات فكري متفاوتي را نمايندگي ميكنند) بايد به اطلاع اعضاي شوراي مركزي تشكيلات برسد. اگر فرض كنيم كه هر تشكيلات با توجه به اعضاي شوراهاي مركزي، اعضاي عليالبدل شورا، بازرسان و مشاوران فقط 15 نفر باشند، يعني اطلاعات ظرف كمتر از يك هفته به اطلاع نزديك به چهل نفر در شكل فعلي و 55 نفر در شكل حضور تشكيلات چهارم خواهد رسيد.
6_ شوراهاي مركزي هر صنف تصميمات اتخاذ شده را سبك و سنگين ميكنند كه معمولا مباحث مختلفي را به دنبال دارد. اين يعني پاسخگوبودن هر هفته اعضاي شوراي عالي به حداقل 40 نفر از مسوولان صنفي. در مواردي حتي شوراهاي مركزي تشكلها به خاطر تصميمات اتخاذشده نه تنها نمايندگانشان را مورد سوال قرار ميدهند، بلكه ميتوانند آنها را به خاطر قصور از نمايندگي خلع و نماينده يا نمايندگان جديدي را كه بتواند خواستههاي آحاد تشكيلات را بهتر نمايندگي كند، به شوراي عالي معرفي كنند.
ناگفته پيداست كه نفس پاسخگوبودن، شفافبودن اطلاعات، گسترش اطلاعات ظرف كمتر از يك هفته شيوهي جديدي از تشكيلات صنفي است كه ميتواند باعث شود با توجه به ارتباط شوراهاي مركزي با بدنه تشكيلات، اگر نه همه، لااقل جمعي كثير از نظر اطلاعات صنفي و عملكردها و ... به روز باشند. يعني برخلاف شيوهي صنف واحد سنتي كه صرفا سالي يكبار ميتوانند رسما با اعضاي شوراي مركزي خود ارتباط حرفهاي در مجامع عمومي داشته باشند. به آنچه گفتم اين را هم بيافزايم كه تشكيلات صنفي در صورت فعالنبودن و عدم حفظ منافع اعضاء به ريزش خواهد رسيد و طبيعتا تشكيلاتي اعضاي بيشتري خواهد يافت كه طرح و برنامههاي بهتري براي آحاد اعضاي خود داشته باشد.
7_ در هرحال، در مباحثي كه شوراي عالي تصميمگيري ميكند، كليهي تشكيلات عضو موظف به اجراي نظرات هستند، بنابراين وحدت تشكيلات صنفي عملا اجرايي است، اما به شكلي كاملا دموكراتيك. آنچه آمد، همهي مزاياي تشكيل صنف واحد با ساختاري جديد نيست. واقعيت اين است كه ما در شوراي عالي تجربههايي گرانقدر ديگري نيز داشتهايم كه در حصول اين يادداشت نميگنجد.
و اما، پيشنهاد ما اعضاي شوراي عالي و تشكيلات عضو براي وحدت و تشكيل صنف واحد ساختار جديدي است كه تلاش كردم بهطور خلاصه و صد البته فشرده بيان كنم.
واقعا چرا بايد صنف واحد تهيهكنندگان عليرغم تجربهي سيسال گذشته كه بارها تجربه و بارها به انشعاب انجاميده است با ساختار جديد تجربه نشود؟
ما در شورايعالي، حتي مطرح كردهايم كه آمادهايم با تعويض نام شوراي عالي با نمايندگان تشكل چهارم همكاري كنيم و اين تجربه را با هم تكرار كنيم.
ما در شورايعالي حتي پيشنهاد كردهايم كه نمايندگان از هر چهار تشكيلات پيرامون مشكلات مبتلا به صنف كه مورد وثوق همهي تشكيلات است گفتوگو كنيم و در صورت اقناع همهي حاضران در موردي خاص، مثلا مشكلات سينماها، اكران، هدفمندكردن يارانهها، سرقت و قاچاق فيلم و ... وقتي به نتيجه جمعي واحد رسيديم، همه با هم بر اجراي آن بكوشيم، يعني براساس تمركز جمعي بر مشكلات به تدريج به سمت وحدت صنفي حركت كنيم.
ما در شورايعالي همچنان بر تشكيل صنف واحد پاي ميفشاريم، چون تجربهي موفق شوراي عالي را نميتوانيم نديده بگيريم.
شوراي عالي تهيهكنندگان آماده است تا با شيوه و سازماندهي حفظ تشكيلات موجود، زير يك سقف واحد جمع شود.
شوراي عالي تهيهكنندگان حاضر است تا در هر جلسهاي كه قصد آن ريشهيابي گذشته و سازماندهي براي آينده باشد شركت كند.
شوراي عالي تهيهكنندگان آماده است تا با ريشهيابي دلايل انشعابهاي متعدد كه پس از انقلاب اسلامي بارها شاهد آن بودهايم، صنفي قدرتمند با حضور همهي تشكلها و گرايشات فكري تهيهكنندگي شكل دهد. دوستان باييد تشكيلات صنفي را به شكل صنف واحد تهيهكنندگي اما براساس تجربهي جديد و تازه پيافكنيم.»
انتهاي پيام